کد خبر 897
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۰

وزير صهيونيست رژيم پهلوي به طور کامل نسبت به سران فتنه ابراز همدلي و حمايت کرد و از اپوزيسيون ضدانقلاب خواست با رويکرد منافقانه آنها هماهنگ باشند.

به گزارش مشرق، کيهان نوشت: داريوش همايون که پيش از اين به تلخي گفته بود «انقلاب اسلامي بدترين اتفاق در اين 80سال عمر من بود»، اکنون تاکيد مي کند: برجسته شدن نقش موسوي در جنبش سبز از پيشرفت توقف ناپذير او در پهنه انديشه و عمل سياسي که در بنياد- و نه در تاکتيک ها- اندک تفاوتي با پيام و روحيه جنبش سبز ندارد. البته کروبي دليرتر است و به نظر مي رسد براي جبران آنچه براي انقلاب و حکومت اسلامي کرده، هرچه باشد تا پايان خواهد رفت. موسوي و خانم رهنورد در کنار او سياست گرانه تر عمل مي کنند.
به گزارش گويانيوز، اين سلطنت طلب فاسد با انتقاد از جريان هاي ضدانقلاب که گاه به موسوي و کروبي انتقاد مي کنند يا سعي مي کنند کساني را جاي آنها بنشانند گفت: در پشت سر حملاتي که به سران جنبش مي شود تلاش نه چندان پوشيده کنار زدن خود جنبش سبز را مي توان ديد. در ايران دگرگشتي روي داده که نقش همه بيرونيان را کمرنگ، گاه تا حد زوال کرده است. کسي در ايران به سخنان آنان توجهي نمي نمايد. آنها اکنون که جنبش موقتا از خيابان دست کشيده است و بيشتر در اعلاميه ها و سخنان موسوي بازتاب بيروني دارد به نقطه ضعف آشکار «رهبري» جنبش، پيشينه موسوي، مي زنند تا گفتمان خود را جانشين جنبش سبز سازند. مشکل آنها اين است که اگر تاکيد بر پيشينه ها باشد کمتر کسي از مدعيان سالم خواهد ماند. امروز همه سوار يک قايق هستيم و گذشته ها را مي بايد بر يکديگر ببخشاييم.
داماد فضل الله زاهدي عامل انگليسي کودتاي 28مرداد 1332 و از گردانندگان نشريه صهيونيستي آيندگان، آنگاه ادعاي منافقانه کساني چون موسوي و رهنورد مبني بر دفاع از قانون اساسي را مورد تاييد قرار داد و گفت: «اين طرح حل مسئله رهبري به ياري قانون اساسي واقع بينانه و بيش از آن زيرکانه است. خانم رهنورد با چيره دستي مشکل سياسي راه سبز اميد را گشوده اند. راه سبز اميد نمي تواند بيرون از قانون اساسي جمهوري اسلامي عمل کند. ادامه همين اندازه فعاليت هاي آن که بسيار لازم است، و تنها بخت آن براي تشکيل ائتلافي شامل عناصر موثر رژيم براي شکست دادن احمدي نژاد در همين استراتژي است. در عين حال راه سبز اميد مي بايد جنبش سبز را نيز در کنار خود نگه دارد که با کل اين رژيم و قانون اساسي آن در ستيز است. قانون اساسي به عنوان جلوگيري از «کورمال رفتن و پرهيز از آنارشيسم» فراخواندن جنبش سبز است به اينکه سود عملي پيشرفت گام به گام هماهنگ را دريابد و محدوديت ها را بشناسد و راه سبز اميد را کمتر سرزنش کند. يک ملاحظه عملي نيز هست.
وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم کودتا سپس درباره شعارهاي اپوزيسيون ضدانقلاب نظير «سکولاريسم»، «انتخابات آزاد»، «رفراندوم» و «تعيين استراتژي هاي ديگر» گفت: حتما اگر استراتژي هاي ديگر مي توانستند مانند گفتمان جنبش سبز به هم رايي و همکاري کمک کنند نيازي به آنها نمي بود. چه اصراري بر رفتن بر بيراهه هاست؟ ما هنوز از نقشه راه سخن نمي گوييم. نخست مي بايد ببينيم که به کجا مي خواهيم برسيم؟ تنها هنگامي که با اين پرسش اساسي روبرو شويم خواهيم دانست که ارزش نقشه هاي راه چيست؟