به گزارش مشرق، امام حجت خدا بهروی زمین است و خداوند متعال برای آنکه حجت خود را بر مخلوقاتش زیر آسمان کامل کند، امام را میان آنها آفریده تا خدا را بهوسیله او بشناسند و مسیر سعادت را بیاموزند.
در این میان پیشوای هفتم شیعیان، امام موسیبن جعفر علیه السلام حجتی بود که ۵۵ سال میان مردم زندگی کرد و در تمام عمر شریف خود، چه در دورانی که مسئولیت سنگین و عظیم امامت را بهعهده داشت و چه دوران قبل از آن و در زمان حیات پدر بزرگوار خود، امانتداری بحق و دلسوزی بردبار برای مردم بود. آنگونه که هرچند عمر شریف آن بزرگوار با سختیها و آزارهای بسیاری از سوی مردم جاهل و بهخصوص دستگاه حکومت عباسی همراه بود، اما حلم و بردباری امام بهاندازهای بود که میان مردم به «کاظم آل محمد علیهم السلام» مشهور شد، چراکه کظم غیظ و فروخوردن خشم، حُسنی بود که خلق آن حضرت بهدرستی و بهکمال به آن آراسته شده بود.
بیشتر بخوانید:
حدیث روز / سخن امام کاظم (ع) درباره زیارت قبور اهل بیت (ع)
برای آشنایی بیشتر با سبک زندگی، سیره و منش امام موسیبن جعفر علیه السلام گفتوگویی با آیتالله محمدباقر تحریری، استاد ارشد حوزه، انجام داده ایم تا سبک زندگی آن امام بزرگوار، سرمشق و درسی برای زندگی امروز ما باشد.
بهگفته این کارشناس دینی، بهترین شناخت از ائمه اطهار علیهم السلام همان است که آن بزرگان را حجت خدا بهروی زمین بدانیم و مقام ایشان را درک کنیم، دراینباره امام موسیبن جعفر علیه السلام فرمودهاند: «حجت خدا برای آفریدگانش برپا نمیشود و خدا در روز قیامت از کسی بازخواست نمیکند که چرا چنین کردی و چرا چنان نکردی، مگر بهواسطه امام، تا خداوند بهوسیله امام شناخته شود یا شناسانیده شود.»، به این ترتیب است که گفته میشود امام معصوم علیه السلام، حجت خدا بهروی زمین و میان مردم است.
سرآمد روزگار
برای آشنایی با سیره و سبک زندگی امام موسیبن جعفر علیه السلام خوب است آشنایی کلی با زندگی ایشان داشته باشیم.
امام موسیبن جعفر علیه السلام، که با لقب کاظم شناخته شدهاند، فرزند امام صادق علیه السلام و حضرت حمیده سلام الله علیها هستند که در سال ۱۲۸ هجری قمری در منطقهای بهنام ابواء، که روستایی در نزدیکی مدینه بوده، به دنیا آمدند. آن حضرت در شرایط بسیار سختی زندگی میکردند. ایشان در ادامه مسیر تربیتی و علمی پدر بزرگوار خود، به تربیت شاگردان بزرگ و اهل علم و فضیلت مشغول بودند.
در تاریخ نقل شده که شخصی بهنام ابنحجر هیتمی که از دانشمندان و محدثان مشهور اهلتسنن است، روایت کرده که امام موسیبن جعفر علیه السلام وارث علوم و دانشهای پدر و دارای فضل و کمال بود. آن حضرت در پرتو عفو، گذشت و بردباری که در مراوده با مردم نادان از خود نشان داد، کاظم لقب گرفت و در زمان ایشان، هیچکسی در آگاهی از معارف الهی و دانش و بخشش به آن حضرت نمیرسید.
در روایت دیگری نقل شده که روزی هارونالرشید ملعون، امام موسیبن جعفر علیه السلام را کنار کعبه دید و به آن حضرت عرض کرد: «تو هستی که مردم پنهانی با تو بیعت کردهاند و تو را بهعنوان پیشوای خود برگزیدهاند؟»، آن حضرت پاسخ دادند: «من بر دلها و قلوب مردم حکومت میکنم و تو بر تنها و بدنهای مردم».
حجت خدا بهروی زمین
میدانیم که بهترین شناخت ائمه اطهار علیهم السلام به آن است که بدانیم آن بزرگان حجت خدا بهروی زمین هستند، این شناخت چگونه ممکن میشود؟
درست است. بهترین شناخت از ائمه اطهار علیهم السلام همان است که آن بزرگان را حجت خدا بهروی زمین بدانیم و مقام ایشان را درک کنیم، دراینباره امام موسیبن جعفر علیه السلام فرمودهاند: «حجت خدا برای آفریدگانش برپا نمیشود و خدا در روز قیامت از کسی بازخواست نمیکند که چرا چنین کردی و چرا چنان نکردی، مگر بهواسطه امام، تا خداوند بهوسیله امام شناخته شود یا شناسانیده شود.»، به این ترتیب است که گفته میشود امام معصوم علیه السلام، حجت خدا بهروی زمین و میان مردم است.
در روایت دیگری هم نوشته شده که از آن حضرت سؤال کردند: «امام به چهچیزی شناخته میشود؟»، آن حضرت فرمودند: «به چند خصلت که اولین آنها بهسبب چیزی است که از پدرش در باب او پیشی گرفته و بهسوی آن اشاره فرموده (یعنی وصیت) تا اینکه حجت بر مردم ثابت شود؛ و از او سؤال که میشود، جواب بگوید و عاجز نشود. اگر هم از پرسیدن از او سکوت شود، خودش ابتدا جواب فرماید و مطلب مخاطب را بیان فرماید و از آنچه در آینده واقع خواهد شد، خبر بدهد و با مردم به هر زبانی سخن بگوید».
همچنین امام صادق علیه السلام در این باره فرمودهاند: «اگر همه مردم روی زمین دو نفر باشند، یکی از آن دو نفر امام خواهد بود.»، و فرمودند: «بهدرستی که آخرین کسی که از دنیا میرود، امام است تا کسی نتواند بر خدای متعال حجت بیاورد که او را واگذاشته بدون اینکه حجت خدا برایش تمام شود».
در همین زمینه، امام محمدباقر علیه السلام نیز فرمودهاند: «ما، امامان، خزانهداران علم خدا و ترجمههای وحی خدا و ترجمان آن هستیم. ماییم حجت بالغه خدا و رسان بر هر که زیر آسمان و هر که بالای زمین است».
ارتباط امام با مردم
در روایتهای بسیاری نقل شده که امام کاظم علیه السلام، مدت زیادی از عمر شریف خود را در حصر و زندان بهسر میبردند.
درست است. در دوران زندگی امام موسیبن جعفر علیه السلام، چند خلیفه عباسی حکومت میکردند؛ منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارونالرشید ملعون که درنهایت امام علیه السلام توسط هارونالرشید در ۲۵ ماه رجب سال ۱۸۳ هجری در حالی که ۵۵ ساله بودند، در بغداد به شهادت رسیدند.
در دورانی که امام موسیبن جعفر علیه السلام حتی در منزل خود تحت نظارت و مراقبت حکومت بودند، ارتباط آن حضرت با شیعیان از چه طریقی انجام میشد؟
امام موسیبن جعفر علیه السلام بهطور دائم از حال شیعیان باخبر میشدند و این ارتباط از طریق دوستان و محبان ایشان بود که بهطور پنهانی و مستتر در خانه آن حضرت رفتوآمد داشتند؛ گاهی یکی از شیعیان در پوشش فروشنده خرما وارد خانه حضرت میشد و گاهی محبان ایشان بهعنوان خادم وارد خانه امام موسیبن جعفر علیه السلام میشدند.
از طرف دیگر امام علیه السلام هم بهشیوههای گوناگونی به نیازمندان کمک میکردند، وجوهاتی که در قالب خمس و زکات به دست امام میرسید، از طریق وکلای مورد اعتماد ایشان به نیازمندان میرسید.
وزیر هارونالرشید در مکتب امام موسیبن جعفر علیه السلام
رویکرد کارگزاران و خدمتکاران در دستگاه هارونالرشید ملعون، نسبت به امام موسیبن جعفر علیه السلام چگونه بود؟ آیا همه آنها با شیعیان دشمن بودند؟
هرچند کههارونالرشید دشمن سرسختی برای شیعیان و بهخصوص ائمه اطهار علیهم السلام بود، اما جالب است که در دستگاه و کاخ او افرادی زندگی میکردند که از شیعیان، دوستداران و حتی از شاگردان امام موسیبن جعفر علیه السلام بودند.
بهعنوان مثال یکی از نزدیکان و افراد مورد اعتماد امام موسیبن جعفر علیه السلام، علیبن یقطین نام داشت. او کارگزار و وزیر در دربار هارونالرشید بود که البته نهتنها شیعه بود، بلکه از شاگردان برجسته امام موسیبن جعفر علیه السلام محسوب میشد و مقام علمی بالایی داشت. امام علیه السلام به او توصیه فرموده بودند که در همان دستگاه هارون بماند و از همین طریق به امور مردم و نیازمندان رسیدگی کند.
علیبن یقطین بهطور پنهانی، خمس داراییهای خودش را بهخدمت امام کاظم علیه السلام میفرستاد تا میان نیازمندان بهعدل و مساوات تقسیم شود. او همواره مورد تأیید امام موسیبن جعفر علیه السلام بود و چندین بار بر اثر درایت و هشیاری آن حضرت از خطر نجات پیدا کرد. در تاریخ نوشته شده که امام علیه السلام چندین بار علیبن یقطین را از خطر نجات داد.
نرمخویی امام کاظم علیه السلام
امام موسیبن جعفر علیه السلام دارای فضیلتها و مکارم بزرگ اخلاقی بودهاند، در این میان، عنوان و لقب کاظم بیشتر از سایر القاب برای ایشان تکرار شده است، دلیل این نامگذاری چیست؟ مگر سایر ائمه اطهار علیهم السلام دارای صفت کظم غیظ نبودهاند؟
درست است که همه ائمه اطهار علیهم السلام دارای صفت کظم غیظ و پوشاندن خشم بودهاند، اما این صفت در وجود مبارک امام موسیبن جعفر علیه السلام بیشتر ظهور و بروز داشته است، بهطوری که با وجود سختیهای روزگار، آزار دشمنان و ابتلائات دوران زندگی آن امام بزرگوار، کسی خشمگین شدن و عصبانیت آن حضرت را ندیده بود، چون ایشان خلقوخوی نرم و ملایمی داشتند، به همین دلیل میان اهلبیت علیهم السلام، امام موسیبن جعفر علیه السلام به امام کاظم مشهور شدند.
وقتی اسماعیلیان گمراه شدند
آن طور که در تاریخ نوشته شده فرقه اسماعیلیه همزمان با آغاز امامت امام موسیبن جعفر علیه السلام فعالیت خود را شروع میکنند. اعضای این گروه چهکسانی بودند؟
اسماعیلیان گروهی از شیعیان بودند که البته نسلهای آنها هنوز هم در بعضی از کشورها زندگی میکنند. آنها بهغلط تصور میکردند که امامت بعد از امام جعفر صادق علیه السلام به فرزند ایشان بهنام اسماعیل رسیده است، به این ترتیب درک درستی از امامت امام موسیبن جعفر علیه السلام نداشتند، چون اسماعیل را امام هفتم میدانستند.
امروزه اسماعیلیان کمتری در ایران زندگی میکنند و این اتفاق بهبرکت گسترش مذهب بحق شیعه در کشور ماست. البته بعضی از این گروهها در کشورهایی مثل افغانستان، هند، تانزانیا، کنیا و تاجیکستان زندگی میکنند.
طبق آموزههای دینی و اسلامی، چهدلایلی وجود دارد که غلط بودن تصور اسماعیلیان و بحق بودن امامت امام موسیبن جعفر علیه السلام را نشان میدهد؟
اولین دلیل آن است که در لوح محفوظی که از سوی خداوند متعال برای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله گشوده شد، نام مبارک امام موسیبن جعفر علیه السلام بهعنوان امام هفتم ثبت شده بود، در عین حال روایتهای مستند و معتبر زیادی وجود دارد که امامت آن حضرت را تأیید میکند، بهعنوان مثال در کتاب اصول کافی نوشته شده که شیعیان بهخدمت امام صادق علیه السلام رفتند و از آن حضرت درخواست کردند که امام بعد از خود را معرفی بفرماید. همان زمان امام موسی علیه السلام که آن زمان نوجوانی بود که هنوز محاسن مبارکش نروییده بود، وارد اتاق شد و امام صادق علیه السلام فرمودند: «همین پسر صاحب و امام شماست؛ به او توسل کنید».
همچنین در روایت دیگری نوشته شده که مفضلبن عمر گفته روزی امام صادق علیه السلام از فرزند خود، امام موسی علیه السلام که در آن زمان کودک بود، یاد کرده فرمودند: «این فرزند، مولودی است که میان ما کسی به دنیا نیامده که برکت او بر شیعیان ما از او عظیمتر باشد.»، سپس اشاره به وفات فرزند بزرگتر خود، اسماعیل، کرد که او زودتر از امام موسی علیه السلام و در زمان حیات پدر خود از دنیا میرود و به این ترتیب امر امامت بهدرستی و آنگونه که خداوند متعال اراده فرموده، به امام موسی علیه السلام میرسد.