کد خبر 905057
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۲

شگفت‌آور بود که حاج‌آقا مصطفی در منزل امام مانند یکی از واردین این منزل و کسانی بود که به طور طبیعی در این خانه رفت و آمد می‌کردند، چنان‌که کسی احساس نمی‌کرد او فرزند امام است .

به گزارش مشرق، اول آبان سالروز درگذشت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است. وی در سال ۱۳۵۶ در شهر نجف و در دوران تبعید امام خمینی(ره) به طرز مشکوکی درگذشت.

به این مناسبت مرکز اسناد انقلاب اسلامی گزارشی با عنوان «سیری در سیره عملی و رفتاری آیت‌الله مصطفی خمینی» بر روی پایگاه اطلاع‌رسانی خود منتشر کرده است که به این شرح است:

آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، فرزند ارشد امام که در دوران نهضت اسلامی به عنوان مشاور، در کنار ایشان حضور داشت، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود اما با این وجود، رفتار وی به‌گونه‌ای بود که تحسین همگان را برمی‌انگیخت.

سیری در سیره عملی آقا مصطفی خمینی نشان می‌دهد ساده‌زیستی، بی‌توجهی به مال دنیا و عدم توجه به نام و عنوان، دقت در استفاده از وجوهات شرعی، مردم‌داری و ... از ویژگی‌هایی بود که در شخصیت ایشان به طور بارزی نمود داشت. به فرموده رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای «شگفت‌آور بود که حاج‌آقا مصطفی در منزل امام مانند یکی از واردین این منزل و کسانی بود که به طور طبیعی در این خانه رفت و آمد می‌کردند، چنان‌که کسی احساس نمی‌کرد او فرزند امام است... هرگز انتساب به امام و یا نام ایشان برای او وسیله‌ای محسوب نمی‌شد».

ایشان در جای دیگر نیز با اشاره به همین خصوصیت آقا مصطفی می‌فرمایند: «مرحوم حاج آقا مصطفی، مطلقاً آقازادگی نداشت. نه لباسش، نه عبایش، نه کفشش، نه زندگی خصوصی‌اش، نه خانه‌اش، مطلقاً، هیچ بوی تفاخر آقازادگی از آن نمی‌آمد...».

ساده‌زیستی

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اخلاقی که در رفتار و عمل آیت‌الله شهید سید مصطفی خمینی هم نمود تام داشت، ساده‌زیستی وی بود. رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به منش ساده و رفتار به دور از تجمل حاج‌آقا مصطفی خمینی می‌فرمایند:

«از لحاظ سادگی وضع زندگی، به‌معنای واقعی کلمه مرحوم حاج‌آقا مصطفی، زاهد بود؛ از لحاظ لباس، از لحاظ رفتار، از لحاظ خوراک، از لحاظ رسیدگی به خانواده؛ واقعا آدمِ مُعرِض از دنیا و زاهدی بود».

خانم ثقفی، همسر گرامی امام درباره ساده‌زیستی سیدمصطفی می‌گوید: «دو ماه [بعد از ازدواج] مصطفی در منزل ما بود تا آن‌که خانه پیدا کردند. آن‌ها هیچ اثاث نداشتند. از همان وسایل خودمان آنان را هم صاحب اثاث کردیم. یک قطعه قالی و یک گلیم و دو دست رختخواب، یک دست ظرف چینی، یک کتری، یک دست استکان و نعلبکی، یک چراغ فتیله‌ای و دو قابلمه به آن‌ها دادیم، رفتند و به زندگی‌شان پرداختند ... او یخچال نداشت و وقتی به او می‌گفتند در این زمینه‌ها فکری کن، بچه‌هایت چه گناهی کرده‌اند؟ می‌گفت: خدا را خوش نمی‌آید که پدر پیرم این‌گونه زندگی کنند و من یخچال داشته باشم.»

خانم فریده مصطفوی نیز در خاطرات خود با اشاره به زیست طلبگی برادرش سیدمصطفی می‌گوید: «پیش از سال 1342، یک زندگی معمولی طلبگی داشت. پس از این‌که به ترکیه تبعید شد، امکانات بیشتری برایش فراهم شد؛ ولی با این حال، زیّ طلبگی خود را فراموش نکرد. در نجف، در یک منزل 45 متری در محله‏ای به نام هویش که فاصلۀ کمی با منزل امام داشت، زندگی می‏کرد ... از دنیا بریده بود و به دنبال توسعۀ آن نبود. اصولاً روی مادیات هیچ حسابی نمی‌‏کرد. در خرج کردن وقتی هم پولی به دستش می‏‌رسید، دقت می‌‏کرد و سخت می‌‏گرفت».

حجت‌الاسلام محمد سماوی حائری نیز در مورد ساده‌زیستی حاج مصطفی خمینی می‌گوید: «در پوشیدن لباس، بسیار ساده و بی‌آلایش بود؛ هیچ گاه مانند بعضی از آقازاده‌ها در قید لباس و تجملات منزل نبود؛ زندگی بسیار معمولی و ساده‌ای داشت.»

وی در این رابطه به روایت خاطره‌ای استناد کرده و می‌گوید: «یک بار در اوایل سال 46 مرحوم حاج شیخ نصرالله خلخالی به من گفت: آقای خمینی (مصطفی) عبای تابستانی ندارد، شما دو سه تا عبا برایشان به منزل ببرید، ببینید کدام را می‌پسندند. من هم از یک عبا فروشی سه تا عبا دوخته شده (معمولی، متوسط و دست بافت) گرفتم و به منزلشان رفتم... یکی از آن‌ها را روی دوشش قرار دادم... گفت قیمت این‌ چه حدودی است؟ گفتم: عبای معمولی حدود سه دینار، متوسط حدود پنج دینار و دست بافت حدود هجده دینار. وی گفت: عبای معمولی را انتخاب کردم! گفتم این بسیار معمولی است، بزرگان باید عبای دست‌بافت مانند بعضی علما در بر کنند. برای شما عبای دست‌بافت مناسب‌تر است. ایشان در جوابم گفتند: ما هنور طلبه هستیم.»

خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله مصطفی خمینی نیز درباره تقید وی به ساده زیستی می‌گوید: «هشت سال از اقامت ما در نجف گذشته بود، در نجف هوا بسیار گرم بود. در آن موقع بچه‌های خیلی کوچک بودند و با آن‌که زمین داغ بود، ما موقع خوابیدن، رختخواب‌مان را روی زمین می‌انداختیم به طوری که خود ساکنان آن‌جا نمی‌توانستند چنین کاری بکنند... این طور نبود که آقا مصطفی نمی‌توانست برایمان تخت بخرد، بلکه معتقد بود که باید با سختی زندگی کرد...».

حجت‌الاسلام محمدتقی متقی نیز به جنبه‌های دیگری از ساده‌زیستی حاج‌آقا مصطفی اشاره کرده و می‌گوید: «با وجود این که آقازاده امام بود و همه امکانات برایش فراهم بود، در خانه‌ای هفتاد متری زندگی می‌کرد ... و به دور از تجملات ...».

آیت‌اللّه فاضل لنکرانی نیز با اشاره به ساده زیستی آیت‌الله مصطفی خمینی در برهه‌های مختلف زندگی می‌گوید: «شهید مصطفی خمینی چه در دوران قبل از شروع مبارزۀ پدر بزرگوارش و چه در دوران شروع مبارزه، چه در ایران و چه در موقعی که در نجف زندگی می‌کردند، در تمامی این دوره‌ها، با ایشان بودیم، زندگی داخلی ایشان در یک سطح بسیار بسیط و عادی بود، زندگی ایشان در تمامی این ایام اصلاً از صورت یک طلبۀ عادی متوسط خارج نمی‌شد و این به خاطر این بود که ایشان به آنگونه زندگی‌ها هیچ دلبستگی نداشت. آنکه مورد علاقه ایشان بود، یکی مسألۀ جهات علمی و یکی هم مسائل مربوط به مبارزه بود. در غیر این دو مسأله، هیچ فکر نمی‌کرد و نمی‌اندیشید».

دقت در استفاده از وجوهات شرعی

از دیگر مؤلفه‌های مهم زندگی شهید آیت‌الله مصطفی خمینی، می‌توان به دقت او در استفاده از وجوهات شرعی اشاره کرد. به گفته حجت‌الاسلام دعایی: «ایشان با این‌که می‌توانستند از امکانات مالی فراوانی استفاده کنند و خود مجتهدی بودند که می‌توانستند در وجوهات مالی و شرعی تصرف کنند، با این وجود این، به مثابه یک طلبه عادی در حوزه‌ها حضور داشتند.» نیز بنا به گفته حجت‌الاسلام حمید روحانی: «حاج مصطفی با آن‌که از جانب امام وکیل بود و پس از تبعید امام وجوهات مردم در اختیار او قرار داشت و از نظر شرعی نیز می‌توانست از آن به اندازه نیاز خود بردارد، لیکن این کار را نمی‌کرد و با کمال عسرت در تنگ‌دستی زندگی می‌کرد».

در همین رابطه می‌توان به خاطرات حجت‌الاسلام علی ستاری نیز استناد کرد. وی می‌گوید: «زندگی آقا مصطفی به تمام معنی زندگی یک طلبه معمولی بود و مانند سایر طلبه‌ها از شهریه استفاده می‌کرد ... زندگی او این‌گونه بود که می‌خواست مانند طلبه‌ها رفتار کند و از وجوهاتی که مردم می‌دهند، استفاده ننماید».

عدم سوء استفاده از نام و عنوان

از دیگر ویژگی‌های رفتاری آیت‎الله مصطفی خمینی می‌توان به عدم سوءاستفاده وی از نام و عنوان اشاره کرد. بنابر اذعان دوستان و اطرافیان «حاج‌آقا مصطفی با وجود این‌که فرزند شخصیتی همچون امام خمینی بود و می‏توانست از این موقعیت بهره برداری زیادی بکند اما هیچ وقت تلاش نکرد به عنوان یک آقازاده، تعیین ‏کننده سیاست و جریانات در کنار امام باشد.»

به فرموده رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای: «شگفت‌آور بود که حاج‌آقا مصطفی در منزل امام مانند یکی از واردین این منزل و کسانی بود که به طور طبیعی در این خانه رفت و آمد می‌کردند، چنان‌که کسی احساس نمی‌کرد او فرزند امام است و حتی مراجعه او به امام در حد دیگران بود ... اخلاق او در رابطه با امام و حفظ جنبه تساوی با دیگر مردم در آن روزها در حوزه معروف بود. همه می‌گفتند که حاج‌آقا مصطفی خمینی در منزل امام به گونه‌ای رفتار می‌کند که با هیچ یک از مراجعین فرقی ندارد و واقعیت هم همین بود، هرگز انتساب به امام و یا نام ایشان برای او وسیله‌ای محسوب نمی‌شد».

ایشان در جای دیگر نیز با اشاره به همین خصوصیت آقا مصطفی می‌فرمایند: «مرحوم حاج آقا مصطفی، مطلقا آقازادگی نداشت. نه لباسش، نه عبایش، نه کفشش، نه زندگی خصوصی‌اش، نه خانه‌اش، مطلقا، هیچ بوی تفاخر آقازادگی از آن نمی‌آمد ... ».

همه کسانی که با شهید سید مصطفی خمینی آشنا بودند، بدون استثنا به این خصوصیت او اذعان دارند. حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان در این زمینه می‌گوید: «هرگز روحیه آقازادگی در وجود ایشان نبود و در اوج ساده‌زیستی به شکل یک طلبه واقعی زندگی می‌کرد».

به گفته حجت‏‌الاسلام دعایی: «آقا مصطفی همیشه از آقازادگی و دارا بودن یک شخصیت وابسته و این‌که به دلیل فرزند کسی بودن، مورد احترام قرار گیرد، نفرت داشت؛ البته این به معنای عدم درک وی از موقعیت و برخورداری او از وجود چنان پدری نبود، بلکه به دلیل همان درک مستقل و داشتن یک شخصیت اصیل برای خود بود. انسان خودساخته و نمونه‏ای بود که می‏خواست به عنوان آنچه هست مطرح باشد و نه درباره وابستگی‌ها و انتسابات».

به گفته حجت‌الاسلام محمدجواد کشمیری: «با اینکه اداره امور بیت امام و نظارت بر کارها و رفت و آمدها به عهده آیت‌الله آقا مصطفی خمینی بود اما با این حال هرگز در صدد مطرح کردن خود نبود و هیچ وقت نمی‌خواست خودش را جلو بیندازد».

حجت‌الاسلام حمید روحانی در همین رابطه می‌گوید: «حاج سید مصطفی خمینی دارای شخصیت والایی بود. ایشان از آن افرادی نبود که از عنوان‌های آقازادگی، آیت‌الله‌زادگی و امام‌زادگی بهره بگیرند و از این راه برای خود شخصیت کسب کنند... او از رفتار برخی از خودباختگان و تنگ‌نظران که با عنوان آقازاده و آیت‌الله‌زاده برای خود شهرت کسب می‌کنند، به سختی انزاجار داشت و آن را دون شأن یک انسان مسلمان و آزاده می‌دانست. از این‌رو به عنوان آیت‌الله‌زاده هیچ‌گاه خود را معرفی نکرد».

مردم‌داری

از دیگر مؤلفه‌های مهم اخلاقی آیت‌الله مصطفی خمینی می‌توان به مردم‌داری وی اشاره کرد. حجت الاسلام مسعودی خمینی در مورد توجه و اهمیت سید مصطفی خمینی نسبت به مردم می‌گوید: «یک روز برف می‌آمد. با ایشان از خیابان می‌گذشتیم. شخصی به زمین خورد. من متوجه نشدم، اما ایشان به محض این‌که فهمید، به سرعت به سوی او دوید، زیر بالش را گرفت و بلند کرد، با عبایش برف‌های او را تکاند، کلاهش را از روی زمین برداشت و بر سر او دست کشید او را نوازش کرد. بعد دید آدم مفلوکی است. از جیب خودش مقداری پول درآورد به او داد و گفت: این را بگیر و برای خانه چیزی بخر. آن وقت دست او را گرفت و به آن سمت خیابان که برف نبود برد».

حجت‌الاسلام محمدرضا ناصری در همین رابطه خاطره‌ای نقل می‌کند و می‌گوید: «گاهی در سفر، مرد ژولیده‌ای بود که حالت روانی کاملا سالمی نداشت و شلوغ هم می‌کرد. می‌آمد سلام و احوال‌پرسی می‌کرد و کنار حاج آقا مصطفی می‌نشست. لباس خوبی هم نمی‌پوشید. اما حاج‌آقا مصطفی به او تعارف می‌کرد و او را کنار خود می‌نشاند، به او پول هم می‌داد. گاهی اوقات بعضی از دوستان می‌خواستند که مانع از آمدن او نزد حاج آقا مصطفی شوند، اما ایشان می‌گفت: نه، بگذارید بیاید، از کجا می‌دانید که از ما بهتر نباشد؟ شاید از ما مقرب‌تر باشد».

بی اعتنایی به دنیا

از دیگر مؤلفه‌های مهم عملی شهید مصطفی خمینی می‌توان به بی اعتنایی وی به مال دنیا اشاره کرد. حجت‌الاسلام محمد طاووسی بجنوردی در این رابطه می‌گوید: «ایشان به مسائل دنیایی بسیار بی‌اعتنا بود. در سفر به مکه با ایشان بودم. چیزی که برای من خیلی جالب بود اینکه به هنگام برگشت تمام اثاث را در فرودگاه به حال خود رها کردند و آمدند... حاج آقا مصطفی به مسائل دنیایی بی اعتنایی خاصی داشتند.» به اذعان وستان و نزدیکان، وضع زندگی و نحوه مواجهه آیت‌الله مصطفی خمینی به مال دنیا به گونه‌ای بود که دشمن به هیچ طریق نمی‌توانست در زمینه‌های مادی و زر و زیور دنیا او را فریب دهد.