به گزارش مشرق، نگاهش روی مهر ساخت ایران که جابهجا روی کارتنهای لوازمخانگی نشسته قفلشده است. وقتی از تصمیمی که نیمقرن دنبال آن را گرفته و به اینجا رسیده حرف میزند غرور دلنشینی به صدایش میافتد. «بهروز روزبهانی» میگوید خیلی جوان بوده که همزمان با تحصیل کردن وارد صنف فروش لوازمخانگی شده است: «آن روزها مثل حالا خیلی اصراری به خرید کالای ایرانی نبود. تنوع محصولات در بازار زیاد بود. همصنفیهای من ترجیح میدادند برای رسیدن به سود بیشتر کالای خارجی بفروشند. ولی من از همان ابتدا هم دلم به این کار راضی نمیشد. خرید مستقیم من از خط تولید کارخانههای ایرانی مسیر کاسبیام را عوض کرد. آن روزها گاهی برای سفارش محصولات به کارخانهها میرفتم و دستهای پینهبسته کارگرها نظرم را جلب میکرد. همهشان زندگی سادهای داشتند و از تجملات دور بودند. معلوم بود که اگر از تولید آنها حمایت نشود خیلی زود همین حقوق اندک را از دست میدهند. از همان روزها با خودم عهد بستم جز کالای ایرانی نفروشم و هنوز سر حرفم ماندهام.»
از کودکی با زحمت کارگران آشنا شدم
کاسبهای راسته خیابان پیروزی عادت کردهاند که همیشه این پدر و پسر را دوشادوش هم ببینند. هرچند این روزها ریش و قیچی امورات مغازه 50 ساله روزبهانیها به دست امیر آقاست اما همه میدانند او هم با عزم راسخ پا جای پای پدرش میگذارد. امیر میگوید او هم مثل پدرش به فروش کالای ایرانی تعصب دارد و غیرتش قبول نمیکند برای سود بیشتر کارگری را از کار بیکار کند: «هنوز خیلی کوچک بودم که پدرم دست من را میگرفت و به کارخانههای لوازمخانگی میبرد. آنجا در هیاهوی دستگاهها کارگرهایی را میدیدم که ساعتها عرق میریختند تا این لوازمخانگی با مهر ساخت ایران تولید شود. پدرم با زبان بیزبانی داشت به من حق انتخاب میداد. داشت به من میگفت میل خودت است. اگر میخواهی این مردها که پدر بچههایی به سن و سال خودت هستند بیکار شوند بعدها در مغازه جنس خارجی بفروش.»
بیشتر بخوانید:
تعریف کالای قاچاق تغییر کرد +سند
امیر روزبهانی میگوید کاسبهای ایرانی همه باغیرت هستند و اگر از نزدیک با زحمتهای کارگر ایرانی آشنا شوند حتماً آنها هم تعصبشان گل میکند و جز کالای ایرانی نمیفروشند: «پدرم در همه این سالها زیر بار حرف همصنفیهایش نرفت. آنها مدام به او اصرار میکردند که جنس ایرانی از رده خارج است و برای سود بیشتر باید کالای خارجی بفروشد؛ اما برکتی که در کار ما هست نشان میدهد که راه درست را انتخاب کردهایم. اگر همکارانمان متوجه اهمیت حمایت از کارگر ایرانی باشند دل آنها هم مثل ما راضی به فروش جنس خارجی نمیشود.»
من فروشنده و مشتری کالای ایرانیام
روزبهانیها در همه این سالها مبلّغ لوازمخانگی ساخت ایران بودهاند. بهروز روزبهانی میگوید باید به حرفمان عمل کنیم تا تأثیر آن را روی مشتریهایمان هم ببینیم: «من درعینحال که فروشنده لوازمخانگی ایرانی بودهام خودم را ملزم به خرید این کالاها هم کردهام. برای جهیزیه فرزندانم هم کالای ایرانی تهیه کردم و در منزل هم مشتری ثابت کالای ساخت ایران هستیم. باور من این است که بسیاری از کالاهای ایرانی کیفیت بهتری از نمونه خارجی آن دارند. خدمات پس از فروش آنها تکمیل است و میتواند نگرانی مشتریها را برطرف کند. ازآنجاییکه میخواستم مبلغ کالای ایرانی باشم تصمیم گرفتم مشتری این اجناس شوم تا با اطلاعات بیشتری اطلاعاتم را به مشتریهای مغازهام منتقل کنم. الحمدلله تابهحال خیلیها از برکت توجه به همین کارگران زحمتکش ایرانی به خرید این لوازم گرایش پیداکردهاند. آرزو دارم روزی را ببینم که این حرکت تبدیل به یک جهاد ملی شود و ویترین مغازههایمان از کالاهای خارجی خالی شود.
روزبهانیها از نگاه همسایهها
کاسبهای همسایه فروشگاه قدیمی لوازمخانگی روزبهانی آنها را به بیتعارف بودن میشناسند. میگویند خیلی از مشتریهایی که دنبال اجناس خارجی هستند دستخالی از فروشگاه آنها بیرون میآیند، اما این اتفاق که بارها و بارها در روز تکرار میشود چیزی از تعصب آنها برای فروش کالای ایرانی را کم نمیکند.
از تبلیغ برای کارگر ایرانی خسته نمیشود
امیرحسین کریمی از معتمدان محله است و سالهاست این پدر و پسر کاسب را میشناسد. کریمی میگوید کار خیر به سینه آقا بهروز سنجاق شده است و هر وقت اهالی گیرو گرفتاری دارند یاد او میکنند: «آقای روزبهانی را همیشه با روی خوش دیدهایم. بهطور عجیبی روی فروش کالای ایرانی غیرت دارد. با صبرو حوصله از مزایای کالای ایرانی به مشتریها میگوید. خیلی وقتها دیدهام که مشتریهایش این حرفها را به گوش نگرفتهاند و باز دنبال اجناس خارجی رفتهاند ولی آقا بهروز خستگی و دلخوری به خودش راه نمیدهد. مشتری دیگر که از راه میرسد دوباره سر صبر و حوصله تبلیغاتش برای حمایت کارگر ایرانی را ادامه میدهد.»
همسایهمان عضو خیران مدرسهساز است
مرتضی چگینی از کاسبهای راسته خیابان پیروزی از دستبهخیری روزبهانی میگوید: «روزگاری نهچندان دور در اطراف این محله ندار آبادهای زیادی پا گرفته بودم. خبر داشتم که آقای روزبهانی دستگیر خانوادههای نیازمند این محلههاست و در تهیه جهیزیه کمکحال آنها میشود. چند سال پیش هم ایشان بهعنوان خیر نمونه مدرسهساز موردتقدیر قرار گرفتند و آن موقع بود که ما فهمیدیم ایشان دستی هم بر آتش مدرسهسازی در محلههای محروم دارد. هوای هممحلهایها را دارد و برای همین است که مغازه قدیمیاش هیچوقت از رونق نمیافتد.»