اختلاف نظر روحانی و ظریف (بویژه در برخورد با بدعهدی اروپایی‌ها) گرچه در علن و رسانه ها چندان بازتاب نداشت اما در بین اهالی رسانه با توجه به سوابق قبلی، یکی از انگیزه‌های کناره‌گیری ظریف عنوان شده است.

سرویس سیاست مشرق - یک تصویر، تبریک روز مادر و خداحافظی با ملت ایران؛ این خبری بود که به سرعت به تیتر یک رسانه‌های داخلی و خارجی تبدیل شد. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در صفحه رسمی خود در اینستاگرام، همزمان با تبریک روز مادر، از مردم ایران خداحافظی کرد.

بلافاصله پس از این خداحافظی، تعداد زیادی از خبرگزاری‌های رسمی کشور به نقل از یک منبع آگاه در وزارت خارجه، استعفای ظریف را تایید کردند!

سایت انتخاب هم با انتشار خبری مدعی شد ظریف در پرسش و پاسخی پیامکی، دلیل استعفایش را اینگونه توضیح داده است: «بعد از عکس های ملاقاتهای امروز دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.» اشاره این جمله منتسب به ظریف، به دیدار روز گذشته رئیس جمهور حسن روحانی با بشار اسد است که پس از دیدار با رهبر انقلاب، بدون حضور وزیرخارجه کشورمان با رئیس جمهور دیدار و گفتگو کرد.

بسیاری از منابع آگاه و نزدیک به وزیر خارجه، این ناهماهنگی میان اعضای دولت و رییس جمهور را دلیل استعفای غیرمنتظره و همچین شیوه اعلام آن (در اینستاگرام) عنوان کرده‌اند.

محمد جواد ظریف روزهای پر فراز و نشیبی را در ۶۷ ماه گذشته پشت سر گذاشت؛ از روزهای خوش مذاکره و توافق و گفتگو با قدرت‌های جهانی، گفتگوهای چند ساعته بی‌سابقه در تاریخ روابط بین‌الملل با وزیر خارجه آمریکا و دست دادن با باراک اوباما تا مواجهه با دونالد ترامپ که نماد حقیقت و ماهیت آمریکا بدون روتوش و دستکش مخملی شد. روزهای سخت ظریف و سایر مدال‌آوران عرصه دیپلماسی در تعامل با آمریکا فرا رسید.

حالا ماههاست که نه تنها از مذاکرات ۸ ساعته با وزیر خارجه آمریکا خبری نیست، بلکه اروپایی‌ها نیز برای زنده‌ماندن آن چیزی که از جسم برجام مانده چندان رغبتی ندارند مگر با ضمیمه شدن دیگر مولفه های قدرت ایران. تحریم‌ها و تهدیدها یکی پس از دیگری فرا می‌رسد و روش دیپلماسی و خنده‌های جذاب وزیر خارجه خوش‌سخن کشورمان هم گره‌ای از کار باز نمی‌کند. اروپا هم تحریم می‌کند؛ هم دیپلمات‌های آقای ظریف را بازداشت می‌کند و هم ایران را تهدید می‌کند و حرف از «موشک» می‌زند.

حالا نزدیک به یکسال است که از مهلت دو هفته‌ای رئیس جمهور به اروپا برای جبران خروج آمریکا از برجام گذشته است. کانال مالی وعده داده شده به سازوکاری به نام اینستکس برای تهاتر پول نفت با غذا و دارو تنزل یافت. شاید حالا مرور دوباره فیلم سخنان آتشین ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ و عصبانیت فروخورده شده وی کمی ملموس‌تر به نظر برسد. لوایح مربوط به قوانین بین المللی مبارزه با تامین مالی تروریسم و پولشویی که با FATF، CFT یا پالرمو (مبارزه با جرایم سازمان یافته) شناخته می‌شوند شاید آخرین امیدهای ظریف با باز نگه داشتن روزنه امید در تعامل مثبت با اروپا بود. اما تجربه برجام دیگر اجازه تکرار خوش‌بینی‌های گذشته را نمی‌دهد.

اما چه چیزی ظریف را به استعفا وا داشت؟

حالا با خیال راحت می‌توان گفت که این اولین استعفای محمد جواد ظریف نبود. نزدیکترین مورد انتشار خبر استعفای ظریف در رسانه‌ها (که طبیعتاً به سرعت تکذیب شد) به حدود ۲ ماه پیش از این برمی‌گردد. خبری که استعفای ظریف و خروج ایران از برجام را همزمان می‌داد و شورای عالی امنیت ملی را به تکذیب آن مجاب کرد.

عوامل متعددی را برای استعفای ظریف می‌توان برشمرد؛ شاید ساده‌ترین آن شکست تلاش‌های چندین ساله ظریف و تیم مذاکره کننده برای جلب رضایت آمریکا و اروپا در داخل و خارج از چارچوب برجام باشد؛ جایی که ظریف با هزینه تمام داشته‌هایش، بعد از ۵ سال راهی جز همسفری با علی لاریجانی برای تحکیم پیوندها با چین (بخوانید ترمیم روابط با اصلی‌ترین شریک تجاری کشور) پیش روی خود و دولت تدبیر و امید ندید؛ دولتی که حالا روز به روز محبوبیت خود را در افکار عمومی از دست می‌دهد. ازین رو می توان خستگی و فرسایش ظریف و اختلافات با اعضای کابینه و شخص رئیس جمهور طی سال‌های گذشته را یکی از دلایل این استعفا بر شمرد. هرچند با توجه به شیوه اعلام عمومی این استعفا از طریق شبکه‌های اجتماعی، باید زوایای دیگری نیز برای این کناره‌گیری متصور بود.

بیشتر بخوانید:

عکس / بازتاب استعفای ظریف در رسانه‌های خارجی

استعفای ظریف نوعی فرار به جلوست

استعفای ظریف سرخط رسانه های منطقه و جهان

اما همزمان ادامه تلاش‌های دولت و وزارت خارجه اش برای باز نگه داشتن پنجره ارتباط با اروپا، چالش سنگین FATF و کنوانسیون پالرمو برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی را به وجود آورد که شرح آن پیش از این به تفصیل گفته شده است؛ گروهی بر این باورند که این اعلام غیرمنتظره، بی ارتباط با آنچه در چالش موافق و مخالفان FATF گذشت و می‌گذرد نیست؛ و با در نظر گرفتن مهلت ۴ ماهه و تمدید تعلیق ایران از اقدام متقابل، استعفای ظریف را در چارچوب فشار حداکثری برای تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام تحلیل می‌کنند.

روز دوشنبه (دیروز) یک روز ویژه هم بود. بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در سفری اعلام نشده وارد تهران شد و با رهبر انقلاب و رئیس جمهور دیدار و گفتگو کرد. بشار اسد در دیدار با رئیس جمهور اعلام کرد برای تقدیر از کمک‌های ایران به دیدار آمده است. غیبت مقامات دولتی در دیدار اول (با رهبر انقلاب) و غیبت ظریف در دیدار دوم (با روحانی) نکته‌ای بود که با اعلام استعفای ظریف، ناگهان معنای خاصی پیدا کرد و کاربران با در کنارهم قراردادن این تصاویر، علت استعفا را ناهماهنگی شورای اطلاع رسانی دولت (یا دفتر رئیس جمهور) با وزیر امور خارجه و دلخوری او از همکاران دولتی‌اش عنوان کردند؛ موضوعی که سایت انتخاب نیز با انتشار پیامکی منتسب به ظریف، این موضوع را تلویحاً تایید کرد. هرچند که پذیرش این بهانه هم از دیپلمات کارکشته‌ای چون ظریف بعید است.

اختلاف نظر جدی روحانی و ظریف (در مسائل مختلف بویژه در برخورد با بدعهدی اروپایی‌ها) گرچه در علن و رسانه ها چندان بازتاب نداشت اما در بین اهالی رسانه با توجه به سوابق قبلی، یکی از انگیزه‌های کناره‌گیری ظریف عنوان شده است که باید منتظر واکنش رئیس جمهور به این استعفا ماند.

ظریف بماند یا برود؟

کلید پاسخ به این سوال تنها در ید اختیار رئیس جمهور است. پس از عباس آخوندی، علی ربیعی و قاضی زاده هاشمی، زنگنه، حالا ظریف دیگر ژنرال کابینه روحانی هم قصد رفتن دارد تا فاصله مطمئنه با عملکرد دولت روحانی را حفظ کند. طرفداران این نظر معتقدند ظریف می‌تواند گزینه‌ای برای ۱۴۰۰ باشد که لازم است از حالا برای ترمیم وجهه خود کار کند.

برخی هم با توجه به حمایت‌های قبلی رهبر انقلاب از ظریف و تیم همراهش در مذاکرات، این احتمال را مطرح کردند که رهبری با مداخله، موضوع را ختم به خیر کنند و ظریف نیز به سر کارش برگردد.

به هر صورت بازنده این بازی استعفا (چه روحانی تایید کند چه تایید نکند)، ظریف خواهد بود. او که تنها دستاوردش اکنون بر باد رفته است، می‌تواند هوشمندانه (همانند آنچه در کنفرانس مونیخ یا سفر اخیر به چین گذشت) جبران مافات کند. اما استعفا و شانه خالی کردن از برجامی که حالا یک جسم بی‌جان از آن با انبوهی از تعهدات و لیست نسیه طرف مقابل، بر دوش نظام باقی مانده است، شاید بدترین تصمیم مصدق یا امیرکبیر زمان باشد. ظریف باید بماند و تا پایان حیات این نوزاد (برجام) را درک کند.