به طور کلی دیدگاه شیخ راشد و رهبری جنبش "الاتجاهالاسلامی" که بعدها به جنبش اسلامی "النهضة" تغییر نام یافت درباره انقلاب اسلامی ایران از آغاز کاملا مثبت و منصفانه بوده است. نوشتهها و مقالات خود شیخ راشد چه در "المعرفة" و یا روزنامه "العقیدة" و چه در مصاحبهها، گواه روشنی بر صدق گفتههای او در دفاع از انقلاب اسلامی است.
در واقع قسمتی از نوشتههای شیخ راشد را که درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی در شمارههای مجله "المعرفة" تحت عناوین مختلف، مانند "وانتصر الاسلام" و "قادةالحرکة الاسلامیة المعاصرة" و "الرسول منتخب ایران منتشر ساخته بود به فارسی روان ترجمه شده است که تحت عنوان کلی "حرکت امام خمینی و تجدید حیات اسلام" چندین بار چاپ و منتشر شده است. متاسفانه شیخ راشد بیشتر به همین دلیل در تونس به دادگاه کشیده شد و پس از رهایی و خروج از کشور هم علیرغم فشار همه جانبه آل سعود و ارتجاع عرب و حتی محرومیت از سفر به بعضی از کشورها و حتی ایران! به خاطر قصر بنعلی !!) حاضر نشد که از عقیده خود در اصالت و صداقت نظام اسلامی ایران دست بردارد و همچنان تا به امروز از انقلاب اسلامی در تمامی مجامع، محافل و مجالس دفاع کرده است.
دولت انتقالی تونس پس از انقلاب ممنوعیت فعالیت این گروه اسلامگرا و دیگر احزاب سیاسی را لغو کرد. با توجه به این فعالیت گروه اسلامگرای "النهضة" به مدت ۲۴ سال به دستور بن علی در تونس ممنوع اعلام شده بود تحلیل روند اقدامات "جنبش اسلامی "النهضة" تونس به رهبری شیخ راشد الغنوشی در مسیر بیداری و نهضت اسالمی منطقه از این جهت اهمیت دارد که جنبش "الابقاء اسلامی" که توسط شیخ راشد و دوستانش در سال ۱۹۸۱ میلادی اعلام موجودیت نموده در حقیقت سازمان یافتهترین و فراگیرترین جنبش اسلامی در تونس بود که علیرغم سرکوب، اعدام، زندان و تبعید، در دوران بورقیبه و بن علی همچنان فعال بوده و روابط تشکیلاتی خود را با اعضا در داخل و خارج تونس حفظ نموده است. این جنبش از آغاز دارای برنامه و تشکیلات کاملا منسجم بوده و برای مدیریت امور کشور تونس با توجه به عضویت جوانان تحصیل کرده و نخبه تونسی در آن کاملا آماده است و از همه مهمتر اینکه در میان نسل جوان مسلمان تونس نفوذ فوقالعاده دارد و از سوی دیگر رهبر کنونی آن، شیخ راشد از عقلانیت و تدبیر ویژهای برخوردار است و اگر بتواند به تونس شخصیت موقعیت تاثیرگذاری را باز گرداند، بیشک میتواند نقش عمدهای در اصلاح امور کشور و خروج از بحران شیوع فقر، گرسنگی و بیکاری فراگیر به عهده بگیرد.
در اینجا متن گفتوگوی فارس با شیخ راشد الغنوشی که در مقر جنبش اسلامی "النهضة" انجام شده است را میخوانید:
لطفا در ابتدا بفرمایید که برخی ها میگویند، سخنان و اظهارات بیطرفانه شما شگردی است برای رسیدن به قدرت سیاسی بلامنازع در تونس، این اظهارات را چگونه پاسخ می دهید؟
در ابتدا با سلام و درود به خوانندگان عزیز این طور میگویم که، اتهام در تناقضگویی احتیاج به دلیل دارد که بنا به اصل برائت، انسان بیگناه است مگر خلافش ثابت شود.
به نظر شما آیا انتظار میرود که در مصوبات جدید مجلس مؤسسان تونس که در تصویب آنها سهم قابل توجهی دارید تغییری در وضعیت زنان در تونس رقم بخورد، با توجه به اینکه در تبلیغات انتخاباتی شما عنوان شده بود که برنامه ما تقویت نقش زن در دستیابی به حقوق و مشارکت حداکثری است. این مسئله را چطور میبینید؟
این تهمت را دشمنان ما مکرر به زبان میآورند و در واقع نیت ما را در صحنه سیاسی در این اتهامات مورد هدف قرار دادهاند، در حالی که قضاوت در مورد سیاست یک گروه به گفتار و عمل آن بستگی دارد نه به نیت آن. کسانی که اظهارات ما را از بدو امر در سال ۱۹۸۱ میلادی پیگیری میکردند میدانند که نظر ما در مورد مردمسالاری، حقوق بشر، رد خشونت، تساوی جنسیتی چیست و بارها بر این مواضع تاکید کرده و آنها را اعلام نمودهایم.
روابط تونس با خاورمیانه را چگونه میبینید؟
تونس بخشی از جهان عرب است و همیشه سعی در ایجاد روابط سالم بر پایه برادری و همکاری دوجانبه دارد و عدم دخالت در امور دیگران را در سرلوحه کار قرار دادهایم و برای همه برادران عربمان آرزوی خیر داریم و همکاریها را در راستای همبستگی گسترش میدهیم.
واکنش شما نسبت به کسانی که سفرهای مکررتان به قطر و مشاورههای متعدد شما را با شخصیتهای قطری را در تعارض با استقلال و حاکمیت ملت تونس میدانند، چیست؟ سخنانی هم از رابطه شما با قرضاوی به گوش میرسد، طبیعت این رابطه چیست؟ آیا وی پدر معنوی انقلاب تونس و یا دیگر انقلابها به حساب میآید؟
در مورد سفرهایم به قطر باید بگویم که این سفرها کاملا عادی بوده است و در راستای روابط برادرانه بین ما میگنجد زیرا قطر نقش قابل توجهی در بهار عربی که از تونس آغاز شد ایفا نمود و انقلابها از حمایت رسانهای همه جانبه شبکه الجزیره برخوردار بودند. این روابط و سفرها به قطر محدود نمیشود بلکه ما به همسایگان نزدیکمان از جمله الجزایر، لیبی، مغرب و مصر هم سفر کردیم و باز هم در آینده این روابط را حفظ خواهیم کرد و هیچ دعوتی را از هر کشور عربی که باشد رد نخواهیم کرد زیرا ما این را حلقه اولیه روابط بینالمللیمان میبینیم و کسی که برادران خودش از دست بدهد یا غیر از آنها به سود بزرگی نمیرسد. اما قرضاوی پیشتاز فقه اسلامی (سنی) معاصر است او رئیس بزرگ اتحادیه جهانی علمای مسلمانان است که به واسطه وی به جایگاه والایی دست یافته است و من او را از اساتید بزرگم که به گردن بهار عربی حق دارد، میدانم و هنوز هم به عنوان پشتوانهای قوی بلکه فریاد بلند انقلابها به شمار میآید و این مرد به دنبال کسب قدرت سیاسی در کشور یا هر کشور دیگری نیست بلکه وظیفهاش را در راستای پند و اندرز اسلامی و ادای امانت علمی - که خداوند در چارچوب حق و ایستادگی در برابر ظلم در هر جا که باشد - به انجام میرساند.
اظهاراتی که اخیراً مرکز پژوهشهای واشینگتون به نقل از شما در مورد دولتهای عربی و انقلابهای منطقه منتشر نمود، بازتابها و واکنشهای تعدادی از رسانهها را برانگیخت، پیشتر این مسئله را توطئه صهیونیستی نام نهادید، توطئه علیه شما به سود چه کسی است؟و اساسا چرا دیدار با این مرکز را پذیرفتید؟
مجله آمریکایی "فارین پالیسی" ۱۰۰ شخصیت جهانی را به عنوان شخصیتهای تاثیرگذار برگزید. من یکی از این شخصیتها بودم و بنا به دعوت مجله به ایالات متحده آمریکا رفتم. در حاشیه این سفر دیدارهای متعددی با اندیشمندان و نظریهپردازان مراکز پژوهشی در شهر واشینگتون داشتم، این مراکز گرایشهای مختلفی اعم از چپ، راست، میانه، افراطی و محافظهکار را شامل میشدند و به طور معمول گفتوگوهایی که در این مراکز انجام میشود جهت انتشار نیست و ثبت و ضبط هم نمیگردد بلکه هدف این گفتوگوها فراهم آوردن فرصتی برای ارتباط نزدیکتر نخبگان با کارشناسان این مراکز است. تمامی این مراکز به این اصل وفادار بودند به جز مرکز پژوهشهای واسینگتون که به نشر این گفتگو اکتفا نکرد و به تحریف سخنان ما پرداخت و هدفشان ایجاد خلل در روابط خارجی ما به ویژه با برادرانمان در جهان عرب بود و این اقدام آنها ما را بر این داشت که متن کامل سخنان ایراد شده را بر روی صفحه اختصاصی "فیسبوک"مان گذاشتهایم.
سطح روابط خارجی خود را با کشورهای عربی به ویژه عربستان بعد از این اظهارات چگونه میبینید؟
ما خواستار روابط حسنهای با تمامی کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای عربی هستیم، زیرا این کشورها بعد از کشورهای "مغرب عربی (شمال آفریقا)" حلقه دوم گستره روابط خارجی ما می باشند به همین خاطر بود که در برنامه انتخاباتی حزب "النهضة" یکی از موارد سعی در جهت "حذف ویزای مسافران عرب زبان برای سفر به تونس" عنوان شده بود. عربستان سعودی هم پایتخت کشورهای حوزه خیلج فارس و دروازه روابط ما با این کشوهاست.
ما پیشتر هم گفته بودیم که کشورهای عربی به دنبال اصلاحات هستند و امیدواریم که این اصلاحات از آسانترین راه و با کمترین هزینه به دور از هرگونه زلزله اجتماعی صورت پذیرد و این مهم فقط با پذیرش خواستههای ملت از سوی حکومت ها محقق میشود. نمونه بارز آن هم پادشاهی مغرب است که دست به اصلاحات زد و امید میرود که دیگر کشورهای حکومتها هم از آن الگو بگیرند.
تاکنون هیچ گونه موضعگیری روشن و واضحی از شما پیرامون رابطه تونس با رژیم صهیونیستی منتشر نشده است و افکار عمومی به ویژه ملتهای منطقه میخواهد موضع شما را نسبت به این مسئله بدانند.
ما عضوی از اعضای اتحادیه عرب هستیم، اتحادیه هم مادامی که رژیم صهیونیستی حقوق فلسطینیها را به رسمیت نشناسد و زمینهای اشغال شده شان را برنگرداند، رابطهای با آن برقرار نمیکند.
به طور کلی دیدگاه شما راجع به ایران چیست؟
در مورد ایران باید بگویم که در زمان بن علی به من اجازه سفر به این کشور داده نشد البته ایران کشوری است که با تونس فاصله زیادی دارد.
با توجه به اینکه همگان از دوستی "النهضة" با نظام ها و جنبش های اسلامی خبر دارند، نظرتان پیرامون مردم سالاری دینی در ایران چیست؟
ایران در حل اختلافات داخلی به صورت مسالمت آمیز به موفقیت بزرگی دست یافت و این توانست مردم سالاری ایرانی را پیشرو و الگوی کل منطقه قرار دهد و هیچ کس نتواند در صحت انتخاباتش خدشه وارد سازد.
رهبر حزب اسلامگرای النهضه گفت: ایران در حل اختلافات داخلی به صورت مسالمت آمیز به موفقیت بزرگی دست یافت و این توانست مردم سالاری ایرانی را پیشرو و الگوی کل منطقه قرار دهد و هیچ کس نتواند در صحت انتخاباتش خدشه وارد سازد.