وی با اشاره به وضعیت بحرانی در بازار ارز و سکه، آن را نتیجه بی تدبیری و مسائل پشت پرده در چند ماه گذشته دانست و گفت: بانک مرکزی هر کشوری مستقل از تمامی ارگانها و نهادهای سیاسی آن کشور است. این استقلال آنجاست که تصمیمات پولی و اعتباری هر کشور توسط بانک مرکزی اتخاذ می شود و رئیس بانک مرکزی، از بزرگترین اقتصاددانان آن کشور است. زیرا هر تصدی حداقل، دو رکن دارد: دانش و تجربه. خطای محض آنجاست که پست های بسیار حساس بانک مرکزی به اشخاصی سپرده می شود که حائز شرایط علمی و تجربی مناسب نیستند.
وی اضافه کرد: نگاهی به گفتار و کردار مسئولان بانک مرکزی، در چند ماه گذشته نشان می دهد که وظایف اصلی بانک مرکزی که شامل حفظ ارزش پول ملی،تسهیل مبادلات بازرگانی، نظارت بر معاملات طلا و ارز و نظارت بر بانک ها و موسسات مالی و ... است به فراموشی سپرده شده اند. نوسانات عجیب نرخ سکه و ارز و ماجرای اختلاس چند هزار میلیاردی ، مشتی است نمونه خروار. بانک مرکزی در گامی فراتر، گاهی با سکوت و گاهی با عمل خود به موج آفرینی مصنوعی پرداخته و از نوسانات ایجاد شده به کسب درآمد می پردازد.
علی حسینی با اشاره به اظهارات غیر کارشناسی مسوولین بانک مرکزی اظهارداشت: رئیس بانک مرکزی اواخر تیرماه در گفتاری عجیب ، افزایش قیمت ارز درشرایط فعلی کشور را توجیه می کند و در شرایطی که بازار ارز و سکه دچارالتهاب شده است با دستورالعمل های 1400 تومانی به صرافی ها، دنبال درمان چنین جراحت هایی است. مقام مسئول بانک مرکزی چنان لحظهای نظراتش را تغییر می دهد و آنچنان بی اعتبار سخن می گوید که وقتی به شمال فکر می کند، مردم به جنوب می روند.
وی افزود: بانک مرکزی نظرات کارشناسان و متخصصان اقتصادی را هم به کناری انداخته و صرفاً به اجتهاد خویش عمل می کند. نظر دهها استاد کهنه کار علم اقتصاد و کارشناسان خبره اقتصادی مبنی بر لزوم تغییر سیاست پولی و بانکی با بی مهری و بی توجهی روبرو می شود و توصیه ها همگی به هدر رفته اند. به راستی منطق و سبک بانک مرکزی ما چیست؟ تصمیمات بانک مرکزی در هیچ مکتب،الگو و فرمول اقتصادی نمی گنجد. این رفتارها سیاستمدارانه و روانشناسانه هم نیست. مطابق عرف و احساس عمومی هم نیست. در عوض تمام باید ها ونبایدها، رئیس بانک مرکزی در قامت یک شاعر به تشبیه و تمثیل رو آورده واوضاع امروز ایران را به دوران محاصره اقتصادی مسلمین صدر اسلام و سختی شعب ابیطالب تشبیه می کند.
این کارشناس مسایل پولی و بانکی، موضع رهبر انقلاب مبنی بر اینکه نظام اسلامی امروز در شرایط «شعب ابیطالب» نیست، بلکه در شرایط «بدر» و«خیبر» قرار دارد را حکیمانه توصیف کرد و گفت: موضع رهبر انقلاب در برابراین تشبیه دیدنی و حاوی نکاتی قابل تامل است. ایشان با اعتراض شدید به امثال این تشبیه، افق پیش رو را نزدیک به شرایط حماسه بدر و خیبر برآورد کردند. بارزترین مشخصات حماسه بدر، غلبه دور انتظار مسلمین بر کفار، درعین اقلیت بود. فتح و کنترل چاههای بدر و ماجرای مسیر نفت و تنگه هرمز دراین روزها، ماجرای انهدام و هلاکت شبکه سران کفار و ضربه مهلک به راه اصلی ترانزیتی کفار و مشرکان و تشابهات بسیار زیاد زمان و مکان دیروز وامروز است.
وی افزود: وجود سازمان مدیریت و برنامه ریزی به عنوان "مغز" دولت، کمک بسیار یزرگی به جهت دهی های اقتصادی دارد که با انحلال لجبازانه آن،بزرگترین بال مشورتی و برنامه ریزی دولت از دست رفت و عملاً بدنه کارشناسی دولت بسیار ضعیف شده است. تصمیمات، بایدها و نبایدهای اقتصادی و مدیریتی، پشتوانه علمی و تحقیقی خود را از دست داده است.
وی اضافه کرد: رئیس بانک مرکزی ابزارهای غیربانکی را قبول ندارد، به صرافی ها بی اعتنایی می کند، به بورس کالا و آتی قمار می گوید، با لجبازی به درخواست های مدیران بورس برای حضور و عرضه در این بازار ها توجه ندارد. به تجربه کشورهای دیگر توجهی ندارد و با دامن زدن به نگرانی ها وشایعه ها و افزایش تهدید ها و محدودیت ها معلوم نیست به چه کاری می
پردازند.
وی خاطرنشان ساخت: برخی مواقع حماقت از شرارت خطرناک تر است. حضرت علی در برابر افراد مسلمان احمق، بی سلاح بود و در مقابل کفار و مشرکان، کراربود. الان به فرموده مقام معظم رهبری زمان بدر و خیبر است و همگان باید به تصمیمات عقلا احترام بگذارند. نباید از این شرایط غافل شویم. همه باید احساس مسئولیت کنند و به آرامش بازار کمک کنند. باید حباب ارز و سکه وحتی قیمت مسکن و کالاها بشکند. التهاب امروز در موضوع سکه و ارز، ناشی از پیچیدگی های اقتصادی و سیاسی است که عبور از آن نیازمند مهارت و دانش و داشتن روحیه بسیجی است. با سکوت هرچند با نام وحدت باشد نمی توان به جامعه آرامش واقعی داد.
وی اضافه کرد: مستمر بودن نوسان ارز و سکه در شرایطی که به انتخابات نزدیک می شویم و مخالفین نظام طمع آشوب های داخلی دارند موجب فشار به اقشار کم درآمد جامعه می شود و با افزایش قیمت ها، هزینه تولید داخلی افزایش و در پی آن تولید ملی کاهش می یابد. در چنین شرایطی سراب است اگرفکر کنیم این درآمد های کوتاه مدت دولت، می تواند فرصت شغلی جدید به وجود آورد و بیکاری و فاصله طبقاتی را کاهش دهد.
این کارشناس مسایل پولی و بانکی تاکید کرد: اگر رئیس بانک مرکزی می خواهد اعتبار بانک مرکزی و اقتصاد کشور حفظ شود،باید به سرعت، هم از مسکّن ها استفاده کند و هم دنبال درمان ریشه ای باشد. تب نقدینگی و دلالی ارز و سکه و افزایش قیمت ها تنها با عرضه قابل حل است.همانطور که در زمان تحریم بنزین، دولت توانست به سرعت کمبود بنزین را جایگزین کند. برای ممانعت از تقاضای کاذب لازم است برنامه ریزی و قانون وضع شود و استوار و مداوم اقدام شود.
وی اضافه کرد: با پنهان کاری و فاصله گرفتن از مردم، دلال ها جای بانک مرکزی را گرفته اندو عوام موقعی به بازار هجوم می آورند که با آنها صادق نباشیم.
علی حسینی خاطرنشان ساخت: اما مردم ما همیشه با نظام بوده اند و هم اکنون نیز منتظر اخبار صادق و مدبرانه و سیاست های تثبیت و کاهش نرخ ارز و قیمت ها هستند.خداوند می فرماید :" و لقد نصرکم الله ببدر"