متوجه شدیم برای خرید همین دستگاه‌ها پول خوبی می‌دهند و چون تعدادمان کم شده بود و نیاز به دستگاه بیشتر نداشتیم، مدیر چاپخانه تعدادی از دستگاه‌ها را فروخت تا بتواند حقوق عقب‌مانده بچه‌ها را پرداخت کند.

به گزارش مشرق، «دستگاه‌های چاپ در حال صادرات به کشورهای اطراف هستند.» خبر همین قدر کوتاه منتشر شد و در نگاه اول شاید همین که بگویند صادرات است، برای خیلی‌ها وجه مثبت و بارز ماجراست ولی نکته اینجاست که صادرات دستگاه‌های چاپ در شرایط فعلی برای ادامه فعالیت بخش مهمی از چاپخانه‌های کشور تبدیل به آفتی خواهد شد که در سال‌های آتی، گریبان صنعت نشر کشور را خواهد گرفت.

بیشتر بخوانیم:

برخی از افتخارات همشهری را فهرست کرده‌اند!

قاچاق دارو در «ناصر خسرو» و کتاب در «انقلاب»

دستگاه‌هایی با قیمت‌های نجومی

دستگاه‌های چاپ به دلیل شرایط فعلی کشور و نوسان قیمت‌ها در بازار ایران، نمی‌توانند مشتری چندانی داشته باشند ولی مشتری زیادی در کشورهای اطراف مخصوصاً کشورهای عربی دارند، برای همین تولیدکننده این دستگاه‌ها در ایران به جای اینکه این دستگاه‌ها را برای مصرف داخلی نگه دارد و بخواهد با چک و تضمین آن را به چاپخانه‌دار بفروشد، تصمیم می‌گیرد خیلی راحت بدون اینکه برایش ضرری داشته باشد آن را به خارج از مرزها صادر کند. البته مثل همیشه وجود دلالان را هم نباید ندیده گرفت، کسانی که به دنبال سود بیشتر دستگاه‌ها را از چاپخانه‌ها خریداری و با قیمت بیشتر به کشورهای اطراف می‌فروشند. مساله دیگری هم که وجود دارد اینکه امسال و بعد از بالا رفتن قیمت کاغذ، زینک و ملزومات چاپ، ناشران و همچنین چاپخانه‌ها گرفتار مشکلاتی از این دست شده‌اند. قیمت‌ها بالا رفت و به قول کسانی که در چاپخانه‌ها کار می‌کنند، شرایط به جایی رسیده است که اکثر چاپخانه‌ها در حال تعطیلی هستند.

فروش دستگاه به خاطر حقوق

احمدی که در یک چاپخانه در نزدیکی میدان انقلاب کار می‌کند، درباره شرایط حال حاضر این چاپخانه می‌گوید: «اگر بخواهم راستش را بگویم، از قبل از سال جدید کار خاصی انجام نداده‌ایم و حقوق‌هایمان هم همه با تاخیر چند ماهه پرداخت شده است. معمولاً کارها در حد سفارش‌های کم و جزئی و آن هم چند وقت یک بار است، واقعاً شرایط کار سخت شده و حتی مدیر چاپخانه هم دیگر کاری از دستش برنمی‌آید و معمولاً هم به این مساله فکر می‌کنند که چاپخانه را تعطیل کنند.» او درباره تعداد دستگاه‌هایی که در این چاپخانه وجود دارد، می‌گوید: «این چاپخانه قدیمی است، چند سال پیش بود که دستگاه‌ها را به خاطر قدیمی بودن عوض کردند و دستگاه‌های جدید خریدند، شنیده‌ام که این دستگاه‌ها الان قیمت‌شان چندین برابر شده است و حتی حاضرند برای همین دستگاه چاپی که ما چندین سال پیش آنها را خریدیم، پول خوبی بدهند. فکر می‌کنم یک ماه پیش بود که از یکی از کشورهای همسایه به چاپخانه ما آمدند تا دستگاه‌ها را ببینند، البته اول فکر کردیم سفارشی دارند؛ اما بعداً متوجه شدیم که برای خرید همین دستگاه‌ها پول خوبی می‌دهند و اتفاقاً چون تعدادمان کم شده بود و نیاز به دستگاه بیشتر نداشتیم، مدیر چاپخانه تعدادی از دستگاه‌ها را فروخت تا بتواند حقوق عقب‌مانده بچه‌ها را پرداخت کند.»

دلالان همیشه در صحنه

گردش مالی صنعت چاپ درکشورهای دیگر رقم سرسام‌آوری است و به‌عنوان یکی از پرسودترین صنعت در دنیا از آن یاد می‌کنند، اما در کشور ما قضیه برعکس است و روزبه‌روز چاپخانه‌های بیشتری تعطیل می‌شوند. در این اوضاع فکر کنید که دستگاه‌های موجود چاپ در کشور صادر شود، دستگاه‌هایی هم که کم و بیش در چاپخانه‌ها در حال فعالیت هستند رکود حاکم بر بازار چاپ و نشر سایه‌اش را بر سر آنها هم انداخته است و باعث شده تا از این دستگاه‌ها استفاده چندانی نشود و همین مساله موجب شد تا تعداد زیادی از مدیران این چاپخانه‌ها دستگاه‌های چاپ خود را به فروش بگذارند. مطمئناً خریدار این دستگاه‌ها دلالانی می‌شوند که همیشه در این اوضاع آشفته حضور دارند و بعد هم با قیمتی بالاتر به کشورهای اطراف می‌فروشند. نتیجه این کار چیزی نیست جز بالا رفتن هزینه چاپ طی ماه‌ها و سال‌های آینده. علی فرهودی، حدود ۵۰ سالی است که چاپخانه دارد. کارش میراث خانوادگی است و در این سال‌ها با همه افت و خیز، سعی کرده بتواند این میراث خانوادگی را سرپا نگه دارد اما دو سال اخیر خیلی اوضاع بر وفق مرادش نبوده و از یک ماه پیش مجبور شده ملک چاپخانه را به فروش برساند.

او درباره این روزها و شرایط سختی که گرفتارش شده است، می‌گوید: «یادم می‌آید اوایل سال ۶۰ و ۷۰، کار چاپخانه‌ها رونق زیادی داشت. خیلی‌ها دوست داشتند که وارد این کار شوند چون برای کسانی که وارد این کار می‌شدند سود زیادی داشت. همین چاپخانه خودمان حدود ۹۰ کارگر داشت، شاید اگر الان این مساله را به کسی بگویید، باورش نشود که در یک چاپخانه متوسط حدود ۹۰ نفر کسب درآمد داشتند اما دقیقاً در این چاپخانه که الان سوت و کور شده است، ۹۰ کارگر مشغول کار و فعالیت بوده و از همین چاپخانه ارتزاق می‌کردند.» از او درباره چرایی تعطیل شدن این چاپخانه که به قول خودش میراث خانوادگی‌شان هم هست، می‌پرسم، با نگاهی پر از حسرت به چاپخانه خالی نگاه می‌کند و می‌گوید: «دستگاه‌ها قدیمی شده بود، اما خب دنیا رو به پیشرفت بود و چاپ با کیفیت هم برای مشتری مهم است. با نگاهی که به آینده داشتم و با اینکه می‌دانستم، در بازار رکود حاکم است، اما باز هم تصمیم گرفتم تا دستگاه‌های جدیدی را وارد چاپخانه کنم، دستگاه‌های قدیمی را فروختیم تا بتوانیم دستگاه‌های جدید را جایگزین آنها کنیم اما از شانس بد ما با این نوسانات قیمت برخورد کردیم و با بالا رفتن قیمت‌ها دیگر نتوانستیم دستگاه‌های جدید بخریم.»قیمت دستگاه‌های جدید را که می‌پرسم، می‌گوید: «شما فکر کنید، ماشین چاپ ۴۰۰ میلیون تومانی که به راحتی در بازار عرضه می‌شد با این نوسانات به وجود آمده قیمتش به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان یا حتی بیشتر از اینها هم رسیده است، واقعاً توان خرید دستگاه جدید را نداشتیم و مجبور شدیم که چاپخانه را تعطیل کنیم.»

بی‌توجهی عاقبت ندارد!

صحبت‌هایش را که می‌شنوم به یاد کتابفروشی رود در خیابان کریمخان می‌افتم که خواستند کتابفروشی را بزرگ‌تر کنند، اما بعد از فروختن کتابفروشی به یک‌باره قیمت زمین و مغازه چندین برابر شد و دیگر نتوانستند کتابفروشی جدیدی بخرند و به اجبار کتاب‌هایشان را حراج کردند که دیگر انبار برای نگهداری کتاب‌ها کرایه نکنند. خبر جدید صادرات دستگاه‌های چاپ از داخل یکی از جلسات خصوصی وزارت ارشاد بیرون آمده است و توسط یکی از معاونان وزیر گفته شده، مساله‌ای که مطمئناً هیچ‌کس نباید از کنار آن راحت بگذرد، اگر این اتفاق بیفتد و دستگاه‌های تولید شده، صادر شوند و چاپخانه‌داران هم مجبور شوند دستگاه‌های قدیمی‌شان را بفروشند، تعداد کمی چاپخانه برای چاپ و نشر در داخل کشور باقی می‌ماند و همین باعث قیمت سرسام‌آور چاپ می‌شود. مساله‌ای که اگر مثل بحران کاغذ از کنار آن عبور کنیم و بی‌توجه باشیم می‌تواند بحران جدیدی را برای چاپ کتاب و حتی چاپ روزنامه‌ها و نشریات پدید آورد.

*فرهیختگان