کد خبر 903195
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۲

سید حسین موسویان ۵ دلیل را برای شکست پروژه دونالد ترامپ برای تاسیس ناتوی عربی شمرده است.

به گزارش مشرق، سید حسین موسویان،  سفیر سابق ایران در آلمان و مذاکره کننده سابق هسته‌ای ایران و پژوهشگر فعلی دانشگاه پرینستون آمریکا مقاله‌ای را در مجله آمریکایی نیوزویک نوشته است که در ادامه می‌آید.

دولت دونالد ترامپ هدف از تاسیس پروژه ناتو عربی که "ائتلاف راهبردی خاورمیانه" معرفی شده، را "مهار ایران" و "برقراری ثبات" در منطقه اعلام کرده است. پروژه ائتلاف راهبردی خاورمیانه یا "ناتو عربی" متشکل از ۶ کشور عربی متحد آمریکا در حوزه خلیج فارس به علاوه مصر و اردن برای مقابله با ایران خواهد بود. در ماه گذشته، در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، وزرای خارجه کشورهای مذکور همراه با مایک پامپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در مورد تشکیل ناتو عربی به دیدار و گفتگو نشستند. گر چه تاریخ دقیق نشست بعدی برای بحث و گفتگو درباره ناتو عربی هنوز به طور قطع مشخص نیست، اما احتمال دیدار مجدد در اکتبر میلادی وجود دارد. 

بیشتر بخوانید:

ایده و طرح پیمان امنیت جمعی مذکور در زمانی مطرح شده است که منطقه خاورمیانه شاهد تنش و خشونت فزاینده می باشد. طرح سیستم همکاریهای امنیتی جامع با مشارکت تمامی کشورهای منطقه فی نفسه ضروری است. ولی موفقیت در تاسیس یک ائتلاف امنیتی مشترک در منطقه فقط در صورتی امکان پذیر می باشد که تمامی کشورهای موثر در منطقه در آن شرکت داشته باشند. تاریخ معاصر منطقه نیز گواه بر صحت همین ادعا دارد. ائتلاف امنیتی مشترک در صورتی موفق بوده که متشکل از همه کشور های منطقه و توسط خود کشورها طراحی شده باشد –  و نه مدلی وارداتی از خارج مثل طرح آمریکا برای ناتو عربی.

به پنج دلیل طرح ترامپ برای تاسیس ناتو عربی شکست خواهد خورد:

۱- پروژه ناتو عربی در زمانی مطرح شده است که منطقه خارومیانه و علی الخصوص کشور های عربی شورای همکاری خلیج فارس دچار شکاف های سیاسی عمیقی می باشند. تحریم قطر توسط کشورهای دیگر حوزه ی خلیج فارس به سردمداری عربستان سعودی و بمباران پیوسته و خونین مردم یمن توسط ریاض و همچنین جنگ در لیبی از نمونه های بارز شکاف های سیاسی در منطقه است. لذا در شرایط کنونی منطقه و با عنایت به این که بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس تهدید را نه از خارج منطقه بلکه از داخل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تعریف می‌کنند،  پروژه ناتو عربی توسط دولت ترامپ چیزی بیشتر از یک توهم برای تامین امنیت نیست. ضمن اینکه قطر و عمان همواره تلاش کرده اند که در روابط خود با تهران و ریاض به توازنی نسبی برسند. به ویژه مسقط که خط مشی کشوری میانجی بین واشنگتن و تهران در پی گرفته و حتی در دولت ترامپ هم تمایل به ایفاء چنین نقش را دارد. از این رو برای ایجاد صلحی پایدار باید کشور های شورای همکاری خلیج فارس ابتدا باید بتوانند برای حل اختلافات سیاسی فیمابین خود گفتگو و اقدام کنند.

۲- یکی از چالشهای اصلی امنیتی در منطقه "اختلافات فرقه ای و طایفه گری" است. در این راستا پروژه ناتو عربی دولت ترامپ نه تنها گامی در جهت حل این معضل بر نمی دارد، بلکه بر آتش اختلافات موجود می افزاید. درحقیقت،  تاسیس ناتو عربی بدان معناست که کشور های عربی سنی مذهب حوزه جنوب خلیج فارس در موضع تقابل و تخاصم بیش از پیش در قبال کشور شیعه مذهب همسایه شمالی خود یعنی ایران و حتی عراق با اکثریت شیعه قرار گیرند. در حقیقت پروژه ناتو عربی تکرار ایده استعماری  "تفرقه انداز و حکومت کن" است که در دهه های گذشته توسط دولت انگلستان به عنوان استراتژی استعماری مورد استفاده قرار گرفت. همانطور که این ایده استعماری محکوم به شکست بود، پروژه ناتو عربی دولت ترامپ نیز به شکست منتهی خواهد شد.

۳- اگر هدف از تاسیس ائتلاف امنیتی مشترک، ایجاد استقرار پایدار در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس است، پس ایران باید عضو موثر و لاینفک این ائتلاف باشد، زیرا ایران تقریبا ۵۰ درصد از سواحل خلیج فارس را در اختیار دارد. عراق نیز با توجه به اهمیت دموگرافیک، جایگاه منطقه ای و عضویت در اوپک، باید جایگاه مهمی در این ائتلاف مشترک امنیتی داشته باشد. در غیاب ایران و عراق به عنوان دو عنصر تاثیرگذار در منطقه، هیچ پیمان امنیتی مشترکی به فرجام نخواهد رسید. جالب اینجاست که دولت ترامپ پیشنهاد داده است که مصر و اردن در این ائتلاف امنیتی شرکت کنند در حالی که این دو کشور از حوزه جغرافیایی خلیج فارس هیچ سهمی ندارند.

۴- جهان امروز گرفتار گروه های تروریستی  همچون داعش و القاعده است که امنیت منطقه و جهان را تهدید می کنند. اگر هدف ناتو عربی مقابله با این تهدید است، اعضای ائتلاف امنیتی مشترک باید هیچ گونه حمایتی از تروریسم این گروه های نامشروع تحت هیچ عنوانی نداشته باشند. شواهد و مدارک دال بر حمایت آشکار آل سعود از این گروه های تروریستی از ابتدای دهه ی نود میلادی بسیار است. برای مثال می توان به گزارش محرمانه وزارت خزانه داری دولت آمریکا اشاره نمود که از جنبه های  مهم و متعدد روابط محکم و کمک های مالی آل سعود به این سازمان های تروریستی پرده برداشت. این حمایت های مالی و تسلیحاتی که توسط آل سعود به القاعده و جبهه النصره ارائه می شده تا کنون نیز ادامه دارد، هم در جنگ داخلی سوریه و هم فراتر از آن.

۵- پروژه دولت ترامپ برای تاسیس ناتو عربی گامی بلند به سوی یکجانبه‌گرایی، به جای چند جانبه‌گرایی، در امور منطقه خاورمیانه و بین الملل است. این پروژه منافع سایر قدرت های بزرگ جهانی مثل اتحادیه اروپا، چین، هند، و روسیه  را در نظر نگرفته است. ضمن اینکه برای ترکیه به عنوان کشوری موثر در جهان اسلام و منطقه خاورمیانه نیز هیچ نقشی در نظر گرفته نشده است. طرح واقع گرایانه از ائتلاف امنیتی مشترک در منطقه نه نمی تواند به سادگی نقش قدرت های منطقه ای را نادیده بگیرد و نه منافع سایر قدرت های جهانی را.

بنابراین اگر قرار باشد پیمان امنیتی مشترکی شکل گیرد، باید تمامی کشور های منطقه همچون ایران حضور داشته باشند. برای اجرای چنین طرحی، شورای امنیت سازمان ملل به عنوان تنها نهاد بین المللی و مشروع برای تصمیم گیری در این حوزه باید میدان دار باشد. پیش از این، شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ۵۹۸ از دبیر کل سازمان ملل خواسته که با مشورت ایران و عراق و سایر کشورها در منطقه برای تامین ثبات و امنیت منطقهگفتگو کند. همزمان با تلاش های سازمان ملل و شورای امنیت، کشور های منطقه نیز باید گفتگوهای دو جانبه و چندجانبه برای تشکیل ائتلاف امنیتی مشترک، و حل و فصل اختلافات (عربستان سعودی و ایران، قطر و عربستان سعودی) را آغاز کنند.

 در غیاب تلاش‌های چند جانبه و گفتگوهای دوجانبه حل وفصل اختلافات فیمابین کشورها، پروژه پیمان امنیتی مشترک هیچ شانسی برای موفقیت و ایجاد صلحی پایدار در منطقه ندارد. پیمان امنیتی مشترک به نحوی که توسط دولت ترامپ ارائه شده فقط به آتش افروزی و خصومت بیشتر بین کشور های منطقه کمک میکند، نه بیشتر.