وقتی یک طیف سیاسی با رفتار قبیله‌ای، مفاسد اقتصادی را به مفاسد اقتصادی خوب و مفاسد اقتصادی بد تقسیم می‌کند، تحریم‌های ضد ایرانی را هم به مشروع و نامشروع تقسیم می‌کند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** عبدی: تحریم‌های قبل از سال ۹۲، مشروع بود!

«عباس عبدی» در مصاحبه با روزنامه بهار در پاسخ به این سؤال که «آقای روحانی گفته است ما این بار با افتخار این تحریم‌ها را دور می‌زنیم. آیا این جمله تلویحاً به این معنا نیست که قبلاً حق نداشتیم تحریم‌ها را دور بزنیم؟ به نظرتان بیان چنین جمله‌ای از سوی رئیس جمهور ایران سنجیده بود؟» گفت:

«من فکر نمی‌کنم این جمله ایراد داشته باشد. چون تحریم‌های قبلی حداقل به لحاظ عرف بین المللی از نوعی مشروعیت برخوردار بود...وقتی شما امری را که حداقل از نظر بین المللی مشروع است، دور می‌زنید، این کار را با افتخار اعلام نخواهید کرد. ممکن است یواشکی و دزدکی این کار را انجام بدهید. ولی تحریم‌های کنونی مطلقاً مشروع نیست. کسی در آمریکا به قدرت رسیده که تقریباً همه کشورهای دنیا با او مسأله دارند...بنابراین دورزدن این تحریم‌ها می‌تواند افتخارآمیز و مایه سربلندی باشد. به نظرم به آن جمله آقای روحانی ایرادی نمی‌توان گرفت».

وقتی یک طیف سیاسی با رفتار قبیله‌ای، مفاسد اقتصادی را به مفاسد اقتصادی خوب و مفاسد اقتصادی بد تقسیم می‌کند، تحریم‌های ضد ایرانی را هم به مشروع و نامشروع تقسیم می‌کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا ملت ایران را به بهانه‌های واهی مورد تحریم‌های ظالمانه قرار داده است. تحریم دارویی تنها بخشی از رفتار غیرانسانی آمریکا با مردم ایران در ۴۰ سال اخیر است.

تحریم‌های آمریکا نامشروع و غیرقانونی و ضدبشری است، حال می‌خواهد قبل از سال ۹۲ باشد، یا بعد از سال ۹۲؛ اما از نگاه قبیله گرایان حتی تحریم‌ها نیز ابزاری برای سیاسی بازی و سیاسی کاری است.

لازم به ذکر است که روحانی - ۱۴ آبان ۹۷- در دیدار معاونان و مدیران وزارت اقتصاد گفت: «با افتخار تحریم‌های آمریکا را دور خواهیم زد». این اظهارنظر روحانی که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی داشت و طیف مختلفی از موافقان و منتقدان دولت نیز از آن استقبال کردند در شرایطی مطرح شد که نگاهی به مواضع او از سال ۹۲ تاکنون نشان می‌دهد رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم پیش از این نظرات متفاوتی درباره دور زدن تحریم‌ها داشته است. روحانی اکنون در شرایطی دور زدن تحریم‌ها را افتخار عنوان می‌کند که پیش‌تر آن را عامل افزایش قاچاق، بهانه‌ای برای سرقت از جیب مردم، از بین بردن منافع ملی و تعابیری اینچنینی می‌دانست.

روحانی- ۲۶ اسفند ۹۲- در دیدار مجمع نمایندگان استان یزد گفته بود: «عده‌ای مدعی بودند که می‌توانند تحریم‌ها را دور زده و آثار تحریم را از بین ببرند اما آنها در عمل ملت و منافع ملی را دور زدند به طوری که امروز پس گرفتن حقوق مردم از این افراد به یک معضل تبدیل شده است».

** صفایی فراهانی: دوران شاه دوره شکوفایی اقتصادی ایران بود!

«محسن صفایی فراهانی» از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:

«دوران شکوفایی اقتصادی ایران به سالهای ۴۲ تا ۵۲ باز می‌گردد؛ با بدنه قوی کارشناسی و روی کارآمدن مدیران توانمند در رأس وزارت اقتصاد و وزارت دارایی و بانک مرکزی، سازمان برنامه ایران در طول ۱۰ سال توانست رشد اقتصادی مستمر بالای ۱۱ درصدی و تورم زیر ۵ درصد را تجربه کند که در دنیای آن زمان بسیار حیرت انگیز بود. علاوه بر این در آن سالها بورژوازی ملی به معنای در اختیارقراردادن منابع به کارآفرین‌های کشور به خوبی رشد کرد.»

از طیفی که توهین به ساحت دین و ائمه اطهار را در کارنامه خود ثبت کرده و بارها آرمان‌های انقلاب را آماج حمله قرار داده است، اصلاً بعید نیست که به تعریف و تمجید از یک رژیم دیکتاتوری بپردازد.

طیفی که در سال ۸۸ به جهت شهوت قدرت، حق الناس را لگدمال کرد و با دروغ تقلب، کشور را به آشوب کشید و گرای تحریم به دشمن داد، باید شیفته دیکتاتورها باشد.

 سوم اسفند ۱۲۹۹، انگلیسی‌ها «رضا پالانی» را با کودتا بر سر کار آوردند و در سال ۱۳۰۴ او را به سلطنت رساندند. شهریور ۱۳۲۰ هم که اقتضای منافعشان در جنگ جهانی دوم، اشغال ایران و کمک به شوروی در مقابل ارتش هیتلر بود، رضاخان را مانند دستمال مصرف شده، دور انداختند و فرزند بی کفایت تر و سرسپرده‌تر او را به ملت ایران تحمیل کردند. بدین ترتیب ملت ایران برای ۵۳ سال، روی قانون و آزادی و انتخابات و استقلال و عزت را ندید.

با رجوع به روزنامه‌های دوران پهلوی به عنوان اسناد مکتوب آن دوران به اطلاعات قابل توجهی درباره اوضاع اقتصادی آن دوران می‌رسیم.

برای نمونه مجله تهران مصور- ۶ مرداد ۱۳۴۰- در گزارشی با عنوان «عفریت گرانی حلقوم مردم را می‌فشارد» نوشته بود: «در فاصله ۲۵ سال اخیر کرایه خانه در ایران ۳۹ برابر شده است، قیمت گوشت در ربع قرن گذشته بیش از ۵۰ برابر ترقی کرده، حال آن که درآمد عمومی مردم تنها ۶ برابر بالا رفته است!».

مجله توفیق نیز-۳ تیر ۱۳۴۴- کاریکاتوری با موضوع گرانی‌های افسارگسیخته منتشر کرد.

سال ۴۹، حقوق یک کارمند در ماه ۲۰۰ تومان و حقوق یک معلم ۵۰۰ تومان و قیمت یک خودروی پیکان ۱۸۰۰۰ تومان بود. اگر کارمندی قصد خرید پیکان داشت با پس‌انداز حقوق ۹۰ ماه و یک معلم با پس‌انداز حقوق ۳۶ ماه خود قادر به خرید پیکان بود.

بر اساس آمار بانک جهانی، ۴۶ درصد مردم ایران در سال ۱۳۵۶ زیر خط فقر بودند و ضریب جینی در ایران قبل از انقلاب بیش از ۴۵ بوده است.

** شاید شورای پنجم، آخرین شورای اصلاح طلب باشد

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «شورای پنجم و درس گذشته» نوشت:

«اصلاح‌طلبان تاکنون دوبار سکان مدیریت شهری را در اختیار گرفته‌اند؛ یک بار در انتخابات پرشور شورای اول و بار دیگر در انتخابات دوره پنجم شوراهای شهر و روستا. تجربه شورای اول ناامیدکننده بود و حالا چشم‌ها به شورای پنجم است که کامیاب می‌شود یا نه...متاسفانه شورای دوره اول راه به جایی نبرد و پس از کشمکش‌های فراوان منحل شد...درباره انتخاب شهردار اما شورای پنجم توفیق چندانی نداشته و تغییر دو شهردار عملاً بر سر اجرای برنامه‌های مدیریت شهری مانع ایجاد کرده است...معتقدم که انتخاب شهردار سوم می‌تواند شورای پنجم را نجات دهد و هم می‌تواند پرونده شورا را ببندد. مردم در سال ۹۷ با مردم سال ۷۷ بسیار تفاوت دارند. اکنون شهروندان بیشتر و بهتر از گذشته از نقش تصمیم‌ها و برنامه‌های شهرداری و شورای شهر در کیفیت زندگی‌شان مطلعند».

روزنامه آرمان نیز در مطلبی با عنوان «این آخرین شورای اصلاح طلب نباشد؟!» نوشت:

«باید فردی به عنوان شهردار انتخاب شود که دارای تخصص و نگاه شهری باشد و از سویی خواسته‌ها و مطالبات مردم و شورای شهر را برآورده کرده و بتواند از جایگاه شهرداری دفاع کند. اگر کسی انتخاب شود که نتواند از جایگاه شهرداری و مدیریت شهری پایتخت در دولت دفاع کرده و باعث لرزش این جایگاه شود، به شهر آسیب وارد خواهد آمد. با این همه دو گزینه نهایی یعنی آقایان عباس آخوندی و پیروز حناچی برگزیده شده‌اند که گمان می‌رود هر دو در آینده با مشکل مواجه خواهند شد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«آقای حناچی می‌تواند «معاون» خوبی باشد. او قدرت لابی‌گری بالایی برای اینکه بتواند از حق شهرداری و احقاق حقوق آن دفاع کند، ندارد...اکنون شورا باید مراقب باشد تا عملکردش باعث نشود این شورا آخرین شورای اصلاح‌طلب باشد».

شهرداری تهران از زمان روی کارآمدن اصلاح طلبان از فقدان مدیریت جهادی رنج می‌برد.

در روزهای گذشته روزنامه شرق در مطلبی نوشته بود: «شهردار تهران باید با گیوه‌های ورکشیده در میدان مأموریت‌های شهرداری شب و روز و حتی با حضور فیزیکی، از نزدیک بر اجرای امور، پروژه‌ها و حوادثی مانند زلزله آتش‌سوزی‌ها، ترافیک، آلودگی هوا و نظارت کرده و عملکرد مدیریت‌ها را از نگاه مردم هم ارزیابی کند و توانمندی‌های اجرائی و مدیریتی خود را هم در معرض داوری مردم بگذارد و اعتماد آنان را جلب کند.»

** امید با حرف نمی‌شود؛ مردم باید دولت را باور کنند

«عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:

«برای بازسازی سرخوردگی‌ها و افزایش امید با حرف و شعار نمی‌شود کار کرد بلکه باید اقدامات عملی، مؤثر و جدی انجام پذیرد که جامعه و مردم باور کنند که اتفاقات مثبت و سازنده‌ای در حال رخ دادن است...مردم باید دولت را باور کنند».

گفتنی است روحانی چندی پیش در دانشگاه تهران گفته بود: «برخی می‌گویند گفتار درمانی نکنید، ما هم قبول داریم که گفتار درمانی مفید نیست، اما امید درمانی لازم و مفید است، ما در جامعه نیاز به امید داریم».

چندی پیش روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته بود: «افزایش امید در جامعه مانند ریختن آب در حوض نیست که به راحتی بتوان آن را افزایش داد...دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و می‌تواند از موانع و بحرانهای موجود عبور کند اما متاسفانه واقعیت آن است که چنین موضوعی اکنون وجود خارجی ندارد. دولتی که بدون سخنگوست و دولتی که  در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی چون چین مشخص نیست مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟!».