کد خبر 920868
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۲

عمر کوتاه مرکز ملی فضایی با نامه‌ای از سوی رئیس دفتر رئیس جمهور به پایان رسید و کلیه اختیارات این مرکز به جز بخش‌های مرتبط با توسعه فناوری به سازمان فضایی ایران تفویض شد.

به گزارش مشرق به نقل از اسپاش، این تغییر که با عنوان ادغام مرکز ملی فضایی در برخی ستادهای معاونت علمی و تشکیل ستاد توسعه فناوری‌های حوزه فضایی و حمل و نقل پیشرفته در رسانه‌های رسمی بازتاب یافت با توجه به روند عملکرد این نهاد کاملا قابل انتظار بود. 

 همزمان با تغییر گسترده ساختار فضایی کشور که از آن به زلزله فضایی سال ۹۳ تعبیر می‌شود، رئیس‌جمهور طی حکمی دستور تشکیل مرکز ملی فضایی را صادر کرد و اجرای آن را بر عهده سورنا ستاری، معاون علمی خود گذاشت همچنین رئیس دولت، اختیارات خود در شورای عالی فضایی را به آقای ستاری تفویض کرد. در ساختار جدید غیر متمرکز که نهادهای فضایی از نهاد ریاست جمهوری خارج شده و زیر مجموعه وزارت‌خانه‌های ارتباطات و علوم قرار گرفته بودند، قرار بود مرکز ملی فضایی در نهاد ریاست جمهوری باقی بماند و به‌عنوان نهاد کلیدی در حوزه سیاست‌گذاری اقدام کند و سازمان فضایی هم نقش‌های خود را به‌جز حوزه سیاست‌گذاری باز پس گیرد اما عملاً این اتفاق نیفتاد به گونه‌ای که حتی دبیرخانه شورای عالی فضایی که در ابتدا به مرکز ملی فضایی واگذار شد پس از چندی به سازمان فضایی برگشت.

بیشتر بخوانیم:

تعطیلی برنامه فضایی اثرات ترس است یا سوء مدیریت؟

از سویی دیگر قرار بود مرکز ملی فضایی، نقشی پدرانه برای کلیه بخش‌های فضایی کشور را بر عهده گرفته و تمامی فعالان این عرصه را با یکدیگر همراستا کند که این اتفاق هم با ورود مرکز ملی فضایی به حوزه پروژه‌های اجرایی صورت نپذیرفت و این مرکز به رقیبی برای سایرین تبدیل شد که حتی این ورود نیز به صورتی ناصواب انجام گرفت به گونه‌ای که در مقطعی این نهاد امکانات و سرمایه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را که می‌بایست در راستای توسعه بخش خصوصی دانش بنیان استفاده شود به کانال وزارت دفاع و برای توسعه ماهواره‌بر سیمرغ هدایت کرد. 

چنین عملکردهایی که کاملا برخلاف فلسفه وجودی مرکز ملی فضایی بود موجب شد جایگاه این نهاد تضعیف شده و انتقادات فراوانی را برانگیزاند. این انتقادات می‌توانست به اصلاحاتی ختم شود که مرکز ملی فضایی را به جایگاه اصلی خویش برساند اما تصمیم بر حذف این نهاد گرفته شد.

مرکز ملی فضایی می‌توانست نهادی فراسازمانی باشد که از سویی اجماع و همراستایی را در بخش فضایی به دنبال بیاورد و از سویی دیگر لابی قدرتمندی را در سطوح عالی مدیریت نظام برای بخش فضایی کشور ایجاد کند. این مهم در صورتی به سرانجام می‌رسید که ریاست مجموعه بر عهده فردی غیر سیاسی با چهره‌ای کاریزماتیک در بخش فضایی کشور گذاشته می‌شد که از مقبولیت لازم برای ایجاد همدلی مابین مدیران سطح بالا برخوردار بود. همچنین این مرکز می‌بایست از ورود به حوزه پروژه‌های اجرایی خودداری می‌کرد تا جایگاه پدرانه وی خدشه دار نگردد. اما متاسفانه هیچ‌یک از دو مدیری که طی این مدت هدایتگر این مرکز بودند ویژگی‌های مزبور را نداشته و اقدامات آنها با فلسفه وجودی مرکز ملی فضایی تناسبی نداشت. 

فارغ از علل شکست مرکز ملی فضایی ایران، انحلال این مرکز حاوی درس بزرگی برای کل بخش فضایی کشور است که هم‌اکنون از درد بی‌توجهی می‌نالد. باید پذیرفت که توجه به نهادها تا حد زیادی در درازمدت  به عملکرد آنها وابسته است و عملکرد ضعیف، خود موجب سلب اعتماد مقامات عالی نظام از بخش فضایی خواهد شد. امری که به نظر می‌رسد در حال حاضر رخ داده و سهمی از علت بی‌توجهی به این حوزه را به خود اختصاص داده است.

علاوه بر این در ماجرای مرکز ملی فضایی به وضوح می‌توان دید که فلسفه صحیح به تنهایی نمی‌تواند موجب موفقیت شود و نیاز است تا در انتخاب مدیران و اجرا نیز کاملا حساب شده گام برداشته شود. این موضوع یکی از بزرگترین نقاط ضعف کل بخش فضایی کشور است. به گونه‌ای که تجربه چندین ساختار مختلف نیز هنوز نتوانسته تحرک مثبتی در این بخش ایجاد کند چرا که دلیل اصلی ناکارآمدی این نهادها در اجرای وظایف خود و به ویژه عدم تقسیم کار صحیح میان نهادهاست.

بنابراین به نظر می‌رسد برای ایجاد یک روند امیدوارکننده در بخش فضایی کشور بیش از آنکه به ساختار پرداخته شود می‌بایست تقویت کادر مدیریتی نهادها و تقسیم وظایف میان آن‌ها در دستور کار قرار گیرد که این امور نیاز به رهبری قدرتمند و با نفوذ در عالی‌ترین سطوح اجرایی کشور دارد.           

منبع: فارس