روزنامه آرمان و سایر رسانه‌های اصلاح‌طلب پس از سال ۸۸ روی کلیدواژه ریزش مخاطبان رسانه ملی تاکید فراوانی دارند. سند نقض مصادیق مطرح شده، اینستاگرام «حسام منظور» بازیگر «بانوی عمارت» است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - روز گذشته (۳۰ دی ماه) روزنامه آرمان امروز، در صفحه نخست خود تیتر عجیبی را منتشر کرده است که از چند جهت قابل تأمل و بررسی است. در روتیتر، تیتر اصلی آرمان امروز آمده است: " حذف نامرئی نخبگان در ورزش بعد از سیاست". این روزنامه تیتر اصلی خود را به این عنوان اختصاص داده است"شبکه سه عادل باشد" و در زیر تیترش آورده است" فروغی، بابت محدودیت عادل فردوسی پور و ریز مخاطبان، حاضر به پاسخگویی هست؟

از زمانی که علی فروغی مدیریت شبکه سوم را بر عهده گرفت، برخی رسانه‌ها با گرایش‌های متکثرانه، برای هجمه علیه مدیریت جدید، از همان الگوی قدیمی استفاده کردند که در حوزه سیاست، امتحان پس داده بود؛ بازی دو قطبی سازی. این الگو در نقد رسانه ملی از سوی برخی رسانه‌ها بسیار کاربرد و کارکرد دارد. آمدن چهره‌ای نظیر فروغی به شبکه سوم سیما و تولید سری اول «مستند خارج از دید» که در گزارش آرمان بدان اشاره شده خوشایند، اصلاح‌طلبان نبود. به همین راه‌اندازی پروژه دوقطبی سازی، برای تخریب جایگاه رسانه‌ای مدیر جدید، حداقل کارکرد ویتریتی داشت.

عادل فردوسی‌پور مجری محبوب برنامه نود، نخستین مهره‌ای بود که برای پروژه دو قطبی‌سازی، در مقابل مدیر جدید مورد استفاده قرار گرفت. ۲۳ مهر شبکه سوم سیما اقدام به پخش لیگ اروپا انگلیس - اسپانیا کرد و برنامه نود روی آنتن نرفت و عدم پخش این برنامه زمینه دو قطبی‌سازی را فراهم آورد. فردوسی‌پور هم تصور کرده بود با آمدن مدیر جدید، اختیارات گذشته را در برنامه سازی شبکه سوم سیما از دست خواهد داد از فرصت پیش‌آمده حداکثر استفاده کرد.

بیشتر بخوانید:

دوستی‌های خاله خرس‌ها در کمین «عادل‌شاه» فردوسی‌پور!

سمپات‌های رسانه‌ای فردوسی پور در خبرگزاری خاصی که دبیر ورزشی‌اش در تیم ملی سمت رسمی داشت، فرمان آتش صادر کردند و هجمه وسیعی علیه شبکه سوم شکل گرفت. هر چند مدیر این شبکه با توجه به اظهارنظرهایی که قبل و پس از این اتفاق، از او منتشر شده بود، نشان داده بود که تمایلی به حذف فردوسی‌پور ندارد.

بیشتر بخوانید:

سلبریتی‌ها سرمایه‌های کشور هستند / محمدرضا گلزار به انقلاب و نظام علاقه‌مند است

شبکه سوم سیما یک هفته طوفانی را پشت سر گذاشت. هجمه‌ها چنان بالاگرفت که فروغی برای پاسخگویی در برنامه حالا خورشید حاضر شد و با اعلام پخش دوباره نود، به جنجال‌ها پایان داد، اما اصل ماجرا این بود که فردوسی‌پور با وساطتت علی‌اصغر پور محمدی و میرباقری (معاون سیما) به شبکه سوم سیما بازگشت.

مبنای گزارش روز گذشته روزنامه آرمان که در شیوه و منطق نگارش آن گل و درشت برجسته به نظر می‌رسد، انتساب علی فروغی به یک جریان سیاسی است. علی فروغی هم مثل سایر مدیران سیما از فیلتر صلاحیت‌هایی معمول و مرسومی عبور کرده و این فیلترها شامل حال همه مدیران سیما می‌شود. پس چرا سایر مدیران سیما در تیررس رسانه‌های اصلاح طلب نیستند؟ مدیران سایر شبکه‌هایی که لزومی به درج نامشان نیست.

چرا در فرآیند دوقطبی سازی مشی سیاسی فروغی برجسته می‌شود؟ در واقع این نکته را باید درنظر بگیریم که علی فروغی با هر نقدی که به او وارد است، تفاوتی با محمد احسانی و مجید زین‌العابدین ندارد.

در رزومه کاری فروغی مستندی ثبت شده که اصلاح‌طلبان سعی می‌کنند او را به همان خاطر هدف قرار بدهند. مستند «خارج از دید» مخالفان سیاسی بیرون و درون سازمانی فراوانی دارد و حواشی موضوع فردوسی‌پور در همان هفته پایانی مهر و ابتدای آبان ۹۷، صرفاً بحث داغی بود. برجسته کردن این موضوع آیا دلیلی صرفاً فوتبالی دارد یا ریشه در پخش فصل دوم مستند «خارج از دید» دارد؟ طبیعی است که نقد مستقیم شبکه سوم به خاطر «مستند خارج از دید» و افشای برخی ابعاد شبکه نفوذ برای رسانه‌های این جریان پرهزینه باشد، در نتیجه به همان فرمول دوقطبی سازی دست می‌زنند و به سوژه نه چندان قابل اعتنای دو قطبی فردوسی‌پور - فروغی به بهانه جام ملت‌های آسیا می‌پردازند.

ساختار این دو قطبی دچار اشکالات فراوانی است

دو قطبی سازی فردوسی پور - فروغی بر اساس منطق ساختاری صدا و سیما از اساس اشتباه است. فیش حقوقی عادل فردوسی‌پور و علی فروغی را یک نهاد صاد می‌کند. پس نظریه‌پردازی این روزنامه که در دو قطبی اخراجی‌ها (ده نمکی) و جدایی نادر از سیمین (فرهادی)، چون فردوسی‌پور از فیلم فرهادی حمایت کرده، او منتسب به جناح دیگری است و فروغی منتسب به جناح دیگر، کاملاً ساختگی است. کافیست حجم انتقاداتی که در رسانه‌های ظاهراً نزدیک به فروغی منتشر شده را تحریریه روزنامه آرمان دوباره ارزیابی و بررسی کند تا دریابند که انتقاد به مدیرشبکه سه فقط خاص رسانه‌های اصلاح طلب نیست.

البته کارشناسی و غیر کارشناسی بودن مجموعه نقدهای منتشر هدف اصلی این گزارش نیست. فروغی روی کرسی شبکه سوم سیما باشد یا زین‌العابدین یا هر چهره دیگر مورد علاقه اصلاح طلبان، تفاوت چندانی ندارد. مسئله تغییر ساختار تلویزیون است. وقتی در پربیننده‌ترین شبکه سیما، همه مسیرها به ورزش علی الخصوص فوتبال خلاصه شود، این روش، مترادفی جز مخاطب‌زدایی خواهد نداشت، چرا در دو قطبی‌سازی فروغی- فردوسی‌پور، کلیت برنامه‌های شبکه سوم سیما درنظر گرفته نمی‌شود؟

آمدن فروغی و سیاست‌های او شاید از جنبه‌های متعددی قابل نقد باشد، اما عادل فردوسی‌پور در یک شرایط غیررقابتی در حوزه برنامه‌سازی به برند نخست این شبکه تبدیل شد. از قضا روزنامه آرمان به یک مسئله قابل تأمل در این گزارش اشاره می‌کند که از جنبه‌های مختلفی قابل بررسی است. در این گزارش به نظرسنجی سازمان صدا و سیما اشاره می‌شود. در آخرین نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی در دی ۱۳۹۷، برنامه‌های «خندوانه»، «برنده باش»، «حالا خورشید»، «نود» و «به خانه برمی‌گردیم» بالاترین آمار جلب رضایت مخاطبان را به خود اختصاص دادند. برنامه نود که همواره در صدر نظر سنجی‌ها قرار داشت به رتبه چهارم سقوط می‌کند.

در شبکه سوم سیما، همه چیز تحت سیطره فوتبال قرار داشت و این رویه غلط به ریزش مخاطبانش منجر خواهد شد. آیا در ساختار مخاطب شناسی این شبکه، بانوان خانه‌دار جایی داشتند؟ شبکه سوم سیما همچنان روی مدار فوتبال و نمایش فوتبال حرکت می‌کرد تا اینکه به تدریج پخش بسیاری از مسابقات به شبکه ورزش منتقل شد به عبارت دیگر پخش مسابقات فوتبال و برنامه‌های تخصصی - تحلیلی به شبکه تخصصی‌اش یعنی شبکه ورزش منتقل شد.

نظر سنجی منتشره صدا و سیما نشان می‌دهد که رویکرد ستاره‌محوری فروغی باعث کمرنگ شدن جایگاه عادل فردوسی‌پور در این شبکه شده است، فردوسی‌پور در دوره‌ای به ستاره تلویزیون بدل شد که سایر برنامه‌سازان و کسانی که فرصت ستاره شدن را داشتند، به دلیل سیاست‌های نامشخص مدیران، جایگاه با ثباتی نداشتند. حالا طرفداران نظریه دو قطبی سازی در رسانه‌های اصلاح‌طلب با مدیری مواجه شده‌اند که چهره‌های مشهور سینما و تلویزیون را به این شبکه می‌آورد اما مشی تأسیس برنامه‌های پرمخاطب و هجوم ستاره‌ها به این شبکه، برخلاف نسبت‌های سیاسی که روزنامه آرمان و امثالهم به مدیر این شبکه می‌دهند.

جوان‌گیرایی یا جوان‌گرایی؟

برنامه آسیا ۲۰۱۹ را محمدحسین میثاقی با کیفیت بالایی اجرا می‌کند و حضور پرنگ این مجری جوان و با کیفیت، دستمایه هجمه دوقطبی سازان قرار می‌گیرد. در پاسخ به روتیتر شیطنت آمیز روزنامه آرمان باید نوشت: مبنای کشور جوان باید حضور جوانان در عرصه سیاست و فرهنگ باشد. باید به نخبه‌گان سیاسی با هر گرایشی احترام گذاشت، باید از تجربه برنامه سازان محترمی مثل عادل فردوسی‌پور بهره‌برداری کرد، اما باید جوانان به این عرصه ورود کنند، تا تغییر بزرگی حاصل شود.

روزنامه آرمان و کلیه رسانه‌های اصلاح طلب پس از سال ۸۸ روی کلید واژه ریزش مخاطبان رسانه ملی تاکید فراوانی دارند. به قول چنین رسانه‌هایی مخاطبان تلویزیون در حال ریزش هستند، تا کلیشه‌ها و روش‌های کلیشه‌ای در برنامه سازی در صدا و سیما حاکم باشد تا کلید واژه ریزش مخاطبان در چنین گزارش‌هایی کارآمد و معنادار باشد.

سند نقض مصادیق مطرح شده، اینستاگرام حسام منظور است. اگر رسانه‌های اصلاح‌طلب تلویزیون را تماشا نمی‌کنند و تماشا نکردن آنرا توصیه می‌کنند، کافیست سریال بسیار موفق بانوی عمارت را می‌دیدند یا حداقل صفحه اینستاگرام بازیگر این سریال حسام منظور و کامنت‌های مردمی او را یکبار ارزیابی می‌کردند. اغلب کامنت‌ها، درخواست‌های بیشمار مردمی برای ساخت سری دوم و سوم این سریال است. نویسنده گزارش روزنامه آرمان می‌تواند به صفحه سایر بازیگران این مجموعه و درصد رضایت بالای مردم را از طریق صفحات مجازی بازیگرانش رصد کند. اینستاگرام بازیگران نه چندان ناشناخته سریال بانوی عمارت اثبات کرد، مردم بیش از اخبار و تماشای مسابقات فوتبال، طرفدار سریال‌های خوب هستند.

در واقع فرمول نمایش یک سریال محبوب نشان می‌دهد که شبکه حرفه‌ای و مردمی نباید تنها برند پر مخاطبش برنامه فوتبالی باشد. اما اشتباه بزرگ‌تر این است حجم وسیعی از مسابقات استعدادیابی و تاک‌شوءهای تلویزیونی، عمده برنامه‌های تلویزیونی را تشکیل می‌دهند، در صورتیکه اقبال بانوی عمارت که به روایتی حتی از سریال پایتخت موفق‌تر بوده، اهمیت تولیدات نمایشی را هویدا می‌کند.

نظرسنجی‌ها و اقبال افکارعمومی حالا این واقعیت را - دستکم برای اهل رسانه- آشکار ساخته است که رسانه ملی برای جذب مخاطب و رقابت با صدها شبکه فارسی‌زبان بیگانه، باید مهمترین برندهای مردمی‌اش، تولیدات نمایشی باشد. حرکت و تمرکز تولید در رسانه ملی بر برنامه‌های گفت‌وگو محور و استعدادیابی نقطه ریزش مخاطب برای این رسانه خواهد بود. مهمترین برند شبکه‌های مهم تلویزیونی در دنیا سریال و برنامه‌های نمایشی است و به همین دلیل HBO مهمترین شبکه تلویزیونی دنیاست. حتی باکس نمایش شبکه پرمخاطبی مثل HBO تمام وقت به تولیداتش اختصاصی‌اش وابستگی ندارد و سریال بادیگارد BBC را پخش می‌کند.

پخش سریال پر بیینده فرار از زندان و خانه پوشالی از شبکه نمایش، موید این رویداد بسیار مهم است، پخش سریال خارجی می‌تواند دامنه مخاطبان شبکه سوم سیما را افزایش دهد و پخش سریال افسانه اوک نیو با نام اصلی گل‌های زندان ( Flowers of the Prison) نشان داد، سریال خارجی در کنار سریال ایرانی، از مخاطب بسیار خوبی برخوردار خواهد بود.

برچسب‌ها