یک فعال اصلاح طلب به تازگی در اظهاراتی ادعا کرد: نسل جدید معنای انقلاب را درک نمی‌کند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

موسوی تبریزی:

نسل جدید معنای انقلاب را درک نمی‌کند

«سیدحسین موسوی تبریزی»، فعال اصلاح طلب و دبیر تشکل اصلاح طلب مجمع محققین و مدرسین در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز اظهار کرده است:

«آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی آرمان‌هایی بودند که مورد درخواست مردم و مستتر در دین مبین اسلام بودند. در نتیجه آرمان‌ها نیز مطلوب و مناسب انتخاب شده بودند. با این وجود ما در زمینه عمل به قوانین و اجرا کردن آرمان‌های انقلاب اسلامی ضعف داشتیم. به همین دلیل نیز نسل جدید هنوز نتوانسته معنای دقیق انقلاب را درک کند. البته برخی از قوانین جای تردید و حتی بازنگری داشت و شاید می‌شد شرایط بهتری برای آن در نظر گرفت. به عنوان مثال قوانینی که درباره ماهواره در نظر گرفته شد شاید می‌شد به شکل دیگری قابلیت اجرا پیدا کند. »[۱]

*اصلاح طلبان بصورت عمومی از این می گویند که انقلاب اسلامی به اکثر یا تمامی اهداف خود نرسیده و نسل جوان نیز از آرمان های نظام و انقلاب بری هستند!

کما اینکه پیش از موسوی تبریزی، غلامحسین کرباسچی نیز در اظهاراتی از این گفته بود که نسل جوان و نظام اسلامی با یکدیگر دچار تنافر هستند .[۲]

مع الوصف اما مشخص نیست چرا مقولاتی مثل جوانان مدافع حرم و همینطور شهدای جوان دفاع از امنیت ایران در عرصه های اطلاعاتی و انتظامی در آنالیز سیاسی این افراد جایی ندارند.

آیا شهید حججی بعنوان یک نسل چهارمی که در راه امنیت مردم و نظام اسلامی توسط داعش شهید شد؛ اهداف انقلاب را نشناخته بود؟

هزاران جوانی که در مراسم دعای عرفه و اعتکاف شرکت می کنند آیا ندای اسلام خواهی امام راحل را نمی شناسند؟

بسیجیانی که در اردوهای جهادی و کارهای عام المنفعه شرکت دارند چطور؟! آیا آنها هم از نظر این اصلاح طلبان دچار تنافر از نظام و اهداف آن هستند؟

بدیهیست که چنین فرضی صحیح نیست و معمّرین اصلاح طلب که نوعاً اهل مطالعه و تفکر هم نیستند صرفاً بر اساس یک دنیای شخصی خودساخته قضاوت می کنند.

البته این در حالتی است که بخواهیم نسبت به قضیه خوشبین باشیم و با بدبینی از این نگوییم که آقایان مشعل خرمن سوزی برای انقلاب را به دست گرفته اند و با پرتاب آن به هر جای ممکنی، قصد ایجاد آتش فتنه را دارند...

***

از قدرت خرید مردم کاسته شده است اما...

اعلامیه فقر و اغتشاش در سالگرد ۴۰ سالگی انقلاب!

«حسین راغفر» و «احسان سلطانی» از اقتصاددانان نزدیک به جریان چپ به تازگی در بخشی از یک بیانیه مشترک که تحت عنوان «نامه ای به مردم»! منتشر شد، نوشته اند:

«هم اکنون وضعیت فقر در کشور به گونه‌ای گسترش و تعمیق یافته، که دیگر نقاط بسیار محروم و کپرنشینان و حاشیه‌نشینان نماینده فقرا نیستند و حداقل یک-سوم طبقه شهری (شامل کارگران و بازنشستگان) به طبقه فقراء پیوسته‌اند. گستره اقشار آسیب‌پذیر شامل بخش قابل توجهی از دو-سوم جمعیت شهرنشین کشور در شهرهای کوچک، متوسط یا بزرگ می‌شود. باید توجه داشت که دریافتی حداقل دستمزدها (با اشتغال رسمی) و همینطور بخش مهمی از کارکنان و بازنشستگان در اغلب نقاط شهری از خط فقر پایین‌تر است و در سطح کشورهای فقیر و کمتر توسعه یافته قرار گرفته است. نتیجه سیاست‌های اقتصادی نئولیبرالی سه دهه اخیر و به ویژه با مالی‌سازی اقتصاد از ابتدای دهه هشتاد، افزایش نابرابری‌ها و فقر بوده است. طی ده سال اخیر که ارزش پول ملی به کمتر از یک-دهم تنزل یافته و بهای حامل‌های انرژی تا ده برابر بالا رفته، جز بینواسازی بخش قابل توجهی از مردم دستاورد دیگری عاید نشده است.»

*اقتصاد علم منطق و آمار است. دو گزاره ای که هیچکدام از آنها در سطور بالا به چشم نمی خورد.

و نه تنها به چشم نمی خورد بلکه نگاه منطقی و آماری به این نوشته چیز دیگری می گوید!

از تأمل برانگیز بودن ارسال این نامه در ایام جشن های دهه فجر و ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی که بگذریم، بایستی اشاره کرد که بر خلاف ادعای این دو نفر پیرامون افزایش نابرابری‌ها و فقر! اما شاخص «ضریب جینی» ایران که نماگر نابرابری درآمدی است طی سال های اخیر بهبود یافته و هم اکنون در جایگاهی بهتر از آمریکا و روسیه نیز قرار دارد.

البته جامعه ایران به لحاظ پیاده سازی سیاست های اقتصادی دولت اصلاح طلبان در ۶ سال اخیر با مشکلاتی اقتصادی مواجه شده و از قدرت خرید سابق مردم کاسته شده است اما آیا این مشکلات به معنای زیاد شدن فقر و بحران اقتصادی هستند؟

اگر آری پس کشورهایی با نرخ بیکاری ۲۰ درصد و بیشتر مثل ونزوئلا، سودان، یونان و اسپانیا (مقایسه شود با نرخ بیکاری ۱۲ درصدی ایران) و یا مثلاً کشور فرانسه که ۲۰ درصد مردم آن به گواه نظرسنجی پیو گرسنه هستند در چه وضعیتی به سر می برند؟!

بحث کاهش ارزش پول ملی و افزایش بهای حامل های انرژی نیز اگرچه صحیح هستند اما بیان خالی و بدون تطابق آنها بیشتر نوعی بهانه جویی به نظر می رسد.

اولاً در کدام جامعه است که قیمتها طی ۱۰ سال و ۲۰ سال گذشته ثابت مانده باشد؟!

آیا این اقتصاددانان می دانند که نرخ فعلی سوخت در آمریکا به لحاظ افزایش رکورد شکنی کرده است؟

و یا چرا همین افراد به مردم نمی گویند که نرخ فعلی سوخت و حامل های انرژی در ایران در جایگاه اول تا سوم ارزان ترین کشورهای جهان قرار دارد؟

به راستی چرا این حقایق روشن به مردم گفته نمی‌شود و صرفاً یک فضای تاریک و سیاه در مقابل چشم افکار عمومی تصویر می‌شود که هیچ راه برون رفتی هم از آن نیست؟!

پیش از این دو نفر، فرشاد مومنی یکی دیگر از اقتصاددان‌های نزدیک به جریان چپ نیز مدعی کاهش مصرف گوشت قرمز به دلیل فقر مردم ایران طی ۴۰ سال گذشته شده بود.

این در حالی است که ادعای او درست نبود و میزان مصرف گوشت طی سالهای پس از انقلاب، به گواه آمار و ارقام افزایش یافته است .[۳]

***

موسوی لاری: نظام ایران در سراشیبی است

«عبدالواحد موسوی لاری»، فعال اصلاح طلب و از عاملان وضع موجود به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با شفقنا در اشاره به پیش بینی خود از آینده انقلاب اسلامی گفته است:

اگر بنا باشد این انقلاب بماند که باید بماند، لازم است که برای کاهش فاصله بین ملت و دولت و حاکمیت به معنای عام، چاره اندیشی کرد. اگر بر طبل حذف ها، تهمت ها، تخریب ها و نابودکردن داشته های اجتماعی بکوبند، اگر کارهای اساسی و بنیادی نادیده گرفته شود و به فروعات پرداخته شود، اگر انسان های دون پایه و ضعیف با توانایی های محدود به کار گمارده شوند و از انسان های با فضلیت فاصله بگیریم، جامعه دچار مشکل می شود. بنابراین توجه به اصول و شایسته سالاری اساس کار است، اگر این اتفاق بیفتد و مردم دوباره به سمت نظام برگردند انشاالله که این نظام و انقلاب ادامه خواهد داشت.

او می افزاید:

«ولی اگر همین روال تخریب، نابودی و برچسب زدن ادامه پیدا کند و برای هر کسی که قبول نداریم، مشکل درست شود، جامعه به سوی سراشیبی می رود.»

موسوی لاری همچنین می گوید:

ما امیدواریم همه ارکان نظام از جمله دولتمردان و مدیران بزرگ جامعه و کسانی که جامعه را در قوای سه گانه (دولت، مجلس و قوه قضاییه) اداره می کنند به این مساله توجه کنند که رمز موفقیت انقلاب حضور مردم بوده و رمز بقای انقلاب اعتماد مردم است. باید از هر آنچه به اعتماد مردم لطمه می زند جلوگیری شود تا رابطه ملت و حاکمیت مجدداً برقرار گردد. [۴]

*قبل از موسوی لاری، مرتضی الویری، عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران نیز اظهار کرده بود که انقلاب اسلامی به هیچ وجه به اهداف خود نرسیده است و اساساً ایکاش انقاب ۵۷ رخ نمی داد ![۵]

فیاض زاهد، فعال اصلاح طلب بعدی است که به تازگی و در آستانه ایام ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی اینطور گفته است که اسلام فعلی نظام و حکومت، اسلام امام خمینی نیست .[۶]

به گزاره های فوق بایستی صحبت های چند ماه قبل محمدرضا خاتمی و سعید حجاریان را نیز افزود که درباره «فردای براندازی» صحبت کرده و از این گفته اند که اصلاحات در حکومت آینده! نیز خواهد بود و می‌زیَد .[۷]

ما قضاوت درباره این اظهارات را بر عهده مخاطبان محترم وا می گذاریم… خاصه اینکه در صحبت های موسوی لاری کدورت مردم از نظام و گسست رابطه میان آنها نیز دیده می شود.

برخی محافل تحلیلی می گویند ستاد اصلاحات همانطور که موسوی لاری نیز گفته است معتقد است نظام اسلامی رو به زوال می رود و از همین رو بایستی از هم اکنون ژست اپوزسیون گرفت و در رخدادی عظیم که پیش لرزه آن در اغتشاشات دیماه ۹۶ رخ داده است؛ حساب خود را با نظام یکسره کرد.

قبل از این، سعید حجاریان نیز وعده مقابله نیروهای امنیتی و مردم و ایضاً انقلابی شدن جنوب تا شمال تهران را نیز داده است ![۸]

***

۱_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/248125

2_ https://www.farsnews.com/news/13940406001451

3_ mshrgh.ir/927542

4_ https://fa.shafaqna.com/news/698864/

5_ mshrgh.ir/932170

6_ mshrgh.ir/932170

7_ mshrgh.ir/880914

8_ mshrgh.ir/927222

برچسب‌ها