به گزارش مشرق، سوم رجب، سالروز شهادت امام دهم شیعیان حضرت علیبنمحمد علیهالسلام است. رهبرانقلاب در یکی از سخنرانیهای خود درباره شخصیت بزرگوار امام هادی علیهالسلام، روایت جالبی نقل کردهاند که در ادامه آن را به نقل از کتاب انسان ۲۵۰ ساله میخوانید:
حدیثی دربارۀ کودکی حضرت هادی است که وقتی معتصم در سال دویستوهجده هجری، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادی که در آنوقت شش ساله بود، به همراه خانوادهاش در مدینه ماند. پس از آنکه حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانوادۀ حضرت پرسوجو کرد و وقتی شنید پسرِ بزرگِ حضرت جواد، علیبنمحمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است، ما باید به فکرش باشیم.
بیشتر بخوانید:
شب شهادت امام هادی(ع) هیات کجا برویم؟
حدیث روز/ آفات همنشینی و دوستی در کلام امام هادی(ع)
معتصم شخصی را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آنجا کسی را که دشمن اهلبیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد بهدست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد.
این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکی از علمای مدینه را به نام الجُنَیدی، که جزو مخالفترین و دشمنترینِ مردم با اهلبیت علیهمالسلام بود در مدینه از این قبیل علما آنوقت بودند برای این کار پیدا کرد، و به او گفت: من مأموریت دارم که تو را مربی و مؤدِّبِ این بچه کنم، تا نگذاری هیچکس با او رفت و آمد کند و او را آنطور که ما میخواهیم تربیت کن. اسم این شخص الجنیدی در تاریخ ثبت است. حضرت هادی هم همانطور که گفتم در آن موقع شش سال داشت و امر، امرِ حکومت بود؛ چه کسی میتوانست در مقابل آن مقاومت کند؟
بعد از چند وقت یکی از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدی را دید و از بچهای که به دستش سپرده بودند، سوال کرد. الجنیدی گفت: بچه؟! این بچه است؟! من یک مسئله از ادب برای او بیان میکنم، او بابهایی از ادب را برای من بیان میکند که من استفاده میکنم! اینها کجا درس خواندهاند؟! گاهی به او، وقتی میخواهد وارد حجره شود، میگویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو میخواسته اذیت کند میپرسد چه سورهای بخوانم؟ من به او گفتم سورۀ بزرگی، مثلاً سورۀ آلعمران را بخوان. او خوانده و جاهای مشکلش را هم برای من معنا کرده است. اینها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟! ارتباط این کودک که علیالظاهر کودک است، اما ولیّالله است، «وَ آتَیناهُ الحُکمَ صَبیًّا» (و او را در کودکی حکمت آموختیم) با این استاد مدتی ادامه پیدا کرد و استاد شد یکی از شیعیان مخلصِ اهلبیت".
شد غلامی که آب جو آرد / آب جوی آمد و غلام ببرد