کد خبر 908841
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۱

به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی و صاحب‌نظران، پیروزی انقلاب اسلامی باعث شکست قدرت امریکا در صحنه سیاست بین‌المللی شد. لیستی از شکست‌های 40 ساله‌ی امریکا در ایران در ادامه می آید.

به گزارش مشرق، به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی و صاحب‌نظران، پیروزی انقلاب اسلامی باعث شکست قدرت امریکا در صحنه سیاست بین‌المللی شد. به طوری که برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر در خاطرات خود اعتراف می‌کند: «آبرو و حیثیت ملی ما به خاطر انقلاب اسلامی به خطر افتاد.» و دقیقا از این تاریخ (بهمن 1357) به بعد، شکست‌های پی در پی سیاست‌ها و توطئه‌های امریکا در ایران آغاز شد.

این نوشتار فهرستی از شکست‌های امریکا در ایران، از شکست کودتای هایزر تا شکست طرح‌های تحریمی امریکا را مورد بازخوانی قرار می‌دهد.

شکست کودتای ژنرال هایزر امریکایی در آستانه پیروزی انقلاب

همزمان با ظهور نشانه‌های سقوط سلطنت پهلوی، امریکا کوشید با اعزام ژنرال هایزر به ایران و انجام کودتای نظامی، زمام امور را به دست بگیرد. در پی این تصمیم‌ هایزر بی‌درنگ با برنامه‌های کاملا سری در 14 دی 1357 وارد تهران شد.

برژینسکی به صراحت می‌گوید طرح امریکا از اعزام هایزر، انجام یک کودتای خونین به فاصله کوتاهی پس از خروج محمدرضا پهلوی از ایران بود. هایزر خود درباره مأموریتش می‌نویسد: « وظیفه اصلی من در این مأموریت، به کار بردن همه تلاش‌هایم جهت امکان دادن به دولت بختیار یا هر دولت غیر نظامی دیگری که با غرب سرسازگاری داشته باشد، بود»[1]

ژنرال چهار ستاره امریکایی روز سوم بهمن57 (بیست و سوم ژانویه1979) در پاسخ به نامه ژنرال الکساندر هیگ نوشت: «روشی که من مشغول انجام آن هستم، در درجه اول اجرای کودتای نظامی تحت رهبری بختیار است»[2] هایزر اذعان می‌کند: «تا آن‌جا که توانسته بودم... فرماندهان ارتش را ترغیب کرده بودم که طرح‌های لازم را برای کودتا تهیه کنند».[3]

طرح کودتای هایزر با ورود امام به کشور در 12 بهمن‌ماه، به صورت جدی‌تر در محافل سیاسی امریکا پیگیری شد. متعاقب ورود امام به ایران، هایزر اعلام کرد: ارتش هم اکنون توان کودتا را دارد.[4] بنابر اظهارات برژینسکی «سرانجام ... به بختیار چراغ سبز داده شد تا آن‌چه که پیشنهاد کرده بود به انجام رساند».[5]

متعاقب صدور فرمان کودتا، دستور حکومت نظامی و قتل عام مردم هم صادر شد. با صدور این فرمان، رحیمی فرماندار نظامی و رئیس شهربانی، به پلیس تهران دستور داد که نیروهای پلیس و ارتش هر جنبده‌ای را که در روز یک شنبه 22 بهمن در خیابان‌ها مشاهده کردند به گلوله ببندند. [6] سرلکشر منوچهر خسروداد (فرمانده هوا نیروز) نیز در روز 21 بهمن ماموریت داشت روی تهران چترباز پیاده کند و در ستاد انقلاب و منزل امام، کسی را زنده باقی نگذارد.

با پخش خبر کودتای نظامی، امام خمینی با صدور اعلامیه‌ای حکومت نظامی را نامشروع دانستند. به دنبال این اعلامیه امام، مردم یک‌باره به خیابان‌ها ریختند و با سنگربندی خیابان‌ها عبور نیروهای اعزامی ارتش را سد کردند. به فاصله کوتاهی مقر فرماندهان ارتش، نخست‌وزیری و ... به محاصره نیروهای انقلاب در آمد.

بنابر گزارش روزنامه کیهان؛ «دراین زمان سپهبد آذر برزین جانشین ربیعی و سرلشگر روحانی از درب جنوبی وارد پادگان شدند و افراد نیروی هوایی را دعوت به خلع سلاح و بازگشت به پادگان‌ها نمودند اما مذاکرات دو ساعته طرفین به جایی نرسید لذا سپهبد برزین و سرلشگر روحانی آنجا را ترک نمودند». [7] بنابراین طرح کودتا، با رشادت مردم و تدبیر امام شکسته شد. چندی بعد هایزر امریکایی با مشاهده وضع موجود و ناامیدی از عدم اجرای نقشه‌های خود ایران را ترک کرد.

پیروزی انقلاب اسلامی؛ شکست بزرگ امریکا در ایران

پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، یکی دیگر از شکست‌های بزرگ امریکا در ایران محسوب می‌شود. با سقوط رژیم پهلوی، مهم‌ترین جای پای امریکا در منطقه از بین رفت. به اذعان رمزی کلارک (وزیر دادگستری اسبق آمریکا): «برای 25 سال، ایران نگهبان و حافظ منافع ما در یکی از مهم‌ترین مناطق جهان یعنی خاورمیانه و خلیج‌فارس بود. ویلیام کولبی (رئیس سیا) بارها به من گفت که گزینش شاه و تحمیل او بر مردم ایران، یکی از پرافتخارترین دستاوردها برای سیاست خارجی آمریکا بوده است زیرا که شاه به مدت 25 سال، خدمات خوبی به ما داد.»

محمدرضا پهلوی نیز اعتراف می‌کند که همواره در پی حفظ منافع امریکا بوده است. او می‌گوید: «من در طول 37 سال سلطنت خودم هر کاری که آمریکائی‌ها گفتند انجام دادم و ثروت ایران را به کام شرکت‌های آمریکائی ریختم؛ به دستور آن‌ها تحریم نفتی اعراب را شکستم و به اسرائیل نفت مجانی دادم؛ در جنگ ویتنام هواپیماهای جنگی ایران را در اختیار فرماندهی نیروهای آمریکائی در ویتنام قرار دادم... خلاصه به هر سازی که آمریکائی‌ها و انگلیسی‌ها زدند، رقصیدم...»

اما در 22 بهمن 1357 این مهره امریکا سقوط کرد و طبیعی بود که همه رویاهای امریکائیان بر باد برود. پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مهم‌ترین شکست‌های امریکا در ایران بود، به طوری که به اعتقاد برژینسکی "آبرو و حیثیت ملی امریکا" به خاطر پیروزی انقلاب اسلامی به خطر افتاد. روزنامه آلمانی اشپیگل هم درباره شکست امریکا در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نوشت: «زمانی ایالات‌متحده می‌توانست تصمیم بگیرد که چه کسی در ایران بر مسند قدرت بنشیند، اما امروز در 1980، آیت‌اللهی در تهران می‌تواند سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده را تعیین کند».

رسوایی امریکا در جریان تسخیر لانه جاسوسی

پس از شکست کودتای هایزر و با پیروزی انقلاب اسلامی، امریکا سعی کرد این‌بار با توسل به سفارت خود در تهران توطئه‌های خود علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی را تحقق بخشد. متعاقب این توطئه‌ها بود که دانشجویان پیرو خط امام سفارت امریکا در تهران را تسخیر و به عمر این لانه جاسوسی پایان دادند.

نخستین نتیجه تسخیر سفارت امریکا در تهران، حقارت امریکا در عرصه جهانی و شکست هیمنه امریکا بود. به دنبال تسخیر لانه جاسوسی، هرتزبرگ، نویسندۀ متن سخنرانی­‌های مهم کارتر اذعان داشت: با نگرانی احساس می­‌کنم در حال لغزیدن بر سراشیبی هستیم و حتی برخی چنین اظهارنظر می‌کنند که توی "بن‌بست" گیر افتاده‌ایم. [8] سایروس ونس نیز اشغال سفارت آمریکا در تهران را "آغاز یک داستان دردناک برای ملت آمریکا" می‌داند.[9] هامیلتون جردن نیز اذعان می‌دارد که آمریکایی‌ها بعد از تسخیر سفارت­شان در ایران تحقیر شدند.[10] پیر سالینجر روزنامه‌نگار و سناتور سابق امریکایی نیز در خصوص تحقیر و ذلت آمریکا در جریان گروگان­گیری‌­ها می‌گوید:«چگونه ممکن است که بزرگ‌ترین قدرت جهان ناگهان خود را زیر منت کشوری که دچار بی‌نظمی انقلابی شده است، بیابد؟»[11]
 

علاوه بر این، تسخیر لانه جاسوسی و کشف اسناد توطئه‌های امریکا در سفارت این کشور باعث رسوایی بیش از پیش امریکا در جهان شد و همگان از توطئه‌های امریکا مطلع شدند. از این تاریخ به بعد، امریکا کوشید طی عملیاتی محرمانه، گروگان‌های خود را نجات دهد.

شکست مفتضحانه امریکا در طبس

یکی از راه‌های امریکا برای اعاده حیثیت از دست رفته خود، حمله نظامی به ایران بود. طرحی که در جلسه مشاوران کارتر مورد تصویب قرار گرفت و اجرای آن به برژینسکی، C.I.A و مسئول پنتاگون سپرده شد. برژینسکی در خاطرات خود می‌گوید: «طرح عملیات نجات از نخستین روزهای گروگان‌گیری تحت مطالعه من بود.» هامیلتون جردن نیز  می‌نویسد: «این کار می‌توانست موجب اتکا و پشتگرمی جامعه جهانی باشد که تردیدهایش نسبت به قدرت امریکا هر دم رو به افزایش داشت.»

امریکا از طریق پنتاگون و C.I.A تدارکات گسترده‌ای را برای اجرای عملیات نظامی و آزادی گروگان‌ها و سپس بمباران تهران و کوبیدن مراکز حساس و کلیدی کشور بویژه منزل امام، نخست‌وزیری٬ مجلس و... تدارک دیده بود. از این رو در 5 اردیبهشت 1359 امریکایی‌ها نیروهای خود را در طبس پیاده کردند اما ناگهان آنها با شکست مفتضحانه‌ای روبه‌رو شدند. طوفان شن سبب شد که هواپیماها و هلیکوپترهای نظامی امریکا در صحرای طبس به یکدیگر برخورد کنند و امریکا شکستی دیگر را متحمل شد.

این شکست برای امریکا چنان تلخ بود که برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر می‌گوید: «ماجرای مفتضح ایران (طبس) یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا احساس ناامیدی ملی رابرانگیخت... نیاز نیست بگویم شکست عملیات نجات (حمله طبس) تلخ‌ترین شکست و دل‌شکستگی برای خود من در مدت خدمت در کاخ سفید بود.» به اذعان ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور اسبق امریکا نیز: ایالات متحده امریکا با شکست در عملیات نجات گروگان‌های امریکائی اکنون بسیار بی‌وجهه و شدیدا خوار و خفیف شده است. ویلیام سولیوان٬ آخرین سفیر امریکا در تهران نیز شکست امریکا در صحرای طبس را آغاز دوران تحقیر ملی برای امریکا می‌داند.

خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز هم به ابعاد دیگری از احساس حقارت امریکا بعد از شکست طبس اشاره کرد و نوشت: «داغ شکستی که آمریکاییان در ایران خوردند، تا مدت‌ها آنها را رها نخواهد کرد؛ به ویژه بدین دلیل که این شکست، ضربه دوباره‌ای به احساس آنهایی بود که شدیدا به فناوری معتقدند و به آن ایمان دارند. از کار افتادن سه بالگرد در میان بادهای شنی بیابان، ضربه بسیار سنگینی بود.»

شکستی دیگر برای امریکا در جریان کودتای نقاب

وزیر دفاع امریکا، رئیس سازمان C.I.A و مشاور امنیت امریکا در خاطراتشان می‌گویند پس از شکست مفتضحانه امریکا در طبس به آن‌ها اجازه داده شد که طرح‌هایی را برای عملیات تلافی‌جویانه در نظر بگیرند. از این رو در جلسه مشاوران تصمیم بر کودتا گرفته شد. بنابراین ستادی در پاریس به رهبری شاپور بختیار به وجود آمد که هدایت کودتا نقاب (معروف به نوژه) را بر عهده گرفت.

امریکا به کودتای نقاب امید زیادی بسته بود و آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام جمهوری اسلامی می‌پنداشت. به گزارش رادیو مسکو چند ماه قبل از کودتا، حداقل صد نفر از اعضای سازمان سیا وارد ایران شدند و به آموزش عناصر کودتاچی و آماده کردن آنها برای عملیات علیه نظام جمهوری اسلامی مشغول بودند.

ناصر رکنی یکی از عوامل کودتا در اعترافات خود می‌گوید: «اگر امریکا در این کودتا نقشی به عهده نداشت اصلا نطفه کودتا تشکیل نمی‌شد.» به گفته او تامین هزینه‌های مادی کودتا چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم، نظیر چک 10 میلیون دلاری عربستان سعودی توسط امریکا صورت می‌گرفت.

اما طرح کودتای امریکا نیز همچون طرح‌های قبلی، نتیجه‌ای جز شکست نداشت. اندکی قبل از وقوع کودتا در 20 تیر 1359، خلبانی که یکی از عوامل اصلی کودتا بود، متحول شده و به سراغ آیت‌الله خامنه‌ای می‌آید و اسرار کودتا را فاش می‌کند. آیت‌الله خامنه‌ای این ماجرا را این گونه روایت می‌کنند: «...شاید ملت ایران نداند آن کسانی که موجب شدند توطئه کودتایِ بسیار خطرناک پایگاه شهید نوژه خنثی شود، خودِ جوانان ارتشی بودند که آمدند به ما اطّلاع دادند. یک خلبان جوان در نیمه شب آمد و درِ خانه ما را زد و با اصرارِ زیاد ما را وادار کرد که حرفش را گوش کنیم. حرفش این بود که این کودتا در ظرف بیست‌وچهار ساعت آینده انجام می‌گیرد. بعد هم عناصر دنبال کننده این قضیه - نظامیان و ارتشی‌های متدیّن آن پایگاه - بیشترین نقش را در خنثی کردن آن کودتا داشتند.» به این ترتیب نقشه امریکا برای انجام کودتای نقاب در نطفه خفه شد و شکستی دیگر در فهرست شکست‌های امریکا به ثبت رسید.

ناکامی امریکا در جنگ تحمیلی

پس از شکست کودتای نقاب، طرح حمله رژیم بعث عراق به ایران روی میز قرار گرفت. امریکا به عنوان یکی از متحدان و حامیان اصلی صدام در طول 8 سال جنگ تحمیلی علیه ایران، انواع کمک‌های مادی و نظامی را از رژیم بعث به عمل آورد. به طوری که با نزدیک شدن به آغاز جنگ، رفت و آمدهای سیاسی بین سران دو کشور بالا گرفت. 

برژینسکی پس از چند دیدار محرمانه با سران رژیم بعث اعلام کرد «هدف اصلی، سرنگونی حکومت کنونی ایران است.» متعاقب یکی از این دیدارها مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهوری آمریکا در دیدار خود با صدام، نظر مثبت دولت آمریکا را برای ترغیب ارتش عراق در حمله به ایران، به اطلاع صدام حسین رساند.

امریکا در طول هشت سال جنگ تحمیلی، انواع حمایت‌های مالی و تسلیحاتی را از رژیم بعث به عمل آورد. ارسال تسلحیات به عراق، ارائه کمک‌های اطلاعاتی به رژیم بعث، حمایت علنی از بعثی‌ها، فشار بین‌المللی مبنی بر تحریم ایران، استفاده ابزاری از سازمان ملل برای صدور قطعنامه‌های پی در پی علیه ایران، استفاده از رسانه‌ها و شانتاژهای خبری در طول جنگ از دیگر اقدامات امریکا در جنگ تحمیلی علیه ایران بود. 

اما علی‌رغم حمایت‌ها و پشتیانی‌های امریکا از رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی، پیروزی‌های ایران در جبهه‌های جنگ روز به روز بیشتر می‌شد به طوری که با فتح فاو در زمستان 1364 طی عملیات والفجر 8، سنای امریکا در گزارش سالیانه 1987 بهترین راه را برای جلوگیری از شکست رژیم بعث عراق و حفظ حیثیت سیاسی امریکا، پایان دادن به جنگ با ایران از طریق تلاش هماهنگ جامعه بین‌المللی عنوان کرد. بدین ترتیب پیروزی ایران در جنگ تحمیلی، شکستی دیگر را در کارنامه‌ امریکا به ثبت رسانید.

شکست عملیات تحریم تسلیحاتی در دوران جنگ تحمیلی

از دیگر محورهای توطئه‌های امریکا علیه ملت ایران، می‌توان به تحریم‌های تسلیحاتی اشاره کرد. امریکا در سال 1362 و در حالی که ایران درگیر دفاع از مرزهای خود در برابر تجاوز بعثیان بود، با هدف کاستن از توان نظامی ایران عملیاتی را آغاز کرد که به عملیات انسداد معروف شد. این عملیات٬ برنامه دیپلماتیک امریکا برای ممانعت از رسیدن تجهیزات نظامی به ایران بود که اجرای آن به عهده ریچارد مورفی، معاون وزیر خارجه امریکا گذاشته شد.

به گفته شولتز، وزیر امور خارجه اسبق امریکا: بایستی برای به زانو در آوردن ایران به نقطه بسیار حساس آن که فعالیت‌های جنگ علیه عراق است فشار آورد. این کوشش می‌تواند غیر مستقیم و از طریق تحریم اقتصادی مثلا بایکوت صادرات نفت ایران و یا مستقیم از طریق تحریم تسلیحاتی علیه ایران باشد.[12]

اما برخلاف انتظار امریکایی‌ها، ایران توانست این توطئه امریکا را هم خنثی کند به طوری که کشور در دوران جنگ تحمیلی در بسیاری از زمینه‌ها به خودکفایی رسید و جوانان موفق شدند نیازهای جبهه‌ها را خود تولید کنند. علاوه بر این، از تیرماه 1363 با حمایت‌های سوریه از ایران، مهر ابطال دیگری بر توطئه‌های امریکا نواخته شد. در اوج جنگ تحمیلی دولت‌های لیبی و ســوریه رسما از محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه دعوت می‌کنند تا به این کشورها سفر کند و با وجود تحریم تسلیحاتی ایران توسط امریکا، دولت سوریه به ایران کمک‌های قابل توجهی ارائه کرد.

با این تدابیر، ایران توانست توان دفاعی و موشکی خود را ارتقا بدهد به طوری که رزمندگان ایران توانستند در چند عملیات، نیروهای بعثی را عقب بزنند و در خاک عراق نیز پیشروی داشته باشند. این وقایع برای امریکا گران تمام شد و پیروزی‌ها و پیشروی‌های ایران در دوران دفاع مقدس علی‌رغم تحریم‌های تسلیحاتی امریکا، ضربه‌ای دیگر بر حیثیت سیاسی امریکا بود که طرح‌های تحریم آنان را شکست داد.

رسوایی و شکست امریکا در جریان حمایت از گروهک‌های تروریستی

گروهک فرقان، یک گروهک تروریستی بود که با حمایت امریکا از نخستین‌ ماه‌های پیروزی انقلاب اسلامی اقدام به ترور سران نظام کرد. این گروهک با ترور شهید قرنی و شهید مطهری خسارت‌هایی را به کشور تحمیل کرد.

تورقی در اسناد سفارت امریکا نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها از کشف هویت گروه فرقان واهمه داشتند. جاسوسان امریکایی در گزارش‌های خود دائما به این موضوع که پس از ترورهایی که توسط گروهک فرقان در ایران انجام می‌شود، سوءظن‌ها نسبت به امریکا بیشتر شده است اشاره می‌کردند. در 13 اردیبهشت 1358، تنها یک روز بعد از ترور شهید مطهری و معرفی فرقان به عنوان عامل این ترور، سفارت امریکا از افزایش سوءظن‌ها نسبت به امریکا گزارش می‌دهد. استمپل، در این گزارش می‌نویسد: «به نظر می‌رسد که سوءظن‌ها علیه آمریکا در حال افزایش باشد.» اندکی بعد، در 7 خرداد، دادگاه انقلاب اسلامی تهران شواهدی مبنی بر ارتباط گروهک فرقان و ریچارد هلمز، رئیس پیشین سازمان سیا، ارائه داد.

اما با کشف باند تروریستی گروهک فرقان، همه نقشه‌های امریکا رنگ باخت. در روز 18 دی 58 اکبر گودرزی، سردسته فرقان دستگیر و اندکی بعد محاکمه و اعدام شد. طولی نکشید که گروهک فرقان متلاشی شد و چیزی از آن باقی نماند.

سازمان منافقین هم یکی دیگر از گروهک‌های تروریستی بود که مورد حمایت امریکا قرار داشت. به اعتراف مسعود رجوی، کاخ سفید از ترورهایی که این سازمان مرتکب می‌شد مطلع بود. در عملیات موسوم به فروغ جاویدان هم حامی اصلی منافقین در حمله به ایران، امریکا بود.

حدود یک ماه قبل از آغاز عملیات موسوم به فروغ‌جاویدان از سوی منافقین، در روز دوشنبه 6 تیرماه 1367 مصادف با 27 ژوئن 1988، مروین دایملی، نماینده کنگره امریکا، در تظاهراتی که سازمان به مناسبت آنچه "پیروزی غرورانگیز در مهران" می‌خواند، شرکت کرد و طی سخنانی گفت: «نباید دست از تلاش کشید، مطمئن باشید که با کمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.»

هدف این عملیات تسخیر تهران بود اما در عملیات مرصاد، منافقین توسط رزمندگان اسلام ضربه سختی متحمل شده و به شدت شکست خوردند. با توجه به نقش امریکا در تحریک منافقین در فروغ جاویدان، عملیات مرصاد ضربه‌ای بر حیثیت امریکا بود و ناکامی دیگری در کارنامه امریکا ثبت شد.

شکست توطئه‌های امریکا در فتنه 88

بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم و با شروع اغتشاشات با اسم رمز "تقلب"، مقامات آمریکایی بار دیگر پروژه براندزی نظام را در دستور کار خود قرار دادند و اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا اعلام کرد: «من درباره وقایع ایران نمی‌توانم سکوت کنم.» آمریکا همچنین به سرویس‌دهی ویژه برای آشوب‌طلبان پرداخت. در این زمینه روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «وزارت خارجه آمریکا در جهت حمایت از معترضان ایرانی با شبکه مشهور اینترنتی توئیتر تماس گرفته است».

با دامنه‌دار شدن التهابات بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، پایگاه اینترنتی کامن دریمز به انتشار گزارش پل کریگ رابرتز، سیاستمدار سابق آمریکایی پرداخت که به افشای نقش دولت آمریکا در طراحی آشوب‌های پس از انتخابات در ایران پرداخته بود.

اما علی‌رغم تلاش‌های همه جانبه دولت امریکا برای براندازی نظام در سال 88، تظاهرات میلیونی مردم علیه فتنه‌گران در دی ماه همان سال ضربه سختی بر حیثیت سیاسی امریکا در عرصه بین‌المللی وارد ساخت. مردم با فریاد "مرگ بر امریکا" این شکست را در ذهن مقامات امریکایی هک کردند.

شکست طرح‌های تحریمی امریکا علیه ایران

یکی از مهم‌ترین طرح‌های دولت امریکا برای به زانو در آوردن نظام جمهوری اسلامی ایران طی 40 سال، اعمال طرح‌های تحریم بوده است. امریکا برای رهایی از احساس حقارت خود در مقابل جمهوری اسلامی، هربار با بهانه‌های مختلفی با همراه کردن کشورهای اروپایی علیه جمهوری اسلامی دست به اعمال تحریم می‌زند. اما آنچه عاید امریکا شده شکست این تحریم‌ها بوده است.

به طور مثال وقتی در زمان ریاست‌جمهوری اوباما امریکا برای مقابله با برنامه‌های هسته‌ای ایران به تحریم متوسل شد، بیست و چهار کارشناس اقتصاد آمریکایی طی نامه‌ای به اوباما ضمن اشاره به شکست طرح‌های تحریمی امریکا اعتراف کردند که تحریم‌های امریکا علیه ایران نمی‌تواند برنامه هسـته‌ای ایـران را متوقـف کند.[13] نشریه فارین پالیسی هم در بررسی‌های خود به ناکارآمدی تحریم‌های آمریکا علیه ایران اشاره می‌کند و میی‌نویسد: «تحریم‌ها با هدف به زانو درآوردن ایران و عقب‌نشینی آن کشور از برنامه هسته‌ای خود است اما در این سیاست شکست خورده است.»[14]

بلومبرگ به عنوان یک پایگاه معتبر آمریکایی در مقاله‌ای به تاریخ 16فوریه 2013 آورده است: «دانشمندان و تحلیلگران مسائل امنیتی که مناقشه یک دهه‌ای را درباره برنامه هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند، می‌گویند تحریم‌های بین‌المللی با هدف مجازات ایران... سبب شده است جمهوری اسلامی در یافتن راه حلی برای ابداعات در زمینه فن‌آوری باشد. اعمال تحریم‌ها سبب شده است هم اکنون ایران هم در موقعیت ساخت تجهیزات هسته‌ای بهتر و هم صادرات آن‌ها قرار بگیرد. عواقب جدی همه این تحریم‌ها این است که شما سبب تولید بومی این اجزا شده‌اید. این بدین معناست که کشور تولیدکننده چیزهای بیشتری درباره فن‌آوری تجهیزات هسته‌ای خواهد آموخت.»[15]

علاوه بر این، متعاقب تشدید تحریم‌های امریکا در سال 1397 هم اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی تحلیلی با بی‌اثر دانستن این تحریم‌ها اعلام کرد: «از سرگیری تحریم‌های آمریکا علیه ایران کارایی نخواهد داشت و دولت آمریکا دیگر به مانند سال 2013 از حمایت جامعه بین الملل برخوردار نیست.»

بدین ترتیب تاریخ ثابت می‌کند که طرح‌ها و توطئه‌های امریکا علیه ملت ایران طی 40 سال گذشته همواره شکست خورده و این توطئه‌ها چیزی جز رسوایی و حقارت برای امریکا در بر نداشته است.

پی‌نوشت‌ها: 

1- رابرت هایزر، مأموریت در تهران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 6

2- سقوط شاه، جان گروگان‌ها و منافع ملی، ص 306

3- رابرت هایزر، مأموریت در تهران، ص 6

4- همان، صص 274-276

5- برژینسکی، اسرار سقوط شاه، ترجمه حمید احمدی، تهران، جامی، 1362، ص 103

6- روزنامه اطلاعات، چهارشنبه 2 اسفند 1357، ص 2

7- روزنامه کیهان ، دوشنبه 23 بهمن 1357 ، شماره 10637

8- جولیتو کیه زا، هدف: تهران، تهاجم کارتر و وقایع پشت پرده، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، 1362، ص6.

9- سایروس ونس و زبیگنیو برژنیسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته،1362، ص69.

10- هامیلتون جردن، بحران؛ آخرین سال ریاست جمهوری کارتر، ترجمه محمود مینا، تهران: نشر نو،1362.

11- پیر سالینجر، آمریکا در بند، ت‍ه‍ران‌: انتشارات ک‍ت‍اب‌س‍را‏، 1362، ص47.

12- کودتای نوژه. تهران، انتشارات مؤسسه مطالعات پژوهشی سیاسی. سال 1367 ص 77

13- جمعی از نویسندگان، روایتی کوتاه از تحریم، تهران، اندیشکده راهبردی تبیین،1392، ص39.

14- روزنامه رسالت،شماره 7754 ، نوزدهم بهمن1391، ص9.

15- روزنامه کیهان، 12اسفند1391، ص3.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی