کد خبر 944543
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۸

در اندیشه‌ی رهبر انقلاب، گفتمانها در فضای کلّی و فراگیر فرهنگ جامعه به وجود می‌آیند و اگر امکانی برای تغییر و هدایت فرهنگی قائل باشیم، قاعدتاً می‌توانیم از مقوله‌ی گفتمان‌سازی نیز سخن بگوییم.

به گزارش مشرق، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح پنج‌شنبه (۹۷/۱۲/۲۳) در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، در تبیین موضوع «نوع مواجهه‌ی کشور و افراد مؤثّر کشور با چالشها» فهرستی از دوگانه‌های بسیار مهمّی را مطرح کردند که از نظر ایشان این سرفصل‌ها باید به وسیله‌ی اعضای مجلس خبرگان برای مردم تبیین بشود و به صورت گفتمان در بیاید: «شما آقایان با علمیّتی که دارید، با مهارتی که دارید، با توانایی تجزیه و تحلیلی که دارید، تبیین بشود برای مردم و به صورت گفتمان دربیاید، به صورت فهم عمومی دربیاید. اینکه مردم ما در این زمینه، در مورد این مسئله‌ی خاص که حالا عرض میکنم، به یک فهم عمومی برسند، خیلی برای کشور مهم است.»

بیشتر بخوانید:

مطالبه‌ی گفتمان‌سازی از اعضای گرامی مجلس خبرگان، پیش از این نیز مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است.
(نک‌: در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری؛ ۹۶/۶/۳۰)
 

صورتبندی دوگانه‌های گفتمانی

الگوهای دوگانه‌ی گفتمانی، کاربرد وسیعی در ساختار کلام رهبر انقلاب داشته‌اند؛ به‌عنوان نمونه، برخی از دوگانه‌های گفتمانی پرکاربرد بدین شرح است: خیر شر؛ نور ظلمت؛ پیشرفت عقب‌ماندگی؛ دوست دشمن؛ سلطه‌گر سلطه‌پذیر؛ استکبار مقاومت؛ آرمان‌گرایی واقع‌بینی؛ عوام خواص؛ وحدت تفرقه؛ امید یأس؛ استقلال استعمار؛ اعتماد به دشمن تقابل با دشمن؛ توجه به درون توجه به برون (کشور و نظام اسلامی).
رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری (۹۷/۱۲/۲۳) فهرستی از دوگانه‌هایی را مطرح کرده‌اند که در مواجهه با چالشها، رخ میدهند، از جمله: فعّال و ابتکاری انفعال و تبَعی؛ امیدوارانه مأیوسانه؛ با دلیری و شجاعت از روی ترس؛ با حزم و تدبیر از سر سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری؛ با نگاه توأم به فرصتها و تهدیدها با نگاه یک‌جانبه‌ی تهدید یا فرصت‌نگر؛ با شناخت واقعیّتهای میدان بدون شناخت واقعیّتهای میدان؛ با مهار احساسات با رها کردن احساسات؛ شرع‌مدارانه غیر شرع‌مدارانه؛ با بهره‌گیری از تجربه‌ها بدون توجّه به تجربه‌ها؛ توجّه به دشمن اصلی متّهم کردن و مقصّر دانستن یکدیگر.
در نگاهی فرانگر به منظومه‌ی فکری رهبر انقلاب، به طور کلّی دوگانه‌های گفتمانی متنوّعی مطرح شده‌اند که این صورتبندی‌ها را میتوان در دو گونه‌ی کلّی بیان کرد: دوگانه‌های گفتمانی تقابلی و دوگانه‌های گفتمانی تعاملی (یا اشتدادی).

۱. دوگانه‌های گفتمانی تقابلی

منظور از دوگانه‌های گفتمانی تقابلی با استناد به مباحث معناشناسی رابطه‌ی معنایی میان دو مفهوم است که مؤلّفه‌ی معنایی مشترک دارند ولی این دو مفهوم، همدیگر را نقض میکنند و در مقام تضعیف و نفی یکدیگر هستند. دوگانه‌هایی را که پیش از این و بر اساس بیانات اخیر رهبر انقلاب مطرح کردیم، از این زمره‌اند. دوگانه‌های گفتمانی تقابلی، وضعیّت قطبی دارند و این دوگانه‌ها، قطبهای مثبت و منفی را در یک وضعیّت معنایی تشکیل میدهند. وقتی جامعه در فضای انتخاب میان دوگانه‌های گفتمانی تقابلی قرار میگیرد، نمیتواند یک وضعیّت میانه را برگزیند؛ چراکه انتخاب و ترکیب دوگانه‌هایی چون خیر و شر، خوبی و بدی و شایسته و ناشایست، بر اساس عقل و شرع، ناممکن است و حاکی از یک وضعیّت متناقض و متضاد.

۲. دوگانه‌های گفتمانی تعاملی

دوگانه‌های گفتمانی تعاملی (اشتدادی) نیز حاکی از رابطه‌ی معنایی میان دو مفهوم است که با وجود دست‌کم یک مؤلّفه‌ی معنایی مشترک، در مقام تقویت و معاضدت یکدیگر هستند و نه دفع و تعارض و تضاد. به عنوان نمونه، با توجه به اینکه در فضای گفتمانی یک جامعه، مردم یا نخبگان تا چه حد به مسائل و واقعیّتها و حفظ وضع موجود جامعه گرایش داشته باشند یا به وضعیت آرمانی و ارزشی و شرایط مطلوب جامعه گرایش داشته باشند، میتواند حاکی از یک گفتمانِ واقع‌گرا یا یک گفتمان آرمان‌گرا باشد. این گفتمان هر چقدر که از وضعیت واقع‌گرایی به سمت آرمانها، هنجارها و ارزش‌ها تمایل پیدا کند، در حقیقت به وضعیت آرمان‌گرایی نزدیک و نزدیک‌تر میشود؛ امّا بهترین وضعیت در این الگو «آرمان‌گرایی واقع‌بینانه» است. در این وضعیّت ما با دوگانه‌ای روبرو هستیم که این دوگانه دیگر در یک وضعیّت قطبی (با قطب مثبت و منفی) نیستیم، بلکه وضع و شرایط مطلوب گفتمانی جامعه، آنجاست که بتوانیم که یک حدّ میانه و ترکیب معقول و مطلوبی را از دو مقوله‌ی گفتمانی مثبت و همگرا به دست بیاوریم؛ و این مهم، بر اساس عقلانیّت و حِکمت به دست می‌آید.
 

منطق دوگانه‌های گفتمانی

در اندیشه‌ی رهبر انقلاب، گفتمانها در فضای کلّی و فراگیر فرهنگ جامعه به وجود می‌آیند و اگر امکانی برای تغییر و هدایت فرهنگی قائل باشیم، قاعدتاً می‌توانیم از مقوله‌ی گفتمان‌سازی نیز سخن بگوییم.

باور عمومی، نمود گفتمانِ جامعه است؛ گفتمان، شرایط و وضعیتی است که افراد جامعه میتوانند در آن تفاهم داشته باشند، شرایطی که در آن، نوعی توافق به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه در میان افراد جامعه برقرار است که میتوانند چیزهایی را معنادار بدانند و به درک مشترکی از آنها رسیده باشند؛ بنابراین اگر امکان و شرایط فهم مشترک در جامعه وجود نداشته باشد، هر اقدام و گفتگو و ارتباطی در سطح جامعه غیرممکن خواهد بود؛ از این رو گفتمان را باید «شرایط تفاهم و مفاهمه در جامعه» بدانیم. بر این مبنا، باور عمومی، تجلّی‌گاه گفتمانِ جامعه است؛ گفتمان یعنی آن‌ وضعیتی که یک سخن (یک آرمان، یک معرفت و…) مورد تفاهم، قبول و پذیرش عموم مردم تلقی شود و مردم به آن توجه کنند؛ گفتمان‌ جامعه، مفهوم و معرفتی است که در بُرهه‌ای از زمان در یک جامعه همه‌گیر میشود.

گفتمان‌سازی، فرآیند همه‌گیر کردن یک مفهوم و یک معرفت با استفاده از برنامه‌ریزی مداوم و دائمی تبلیغی و با هدف میانی رشد اندیشه، بینش و باور همراه با احساس مسئولیت و تعهّد جامعه و با هدف نهایی رشد اعمال صالح در جامعه است؛ به سخنی دیگر، گفتمان‌سازی دینی، فرآیندِ تحقّق اهداف تبلیغ دینی و اسلامی است.

منطق دوگانه‌های گفتمانی برخاسته از ماهیّت و کنش گفتمانی است، بدین معنا که گفتمانها، فضا، موقعیت، اتمسفر و شرایطی هستند که مهم‌ترین ویژگی وجودی آن «جاذبه‌ی» درونی و معنایی است. در گفتمانها، شرایط معناداری پدیدارها محقّق میشود و پدیدارها، نشانه‌ها و دال‌ها در درون گفتمان، قِوام و انسجام می‌یابند. آنچه این اجزا را سامان و «معنا» میدهد، قوّه‌ی جاذبه‌ای است که در درون گفتمان نهفته است؛ بر این اساس، اجزائی که به مرکز و هسته‌ی درونی گفتمان، نزدیک‌ترند، در شرایط قرابت و تأثیر معنایی بیشتری هستند تا اجزائی که دورترند؛ این وضعیت، خود ایجادکننده‌ی یک شرایط دوگانه در درون گفتمان است.
ما اگر حقیقت اسلام، توحید، ولایت، نبوّت، امامت، ایمان و… را پذیرفتیم، نمیتوانیم نسبت به وضع مغایر این مبانی، بی‌تفاوت باشیم و گمان کنیم که میشود میتوان وضعیت میانه‌ای را میان ایمان و کفر را برگزید. بر همین اساس است که همواره در اندیشه و سخن رهبر انقلاب، «نظام اسلام ناب و انقلابی» با «نظام استکبار جهانی» قابل جمع نیستند و بر این اساس نیز میان «مقاومت» و «سازش» تنها باید یکی را برگزید.


کارکردهای دوگانه‌های گفتمانی تقابلی
 

هدایت

اصلی‌ترین کارکرد دوگانه‌های گفتمانی، طرحی است که در فضای آن، امکانی برای انتخاب راهِ خوب و پرهیز از راهِ بد و نادرست فراهم می‌آید. رهبر انقلاب با استناد به آیه‌ی شریف «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» (سوره‌ی انسان، آیه‌ی ۳) فرموده‌اند: «اسلام و تمام ادیان برای این آمدند که انسانها با اندیشه و فکر و آگاهی خود و با تبعیت از این فکر و آگاهی را کمال را پیدا کنند؛ نه اینکه چیزی را بفهمند و از آن تبعیت نکنند.»

(در جلسه‌ی بیست و ششم تفسیر سوره‌ی بقره؛ ۷۱/۲/۲۳)

اهمّیّت کارکرد دوگانه‌های گفتمانی تقابلی در آنجا است که پیوسته «شناخت، مقدّمه‌ی انتخاب و هدایت است».

(نک‌: طرح کلّی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن، جلسه‌ی ششم)

تقدیر جوامع

دوگانه‌های گفتمانی تقابلی، همواره حاکی از وضعیت‌های انتخاب ما در دوراهی‌ها هستند و به تعبیر رهبر انقلاب «تقدیر جوامع» در همین انتخابها رقم میخورد. از نظر ایشان: «اگر سر دو راهی برسیم، یک راه ما را به منزلگه مقصود میرساند؛ یک راه هم ما را به باتلاق یا به یک نقطه‌ی خطرناک میرساند؛ این دو تقدیر در مقابل شماست. شما باید از بین این دو تقدیر، یکی را انتخاب کنید.»
(در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های استان همدان؛ ۸۳/۴/۱۷)

شاخص‌سازی

عطف به کارکرد بنیادین هدایت الهی، در اندیشه‌ی رهبر انقلاب، در فرآیند دوگانه‌های گفتمانی، هدایت الهی با شاخص‌سازی محقّق میشود.

«این گفتمان سازی برای چیست؟ برای این است که اندیشه‌ی دینی، معرفت دینی در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه‌ی دینی که رشد پیدا کرد، وقتی همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود میآورد و همان چیزی میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح، در مواردی بیدارباش، در مواردی هشدار؛ اینها کارکردهای تبلیغ است؛ آثار و نتائجی است که بر تبلیغ مترتب میشود. یک نمونه، همین تبلیغات ماه محرّم است که به مناسبت عزاداری محرّم انجام میگیرد. این، بهترین فرصت برای تبلیغ کردن است. از این فرصت باید استفاده کرد برای همان مطلبی که عرض شد؛ شاخص ایجاد بشود؛ مایز، شاخص سازی، معالم‌الطریق. اگر چنانچه سر دو راهی تابلوئی نباشد که نشان بدهد راهِ فلان جا از کجاست، طرف راست است یا طرف چپ است، این سیر کننده و رونده، به خطا خواهد افتاد. اگر چند راهی باشد، گمراه خواهد شد. شاخص باید معیّن کرد، انگشت اشاره را بایستی واضح مقابل چشم همه قرار داد تا بتوانند گمراه نشوند.»
(در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون؛ ۸۸/۹/۲۲)

ضلالت جامعه با طرح مغالطه‌آلود دوگانه‌ها

از کارکردهای دوگانه‌های گفتمانی در شکل معیوب و مغالطه‌آلود آن، طرح مسائل بر اساس یک دوگانه‌ی نادرست است. به عنوان نمونه، دوگانه‌ی مغالطه‌آلود نسبت ما در برابر دشمن، به دنبال وضعیّتی است که ما را به تسلیم بکشاند.

«یک دوراهی‌ای را دشمن نشان میدهد به ما؛ میگوید یا بیایید تسلیم آمریکا بشوید و هر چه او میگوید گوش کنید، یا فشار و تحریم ادامه پیدا میکند؛ این یک دوراهی است که گفتیم غلط و دروغ است، امّا یک دوراهی دیگری وجود دارد: یا بایستی مشکلات تحریم را تحمّل کنیم یا ایستادگی کنیم به‌وسیله‌ی اقتصاد مقاومتی».

(در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی؛ ۹۵/۱/۱)

فرعی شدن امر اصلی

از کارکردهای مثبت دوگانه‌های گفتمانی تقابلی، برجسته کردن امر مهم در جامعه است که در نتیجه‌ی آن، نظام اولویّتها نیز سامان می‌یابد. از سوی دیگر، اختلال در شناخت اینکه چه امری مهم و با اولویّت است و کدام مسئله، فرعی است، همواره به‌مثابه‌ی یک آسیب و ضعف در مسیر هدایت جامعه مورد توجّه بوده است. تعبیر «در بسیاری از اوقات» حاکی از تکرار این معضل گفتمانی در جامعه ما است.

«در بسیاری از اوقات، یک مسئله‌ی اصلی در کشور وجود دارد که همه باید همّت کنند و به سراغ این مسئله‌ی اصلی بروند؛ باید مسئله‌ی کانونی کشور این باشد؛ امّا ناگهان می‌بینیم از یک گوشه‌ای یک صدایی بلند میشود، یک مسئله‌ی حاشیه‌ای درست میکنند، ذهنها متوجّه آن میشود. این مثل این میماند که در یک مسافرت مهمی، کاروانی، قطاری دارد حرکت میکند، هدفش رسیدن به یک نقطه‌ی خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به یک چیز حاشیه‌ای در بیابان، از راه باز بمانند، احیاناً امکان ادامه‌ی حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشیه‌ای نباید به میان بیاید. مردم ما خوشبختانه قدرت تحلیل دارند، هوشمندند، هوشیارند؛ میتوانند مسائل فرعی و حاشیه‌ای را از مسائل اصلی جدا کنند. توجّه شود مسائل حاشیه‌ای کانون توجه افکار عمومی قرار نگیرد.»

(در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی؛ ۹۰/۱/۱)

منبع: khamenei.ir