به گزارش مشرق، پس از اهدای جایزه بهترین برنامه تلویزیون به عادل فردوسیپور، سلسله خبرهایی منتشر شد که از تغییر عادل فردوسیپور و جانشین محمدحسین میثاقی به جای فردوسیپور سخن به میان آمد. حواشی که چند ماهی است که خیلی جدی تر او و برنامه اش را به خود مشغول کرده است.
کارنامه بیست ساله ۹۰ پر از حاشیهها و دوقطبی سازی های است که بیشتر از اینکه به درد فوتبال کشور بخورد، تلاشش دیده شدن، برندسازی و باندبازی بوده است.
پدیدهای که همانند آفت بازیکنسالاری در فوتبال، در صداوسیما هم به معضل «مجریسالاری» تبدیل شده است که برخی از مجریان خود را فراتر از جایگاهشان میدانند و تصور میکنند که شبکهای که در آن کار میکنند باید تابع آنها باشد.
بیشتر بخوانید:
سرانجام برنامه بدون محتوای فردوسی پور
استودیوی تار عنکبوتی نود
آنچه عملکرد برنامه نود و فردوسی پور نشان میدهد، واضح است که برای اهداف آن فرقی نمیکند پرسپولیس در آستانه دیدار نیمه نهایی آسیا وارد حاشیه شود، کورسوی امیدش برای بخشش در پرونده شکایت ریزه اسپور از میان برود، جپاروف در برههای که بیشترین تأثیرگذاری را دارد به حاشیه برود و سید حسین حسینی، یکی از آمادهترین دروازه بانان ایران نیمکت نشین شود. صندلی ۹۰ برای تداوم درآمدهای سرشار از تبلیغات در تلویزیون، سایت، کانال و سایر درگاههای درآمدزا باید همیشه داغ باشد و به پای این داغ بودن باید عدهای بسوزند.
در واقع، ماهیت این برنامه و این وقایع را نباید به پای حمایت ۹۰ از تیمی خاص گذاشت بلکه باید گفت این برنامه به نوعی سادیسم ورزشی مبتلا است. سادیسمی که هر از چندگاه دامن یکی از تیمها را آن هم در مقاطعی حساس میگیرد. این قضیه حتی مختص دو تیم مشهور پایتخت نیست و اشخاصی مانند محرم نویدکیا نیز قربانی این جذابیت کذایی شده اند.
استودیوی نود دقیقاً مانند یک تار عنکبوت شده و این تار عنکبوت همچنان قربانیان را می بلعد و به جایش حاشیه بیرون میدهد.
غلبه غیرورزشی حاشیه بر متن
یک کلیپ در برنامه ۹۰ پخش شد که به بازیهای تیم ملی در جام ملتها اشاره داشت. در این کلیپ که با یک موسیقی حماسی همراه بود، گلهای بازیکنان تیم ملی مقابل تیمهای نه چندان مطرح آسیا همچون یمن، ویتنام، عمان و …که توأم با پخش تصاویر یوزپلنگ، عقاب، بتمن، صحنههای جنگ و کوه دماوند و…بود پخش شد اما در زمان به تصویر کشیدن شکست ۳-۰ تیم ملی فوتبال از ژاپن، این تصاویر با شکست حمید سوریان دارنده ۷ طلای جهان و المپیک مقابل کشتیگیر ژاپنی در المپیک ریو میکس شده بود.
نحوه ساخت این کلیپ به گونهای بود که اگر بینندهای بدون اطلاع از نتایج تیم ملی در جام ملتهای آسیا نظارهگر آن بود به این باور میرسید که قطعاً تیم ملی با اقتدار موفق به کسب عنوان در جام ملتهای آسیا شده است. همین اتفاق موجی از اعتراضات در میان اهالی کشتی علیه برنامه نود و فردوسی پور به راه افتاد. هرچند فردوسی پور مجبور به عذرخواهی و دلجویی از حمید سوریان شد.
هرچند حوادثی مانند پلاسکو و سانچی تلخ و ناگوار است اما پرداختن به آن در برنامه نود آن هم به شکل غیرحرفه ای همراه با اعراق و سیاه نمایی حاشیه ساز شد.
فردوسی پور با توجه به اظهاراتش در برنامه نود در خصوص اتفاقات ساختمان پلاسکو که تذکر دریافت کرد، گفته بود: «اگر حادثه پلاسکو در هر کشور دیگری اتفاق میفتاد، قطعاً چندتا از مسئولین و مدیرانشون یا اخراج میشدن یا استعفا میدادن»
پس از این اتفاقات و در حالی که حتی احتمال ممنوع شدن پخش برنامه «۹۰» دور از ذهن نبود مرتضی میرباقری معاونت سیما در اسفند ۹۵ با بیان اینکه برنامهسازان و هنرمندان باید حرمت آنتن را بدانند و هر احساسی را بروز ندهند گفت: «درباره برنامه ۹۰ به نظرم دوستانی که سلبریتی میشوند احساس میکنند در هر زمینه دستی دارند. برنامههای تخصصی هم تجربه و هم شناسنامه لازم دارد اما گاهی دوستان تابع احساسات میشوند.»
شاید اگر آن ایام نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری نبود و یا شهردار تهران یکی از کاندیداهای دوره گذشته این انتخابات نمیشد، فردوسی پور بخش بزرگی از برنامهاش را به حادثه پلاسکو اختصاص نمیداد و یا اگر هم میداد اینچنین حاشیهای برایش ایجاد نمیشد.
این حاشیهها آنقدر زیاد شد تا دیگر نود در میان اهالی فوتبال محبوب نباشد. از شعار تماشاگران هوادار دوتیم استقلال و پرسپولیس در ورزشگاهها، شکایت سرپرست تیم صبای قم به دلیل ایراد اتهامات بی اساس این برنامه، تا پرتاب لوگوی برنامه نود در نشست خبری نساجی توسط کریمی و مقاومت برخی بازیکنان و مربیان برای حضور در نود!
عادل کی روشی پور!
مجری نود بیش از حد و به شکلی غیرقابل قبول خودش را وقف کارلوس کیروش کرده بود. طوری که بعد از هفت سال کار مربی پرتغالی در ایران، حتی هفت جمله هم انتقاد فنی و غیرفنی از فردوسیپور در مورد عملکرد او نمیتوان پیدا کرد.
عادل که یک روز به طعنه «کیروشیپور» خوانده شد، خودش را مکلف کرده دستاوردهای کارلوس را بیش از آنچه هست بزرگنمایی کند. فردوسیپور در جنگی بیوقفه با منتقدانش از تمام ظرفیت رسانهایاش استفاده کرد تا نشان بدهد مربی پرتغالی بهترین عملکرد ممکن را در ایران داشت و مطلقاً هیچ نقصی در کار او نیست.
عادل ۱۰ سال پیش استناد امیر قلعهنویی به دوندگی بالای بازیکنانش در جام ملتهای آسیا را به سخره میگرفت، اما آمار دوندگی شاگردان کیروش را یک امتیاز بزرگ به شمار آورد. البته که کیروش و قلعهنویی از نظر جایگاه فنی قابل مقایسه نیستند، اما نمیشود که دویدن بازیکنان برای یک مربی خوب باشد و برای دیگری نه! عادل در ویژهبرنامه «بیستهجده» هم با تمام وجودش برای کیروش جنگید و با کلمه به کلمه حرفهایش احساس رضایتمندی جامعه از نتایج و نمایشهای تیم ملی را تقویت کرد.
اساساً زیادهروی او در همین رابطه بود که نطفه جنگ جدید بین موافقان و مخالفان تیم ملی را بست؛ جایی که فردوسیپور پس از بازی ایران و پرتغال گفت: «من اگر جای منتقدان تیم ملی بودم خجالت میکشیدم و احساس عذاب وجدان میکردم.»
وقتی رویکرد مهمترین مجری رسانه انحصاری تلویزیون اینقدر یکطرفه است، چرا نباید انتظار داشته باشیم توده مردم که بعضاً شاید به هیچ رسانه دیگری دسترسی یا اقبال ندارند، عملکرد تیم ملی را بیعیب بدانند؟ در یکی از برنامههای بیستهجده، مجید حسینی گفت: «در بازی با مراکش قرار بود پژمان منتظری به جای امید ابراهیمی به میدان برود، اما او یک لحظه نیاز به دستشویی پیدا کرد و کیروش هم مرا به زمین فرستاد. پس از آن من در دو بازی بعدی هم فیکس شدم.» اگر این اتفاق برای یک مربی ایرانی رخ میداد و عامل بسیار تاکتیکی و فنی «قضای حاجت» ترکیب تیم او را در جامجهانی عوض میکرد، فردوسیپور چه بلایی بر سر او میآورد؟ عادل اما جمعهشب با مجید حسینی گفت و خندید و از حکمت و قسمت حرف زد!
دوقطبیهای آزاردهنده
عادل فردوسیپور چقدر بر طبل اختلافات و دوقطبی شدن کوبیده است؟ مجری برنامه نود تا چهاندازه به ایجاد همدلی کمک کرده است؟ چقدر در ایجاد دوقطبی و به وجود آمدن اختلاف میان افراد مختلف سهم داشته است؟ برنامه نود بیشتر بهدنبال همدلی بین اهالی فوتبال بوده یا اختلافافکنی؟ بهتر نیست مجری برنامه نود حداقل در خلوت خودش فکر کند که برای ایجاد همدلی در فوتبال چهکار تأثیرگذاری کرده و البته دوگانگیها و اختلافهایی را هم که ایجاد کرده فهرست کند؟
وی باید در دو دهه فعالیت رسانهای خود تجدید نظر جدی در قالب و شکل برنامه به نفع فرهنگ تماشاگران ایجاد نماید. هر چند ضعف این برنامه در فرهنگسازی فقط به تماشاگران فوتبال خلاصه نمیشود و در زمینه فرهنگ حاکم بر فضای فوتبال نیز نمیتوان کارنامه موفقی مشاهده کرد. زمان آن فرارسیده تا کارشناسان رسانه درباره یکی از پرمخاطبترین برنامههای رسانه ملی و نقش فرهنگی آن جرئت به خرج داده و زمینه ارتقای کیفی آن را رقم بزنند.
تصمیم دقیقه ۹۰ عادل!
در بسیاری از شبکههای خصوصی و مخصوصاً دولتی دنیا پروتکلهای مهم رسانهای توسعه مدار اصرار دارد یک برنامه ترکیبی مثل نود عمری طولانی داشته باشد اما مدت زمان همکاری مجریان از ۵ سال تجاوز نکند.
برنامه «نود» بیست سال است که با یک مجری خاص اداره میشود و از منظر کارشناسی توسعهمدار این روند آفتی برای مدیران سیما، فردوسیپور و حتی مخاطبان برنامه نود است. حتی در شبکههای دولتی انگلیس، برند و عنوان برنامه طرفدار دارد و مجریان آن به صورت متوالی تغییر میکنند.
«برنامه نود» هیچ تغییر روشی در سبک و اجرا نمیدهد و به دلیل هیجانی بودن این رشته ورزشی و هواداران فراوان فوتبال، سالهای متمادی این برنامه خاص، به یک روش فرمولیزه شده- کلیشهای اجرا میشود و فرامتن فوتبال و دخالت در مدیریت ورزشی، جنبه با اهمیتتری در برنامه نود پیدا میکند، در نتیجه عادل فردوسیپور با اتکا به حواشی تبدیل به یک برند فوتبالی شده است.
محمد دادکان، رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در مورد کیفیت برنامه نود گفت: برنامه نود امروز خیلی ضعیف شده است. این برنامه قبلاً تا ۴ میلیون تومان بیننده داشت که این تعداد به کمتر از دو میلیون نفر کاهش یافته است. این نشان میدهد برنامه نود در حال ضعیف شدن است، چون مجریان برنامه «در اختیار» هستند و هر چه بخواهند میگویند. یک بار سال ۸۸ مرا دعوت کردند، اما الان هر کسی که از آنجا عبور میکند، دستش را میگیرند و میگویند بیا حرف بزن. دیگر فرد تأثیرگذاری به برنامه دعوت نمیشود. به او (عادل فردوسیپور) یاد میدهند و میگویند این هفته این موضوع را بگو و همه را به جان هم بینداز.
حواشی تغییر عادل فردوسیپور به عنوان مجری برنامه ۹۰ موضوعی است که از دوران مدیریت پورمحمدی ریشه گرفته است اما با تغییر مدیریت شبکه و حضور «علی فروغی» متاسفانه برخی رسانهها، در اشکالی بدوی، انگشت اتهام را به سوی مدیریت فعلی شبکه گرفتهاند.
اگر حواشی مربوط به ویژه برنامه جام جهانی ۲۰۱۸ را مرور کنیم، در پایان این مجموعه برنامه، نامه خداحافظی جعلی منتسب به عادل فردوسیپور منتشر شد که مدیریت وقت شبکه سوم سیما صراحتاً از عادل فردوسیپور حمایت کرد.
همه این نشانهها در دورانی که مدیران بالادستیتر رسانه ملی شفاف نیستند، نشان میدهد که تغییر احتمالی عادل فردوسیپور از برنامه ۹۰ هیچ ارتباطی به «علی فروغی» ندارد، اما طرفداران رسانهای عادل، فرصت مغتنمی پیدا کردهاند با سیبل کردن فروغی، مسئله رفتن عادل را به او نسبت دهند.
در این مقطع فردوسیپور باید این فضا را مدیریت کند تا رسانهها در مقابل صدا و سیما قرار نگیرند، اگر این اتفاق بیفتد احتمالاً به حذف کلی او از جریان رسانه منجر خواهد شد. فردوسیپور باید همان کاری را انجام دهد که فریدون جیرانی پس از حذف از برنامه «هفت» در ۲۳ اردیبهشت ۹۱ انجام داد. آخرین «هفت» جیرانی پرشورتر برگزار شد، او با همه بینندگانش خداحافظی و رفت برای اصلیترین شبکه سیما، شبکه یک، یک سریال الف ویژه ساخت.