وقتی به پدیده خراسان رفت و کنار رضا مهاجری تیم را به دومی جدول هم رساند و بعد کنار کشید، آن روزها هنوز بودند آدم‌هایی که باورش نداشتند اما حالا قصه او فرق دارد.

به گزارش مشرق، امیدی برای نیمکت استقلال و آرزویی برای تیم‌های دیگر. محمد تقوی اما در این مصاحبه از چیزهای دیگری سخن می‌گوید. از اینکه چقدر برایش مهم است که کارش را در تبریز به سرانجامی مطلوب برساند. از اینکه دغدغه‌های فنی‌اش برایش مهم‌تر از هر چیز دیگری هستند و از اینکه فوتبال را چقدر عاشقانه دوست دارد. در ادامه گفت‌وگوی ما را با او بخوانید.

بیشتر بخوانید:

راز جدایی ناگهانی بریتانیایی‌های تراکتور



فضای کار در فوتبال ایران چطور است، در این مدت توقع‌تان برآورده شده؟

برای کار کردن در فوتبال نباید منتظر باشید که همه چیز فراهم باشد. طبیعی است که ضعف‌هایی وجود دارد اما با توجه به اینکه امسال بخش خصوصی وارد شده و آقای زنوزی مالکیت تراکتورسازی را برعهده گرفته و سرمایه‌گذاری سنگینی کرده و بازیکنان بزرگ را جذب و مدیر فوتبالی مثل اسدی را به این تیم آورده است، واقعا می‌توانم به‌عنوان یک نکته مثبت به این موضوع اشاره کنم که هیچ دغدغه‌ای خارج از زمین به‌عنوان مسئول کادرفنی ندارم. اما سال گذشته در مقطعی که در پدیده بودم، به عینه می‌دیدم که مشکلات بیرونی زیادی وجود دارد که روی مسائل فنی هم تاثیرگذار است اما در تبریز خوشبختانه این‌گونه نیست و از این لحاظ تراکتورسازی نسبت به سایر باشگاه‌ها شرایط متفاوتی دارد. به جرات می‌گویم در تیم ما هیچ موضوع بیرونی‌ای روی مسائل فنی و داخل زمین تاثیر نگذاشته و تمرکزمان کاملا روی مسائل فنی است. شاید من خوش‌شانس بودم در شرایطی به فوتبال ایران بازگشتم که مالک و مدیریت تیم کار خود را به درستی انجام می‌دهند و فرصت مناسبی است تا بتوان با حداکثر توان به مسائل فنی فکر کرده و کار انجام داد. از سوی دیگر بازیکنان بزرگ و حرفه‌ای در تیم هستند که باعث شده تا با خیال راحت کارم را انجام دهم.

از بازی با پدیده هدایت تراکتورسازی را برعهده گرفتید و با چشم برهم زدنی، نیم‌فصل از لیگ برتر گذشت. به آنچه در این مدت مدنظرتان بود، رسیده‌اید؟

از همان زمان که مسئولیت فنی تیم به‌عنوان نفر اول کادرفنی به بنده رسید، به بچه‌ها گفتم که لیگ برای ما از امروز تازه آغاز شده و به ۶ هفته گذشته کاری نداریم. از بازی پدیده به آنچه می‌خواستیم رسیده‌ایم و از حالا به بعد باید به دنبال آن باشیم که ناکامی ۶ هفته اول و امتیازاتی که از دست داده‌ایم را جبران کنیم. البته ناکامی آن دوران طبیعی بود چون تازه تیم شکل گرفته بود و کادرفنی شناختی از بازیکنان نداشت و به همین دلیل امتیازات زیادی از دست رفت. اما الان وقت آن است که آرام آرام به فکر جبران امتیازات هفته‌های ابتدایی هم باشیم.

در این سال‌ها دورا دور فوتبال ایران را تحلیل می‌کردید و در جریان امور فوتبال داخلی بودید. فکر می‌کردید یک روز سرمربی پرشورها شوید یا اینکه دست تقدیر باعث شد به تبریز برسید؟

وقتی از روز اول به انگلیس رفتم؛ هدفم این بود که فوتبال یاد بگیرم و برگردم. اول فکر می‌کردم که این اتفاق ۶ هفته طول می‌کشد اما ۱۴ سال طول کشید. به قول انگلیسی‌ها غیرممکن هم ممکن است و هرچیزی امکان دارد اتفاق بیفتد. من رفته بودم مدرک مربیگری بگیرم اما دیدم باید فوتبال یاد بگیرم و کسی با مدرک گرفتن فوتبال یاد نمی‌گیرد. همین موضوع باعث شد از صفر شروع کنم و نگاهم را به فوتبال تغییر دهم. الان هم ادعا نمی‌کنم که نگاهم با دیگران متفاوت است بلکه می‌گویم از روزی که رفتم درهای جدیدی به روی من باز شد؛ موضوعاتی که اگر می‌ماندم هرگز با آنها روبه‌رو نمی‌شدم. شاید این موضوعات مثبت یا منفی باشد اما در هر صورت متفاوت بود.

کار با جان توشاک چطور بود و چرا وی موفق نبود و تا این اندازه زود ایران را ترک کرد؟

من یک هفته بیشتر در کنار او نبودم. اینکه او کارنامه پرباری داشت در آن شکی نیست و او پرافتخارترین مربی‌ای  بود که وارد ایران شده بود. نمی‌توانیم بگویم توشاک در تراکتورسازی موفق نبود، شاید زمان کافی در اختیارش نبود و شاید فرهنگی که انتظار داشت در ایران به یک شکل دیگر بود یا با توجه به شرایط سنی، مطابقت‌پذیری‌اش با شرایط کاهش پیدا کرده و در هر حال طرفین به این نتیجه رسیدند که با هم قطع همکاری کنند. البته توشاک برخی مواقع از شرایط ابراز ناراحتی می‌کرد و می‌گفت چیزهایی را اینجا می‌بینم که در هیچ جای دنیا ندیدم و همین موضوع یک نکته منفی بود و برخی موارد او را اذیت می‌کرد که باعث شد او از ایران برود.

به نظر شما سن و سال در مربیگری نقش مهمی ایفا می‌کند؟ شاید توشاک به این دلیل خیلی زود تبریز را ترک کرد.

در فوتبال اروپا یک مربی بیشتر از یک دهه نمی‌تواند موفق باشد. شاید یکی مثل فرگوسن بیشتر از یک دهه درخشید اما او هر چهار سال یک بار دستیاران فنی‌اش را تغییر می‌داد. یا یکی مثل ونگر بیشتر از اینکه مربی باشد، سازنده بود و آرسنال را از نو ساخت. او هم بیشتر یک مدیر بود تا مربی. الان به‌طور مثال دهه مورینیو تمام شده و او سخت نتیجه می‌گیرد هرچند امثال گواردیولا را هم داریم که زیرکی خاصی دارد و به همین دلیل فعلا نتایج موفقیت‌آمیزی می‌گیرد.

اما در همین فوتبال ایران مربیانی مثل قلعه‌نویی را داریم که بیشتر از ۱۰ سال نتیجه گرفته.

متاسفانه تفکرات جدیدی به فوتبال ایران اضافه نشده و منابع آن محدود است. فوتبال ژاپن را ببینید که به واسطه امثال زیکو، هولیه و... تفکرات جدیدی را وارد فوتبالش کرد و موفق هم بود اما ما در فوتبال ایران در حال درجا زدن هستیم. قصد توهین به هیچ مربی را نداریم اما فکر می‌کنم منابع فوتبال ما محدود است و همین باعث می‌شود تا مربیان ایرانی براساس نبوغ خود تیم‌ها را راهبری کرده و بعضا نتیجه بگیرند.

البته در همین فوتبال شخصی مثل کی‌روش را داریم که در این سال‌ها همه را عاصی کرده است!

چرا عاصی کرده!؟ او کار حرفه‌ای‌اش را به صورت درست انجام می‌دهد و موفق هم بوده است. من بحث شخص نمی‌کنم. الان درباره سرمربی تیم ملی صحبت می‌کنیم! بی‌انصافی است اگر بخواهیم کارهایی که کی‌روش برای فوتبال ایران کرده را نادیده بگیرم اما ای کاش کارهای او ادامه‌دار می‌بود و در کنارش آکادمی‌های ما نیز همین روند را ادامه می‌دادند.

درست می‌گویید اما از یک مقطعی به بعد دیگر خود کی‌روش با فوتبال ایران همکاری نکرد!

شاید به او اجازه ندادند و شاید هم ما نخواستیم.

در حال حاضر تیم ملی ما از باشگاه‌ها مستقل است و خیلی ارتباطی بین لیگ و تیم ملی وجود ندارد و شاید همین موضوع عاملی شده تا تیم ملی در تورنمنت‌های مختلف در این چند سال موفق عمل نکند.

انگلیس هم مدتی به این شکل بود و هیچ‌وقت هم تیم ملی این کشور نتیجه نمی‌گرفت. اما الان باید شاهد پیشرفت روزافزون فوتبال ملی انگلیس باشیم چون در این کشور به این نتیجه رسیده‌اند که باشگاه‌ها در کنار تیم ملی کار کنند. چندوقت پیش، پیش‌بینی کرده بودم که در آینده فوتبال انگلیس را ببینید که به چه سطحی از پیشرفت خواهد رسید. در اینجا هم اگر پیشرفت می‌خواهیم باید به این حد از تفاهم برسیم. کی‌روش به‌عنوان یک حرفه‌ای به فوتبال ما آمده اما آن ساختار حرفه‌ای در فوتبال ایران وجود ندارد و نمی‌توان منکر این موضوع شد.

تیم ملی ایران می‌تواند در جام ملت‌ها موفق باشد؟

فکر می‌کنم شانس زیادی دارد اما اگر هم موفق نشود نباید ناراحت شد چون جام‌جهانی و حضور موفق در این رقابت اهمیت دارد.

از دعوای اسدی مدیر تراکتورسازی و کی‌روش حتما خبر دارید. دعوایی که درنهایت منجر به جدایی اسدی از فدراسیون فوتبال شد.

اسدی از دوستان بنده به شمار می‌رود. واقعا وقتی با او کار می‌کنم لذت می‌برم چون وی از جنس فوتبال محسوب می‌شود. او دعوایی با کی‌روش نداشت. اسدی نگاه فوتبالی داشت که شاید با نگاه کی‌روش متفاوت بود. وقتی در کنار او می‌نشینم و صحبت می‌کنم به نگاه فوتبالی وی پی می‌برم. شاید او تنها مدیری باشد که سابقه ملی و فوتبالی دارد. از همه مهم‌تر او به واسطه اینکه پزشک است، نگاه و شناخت اجتماعی و رفتاری درستی دارد که همه اینها برای یک مدیر فاکتور مثبتی به شمار می‌رود و به شخصه از کار با وی خوشحالم.

اما بیانیه‌ها و دعواهایی که کی‌روش با مدیر فعلی تراکتورسازی داشت، از نقطه عطف‌های جنجال‌برانگیزی بود که کی‌روش در فوتبال ایران راه انداخت. مار و عقرب و... در دعوای این دو نفر وارد ادبیات فوتبالی ایران شد.

وقتی دو نفر با هم اختلاف دارند دلیلی بر این نیست که یکی از آنها بد باشد و باید گفت که آنها نگاه خاص خود را دارند. به شخصه از نزدیک با اسدی کار می‌کنم و با توجه به اینکه پرویز دهداری استاد ما بود، نگاه مشابهی به یکدیگر داریم و از همکاری با او خوشحالم.

دوباره به فوتبال تبریز برسیم؛ سرحد نگاه‌تان با تراکتورسازی تا کجاست؟ به قهرمانی هم فکر می‌کنید؟

مهم‌ترین موضوع این است که منطقی باشیم اما بلندپروازانه هم فکر کنیم، نمی توانیم بگوییم که فقط ما می‌خواهیم قهرمان شویم بلکه همه تیم‌ها همین هدف را دارند اما به تدریج تیمی که در طول فصل ثبات بیشتری دارد می‌تواند به فکر قهرمانی باشد. در شرایط حاضر فکر می‌کنم تراکتور می‌تواند هم به سهمیه و هم به قهرمانی نگاهی داشته باشد، در غیر این صورت هر نتیجه‌ای برای تیم یک ناکامی محسوب می‌شود.

خارجی‌هایی که از تراکتورسازی رفتند، در قراردادشان حق فسخ وجود داشت؟

به هیچ‌وجه چنین چیزی نبود و این موضوع را تکذیب می‌کنم و قراردادشان هم حرفه‌ای بود.

پس چرا آنها اینقدر راحت از تیم جدا شدند؟ استوکس خوب گل می‌زد و قراردادش را ۴ ساله تمدید کرده بود.

این موضوع در حیطه من نیست. یک‌سری مشکلات بود که خودشان باید پاسخگو باشند. استوکس مشکل خانوادگی داشت و چند بار هم با من صحبت کرد و سعی کردم کمکش کنم. هنوز هم پرونده او بسته نشده و ممکن است با رفع مشکلش دوباره برگردد. باشگاه سعی می‌کند موضوع را به صورت دوستانه حل کند اما این حق را برای خود قائل هست تا به فیفا شکایت کند و آنها هیچ کاری نمی‌توانند بکنند.

الان برخی هواداران نگران سرنوشت شجاعی، حاج صفی و دژاگه هستند، چون گفته شد مفاد قراردادشان مشابه خارجی‌هاست!

آنها حرفه‌ای‌تر از این حرف‌ها هستند. درست است که خارجی‌هایی که جدا شدند هم حرفه‌ای بودند اما از لحاظ رفتار حرفه‌ای، ملی‌پوشانی که داریم به هیچ‌وجه قابل قیاس با آنهایی که رفتند نیستند.

یک عده می‌گویند کارتان در تراکتورسازی آسان است چون نصف تیم‌ملی در این تیم حضور دارد.

شاید حق داشته باشند! اما واقعا هیچ‌کاری راحت نیست. خوشحالم چنین بازیکنانی دارم؛ بازیکنانی که کار من را تا حدودی راحت کرده‌اند چون تفکر حرفه‌ای آنها روی تیم تاثیر مثبت می‌گذارد. اما خودتان هم می‌دانید که کار کردن با ستاره‌ها به همین راحتی نیست.

پیوستن طارمی و احمدزاده به تراکتورسازی چقدر صحت دارد؟

تا زمانی که بازی آخر نیم‌فصل اول را انجام ندهیم به هیچ چیز و هیچ بازیکنی فکر نمی‌کنیم.

بازی با پرسپولیس اتفاقات خوبی در ورزشگاه رخ نداد. از کل‌کل‌های توهین‌آمیز تا قصه پرچم ژاپن. البته مشخص شد گلی که زده بودید هم درست بود.

گل درست بود اما داور صحیح تشخیص نداد. من به نظر داور احترام می‌گذارم و به مسائل داوری زیاد ورود نمی‌کنم اما درباره جو استادیوم باید عنوان کنم که نمی‌توان جو را یک‌روزه تغییر داد اما به جرات می‌گویم تنش و جنجال کمتری را در ورزشگاه شاهد بودیم.

لطفا با صداقت پاسخ می‌دهید که آیا قبل از دیدار فینال لیگ قهرمانان، پرچم ژاپن را در ورزشگاه یادگار امام دیده بودید؟

بله، من قبل از بازی پرسپولیس و کاشیما هم پرچم ژاپن را دیده بودم.

واقعا به خاطر سوگیتا این پرچم را هواداران به ورزشگاه می‌آورند!؟

اگر به خاطر سوگیتا باشد که عالی است و اگر هم نباشد آن را محکوم می‌کنم. اما این کری‌ها جزئی از فوتبال است و نباید روی آن حساس شد! الان تراکتورسازی در فوتبال ایران به یک قطب تبدیل شده است و نمی‌توان این تیم را نادیده گرفت.

به استقلال و سرمربیگری در این تیم فکر می‌کنید؟ شاید هنوز عده‌ای حسرت فصل گذشته را بخورند که شرایط برای همکاری‌تان با این تیم فراهم نشد.

پاسخ شما فقط یک جمله است. من مسئول فنی تراکتورسازی هستم و درباره هیچ تیم دیگری صحبت نمی‌کنم.

منبع: روزنامه فرهیختگان