کد خبر 934511
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۴

چین هر چند در جام ملت‌های آسیا ناکام بود و راه به جایی نبرد، اما به راهی که به نظر درست و منطقی می‌آید، ادامه خواهد داد.

به گزارش مشرق، در حالی که نمی‌توانیم ماجرای قهرمانی قطر در جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۹ به میزبانی امارات را به‌طور کل فراموش کرده و دلایل این قهرمانی را در دل رودخانه فوتبال ایران جست‌وجو نکنیم، اتفاقات اخیر در فوتبال چین هم به چشم و هم‌چشمی فوتبال زخمی کشورمان نیز اضافه شده است. آیا قطر با همه خوب و بد فوتبالش، در برقراری ارتباط با بزرگان فوتبال اروپا و هزینه نجومی برای این ارتباط دچار اشتباه شده است؟ آیا نمی‌توان در کنار چندین و چند فاکتور جدی، ماجرای حضور بزرگان فوتبال دنیا را در فوتبال قطر به قهرمانی اخیر این کشور ربط داد؟ ژاوی در این میان یک مثال کوچک در میان صدها مثال ازجمله آکادمی فوتبال بیش از ۴۵ باشگاه بزرگ اروپایی در خاک قطر است.

چین نیز در این میان هر چند در جام ملت‌های آسیا ناکام بود و راه به جایی نبرد، اما به راهی که به نظر درست و منطقی می‌آید، ادامه خواهد داد. مبحث پیچیده‌ای است و خرید ده‌ها بازیکن کوچک و بزرگ اروپایی برای باشگاه‌های چینی، الزاماً کار درستی نیست. در اولین خروجی قابل بررسی، مشخص است که میلیاردها دلار به همین دلیل ساده از فوتبال چین و البته از کشور چین خارج می‌شود. به موازات خروج این مبلغ نجومی از چین، باید این را نیز مدنظر قرار دهیم که مبلغ نجومی دیگر به همین دلیل در حال ورود به کشور چین است.

بیشتر بخوانید:

شکستن طلسم ۱۵ ساله با عبور یوزهای ایرانی از دیوار چین / ایران حریف ژاپن در نیمه نهایی +عکس و فیلم

فروش حق‌پخش تلویزیونی به کشورهای آسیایی مختلف، چندین و چند خبرگزاری و شبکه اینترنتی در اروپا و آفریقا همچنین فروش حساب شده و بازاریابی شده محصولات فرهنگی و ورزشی باشگاه‌هایی که تا چندی قبل حتی فروش بلیت مسابقات خود را هم باور نداشتند و امروز سفارش تبلیغات نجومی روی وب‌سایت رسمی باشگاه خود دریافت می‌کنند. بازیکنان بزرگی در پنجره نقل‌وانتقالات زمستانی از لیگ‌های اروپایی به لیگ چین ملحق شده‌اند که تا حدودی از دایره پیش‌بینی و خوش‌بینی نسبت به فوتبال در حال پیشرفت چین، فراتر می‌رود، اینکه چین هم قرار را با موفقیت به شرط پول گذاشته کمی آزاردهنده است اما این قانون، گویا جهان شمول است و چین و قطر نمی‌شناسد.

دو هفته پیش بود که به صورت رسمی خبر ملحق شدن موسی دمبله از تاتنهام به گوانگژو چین منتشر شد. این خبر البته پیش از این نیز رسانه‌ای شده بود اما این بار خود بازیکن به همراه مدیر برنامه‌هایش از خاک چین خبر را مخابره کردند. مبلغ انتقال شگفت‌انگیز بود و در سه خبر متناقض و همراه با بوی شدید و تند مالیات گریزی، ۱۵ میلیون دلار، هشت میلیون دلار و ۲۱ میلیون دلار توصیف شد که هر سه حالت هم غیرمنطقی و بی‌اساس به نظر می‌رسید. انتقال پائولینیو از بارسلونا به گوانگژو اورگراند نیز از خبرهای عجیب دنیای فوتبال بود، هواداران بارسلونا هرگز تصور نمی‌کردند بازیکن هر چند درجه دوم خود را به این صورت از دست بدهند.

هواداران بایرن مونیخ نیز واقعاً باور نداشتند خبر از دست دادن ساندرو واگنر صحت داشته باشد اما او لباس تیانجین را بر تن کرده بود. انتقال مروان فلینی از منچستریونایتد به شاندونگ نیز شگفتی‌ساز بود و در حد خود یک بمب خبری محسوب می‌شد. فوتبال در چین دست‌کم در چهار سال گذشته کاملاً به یک صنعت جدی و سودآور تبدیل شده است، مالکان ثروتمند چینی به سمت خرید باشگاه‌های بزرگ فوتبال دنیا پیش می‌روند اما تفاوت بزرگی میان مالکان چینی و مالکان کشورهای عربی وجود دارد، اینجا خبری از فرار مالیاتی نیست و وحدت ملی در این فرآیند جهانی موج می‌زند. کارکنان یک باشگاه انگلیسی پس از مالکیت ۵۰ + ۱ درصدی یک مالک چینی، تنها در عرض سه ماه، تا مرز ۴۵ درصد چینی می‌شوند و اشتغالزایی یکی از ده‌ها خروجی این فرآیند چینی شدن فوتبال جهان است.

از آفریقا، بازیکنانی از کشورهای الجزایر، آنگولا، کامرون (۱۴ بازیکن)، ساحل عاج، کنگو، مصر، گابن، غنا، مالی، مراکش (ایوب الکعبی)، موزامبیک و نیجریه (۲۷ بازیکن) و… در فوتبال باشگاهی چین حضور دارند. از کره‌شمالی به‌عنوان متحد سیاسی بزرگ چین، بیش از ۵۸ بازیکن در فوتبال باشگاهی چین بازی می‌کنند و تاکنون هر کدام بارها درخواست تغییر تابعیت داده‌اند و این موضوع از سوی چین رد شده است. هیچ‌کدام از این بازیکنان ثروت خود را از چین خارج نکرده و حتی حاضرند ثروت خود را به دوستان چینی سپرده تا با آن تجارت کنند. از ازبکستان نیز ۱۸ بازیکن شامل پنج ملی‌پوش در فوتبال باشگاهی چین حضور دارند. از فوتبال اروپا نیز دست‌کم ۲۱۳ بازیکن از شرق و غرب قاره سبز در فوتبال چین حضور دارند.

چین در سال میلادی ۲۰۱۷ معادل ۵۱۲ میلیون دلار از صنعت فوتبال سود خالص به جیب زد. رقمی که هنوز در نظر کارشناسان اقتصادی دنیا، مشکوک و نزدیک به فریبکاری و بلوف اقتصادی است.

منبع: روزنامه فرهیختگان