به گزارش مشرق، پرسپولیس که همواره مقابل 80 هزار نفر بازی کرده چطور مرعوب جو ورزشگاهی شده که فقط 37 هزار نفر تماشاگر داشت و پر نشده بود؟ البته طبیعی است که تشویق ژاپنیها یکدستتر، هماهنگتر و جالبتر از تماشاگران ایرانی است اما این نمیتواند دلیل خوبی برای شکست باشد.
با این حال تغییر شرایط خواب بازیکنان یا همان «جت لگ» که طی دو شب قبل از بازی بازیکنان پرسپولیس را دچار مشکلاتی کرده میتواند یکی از دلایل اصلی شکست در این مسابقه باشد چرا که تیم برانکو که همواره در نیمه دوم شرایط بهتری پیدا میکرد این بار نمایش ضعیفتری ارائه داد چون به لحاظ بدنی شرایط قبل را نداشت.
معمولا گفته میشود برای هر یک ساعت تغییر باید تیمها یک روز زودتر به محل انجام مسابقه برسند. یعنی اینکه پرسپولیس باید 5 روز قبل از بازی به ژاپن میرفت اما فقط دو روز قبل از مسابقه عازم این کشور شد و همین مساله در شرایط بدنی بازیکنان تاثیر منفی گذاشت.
با این وجود آنچه از آن نمیتوان به راحتی عبور کرد، نمایش کم نقص و دور از انتظار تیم کاشیما آنتلرز بود که در فاز حمله پرقدرت و کوبنده و در فاز دفاع، بیاشتباه و محکم ظاهر شد. با اینکه شاید بسیاری از اهالی فوتبال اعتقاد داشتند کاشیما به نسبت السد و الدحیل تیم ضعیفتری باشد اما در زمین اتفاقات دیگری رخ داد و این تیم ضمن اینکه نقشههای تهاجمی پرسپولیس را کاملا ناکام گذاشت، در حمله و گلزنی هم موفق بود.
کاشیما با از کار انداختن خط میانی پرسپولیس و توپگیری و پرس مداوم اجازه بازیسازی به هافبکهای پرسپولیس نداد و هر گاه صاحب توپ بود در حفظ توپ و کارهای ترکیبی عملکرد موفقی داشت و به دو گل هم رسید.
شاید قبل از این بازی بسیاری از دوستداران پرسپولیس منتظر اشتباهات خط دفاعی کاشیما بودند تا از این بازی با گل زده برگردند اما واقعیت این بود که خط میانی پرسپولیس نتوانست شرایطی ایجاد کند که مدافعان و دروازهبان کرهای این تیم دچار اشتباه شوند. در واقع سازمان دفاعی کاشیما در این مسابقه عملکرد مطلوبی داشت و پرسپولیس غیر از موقعیت دقیقه 3 و یکی دو شوت کم رمق، موفق به خلق موقعیت روی دروازه حریفش نشد. کاشیما حتی به پرسپولیس خیلی کم ایستگاهی کرنر داد و تا میتوانست در نقاط مناسب از پرسپولیس خطا گرفت و سرانجام با یکی از همان ایستگاهیها هم به گل رسید.
به نظر میرسد استراتژی پرسپولیس و کادر فنیاش در این مسابقه هم میتواند مورد نقد قرار بگیرد و این دقیقا همان چیزی است که متناسب با قدرت کاشیما در فاز تهاجمی نبوده است. پرسپولیس شروعی فوقالعاده جسورانه در این مسابقه داشت و انگار میخواست با وارد کردن ضربهای کاری به حریف در همان ده دقیقه نخست به آنچه از بازی رفت میخواهد، دست یابد اما وقتی به این خواسته خود نرسید فراموش کرد که کاشیما هم فینالیست این مسابقات است و در فاز حمله هم بازیکنان تعیین کنندهای دارد هم اینکه میتواند قدرتش را به حریف دیکته کند.
در این شرایط شاید بهتر بود پرسپولیس با همان استراتژی بازی رفت مقابل السد و با تمرکز در نیمهخودی، تنگ کردن تمام فضاها و قطع کردن پاسهای حریف کاری میکرد تا کاشیما در ایجاد موقعیت به بنبست بخورد و آنگاه در پی ضربه زدن با ضدحملههای سریع باشد. این استراتژی حتی بعد از دریافت گل اول نیز میتوانست اجرایی شود چرا که باخت یک بر صفر در خانه حریف با شکست دو گله قابل قیاس نیست.
هر چند به نظر میرسد تغییرات ساعت خواب میتوانست در اجرای این استراتژی هم تاثیر منفی بگذارد اما انگار شرایط روانی مسابقه فینال و عقب افتادن از حریف تاثیر بزرگی روی بازیکنان پرسپولیس گذاشت تا جایی که این تیم بعد از دریافت هر گل بههم ریختهتر بازی کرد و برعکس تیمی که تا دقیقه پایانی سازماندهیاش را حفظ کرد و نتیجه هم گرفت کاشیما آنتلرز بود.