پول پر برکت «سازمان اوج» انگار کار خودش را کرده و محسن تنابنده را پس از ساخت شبه فیلمی به نام «گینس» تبدیل به کارگردانی کرده که توانسته فیلمش را در فضای محدود به خوبی دکوپاژ کند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ویژه‌نامه جشنواره فجر ۳۷ - / سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر از ۹ بهمن ماه با برگزاری آئین افتتاحیه بصورت رسمی کار خود را آغاز کرد و جشن سال جدید سینمای ایران فرا رسید. همانند سال‌های گذشته، مشرق در ایام برگزاری جشنواره، نقدهای مختلف و متنوعی از منتقدان و صاحب‌نظران این حوزه را بر فیلم‌های در حال اکران منتشر خواهد کرد. همچنین برای هر روز اکران، گزارشی با عنوان روزنامچه فجر به مخاطبان ارائه خواهد شد که گزارشی از فیلم‌های اکران شده (در سانس اصحاب رسانه و منتقدان) خواهد بود. انتشار نقدهای فنی از منتقدانی با دیدگاه‌های متفاوت به مخاطبان کمک خواهد کرد تا داوری جامع‌تری نسبت به تازه‌ترین آثار فیلمسازان ایرانی داشته باشند. لازم به تذکر و تأکید است، انتشار این نقدها لزوماً در تمام جزئیات آن، بازتاب‌دهنده نظر مشرق نیست.

*****

نقد شماره ۲۵: فیلم «قسم» - محسن تنابنده

نویسنده: میثم رشیدی مهرآبادی

«رضوانه ربیعی» در یک گاوداری کشته شده و شوهرش «بهمن رضایی» مظنون به قتل است. راضیه ربیعی حالا یک اتوبوس از فامیل درجه اول را از گرگان به مشهد راهی کرده تا در مراسم قسامه علیه بهمن شهادت بدهند. اما این همه ماجرا نیست...

پول پر برکت «سازمان اوج» برای مشارکت در ساخت «قسم» انگار کار خودش را کرده و محسن تنابنده را پس از ساخت شبه فیلمی به نام «گینس» تبدیل به کارگردانی کرده که توانسته فیلمش را در فضای محدود یک اتوبوس بنز قدیمی به خوبی دکوپاژ کند.

تنابنده اگر چه احتمالاً به نیت تبلیغ و فروش بیشتر از بازیگری چون «مهناز افشار» استفاده کرده اما در طول فیلم از توانایی‌های سایر بازیگران غافل نشده است. مهناز افشار اگر چه مدیریت و هماهنگی این جمع از اقوامش را بر عهده دارد اما فیلمنامه اجازه بروز و ظهوری بیش از حد و گل درشت به او نداده است. همه افراد به اندازه کافی و طبیعی، در پیشرفت داستان نقش دارند و سعی نمی‌کنند از هم جلو بزنند.

تنابنده اگر چه در لانگ شات های جاده و طبیعت زیاده روی دارد و تماشاگر را بی دلیلی از داخل اتوبوس اخراج می‌کند اما در حادثه‌ای که برای اتوبوس رقم می‌زند، حواسش به همه جزئیات هست. او در آن شرایط حساس حتی از بازیگر کر و لالش هم به اندازه و به جا استفاده می‌کند.

قسم بیش از هر چیز مدیون داستان روانی است که با خرده داستان‌های حاشیه ایش یک روایت پیش رونده را شکل داده و تنابنده توانسته با تمام جزئیات، آن را اجرا کند.

تنها سئوالی که باقی می‌ماند اینکه چرا از انرژی «سعید آقاخانی» (در نقش خسرو رحیمی، همسر راضیه) در همان چند سکانس محدودش خبری نیست؟ و ایضا چرا بازیِ «حسن پورشیرازی» هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد؟...

درباره جشنواره فجر ۳۷ بیشتر بخوانید:

فیلمی یکرنگ از کارگردانی رنگارنگ + عکس

شبه‌فیلسوفانی که اندازه «شتر» هم نمی‌فهمند! +عکس

تباه‌کردن سوژه طلایی در انبوه فضولات تصویری! + عکس

چرا «ردخون» بی‌خیالِ قهرمانش می‌شود؟ + عکس

سکانس‌های نفس‌گیر از کارگردان «نفس» + عکس

تخیلات سینمایی یک جوان ۳۹ ساله؛ دقیقه‌ای چند؟ + عکس

آغازی خوب برای فیلمی نه چندان خوب +عکس

قد و قواره سینماییِ آقای ۱۹۵ سانتی! +عکس

هم «دیدن این فیلم جرم است» هم فکر کردن به آن! +عکس