کد خبر 90502
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۲

اشتغالزايي و بيکاري رابطه مستقيمي با يکديگر دارند بدين معنا که ايجاد اشتغال باعث کاهش بيکاري مي شود و رشد بيکاري نتيجه ناتواني دولتمردان در اشتغالزايي است. بر مبناي اصل 28 قانون اساسي ايجاد اشتغال از وظايف دولت است و هر گاه که دولت در تحقق اين اصل قانون اساسي ناتوان بوده، سعي کرده با دست کاري آمارها و يافتن تعاريف جديد و نشان دادن شرايط غير واقعي، بر کم کاري و ناتواني خود سرپوش بگذارد.

به گزارش مشرق به نقل از مردم سالاری، يکي از بدترين تغييراتي که در رابطه با کاهش آمار ميزان بيکاري از سوي دولت اعمال شد، تغيير در نحوه محاسبه شغل است. تعريف سوال برانگيزي که دولت از شاغل ارايه داده اين است که هر کس در هفته يک ساعت کار کرده باشد، شاغل محسوب مي شود و از ليست بيکاران حذف خواهد شد. آنچه که در سرشماري عمومي نفوس و مسکن سال جاري انجام شد، معناي بيکار و بيکاري را به هم ريخت. بر اساس تعريف اداره آمار ايران، افرادي که کار مي کنند به دو گروه خود اشتغال و مزد بگير تقسيم مي شوند. بنا بر اين، فعاليت افراد زير، کار محسوب شده و در سرشماري سال جاري جزو بيکاران به حساب نيامده اند:

1- افرادي که در حال انجام خدمت وظيفه هستند.
2- افرادي که به منظور کسب درآمد يا سود در محل سکونت، کارهاي خدماتي يا توليدي نظير قالي بافي، خياطي، آرايشگري، تايپ، تدريس خصوصي، تعمير لوازم برقي، نگهداري از کودک يا فرد سالخورده و... انجام مي دهند.
3- افرادي که براي توليد کالاهاي با دوام به فعاليتهايي نظير قالي بافي، گليم بافي، حصيربافي، خياطي و... براي خود يا خانوار خود مشغول هستند.
4- افرادي که به عنوان کارآموز، کاري در ارتباط با فعاليت محل کارآموزي انجام مي دهند. اعم از اينکه مزد و حقوق بگيرند يا نگيرند.
5- افرادي که در 7 روز گذشته حداقل يک ساعت کار کرده باشند.
بنا بر تعاريفي که مرکز آمار ايران از شاغل ارايه داده است، ميزان بيکاري در ايران به شدت کاهش خواهد يافت اما سوال اينجاست که آيا بيکاراني که در هفته تنها يک ساعت کار کرده اند يا افرادي که در خانه کارهايي نظير تايپ و قالي بافي انجام مي دهند در قبال اين ميزان ساعت کارکرد، دستمزدي دريافت مي کنند که با آن بتوانند هزينه هاي زندگي خودشان را تامين کنند؟ البته سوال مهمتر اين است که آيا با يک ساعت کار در هفته مي توان تشکيل خانواده داد؟ آيا پدران و مادران حاضر هستند به ازدواج دخترشان با پسري رضايت بدهند که در هفته تنها يک ساعت کار مي کند و بقيه را به استراحت! مي پردازد؟

در اين رابطه دختر جواني که در يک شرکت به منشي گري مشغول است، با تاکيد بر شرايط سخت زندگي مي گويد: واقعا حرف بي ربطي زده اند. کجاي دنيا با يک ساعت کار مي توان هزينه هاي زندگي را تامين کرد؟

وي با اشاره به اينکه در حال حاضر مجرد است مي گويد: انگار که دنيا بر عکس شده است. در گذشته پسرها که براي خواستگاري مي رفتند يکي از شرايطشان اين بود که دختر شاغل نباشد و بسياري از خواستگاري ها به دليل اصرار دختر براي کار کردن، به نتيجه نمي رسيد، اما امروزه هر خواستگاري که برايم ميآيد توجهي به اين ندارد که چند سال دارم يا تفکراتم چيست، بلکه اولين سوالشان اين است که چقدر درآمد دارم و آيا به صورت قراردادي کار مي کنم و هر لحظه امکان دارد که اخراج شوم يا اينکه استخدام رسمي هستم؟! بنا بر اين مي بينيد که امروزه ازدواج به يک معامله کاملا اقتصادي تبديل شده است.
اين دختر جوان با اعلام اينکه پسرها نيز حق دارند مي گويد: امروزه زن و شوهر با هم کار مي کنند تا يکي خرج خانه را بدهد و ديگري نيز با حقوقش کرايه خانه را بدهد.

وي با انتقاد از اينکه دولت با کاهش ساعت کار، سعي کرده بيکاري را توجيه کند مي گويد: به عقيده من دولت با اين کار صورت مساله را پاک کرده و هيچ بهبودي در شرايط زندگي به وجود نيامده است. اما شنيدن نظرات طرف مقابل نيز خالي از لطف نيست. پسر جواني که 28 سال سن دارد و هنوز نتوانسته تشکيل خانواده بدهد مي گويد: اگر راستش را بخواهيد، آويزان پدرم شده ام.

وي در توضيح اين اصطلاح مي گويد: پس از آنکه ديپلم گرفتم يک سال پشت کنکور ماندم و 4 سال طول کشيد تا مدرک کارشناسي ام را بگيرم. مدت 2 سال هم سرباز بودم و هنگامي که چشم باز کردم جوان 25ساله اي بودم که عنوان "تحصيلکرده بيکار" را به دوش مي کشيدم و در تمام اين مدت از جيب پدرم هزينه مي کردم. با اين شرايط حق دارم که بگويم آويزان بوده ام؟!

اين پسر 28 ساله با اعلام اينکه براي پيدا کردن کار بيش از يک سال سرگردان بوده است مي گويد: روزهايي که به دنبال کار مي گشتم حاضر نبودم هر کاري را انجام بدهم. فقط به دنبال کارهاي اداري و پشت ميز نشيني بودم. به هرکسي که فکر کنيد رو انداختم. تا اينکه به مرور زمان متوجه شدم مانند من بسيار است.

وي با يادآوري اينکه هنگامي که براي اولين بار به کاريابي ها مراجعه کردم غرورم شکست مي افزايد: وقتي به مسوول ثبت نام کاريابي گفتم که يک کار اداري خوب با حقوق ماهيانه 600 هزار تومان مي خواهم، نگاهي تعجبآور به من انداخت و گفت هرچه مي خواهي بنويس.
اين جوان مي گويد: مسوول کاريابي به من گفت که زياد به مدرک تحصيلي ات نناز. دنبال کاري بگرد که بتواني خرجت را در بياوري. امروزه ليسانس و فوق ليسانس سراغ دارم که سرايداري و نگهباني مي کند.

وي با اعلام اينکه در حال حاضر با مدرک کارشناسي، مسافرکش آژانس شده است مي گويد: اکنون بي خيال مدرک دانشگاهي شده ام. يک مقدار پول از دوست و آشنا قرض گرفتم و يک پرايد قسطي خريدم که توانسته ام اقساط آن را بدهم.

اين جوان در اعتراض به اينکه مسوولان آمار ايران، افراد با ساعت کار در هفته را شاغل دانسته اند مي گويد: با اين تصميم به انسانيت توهين کرده اند. يا اينکه حرف آقايان درست است و با يک ساعت کار در هفته مي شود مانند انسان زندگي کرد که در اين صورت بايد بپذيريم کارفرمايان حق مردم را مي خورند. زيرا به اندازه اي دستمزد مي دهند که با 12 ساعت کار در روز آن هم به صورت ماهيانه بتوانيم هزينه هاي زندگي مان را تامين کنيم. حالت دوم نيز اين است که مسوولان با دستکاري آمارها سعي دارند مشکلات ناشي از بيکاري را به حاشيه ببرند که در اين صورت نيز به انسانها توهين کرده اند زيرا نه تنها براي مردم کار ايجاد نکرده اند بلکه زندگي انسانهاي بيکار را نيز زير سوال برده اند در حالي که براي حل مشکلشان کاري نکرده اند.

وي در پاسخ به اينکه چرا تشکيل خانواده نمي دهد مي گويد: ما که حرفي نداريم اما راستش را بخواهيد خانه ندارم. قيمت خانه به قدري گران است که خريد آن براي يک ليسانسه راننده آژانس به رويا شبيه است. کرايه ها نيز به اندازه اي بالاست که توان اجاره خانه را ندارم.
اين جوان به شوخي مي گويد: اگر دختري را پيدا کرديد که حاضر شد به جاي آپارتمان در پرايد زندگي کند، شايد در تصميم خودم براي زندگي مجردي تجديد نظر کنم!

در اين رابطه عيدعلي کريمي، دبير اجرايي خانه کارگر قزوين تعيين شاغل با يک ساعت کار در هفته را تفکري نادرست مي داند و مي گويد: اينکه يک ساعت کار در هفته را شاغل بناميم با کدام عقل سليم و منطقي جور در مي آيد؟

وي با انتقاد از اين اظهار نظر مي گويد: اکنون آقايان اعلام کرده اند که هر کس در هفته يک ساعت کار کند بيکار نيست در حالي که بنا بر آمارهاي رسمي دولت، اکنون حدود 3 ميليون بيکار در کشور داريم. بنا بر اين بايد بپذيريم که دولت به اندازه اي در اشتغالزايي ناتوان است که نمي تواند در هفته يک ساعت و در ماه 4ساعت کار براي اين 3 ميليون بيکار ايجاد کند!؟

دبير اجرايي خانه کارگر قزوين با اعلام اينکه يقين داشته باشيد هر فردي در هفته يک ساعت کار مي کند مي گويد: دولت خيال خودش را راحت کند و يک باره بگويد که مشکل بيکاري را حل کرده است.
وي با انتقاد از اظهارات شيخ الاسلامي - وزير کار- مي گويد: ايشان اعلام مي کند که متولي اشتغال نيست اما در تمام نشست هايي که در مورد معضل بيکاري بحث مي شود حضور مي يابد و سخنراني مي کند. اگر متولي اشتغال نيست که به صراحت اعلام کند و در جلسات هم حاضر نشود.

کريمي با انتقاد از اينکه مسکن مهر را به عنوان عامل اشتغال معرفي مي کنند مي گويد: کدام ايراني در مسکن مهر شاغل است؟ امروزه کشور را دو دستي تقديم کارگران افغاني کرده ايد و در حالي کارگران افغاني در امر ساختمان سازي مشغول کار هستند که کارگران ساختماني ايراني بيکار مي گردند.

وي با انتقاد از طرح مباحثي همچون مشاغل خانگي مي گويد: مشاغل خانگي بهانه ديگري براي فرار از بار مسووليت اشتغالزايي شده است. آقايان اعلام کنند کدام فرد توانسته از مشاغل خانگي زندگي خود را اداره کند؟ به شرط آنکه آمار سازي نکنند. دبيراجرايي خانه کارگر قزوين که عضو شوراي حل اختلاف دادگستري نيز شده است مي گويد: سال گذشته فردي با استفاده از همين قانون مشاغل خانگي اطلاعيه داد که حاضر است دستگاه توليد سيم ظرفشويي را به متقاضيان بدهد تا در خانه هايشان سيم ظرفشويي توليد کنند. اين آقا از حدود 50 نفر مبالغي بين 500 هزار تا دو ميليون تومان پول گرفت تا دستگاه به آنها واگذار کند اما نه تنها در انجام اين کار موفق نشده بلکه معلوم نيست چه به روز پولها آورده است.

وي با اعلام اينکه اين آقا در سال گذشته در همايش کارآفريني که از سوي استانداري قزوين برگزار شده بود به عنوان کارآفرين نمونه استان قزوين شناخته شده و مورد تقدير قرار گرفته است مي گويد: اکنون 35 نفر از کساني که به اين آقا پول داده اند  به دادگستري شکايت کرده و مي گويند " شغل خانگي پيشکش تان، پول مان را بدهيد ".

کريمي با اعلام اينکه اکنون بيش از 9 هزار کارگر اخراج شده در استان قزوين بيمه بيکاري مي گيرند مي گويد: آقايان در سرشماري امسال اين افراد را شاغل معرفي کرده اند! سوال من اينجاست چرا فردي که هر لحظه امکان دارد زمان استفاده از بيمه بيکاري اش به سر آيد و بدون هيچ درآمدي بيکار شود، جزو شاغلان معرفي کرده اند؟
وي با انتقاد از رفتار دولت در تعيين بيکار مي گويد: اگر به درستي هر فردي  که يک ساعت کار کند، مشکل زندگي اش حل شده و توانسته حداقلهاي زندگي اش را تامين کند، آقايان با ذکر نام به ما معرفي کنند تا ما هم بدانيم اين افراد چگونه به اين موفقيت دست يافته اند؟!
دبير اجرايي خانه کارگر قزوين با اعلام اينکه امروزه کارگران به جاي يک ساعت در دو شيفت کار مي کنند اما در تامين نيازهاي زندگي شان ناتوان هستند مي گويد: امروزه کارگران 16 ساعت کار مي کنند تا با دستمزدي که مي گيرند حداقل هاي زندگي شان را تامين کنند. باور کنيد که اين کارگران با سيلي صورتشان را سرخ نگه مي دارند.

وي با اعلام اينکه در حال حاضر کارگراني را سراغ دارد که 30 ماه است حقوق نگرفته اند مي گويد: شما که براي مردم تصميم مي گيريد آيا مي دانيد کارکردن و حقوق نگرفتن يعني چه؟ اگر راست مي گوييد شما نيز 5 ماه حقوق نگيريد وسپس در مورد شاغل و بيکاري تصميم بگيريد.

غلامرضا محمدي، دبير اجرايي خانه کارگر طبس نيز با انتقاد از آمار و ارقامي که از سوي وزير کار به عنوان کاهش ميزان بيکاري اعلام مي شود مي گويد: چگونه مي توان در ايران زندگي کرد و شرايط سخت معيشتي و گراني و تورم را از نزديک لمس کرد و سپس سر را بالا گرفت و در برابر دوربين به اين مردم اعلام کرد که هر کس در هفته يک ساعت کار کند شاغل است؟!

وي اين قبيل آمار سازي ها را خيانت به مردم به ويژه جوانان بيکار مي داند و مي گويد: بيکاري همچون آتش زير خاکستر است. شايد آقايان با دستکاري آمارها وجود بيش از 4 ميليون بيکار را به کمتر از 3ميليون نفر تبديل کنند اما آيا به اين فکر کرده اند که بيکار براي تامين نيازهاي زندگي اش دست به انواع بزهکاري ها مي زند؟ آيا آقايان مي دانند که برخي از اين خيل عظيم بيکاران که با دستکاري آمارها به شاغل تبديل کرده اند براي تامين نيازهاي زندگي شان به دزدي و قاچاق مواد مخدر روي مي آورند؟ آيا آقايان بررسي کرده اند که چرا همزمان با دستکاري آمار بيکاران، بر تعداد مجرمان و رشد آمار طلاق افزوده شده است؟

دبير اجرايي خانه کارگر طبس مي افزايد: من جواب شما را مي دهم. دولتمردان با حذف بيکاران از ليست انسانهايي که بايد به آنها توجه ويژه شود در عمل اين نظريه را اعلا م مي کنند که با اين گروه از جامعه کاري نداريم و هرکاري که دلتان مي خواهد انجام دهيد تا هزينه هاي زندگي تان را تامين کنيد غافل از اينکه بازار کار گسترده اي به نام جرم و جنايت از اين بيکاران استقبال مي کند.

محمدي با اشاره به اينکه متاسفانه شاهد رشوه و فساد در نظام اقتصادي هستيم مي گويد: هنگامي که دولت به ويژه شخص احمدي نژاد در مقام رييس جمهور در مقابل اذهان عمومي اعلام مي کند همه چيز آرام است، ميزان بيکاري کاهش يافته، رشد اقتصادي بالا رفته، اقتصاد دنيا رامديريت مي کنيم، هر خانواده ايراني بايد يک ويلاي 1000 متري داشته باشد و بسياري شعارهاي رويايي ديگر را سر مي دهد اما حداقل دستمزد نيروي کار در همين ايران 330هزار تومان است در حالي که اجاره خانه به طور متوسط 200هزار تومان است، آيا مي دانيد عواقب اين اظهار نظرها چه مي شود؟