بعد از اخراجی‌هاست که سینما احیا می‌شود و مردم دوباره به سالن‌های سینما هجوم می‌آورند، اما قبل از آن اکران نوروزی، جزء فصل مرده سینما بود.

به گزارش مشرق، شاید وقتی مسعود ده‌نمکی اولین فیلمش را می‌ساخت، کمتر اهل سینمایی فکرش را می‌کرد که ده‌نمکی قرار است در فاصله کمتر از چهار سال، به مرد پولساز سینمای ایران تبدیل شود. فیلمسازی که از همان ابتدای کارش محبوبیتش بین سینماداران بیشتر از محبوبیتش بین سینماگران بود. با وجود نقدهایی که برخی از منتقدان سینمایی نسبت به نگاه او در فیلمسازی دارند، ولی نمی‌توانند منکر این شوند که عمده آثار او، در فصل‌های کم‌رونق، مخاطب را به سینما آورده است. به‌قول خودش اکران‌های نوروزی با فیلم اخراجی‌ها جان گرفت و از آن به بعد همه به دنبال این بودند که فیلم‌هایشان را در نوروز اکران کنند. کارگردان «اخراجی‌ها» بعد از ساخت رسوایی ‌۲، دوباره به سراغ موضوع دیگری برای ساخت یک فیلم رفته تا به قول خودش بتواند قدمی برای جامعه بردارد و حلقه گمشده این روزها را که به گفته خودش اخلاق است؛ به مردم یادآوری کند و حتی با یک تلنگر کوچک بتواند عده‌ای را که به خواب رفته‌اند، بیدار کند. «زندانی‌ها» عنوان فیلم جدید اوست که با موضوعی اجتماعی ساخته شده است. ده‌نمکی مانند دیگر آثار خود در این فیلم نیز به دنبال ارزش‌های فراموش شده و دغدغه‌های انسانی است. هدایت هاشمی، بهنام تشکر، هومن برق‌نورد، بهاره افشاری، بهنوش بختیاری، اصغر نقی‌زاده، رسول نجفیان و امیر نوری در فیلم جدید ده‌نمکی ایفای نقش می‌کنند. به بهانه اکران نوروزی «زندانی‌ها» درباره فیلم جدیدش و فضای امروز سینمای ایران به گفت‌وگو نشستیم.

آقای ده‌نمکی، برای سوال اول از سوژه زندانی‌ها شروع کنیم. شما می‌خواستید فیلم «طیب» را بسازید اما به یک باره شنیده شد که در حال ساخت «زندانی‌ها» هستید. چه شد که سراغ ساخت این فیلم رفتید؟

چون فیلم «طیب» یک فیلم تاریخی بود و امکانات خاص مالی را می‌طلبید، اما به دلیل شرایط مالی امکان ساختش فراهم نشد، بنابراین تصمیم گرفتم به سمت فیلم روز و اجتماعی بروم که از پس هزینه‌های آن بربیایم. سازمان اوج به مراحل تولید فیلم وارد شد. ایده «زندانی‌ها» هم جزء طرح‌هایی بود که قبلاً نوشته بودم و بعد از نهایی‌شدن متن، ساخت آن را شروع کردم. فیلم هم یک مضمون معنوی دارد با مفهوم انتظار موعود (عج) و نیمه‌شعبان.

فارغ از اینکه در فیلم‌هایتان سعی می‌کنید فضای شاد و سرگرم کننده‌ای برای مخاطب تصویر کنید، معمولاً مباحثی که در فیلم‌های شما مطرح می‌شود، جدا افتاده از مسائل اجتماعی و فرهنگی روز مردم نیست. با توجه به این نگاه، این‌بار ده‌نمکی در «زندانی‌ها» سراغ چه مساله‌ای رفته است که برای مردم مساله باشد و درگیر آن شوند.

فکر می‌کنم اخلاق، حلقه گمشده جامعه ماست. به‌نوعی اخلاق ذیل تمام مناقشات جناحی، سیاسی و… قرار گرفته است. اگر اخلاق در جامعه بین نخبگان و عموم مردم حاکم باشد بسیاری از این منازعات کم می‌شود. از یک طرف هم نگاه به مفاهیم معنوی-اخلاقی در سینمای ما به‌گونه‌ای تعبیر شده که وقتی اسم سینمای معناگرا به گوشتان می‌خورد یعنی سینمایی که مخاطب نخواهد داشت و با این نگاه سال‌ها فیلم‌های معناگرا در سینماها اکران می‌شد. من سعی کردم همان مفاهیم معنوی، اخلاقی و عرفانی را با زبان شیرین طنز در جامعه تصویر کنم حالا یک‌بار در قالب ژانر جنگی و یک‌بار سیاسی و بعضاً ژانرهای اجتماعی تبیین کنم. در فیلم سینمایی «زندانی‌ها» هم همین اتفاق می‌افتد یک مفهوم انتزاعی که جزء دغدغه همه مردم و مطمئناً جزء مفاهیم مقدس ماست را با زبانی طنز و جوری که به دل مخاطب بنشیند، بیان کنم.

به هرحال فیلم‌های من همیشه کفی از مخاطب را داشته‌اند، یعنی بخشی از مخاطب با این سینما و مضمون ارتباط برقرار کرده و همین قدرهم نسبت به بقیه فیلم‌هایی که خواستند در زمینه مفاهیم اخلاقی حرف بزنند، یک موفقیت محسوب می‌شود. ما نباید ژانر طنز را محدود به شوخی‌های دم‌دستی و مسائل خاص کنیم که منجر به این شود که در سالن‌های سینما، نتوانیم فیلم را با خانواده تماشا کنیم. طنز در حوزه سیاسی، مسائل اجتماعی و اخلاقی اگر با رعایت شئونات باشد، به نظرم با حداقل خوبی از مخاطب همراه شده و فیلم پرفروش خواهد شد. تجربه من که این موضوع را نشان داده است.

شما می‌گویید که نباید با هر نوع طنزی مردم را خنداند و به سینما کشاند اما با یکی از کارگردان‌های سینما که صحبت می‌کردیم، می‌گفت که مردم دیگر حوصله هیچ چیزی را ندارند و ما فقط باید فیلمی بسازیم که در آن دو ساعتی که در سینما هستند، اصلاً یاد بیرون و مشکلات‌شان نیفتند و فقط بخندند. فکر نمی‌کنید که این روزها سینما در قبضه ساخت چنین فیلم‌هایی است؟

هرکسی نگاه خودش را دارد. برخی‌ها در سینما ممکن است دست به تولید اثری بزنند که اتفاقاً در چارچوب قانون هم تعریف شده است، نمی‌خواهم آنها را نقد کنم اما برای من که دغدغه آرمان و اخلاق را دارم، محدودیت در شوخی‌نویسی‌ها خیلی زیادتر است. به خاطر همین هم طنز در ژانر سینمای به‌نوعی معنوی، انقلابی و آرمانی خیلی کمرنگ است و کمتر آدمی را می‌بینیم که در این حوزه کار کند، چون کار کردن در این زمینه خیلی مشکل‌تر است. اگر برخی از مسائل در این حوزه رعایت نشود، می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود کما اینکه خیلی‌ها خواستند ادای اخراجی‌ها را دربیاورند و بر ضد خودش تبدیل شد. کلاً مساله طنز و اینکه بخواهید در این نوع ژانر کار کنید، هم رقابت را سخت و هم توقع مخاطب را عوض می‌کند چون وقتی در فیلم‌های دیگر با شوخی‌های مختلف مواجه می‌شود ممکن است همین توقع را در بقیه فیلم‌ها هم داشته باشد. اما درباره «زندانی‌ها» امیدوارم آن بخشی از مخاطب که برایشان مهم است که فیلم را با خانواده ببینند، بعد از دیدن این فیلم با خیال راحت از سینما بیرون بیایند.

در فیلم‌های اول‌تان از بازیگران حرفه‌ای سینما استفاده کردید و حالا که مشهورتر شده‌اید، در فیلم «زندانی‌ها» سراغ بازیگران مشهور تلویزیون رفتید. چه شد که این ترکیب بازیگران را برای فیلم اخیرتان انتخاب کردید؟

به هرحال استفاده از بازیگری که حتی بازی‌اش به‌نوعی تیپ باشد با هدف خاصی صورت می‌پذیرد. از یک طرف دیگر کسانی که در این فیلم حضور دارند، بازیگران سرشناس تئاتر هستند و آنجا درخشیدند و با آدم‌های بزرگی هم کار کردند و اینجا در کنار بقیه بچه‌های دیگر قرار می‌گیرند. یعنی هومن برق‌نورد و بهنام تشکر و هدایت هاشمی از بازیگران تئاتری هستند و از آن طرف خانم بهنوش بختیاری و خانم بهاره افشاری را می‌بینید که بچه‌های سینما هستند. خیلی از آنهایی که در سینما چهره هستند از تلویزیون به سینما رفتند و شهره شدند. به هرحال مخاطب با ترکیب جدیدی مواجه می‌شود و به نظرم اعتماد به طیف جدیدی از بازیگران به‌عنوان نقش اول در این فیلم، یک کار جدید نسبت به کارهای قبلی‌ام محسوب می‌شود. اینها نسل میانه بازیگران هستند و بین دو نسل یعنی بین بازیگرانی همچون آقای عبدی و بچه‌های قدیم و نسل جدید و بازیگران تینیجر، قرار دارند. این هم تستی است که در این فیلم انجام دادیم و این بازیگران به خوبی از عهده آن برآمدند.

وقتی به سیر فیلم‌های شما در چند سال اخیر نگاه می‌کنیم، شاهد این هستیم که فیلم اخیرتان مثل آثار اولیه، پرفروش نبود. چه دلایلی باعث شد مسعود ده‌نمکی که همیشه فیلم‌هایش محبوب سینماداران بود، فیلمش کم فروخت؟ به نظر شما این مساله به این نقل معروف که از شما می‌شود که دوست دارم فیلمی بسازم که کمتر بفروشد، ارتباطی دارد؟

همه فیلم‌های من، جزء همه پرفروش‌های سال‌شان بودند. فقط در مورد «رسوایی ‌۲» یک سری از حرف‌ها وجود دارد که باید بگویم من خودم، «رسوایی ‌۲» را می‌خواستم به‌نحوی بسازم که حول رقابت، اکران و اینجور مسائل نباشد. اینقدر مشکلات برای من ایجاد می‌کردند که از خیر و شر این کار گذشتم.

درحالی که اگر اکران‌های نوروز را بررسی کنید، می‌بینید که بعد از اخراجی‌هاست که سینما احیا می‌شود و مردم دوباره به سالن‌های سینما هجوم می‌آورند، اما قبل از آن اکران نوروزی، جزء فصل مرده سینما بود. یعنی ۱۵ روز قبل از عید و ۱۵ روز بعد از عید، مردم سرگرم تعطیلات بودند و اصلاً به طرف سینما هم نمی‌رفتند، ولی به هرحال با آمدن اخراجی‌ها به سالن‌های سینما، فروش سینما از یک میلیارد برای اولین‌بار به چند میلیارد رسید. مردم با سینما آشتی کردند و دوباره اکران نوروزی، به وقت طلایی اکران سینماها تبدیل شد. اما به هرحال به‌رغم خدماتی که اکران فیلم‌های ما در این سال‌ها به سینما کرد، با بی‌مهری‌هایی مواجه شدم که احساس کردم باید از فضای رقابت دور شد. فیلم رسوایی در عید اکران نشد و در ماه رمضان اکران شد ضمن اینکه در تعداد سالن‌های محدودی به نمایش درآمد و با توجه به مضمونش هم که به خیلی‌ها برخورده بود، تبلیغات میدانی که به هیچ وجه نداشت و تعداد تیزرهای تلویزیونی محدود بود. با تمام این تفاسیر، به هرحال در زمان خودش جزء ۱۰، ۱۵ فیلم پرفروش سال بود. به‌نوعی می‌خواستم کاری کنم که بعضی‌ها دست از کینه‌توزی‌ها و دشمنی‌هایشان بردارند.

به خاطر همین به این سمت رفتید که فیلم پرفروشی نسازید؟

بله. همین اتفاقات باعث شد این تصمیم را بگیرم. فیلم «رسوایی ۲» را هم که نگاه کنید آنچنان زبان طنزی نداشت و بیشتر اجتماعی بود.

الان خودتان درمورد زندانی‌ها چه فکری می‌کنید، با توجه به اینکه به اکران نوروز برگشته و مطمئنم بازیگرانی دارد که می‌تواند مخاطب را به سینما بکشاند؟

امیدوارم این فیلم هم با استقبال مواجه شود، اما من با خودم رقابتی ندارم و نمی‌خواهم چیزی برایم تکرار شود، هر چقدر بیشتر مخاطب باشد، خوشحال می‌شوم.

در پس‌زمینه فیلم‌های‌تان، شاهد نیش و کنایه‌هایی به جناح‌های سیاسی هستیم و بنا به نوع نگاه هر فیلم، این کنایه‌ها، موافقان و مخالفان خاص خودش را داشت. وضعیت موافقان و مخالفان درمورد فیلم‌های اول‌تان مشخص بود و گاهی منتقدان در مواجهه با فیلم‌های‌تان در دو طیف مقابل هم قرار می‌گرفتند. ولی از رسوایی به بعد انگار این دوقطبی موافق و مخالف تغییر شکل داده است و حتی در جایی گفتید: «این مساله چپ و راست ندارد، چپ کینه قدیمی دارد و حق دارد منصف نباشد و مکر کند و راست مذهبی بلاهت و خودکم‌بینی‌ای دارد که می‌خواهد آن را پشت غریبه‌نوازی پنهان کند اما خدا نه چپ است و نه راست.» آیا فیلم سینمایی «زندانی‌ها» قرار است حرف تند و تیز سیاسی جدیدی بزند یا اینکه به خاطر شدت انتقادها، مسعود ده‌نمکی محافظه‌کار شده است؟

شما به فیلم‌های بعد از «اخراجی‌ها ۳» نگاه کنید که چقدر فیلم شبیه آن ساخته شد. شاید زدن حرف تند و تیز سیاسی در جامعه به‌نوعی اشباع شده و فکر می‌کنم مهم‌تر از مساله کنایه سیاسی، مساله اخلاق و معنویت است. یعنی درباره اخلاق و معنویت حرف می‌زنم. سعی کردم کنایات کمتر باشد که مردم به آن مفهوم معنوی بپردازند. حتی یکی از دلایلی که فیلم در جشنواره نیامد به همین خاطر بود. هر دو طیف حزب الهی و روشنفکر به‌نوعی دغدغه‌های‌شان چیزهای دیگری شده است. شاید بتوان گفت دغدغه‌های ۲۰، ۳۰ سال پیش ما الان دغدغه این آدم‌ها شده، ولی الان مساله من چیز دیگری است.

البته الحمدلله در رسوایی ۱ و ۲ دیدید هشدارهایی که فیلم می‌دهد، نسبت به آسیب‌های اجتماعی و اتفاقاتی که در جامعه ازجمله اعتراض‌های سیاسی یا به‌نوعی آن برخورد با اختلاس‌ها و فسادها. اینها هشدارهایی بود که در آن فیلم‌ها وجود داشت و می‌توان گفت فیلم جلوتر از زمان خودش حرکت می‌کند. شما وقتی می‌بینید که یک اتفاقی می‌افتد و مردم برش‌هایی از آن فیلم‌ها را در شبکه‌های اجتماعی برای هم می‌فرستند یعنی اینکه فیلم کار خودش را کرده است.

یک نکته‌ای وجود دارد که گفتید نخواستید فیلم در جشنواره اکران شود، امسال فیلمی را ندیدم که در آن امید وجود داشته باشد، شاید در بین آنها ۲ یا ۳ فیلم به این صورت بود و دقیقاً همه فیلم‌ها با تلخی تمام می‌شد، به نظر شما سینمای ما به لحاظ امید دادن به مخاطب در چه وضعیتی است؟

ببینید من درمورد فیلم خودم صحبت می‌کنم، انتهای همه فیلم‌های من امید است. در رسوایی ۱ شما می‌بینید که انتهای آن اصلاح است. همه فیلم‌ها حتی در اخراجی‌ها آخرش اصلاح است، نابودی کاراکتر را نمی‌بینید و شخصیت را سیاه و سفید نمی‌بینید و در این فیلم هم همین اتفاق می‌افتد. ولی به هرحال در فیلم‌های من امید وجود دارد و به مردم امید می‌دهد، حتی به آنهایی که امیدی به آنها نیست و شاید کل جامعه از آنها قطع امید کرده‌اند، مثل زندانی‌ها.

*فرهیختگان