به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
اروپا چند ماه است که با وعده کانال مالی تجارت با ایران، بازی تکمیلی به موازات ترامپ به راه انداخته و سپس در بیانیهای، اجرای این کانال مالی را به مذاکرات موشکی و منطقهای و تصویب لوایح چهارگانه در ایران قرار میدهد، بیانیهای که با محورهای اصلی بیانیه پمپئو در مورد ایران انطباق دارد.
بیشتر بخوانید:
انتقاد توکلی از رفتار غیر دموکراتیک روحانی
دو علّت تعویق رأیگیری در مجمع تشخیص درباره پالرمو
این یعنی اینکه اروپا نه تنها به تعهدات برجامی خود هیچ اهتمامی ندارد، بلکه یک حداقل برای کانال مالی «مشکوک به نفت در مقابل غذا» را، به یک سیستم هوشمند از لوایح چهارگانه که ماهیت امنیتی – سیاسی و اشراف اطلاعاتی بر فعالیتهای اقتصادی و مالی ایران را برای امریکا و تکمیل تحریمها ایجاد میکند، متصل کرده و مذاکره را نیز بابی برای تولید اهرمهای فشار مرحلهای قرار داده است.
رئیس FATF رسماً اعلام کرده ایران بزرگترین حامی تروریسم است و از گروههای مقاومت حمایت میکند و هیچگونه پیششرطی را در مصوبات ایران نمیپذیرد. این وقاحت در حالی است که اروپا، بر اساس گزارشهای مطرح در اتحادیه برای تنظیم لیست سیاه کشورهای متهم به پولشویی، عربستان سعودی را در دستور کار افزودن به لیست خود داشت، ولی با نامه پادشاه عربستان و تهدید به قطع رشوههای مالی که تحت عنوان سرمایهگذاری به کشورهای غربی داده میشود، از آنها خواست که سعودی را از لیست خارج کنند.
سران اروپایی نیز به این نامه پاسخ مثبت داده و در واقع اینگونه نشان دادند که اهرمهایی مانند حمایت از تروریسم، حقوق بشر، پولشویی و… ابزارهای دریافت رشوه و یا اهرمهای فشار سیاسی به دیگر کشورها هستند. سال گذشته نیز همین رسوایی در سازمان ملل تکرار شد، هنگامی که قرار بود نام عربستان به عنوان «کودککش» در لیست حقوق بشری سازمان ملل قرار گیرد، ولی یک رشوه مالی و ارسال چک به دبیرکل، مسئله را به سادگی حل کرد. این سؤال مطرح است که چرا باجخواهی ترامپ از عربستان و دیکتاتوریهای عربی که دلارهای نفتی دارند، امری غیرعادی تلقی میشود.
ترامپ به وضوح اعلام کرده در ازای حمایت و تأمین امنیت این دیکتاتورها، باید هزینه حمایت و چهرهسازی برای این دیکتاتورها و جنایتکاران را دریافت کند. اکنون هم اروپا به تبعیت از ترامپ در همین مسیر گام بر میدارد و روشی که اعمال میکنند یک ماهیت دارند و تفاوتی بین سران اروپایی و ترامپ که برخی وی را یک فرد استثنایی و دیوانه میدانند، وجود ندارد. این رشوههای چهرهسازی در ادبیات شرق، نوعی جزیه به قدرتهای حامی است تا این پادشاهان و امرا، بر سلطه خود باقی بمانند. این وقاحت اروپایی تا حدی است که انگلیس و فرانسه، آلمان را برای تمدید تحریم فروش سلاح به عربستان که متهم به کشتار مردم یمن است، سرزنش کرده، خواستار ادامه فروش سلاح آلمانی به سعودی هستند تا روند جنایت و قتل و ویرانی متوقف نشود.
جالب اینکه ثروتهای عظیم نفتی در یمن که دلیل اصلی این جنگ چهار ساله است، همه ژستهای اروپایی و غربی را در شعارهای حقوق بشری و مبارزه با تروریسم و پولشویی و… کنار میزند و هیچگاه برای باجدهندگان و دیکتاتورهای مورد حمایت مطرح نیست. حال باید پرسید حامیان امضا و تصویب لوایح چهارگانه در ایران به جز تسلیم مردم ایران در برابر امریکا، توجیه دیگری دارند؟