به گزارش مشرق، عباس آخوندی در گفتوگو با روزنامه دنیای اقتصاد اظهار داشت: آقای روحانی، جریان «نه به جلیلی» را نمایندگی میکرد وگرنه آقای روحانی فاقد هرگونه گفتمانی بود. اینکه میفرمایید فقدان گفتمان؛ قبول دارم که اصلاً «اعتدال» یک روش است. اعتدال اصلاً «گفتمان» نیست. گفتمان یک نظام معرفتی سامانیافته است و باید ظرفیت آن را داشته باشد تا هدف مشخصی را تعقیب و مشکلی را حل کند و بتواند یک نظریهای را در حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیاده سازد. اما صحبت در بحث اعتدال بر سر روش است که ما روشمان افراط و تفریط نیست. بنابراین حرف شما درست است؛ یعنی در واقع بزرگترین نقطه ضعف دولت یازدهم و دوازدهم نداشتن گفتمان غالب است که ثمر منفی و سردرگمیاش را در همین تنگنای ارزی اخیر نشان داد.
وی در عین حال توضیح نداد که چرا پنج سال در دولت فاقد گفتمان حضور داشت و خود وی دارای کدام گفتمان بود که کارنامهای پرخسارت و خالی از عایدی را به جای گذاشته است؟!
وی در ادامه این مصاحبه گفت: مسئله ما با آمریکا و جهان زمانی حل و فصل میشود که تصویر روشن و در عین حال واقعی و درست از موقعیت ایران در منطقه و جهان داشته باشیم و در این مورد در درون ایران به اجماع نسبی دسترسی پیدا کرده باشیم. این بدین مفهوم است که این فقط در یک صورت محقق میشود که شکاف اجتماعی داخلی تا حدی پر شده باشد. از جمله موضوعهای اختلافی شدید که یکی از ریشههای شکاف اجتماعی موجود در ایران است، موقعیتیابی ایران در سطح منطقه و جهان است. در حال حاضر سیاست منطقهای ایران با سیاست تعامل حداکثری ایران با جهان در تباین است. فارغ از اینکه کدام یک از این سیاستها درست است، مهم این است که بدانیم پیگیری موازی هر دو ممکن نیست.
در پیگیری سیاستهای متعارض استادیم و به روی مبارک نمیآوریم. ولی در عالم واقع، تعارض و تضاد قابل جمع نیست. لذا، در عمل این موضوع هم به تعارض داخلی میانجامد و موجب عدم تصمیمگیری در سطح بینالمللی میشود و هم دنیا را به فهم پارادوکسیک و متضاد از ایران وا میدارد.
آخوندی میگوید: اشکال کار در این بود که ما با اتکا به قدرت نرم، مبتنی بر و با استفاده از ساختارهای حقوقی مورد پذیرش جهان در پی موقعیتیابی جدیدی در جهان بودیم، حال آنکه دیگرانی بودند که مبتنی بر قدرت سخت در پی دست و پنجه نرم کردن با سایران بودند. هنوز در ایران مشخص نیست که آیا میخواهیم متکی به قدرت نرم و با مجموعه قواعد و نظام حقوقی جهان کار کنیم یا میخواهیم متکی به قدرت سخت باشیم و در واقع موقعیت برتر نظامی یا تولید صنعتی سنگین را به دست بیاوریم. وی میافزاید: برجام سیاسی نیاز داشت با یک برجام تجاری، مالی و بانکی تکمیل شود. از سال ۲۰۰۸ ما در لیست سیاه FATF رفته بودیم. میگویند که چرا بعد از برجام توانستیم از ثمره آن در حوزه اقتصاد به اندازه کافی استفاده کنیم؟ خیلی روشن بود چون ما در لیست سیاه FATF بودیم. درست است که در حوزه سیاسی برجام را امضا کرده بودیم، ولی در حوزه اقتصاد یا مبادلات بانکی در لیست سیاه بودیم و کسی که در لیست سیاه است با جهان نمیتواند مبادله داشته باشد. ما همان زمان باید مسئله FATF را حل میکردیم.
ما در کنار برجام امنیتی یا سیاسی، یک برجام تجاری، پولی، مالی درست میکردیم که بتوانیم از چتر امنیتی که برجام سیاسی ایجاد کرده بود، از آن ظرفیت برای آن استفاده میکردیم.
آخوندی میگوید: رئیسجمهور باید در حضور سران ۴+۱ میگفت من معتقد به حل مسائل FATF هستم و تمام پیامدهای آن را میپذیرم، به قول علما و لو بلغ ما بلغ.
درباره این مصاحبه شایان ذکر است ۱- روزنامه دنیای اقتصاد در مصاحبه مفصل ۳ صفحهای، حتی یک خط هم از کارنامه و کفایت خود آخوندی در قریب ۲۰ سال وزارت و به ویژه پنج سال اخیر نپرسیده؛ مخصوصاً از این منظر که رونق بخش مسکن و چرخش چرخ اقتصاد و تأمین مسکن مردم، کمترین ارتباطی با برجام و FATF نداشت اما این وزیر بیکفایت، تورم حداقل ۸۳ درصدی در یک سال را برجای گذاشت. به این معنا خود وی نیز فاقد گفتمان و برنامه بود؛ به نحوی که حتی عرضه نداشت یک واحد از «مسکن اجتماعی» ادعایی را به عنوان نمونه بسازد و به مردم و کارشناسان نشان دهد.
۲- وقتی توافق و معاهده برجام، با دهنکجی مطلق رژیم آمریکا و بیتفاوتی اروپا به این نقض عهد مواجه شده، آخوندی چگونه رویش میشود از برجامهای دیگر و هماهنگ شدن با هنجارهای غرب حرف بزند؟ ترجمه این حرف او، غیر از تن دادن به دیکتههای تمامنشدنی غرب است؟ در این صورت، او نسخه قجری و پهلوی میپیچد هر چند که ژست روشنفکری میگیرد.
۳- چرا وقتی برجام پرخسارت را به ملت به عنوان دستاورد بزرگ تحمیل میکردند، نگفتند برجامها و خسارتهای دیگر در راه است؟ و برعکس گفتند تحریمهای مالی و بانکی در روز اجرای برجام لغو میشود؟ آن روز چرا همین آقای آخوندی خفهخون گرفته بود و با هواپیماهای دروغین عکس یادگاری میگرفت و احتمالاً مشغول کارچاقکنی بود؟ وقتی ظریف میگوید حتی با الحاق به FATF هیچ تضمینی برای لغو تحریمها نیست، وزیر بیسواد و مستعفی برای چه دوباره در باغ سبز نشان میدهد و مشکل اقتصاد را، عدم انعقاد برجامهای ۲ و ۳ میداند؛ جز برای فرار از پاسخگویی درباره کارنامه پرخسارت خود که چند برابر شدن قیمت مسکن در دوره مسئولیت وی، یکی از مفاد آن است؟!