کد خبر 89562
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۹

اصطلاح «فرار مغزها» را براي نخستين بار انگليسي‌ها به کار بردند. فرار مغزها ريشه در روابط تاريخي آمريکا و انگلستان داشته و بيانگر انگيزش مهندس‌ها و پزشکان انگليسي براي مهاجرت به آمريکا، با هدف کسب درآمد بيشتر و دستيابي به محيط کار مناسبتر در کوچ گاه بوده است.

به گزارش مشرق به نقل از تازه، سرمايه انساني يکي از مهترين عوامل توسعه و پيشرفت جامعه به شمار مي‌آيد; زيرا عامل اصلي در بهره برداري درست از منابع و امکانات و بالا بردن بازده و عملکرد است، بر توسعه و پيشرفت کشور تأثير سازنده دارد و ميتواند کارگزار و عامل تغيير و تحول اجتماعي باشد.

درواقع سرمايه انساني هر کشور ثروت اصلي آن کشور است و از اين ديدگاه، دانشجويان، متخصصين و تحصيلکردگان مهمترين سرمايه کشور محسوب مي‌شوند. اما از جمله مسائلي که برخي جوامع، به ويژه کشورهاي در حال توسعه با آن روبرو هستند مساله مهاجرت نخبگان به خارج از کشور است که آن را پديده «فرار مغزها» (brain drain) ناميده‌اند و کشور ما، نيز از آن آسيب ديده است.



شايد اغراق آميز نباشد که گفته شود بسياري از پيشرفتهاي برخي کشورها، از جمله آمريکا و کانادا به سبب جذب مغزهاي جهان سومي بوده است و اروپا به اين نتيجه رسيده است که براي جذب مغزها از جهان سوم؛ بايد مانند آمريکا و کانادا عمل کرد. در واقع فرار مغزها فرآيندي است که بر محمل يک رابطه نا متعادل بين کشورهاي صنعتي پيشرفته و کشورهاي کمتر توسعه يافته جهان سوم شکل مي‌گيرد و طي آن نيروي انساني پرورده و نخبه از کشورهاي کمتر توسعه يافته به کشورهاي صنعتي ثروتمند توسعه يافته تر منتقل مي‌شود و نتيجه نهايي اين فرآيند به سود خالص کشورهاي صنعتي وزيان خالص کشورهاي جهان سوم است. فريفتن نخبگان و جذب سرمايه‌هاي انساني که از مهمترين سرمايه‌هاي اقتصادي به شمار مي‌روند شيوه جديد استعمار علمي ـ فرهنگي است. به گفته يک مقام آگاه که در نتيجه مهاجرت‌هاي دانشجويي کشورکانادا سالانه 40 ميليارددلار درآمد مشاوره‌اي کسب کرده است. اين کشور با به دست آوردن طرح‌هاي دانشجويان دکتراي کشورهايي نظير ايران و فروش مجدد اين طرح‌ها به اين درآمد هنگفت دست يافته‌اند.


اصطلاح فرار مغزها از کجا آمده؟!
اصطلاح «فرار مغزها» را براي نخستين بار انگليسي‌ها به کار بردند. فرار مغزها ريشه در روابط تاريخي آمريکا و انگلستان داشته و بيانگر انگيزش مهندس‌ها و پزشکان انگليسي براي مهاجرت به آمريکا، با هدف کسب درآمد بيشتر و دستيابي به محيط کار مناسبتر در کوچ گاه بوده است. يادآوري مي‌کنیم که مفهوم اين واژه در بيشتر زبان‌هاي اروپايي گوياي معناي به سوي خود کشيدن و جذب مغزهاي پرورده است. در حالي که معادل فارسي اين اصطلاح، مفهوم فرار کردن و دفع را با خود دارد. برخي از نويسندگان مصري با عبارت دزدي مغرها از آن نام مي‌برند. بنابراين با اين که کوچ نيروي انساني ورزيده و پرورده از جايي به جاي ديگر واقعيت واحدي است، تحليل گران ساکن مناطق توسعه يافته و قدرتمند، اين حرکت را جذب به درون مرزهاي خود تلقي مي‌کنند، و صاحبنظران ساکن در کشورهاي موسوم به جهان سوم و کمتر توسعه يافته، آن را نوعي دفع از اقامتگاه خود مي‌دانند.

نقشه/ اینفوگرافی زیر روند مهاجرت نخبگان کشورهای مختلف به کشورهای دیگر را نشان می دهد:




 فرار مغزها به عنوان يک آسيب اجتماعي مختص کشورهاي جهان سوم، بيش از يک ربع قرن است که جوانان جهان سومی را نيز به دام خود گرفتار کرده است. اين عارضه که از منظر آسيب شناسان به نوعي استثمار شدگي کشورهاي جهان سوم، توسط کشورهاي توسعه يافته محسوب ميشود به عنوان مخربترين بحران اجتماعي شناخته و تعريف شده است.


ایران و فرار مغزها:
ايران از نظر فرار مغزها در صدر کشورهاي جهان قرار دارد. طبق آمار صندوق بين المللي پول، سالانه بين 150 تا 180 هزار نفر از ايرانيان تحصيل کرده براي خروج از ايران اقدام مي‌کنند و ايران از نظر فرار مغزها در بين 91 کشور در حال توسعه و توسعه نيافته جهان مقام اول را از آن خود کرده است. خروج سالانه 150 تا 180 هزار ايراني با تحصيلات عالي از اين کشور معادل خروج50 ميليارد دلار سرمايه ساليانه از اين کشور است. طبق آمار منتشره از سازمان‌ها و نهادهاي دولتي مثل هفته نامه سازمان مديريت و برنامه ريزي، 90 از 125 دانش آموزي که در سه سال گذشته در المپيادهاي جهاني رتبه کسب کرده‌اند، هم اکنون در دانشگاه‌هاي آمريکا تحصيل مي‌کنند. بسياري از آنان هرگز به ايران جهت زندگي دائم باز نمي‌گردند. گزارش صندوق بين المللي پول در ادامه افزوده است که بيش از 15درصد سرمايه‌هاي انساني ايران به آمريکا و 25درصد به کشورهاي عضو سازمان توسعه و همکاري اقتصادي اروپا مهاجرت مي‌کنند.

فرصتهاي بهتر تحصيلاتي از عوامل اصلي مهاجرت دانشجويان ايراني به خارج از کشور است. مسئله فرار مغزها و مهاجرت متخصصين و نخبگان به ديگر کشورها تا کنون به طور اساسي و زيربنايي مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار نگرفته است. در اين ميان عوامل و مسائل زيادي چه از نظر سياسي، اقتصادي، اجتماعي و.... وجود دارند که باعث دلسرد شدن و مهاجرت نخبگان مي‌توان بحساب آورد و برخي دلايل هم ممکن است ريشه در عدم برخورد منصفانه و عادلانه، و يا رفتارهاي تبعيض آميز و عوامل ديگري داشته باشد.



از سوي ديگر، برخي عوامل ساختاري چون «بي توجهي به رشد و توسعه بخش خصوصي فعال در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات» را باعث افزايش پديده فرارمغزها عنوان کرده‌اند. پژوهشهاي مختلف نشان مي‌دهد که ارتباط نيرومندي بين مهاجرت افراد تحصيلکرده و سطح توسعه و درآمد سرانه کشور وجود دارد در واقع شکاف بين سطح زندگي و درآمد سرانه کشورهاي ثروتمند و کمتر برخوردار يکي از عوامل مهاجرت افراد تحصيلکرده به کشورهاي پيشرفته است. درواقع افراد ماهر ومتخصص به دليل وجود تقاضا در کشورهاي ديگر از قدرت انتخاب بالاتري برخوردار بوده و در صورت پائين بودن سطح دستمزد در کشور مبدا سهل تر و کم هزينه تر مي‌توانند اقدام به مهاجرت کنند.