پریروز هم ایران و ژاپن به نیمه نهایی راه یافتند تا پس از ۱۴ سال یک مسابقه حساس دیگر را هم داشته باشند. ۱۴ سال پیش تیم ملی با هدایت برانکو ایوانکوویچ در تهران ژاپن را شکست داد تا گام بلندی برای صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ بردارد. اما تقابل جذاب دیگر بین ایران و ژاپن، چند ماه قبل در فینال لیگ قهرمانان آسیا رقم خورد؛ جایی که بازهم برانکو در یک سوی آن بود اما این بار تیم ژاپنی پیروز مسابقه شد. آنها در بازی رفت ۲-۰ برنده شدند و در بازی برگشت برابر پرسپولیس به تساوی بدون گل رسیدند تا فاتح لیگ قهرمانان آسیا شوند.
نکته جالب توجه درباره جام ملتها این است که از بین تیمهای حاضر در نیمه نهایی، نماینده ۳ کشور چند ماه قبل در نیمه نهایی لیگ قهرمانان نیز حضور داشتند! کاشیما آنتلرز ژاپن، پرسپولیس ایران و السد قطر به همراه سوون سامسونگ کره جنوبی تیمهای حاضر در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا بودند که حالا در جام ملتها تیمهای ملی سه کشور بازهم حضور دارند اما جای نماینده کره را تیم ملی امارات گرفته است.بیشتر بخوانید:
سرمربی کره جنوبی: ایران قهرمان جام ملتهای آسیا میشود
نتایج لیگ قهرمانان آسیا حاصل چند سال تلاش تیمهای باشگاهی یک کشور و نتایج جام ملتهای آسیا ثمره چند سال تلاش مداوم فدراسیون فوتبال و کادرفنی تیم ملی است؛ بنابراین نمیتوان محصول چنین تلاشهایی را یک اتفاق دانست. این که ایران، قطر و ژاپن هم در لیگ قهرمانان و هم در جام ملتها به نیمه نهایی می رسند، نکته قابل توجهی است که نکات مختلفی را در بر دارد. همچنین باید توجه کرد که در بین ۴ تیم پایانی لیگ قهرمانان ۲۰۱۷ نیز ایران و ژاپن نماینده داشتند.
قطر؛ سرمایه گذاری، برنامه ریزی و استعدادیابی
برای بررسی عملکرد فوتبال قطر، کافی است به همین لیگ قهرمانان آسیا و جام ملتهای آسیا نگاهی بیندازیم. عنابیها در مسابقات باشگاهی الدحیلی را داشتند که تا قبل از بازی با پرسپولیس در تمام مسابقات آسیایی پیروز شده بود. تیم نبیل معلول و جمال بالماضی بازی با پرسپولیس را هم در شرایطی واگذار کردند که یک نیمه نمایش سزاوارانه ای داشتند اما در نیمه دوم، مقهور تدبیر برانکو، فشار سکوها و تلاش بازیکنان شدند. با این حال حذف در یک چهارم به معنای واقعی کلمه و جدا از کلیشهها، هیچ چیزی از شایستگی این تیم کم نکرد.
اما با تیم السد بهتر میتوان فوتبال قطر را بررسی کرد و به رفتار شناسی تیم ملی این کشور پرداخت. السدی ها ۴ سال پیش با آوردن رائول گونزالس علاقه خود به فوتبال اسپانیا را نمایان کردند، رائول در السد فوتبال خوبی از خود نشان داد اما آنچه قطریها از این بازیکن میخواستند چیزی فراتر از یک نمایش ۹۰ دقیقهای و حتی بحثهای تبلیغاتی و اسپانسرینگ بود. قطریها ستاره سابق رئال مادرید را در امر استعداد یابی استفاده و او را نیز جزو برنامه خود برای پرورش یک نسل فوق العاده کردند.
دو سال بعد، السد یک گام بلندتر برداشت و ژاوی ارناندس را مستقیم از شهر بارسلون به دوحه برد. موازی با حضور ژاوی که مهندس تیم گواردیولا و دل بوسکه در تیکی تاکای ماتادورها بود، فلیکس سانچز اسپانیایی هم که در بارسلونا مربیگری را آموخته بود، هدایت تیمهای ملی پایه قطر را برعهده داشت. حضور ژاوی در السد، به طور کلی سبک بازی این تیم را تغییر داد و باعث شد آنها با اتکا به حضور این بازیکن، مدل کوچک شده فوتبال تیم بارسلونا که مبتنی بر پاسهای کوتاه و پرتعداد، پرسینگ سریع و فوتبال تکضرب است را به نمایش بگذارند.
عملکرد خوب الدحیل و السد در کنار یک اتفاق دیگر باعث رشد سریعتر فوتبال قطر شد. آکادمی اسپایر که حالا میزبان تیمهای بزرگ فوتبال برای اردوهای تدارکاتی است، از اواسط قرن ۲۱ میلادی به راه افتاد تا فوتبالیستهای بااستعداد قطری و غیرقطری که فرصت نمایش تواناییهای خود را پیدا نکرده اند را شناسایی کرده و برای حضور در تیمهای باشگاهی و سپس تیمهای ملی پرورش دهد. نتیجه آن حضور اکرم عفیف، حسن الهیدوس، بوعلام خوخی و… است که اکنون همگی مهرههای تاثیرگذار تیم ملی قطر به شمار میروند. قطریها اکنون به نیمه نهایی جام ملتها رسیده اند و بدون شک تیمی شایسته حتی برای قهرمانی به شمار میروند اما فارغ از تمام این ها نباید فراموش کنیم آن چه انگیزه قطر برای این رشد و نمو شد، جام جهانی ۲۰۲۲ است؛ بنابراین باید منتظر ماند و قطرِ اصلی را در همان تورنمنت دید.
ایران؛ تاثیر شگرف مربیان خارجی
ایران برخلاف قطر و امارات نیازی به آوردن فوتبالیست از کشورهای خارجی برای تیم ملی ندارد، در ایران آنقدر پتانسیل نیروی انسانی وجود دارد که اگر یک «آکادمی اسپایر» وجود داشته باشد، ایران میتواند موفقیتهایی چند برابر پیروزیهای کنونی را به دست آورد. با این وجود، به هر حال فوتبال ورزشی سنتی در ایران نیست و این واقعیت که مربیان ایرانی در آموزش فوتبال صاحب سبک نیستند، غیرقابل کتمان است.
فوتبال ایران بیش از ۴ دهه است که جام ملتهای آسیا را فتح نکرده و بیش از ۲ دهه است که بر بام فوتبال باشگاهی قاره نیز نایستاده اما در سالهای اخیر به نظر میرسد خون تازه ای در رگهای فوتبال ایران تزریق شده و به واسطه همین موضوع عملکرد تیمهای ملی و باشگاهی نیز بهبود یافته است. از ۸ سال قبل که کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی شد، فوتبال ایران در مسیر پیشرفت قرار گرفت اما شیب این پیشرفت از ۴ سال قبل و با اوج گیری دوباره سرخابیها سرعت بیشتری گرفت.
بازگشت برانکو ایوانکوویچ، تلاش مستمر او و ثبات در تیم پرسپولیس، جذابیت لیگ ایران را بیشتر کرد و همچنین باعث پیشرفت مستقیم ۲۰ فوتبالیست در این تیم شد. همچنین تیم استقلال نیز با وینفرد شفر علاوه بر موفقیت در فوتبال داخلی، در رقابتهای آسیایی نیز به مراحل حذفی راه یافت. در کنار موفقیت سرخابیها، حضور قدرتمند قطبهای دیگر فوتبال ایرانی یعنی تراکتورسازی، سپاهان، ذوب آهن و حتی فولاد باعث شد تا دست کارلوس کیروش برای انتخاب بازیکنان ملی پوش باز باشد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، ترانسفر فوتبالیستهای ایرانی به قاره سبز است. در سالهای اخیر به اندازه دو تیم فوتبال، بازیکن انتقال یافته به اروپا وجود دارد و باید این را باور کرد که حتی در لیگهای درجه ۲ و ۳ اروپا نیز تمرینات بدنسازی و آمادگی جسمانی بهتری نسبت به بعضی از تیمهای ایرانی انجام میشود. چنین اتفاقاتی در سالهای اخیر دست به دست هم داده اند و فوتبال ایران را در مسیر پیشرفت و موفقیت قرار داده اند؛ قطعاً اگر تصمیمات مدیریتی و زیرساختهای فوتبالی نیز همچون قطر بود، اکنون وضعیت فوتبال در ایران در مسیر بهتری قرار میگرفت.
ژاپن؛ ساموراییها جدا از آسیا
تیم ملی ژاپن در سه دهه اخیر ۴ بار قهرمان جام ملتهای آسیا شده است. آنها همچنین در این سالها ۷ بار به فینال مسابقات باشگاهی قاره کهن رسیدند. همچنین ژاپنیها از سال ۱۹۹۸ پای ثابت جام جهانی بودند و همین سه نکته نشان میدهد که ساموراییها برخلاف ایران و قطر نیازی به ایجاد تحول در فوتبال خود برای رسیدن به سطح اول فوتبال آسیا را ندارند.
در تمام این سالها محافل فوتبالی یک گزاره را در خود داشته و آن هم جدایی ژاپن از فوتبال آسیا و شانه به شانه زدن با تیمهای اروپایی است. نتایج قابل قبول ژاپن در جام جهانی، با ترانسفر بازیکنان این تیم به قاره سبز همراه شده و باعث شده ملی پوشان ژاپنی بازی در سطح بالای فوتبال جهان تحت فشار زیاد را در طول سال تجربه کنند و انجام بازی برابر تیمهای آسیایی کار سختی برایشان نباشد.
کاشیما آنتلرز ژاپن در حالی قهرمان آسیا شد که هیچ نماینده ای در بین ۱۱ بازیکن اصلی تیم ملی ژاپن ندارد. تیم ملی ژاپن نیز در حالی به نیمه نهایی جام ملتهای آسیا رسیده که بازیکنانی از اینتراخت فرانکفورت، هامبورگ، تولوز، هانوفر، استراسبورگ، لسترسیتی و نورنبرگ را همراه خود ندارد و همین موضوع نشان میدهد فوتبال ژاپن هم اکنون از لحاظ انسانی، کیفیت فوتبالی و عملکرد مربیان سطحی بالاتر از تیمهای آسیایی دارد؛ هرچند که شاید در سالهای اخیر قدرت همیشگی اش را نداشته است.