کد خبر 950194
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۳

ایالات متحده در حالی ایران را «حامی رسمی تروریسم» ادعا می‌کند که به اذعان تحلیلگران آمریکایی، این واشنگتن بوده که در برهه‌های متعددی از تاریخ به ارائه حمایت از سازمان‌های ترووریستی واقعی پرداخته است.

به گزارش مشرق، دولت آمریکا به ریاست «دونالد ترامپ» در راستای خوش‌خدمتی به رژیم صهیونیستی و دولت‌های عربی مرتجع در منطقه، عصر دوشنبه ۱۹ فروردین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را یک «سازمان تروریستی خارجی» خوانده و اعلام کرد این کار را برای افزایش حداکثری فشارها بر تهران انجام داده است.

شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز در واکنش به این اقدام آمریکا و با اشاره به سابقه طولانی فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکایی در غرب آسیا در حمایت از گروه‌های تروریستی، این مقر فرماندهی را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد.

ایالات متحده در حالی دولت ایران را «حامی رسمی تروریسم» می‌خواند که به اذعان تحلیلگران و کارشناسان آمریکایی، این واشنگتن بوده که در برهه‌های متعددی از تاریخ و در مناطق مختلفی از جهان به ارائه حمایت از سازمان‌های تروریستی واقعی پرداخته است.

بیشتر بخوانید:

هفت دلیل شورای آتلانتیک برای اشتباه‌بودن اقدام ترامپ / سپاه در زندگی مردم ایران شریک شده است

دولت آمریکا، مفهوم تروریسم را اینگونه تعریف می‌کند: «خشونتِ از پیش برنامه‌ریزی شده با انگیزه‌های سیاسی که توسط گروه‌های فراملی یا ماموران مخفی، و با هدف تاثیرگذاری بر یک مخاطب (خاص) علیه اهداف غیرنظامی انجام می‌شود». با این حال، هیچ اجماع بین‌المللی روی تعریف قانونی یا آکادمیک از تروریسم وجود ندارد. کنوانسیون‌های سازمان ملل نیز نتوانستند به تعریف جامعی درباره تروریسم دولتی یا غیردولتی برسند.

تعریف جامع بین‌المللی قانونی یا آکادمیک از مفهوم «تروریسم» وجود ندراد

«الکساندر جورج» استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد و «نوام چامسکی» فیلسوف و نظریه‌پرداز آمریکایی در کتابی با نام «تروریسم دولت‌های غربی» می‌نویسند که کاخ سفید در زمان‌های مختلفی در تاریخ معاصر ایالات متحده آمریکا، از تروریست‌ها و سازمان‌های شبه‌نظامی مختلف در سراسر جهان حمایت کرده است. واشنگتن همچنین به تعداد زیادی از رژیم‌های دیکاتوری مانند کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس کمک کرده تا با استفاده از «تروریسم دولتی» مردم و مخالفان خود را سرکوب کنند.

این دو همچنین بر حمایت‌های برجسته رژیم آمریکا از گروه‌ها و سازمان‌های تروریستی غیردولتی در آمریکای لاتین، غرب آسیا و جنوب آفریقا تاکید کردند.

در حالی که کاخ سفید، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم دولتی متهم می‌کند اما چامسکی در سلسله تحقیقات خود که به‌صورت کتاب‌هایی در دهه ۱۹۷۰ میلادی منتشر شد (برای مثال کتاب اقتصاد سیاسی حقوق بشر) تصریح می‌کند این خود واشنگتن است که تروریسم دولتی را اجرا کرده و مفهوم تروریسم با تاروپود سپهر نفوذ آمریکا در کشورهای در حال توسعه عجین شده است. وی همچنین تاکید می‌کند که افزایش تروریسم دولتی در جهان، نتیجه سیاست خارجی ایالات متحده است.

وی همچنین در کتابی به نام «۱۱/۹» (یازده سپتامبر) صراحتاً تاکید می‌کند: «آمریکا بزرگترین دولت تروریست در جهان است و به آن نیز افتخار می‌کند».

این دانشمند آمریکایی با بیان اینکه واشنگتن از تروریسم در دولت‌های دست‌نشانده خود حمایت می‌کند، می‌گوید ایالات متحده با ارائه حمایت‌های نظامی، مالی و دیپلماتیک به تروریست‌ها، کمک می‌کند که رژیم‌های دیکتاتوری جهان سوم در قدرت باقی بمانند، زیرا در صورت وقوع انقلاب و استقلال یافتن آن کشورها منافع آمریکا تهدید می‌شود.

نوام چامسکی: آمریکا بزرگترین حامی تروریسم دولتی در جهان است

در مقاله «ارزیابی علل تروریسم غیردولتی در آمریکای لاتین» نوشته «آندرس فلدمن» آمده است که ایالات متحده از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۱ به مدت یک دهه، انواع و اقسام حمایت‌ها از جمله تسلیحاتی، آموزشی، مالی و لوجستیکی را به تروریست‌ها در نیکاراگوئه که روش‌های مختلفی را علیه دولت قانونی این کشور به کار بردند، ارائه کرد.

بر این اساس، دولت آمریکا همچنین در برهه‌های مختلفی از تروریست‌های کوبایی که برای براندازی دولت «فیدل کاسترو» تلاش می‌کردند، حمایت کرده و به آنها نیز آموزش نظامی و تسلیحات ارائه می‌داد؛ افرادی مانند «اُرلاندو بوش» و «لوئیز پوسادا کاریز» از سرکرده‌های گروه موسوم به «اتحاد سازمان‌های انقلابی» که همزمان از سوی «اف‌بی‌آی» تروریستی شناخته شده و از سوی «سیا» حمایت‌های مختلفی دریافت می‌کردند.

البته دولتمردان و سیاسیون آمریکایی با بهانه‌های مختلفی این حمایت‌ها را توجیه یا سعی کردند چهره‌ای دیگر به آن بپوشانند، از بهانه حرکت برخی کشورها (کوبا) به سمت شوروی سابق و کمونیسم گرفته تا ادعای حمایت از خواست مردم و برکناری دولت یک کشور (ونزوئلا).

ارلاندو بوش در حال اجرای مقدمات عملیات «خلیج خوک‌ها»

پروفسور «روث بلِیکلی» استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه شفیلد، طی مقاله‌ای با اشاره به حمایت دولت‌های مختلف ایالات متحده از تروریستم در اقصی‌نقاط جهان، می‌نویسد که این حمایت در برخی موارد، به بهانه مبارزه باقاچاق بین‌المللی مواد مخدر شکل گرفت.

بلیکلی توضیح می‌دهد که آمریکا و متحدانش در دوران جنگ سرد، تروریسم دولتی را در «مقیاس اقتصادی» توسعه داده و حمایت کردند و بهانه‌ای که برای آن می‌آوردند، مهار کمونیسم و همچنین ایجاد محیط مساعد برای منافع شرکت‌های آمریکایی در خارج از این کشور و حفاظت از منافع سرمایه‌داران، مخصوصاً زمانی که دولت‌های مستقل اجازه سوءاستفاده از منابع این کشور را به واشنگتن نمی‌دادند، بود.

شکل‌های مختلف تروریسم آمریکایی:

دولتی، غیردولتی، اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و مواد مخدر

«ویلیام اُدِم» رئیس وقت آژانس امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری «رونالد ریگان» در کتاب «هژمونی آمریکا: چگونه از آن استفاده کرد» با اذعان به استفاده واشنگتن از تروریسم دولتی، می‌نویسد: «آنطور که خیلی از منتقدان اشاره کردند، تروریسم یک دشمن نیست. بلکه یک تاکتیک است. به دلیل اینکه خود ایالات متحده سابقه طولانی در حمایت از تروریست‌ها و استفاده از تاکتیک‌های تروریستی دارد، شعارهایی که امروز درباره جنگ با تروریسم سر می‌دهد فقط آمریکا را در برابر جهانیان به‌صورت منافق و دورو نشان می‌دهد».

پروفسور «ریچارد فالک» استاد حقوق بین‌الملل در دانشگاه پرینستون و گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشری فلسطین اشغالی (۲۰۰۸) نیز در یکی از کتاب‌های خود (دو چهره تروریسم) با بیان اینکه آمریکا، متحدانش و رسانه‌های جریان اصلی باعث مبهم شدن ویژگی‌ها و ابعاد تروریسم شدند تا دیدگاه یک‌جانبه کشورهای جهان اول تحمیل شود، می‌گوید: «اگر تروریسم، به‌عنوان اصطلاحی برای فضاحت اخلاقی و قانونی به‌کار رود، پس باید درباره خشونتی که عامدانه غیرنظامیان را هدف می‌گیرد نیز استفاده شود، خواه توسط بازیگران دولتی انجام شود یا نیروهای متخاصم غیردولتی».

فالک ضمن توجه به استفاده گسترده ایالات متحده از تروریسم دولتی برای پیشبرد مقاصد و منافع خود در نقاط مختلف جهان، معتقد است حتی کسانی که اقدامات تروریستی انجام می‌دهند، می‌توانند با توسل به «دفاعیه نورمبرگ» یا مفهوم «دفاع مقابله به مثل»، هرگونه شکایت یا انتقاد آمریکا از خودشان را خنثی کنند. دفاع مقابله به مثل که برای اولین بار در جریان محاکمه ۲۲ نفر از سران آلمان نازی بعد از پایان جنگ جهانی دوم در دادگاه نورمبرگ مطرح شد، بر مبنای استدلال دکترین «دستان پاک» است که می‌گوید: «اگر یک طرف منازعه مرتکب جرایم معینی شود، دستانش برای تعقیب یا مجازات اتباع طرف مقابل به دلیل ارتکاب جرایم مشابه پاک نیست». (باقری ۱۳۹۷)

تسلیحات اهدایی آمریکا در دست تروریست‌ها

در همین راستا، نشریه دوهفته‌نامه «نیویورک» در مطلبی به قلم «یوناه شِپ» به تاریخ ۷ آگوست ۲۰۱۸، ضمن اشاره به اظهارات «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در اعمال مجدد تحریم‌های ذیل توافق هسته‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران، نوشت: «درست است که اشاعه تسلیحاتی، دخالت در امور دیگر کشورها و تروریسم را می‌توان در مفهوم "فعالیت‌های شرورانه" گنجاند اما در همین زمان، سخت است که انتظار داشته باشیم ایران اقداماتی را متوقف کند که رقبا و دشمنانش به‌صورت روزانه و روتین همان اقدامات را انجام می‌دهند».

ویلیام اُدِم: تروریسم، نه دشمن آمریکا، بلکه تاکتیک آن است

این نشریه با بیان اینکه آمریکا چندان برتری اخلاقی برای سرزنش کردن ایران به‌خاطر حمایت از گروه‌های مقاومت در منطقه و بی‌ثبات‌سازی ادعایی غرب آسیا ندارد، تصریح می‌کند: «طی دهه‌های اخیر، ایالات متحده خودش نیز اغلب همان کارها را در راستای اشاعه قدرت خود و دفاع از هژمونی متحدان مشکل‌زا در خاورمیانه انجام داده است».

مجله نیویورک سپس به گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس» درباره دخالت واشنگتن در بحران یمن اشاره کرده و می‌نویسد که ایادی آمریکا از طریق ائتلاف عربی به رهبری رژیم سعودی، در موارد متعددی به اعضای سازمان تروریستی «القاعده» در شبه‌جزیره عربی و یمن رشوه دادند تا پایگاه‌های خود را ترک کنند یا حتی به نیروهای ائتلاف بپیوندند.

در ادامه این مطلب آمده است: «آمریکا نمی‌تواند به سادگی و با توجیه معتبر، ایران را به‌خاطر حمایت از تروریسم محکوم کند. زیرا هر زمان ما (آمریکا) خود را در درگیری‌های خاورمیانه دخالت دادیم، مستقیم یا غیرمستقیم و آگاهانه یا غیرآگاهانه به بی‌ثباتی، خشونت و تروریسم در آنجا دامن زدیم. ابزارهای سیاست خارجی ما (آمریکا) در خاورمیانه، با اهداف ادعایی‌اش در تناقض است. تهاجم ما به افغانستان و عراق، اقدامات ما برای کاهش مقیاس درگیری‌ها در لیبی و سوریه و مداخله ما در یمن فقط و فقط به مشکلات منطقه افزود».

سازمان رسانه‌ای و پژوهشی «مرکز تحقیقات جهانی‌سازی» در کانادا طی گزارشی به رهبری «گاریکاری چنگو» محقق دانشگاه هاروارد که در ۸ مارس ۲۰۱۹ منتشر شد، صراحتاً اعلام کرد که سازمان‌های تروریستی «القاعده» و «داعش» ساخته دست آمریکا (made-in-the-USA) هستند که به عنوان ابزار تروریسم، برای تجزیه و تسخیر کشورهای نفت‌خیز غرب آسیا و همچنین مقابله با نفوذ روزافزون ایران در منطقه طراحی شدند.

موشک‌های آمریکایی ضد زره «TOW» در دست تروریست‌ها

این گزارش با بیان اینکه تاریخچه طولانی حمایت آمریکا از گروه‌های تروریستی، افراد زیادی را متعجب خواهد کرد، می‌افزاید: «سازمان سیا در جریان جنگ سرد، خود را با اسلام‌گرایان افراطی همراه کرد. در آن زمان، آمریکا جهان را با دیدی بسیار ساده می‌نگریست؛ یک طرف اتحاد جماهیر شوروی و ملی‌گرایی جهان سوم (که از نظر آمریکا ابزاری برای شوروی بود) و در طرف دیگر کشورهای غربی و اسلام سیاسی نظامی (که از نظر آمریکا متحدی علیه شوروی بود)».

القاعده و داعش، ابزارهای تروریستی آمریکا برای تجزیه و تسخیر کشورهای نفت‌خیز غرب آسیا

بر این اساس، رابطه کاخ سفید با القاعده همواره شبیه رابطه عشق و نفرت (بین دو معشوق) بوده و با توجه به اینکه کدام گروه تروریستی زیرشاخه القاعده در منطقه‌ای منافع واشنگتن را تامین یا تضعیف می‌کند، وزارت خارجه آمریکا نیز به آنها پاداش و جریمه می‌دهد. حتی علی‌رغم اینکه سیاست خارجی ایالات متحده مدعی است که با افراط‌گرایی اسلامی مخالف است اما واشنگتن آگاهانه از این مفهوم به‌عنوان ابزاری برای سیاست خارجی خود استفاده می‌کند.

در حالی که آمریکا در برهه‌ای از جولان داعش بر سرزمین‌های عراق و سوریه، ادعا کرد که ایران از آن تروریست‌ها حمایت می‌کند اما مرکز پژوهش‌های جهانی‌سازی معتقد است: «داعش نه تنها یک ابزار ساده تروریستی برای آمریکا جهت سرنگونی دولت سوریه نبود بلکه از آن برای اعمال فشار بر ایران استفاده می‌کرد… برخلاف چیزی که رسانه‌های غربی جار می‌زنند، ایران آشکارا تهدیدی برای امنیت منطقه نیست اما واشنگتن هست».

این سازمان تحقیقاتی در ادامه سه دلیل برای حمایت‌های مخفیانه آمریکا از داعش بیان می‌کند: «جهت حمله به دشمنان خود در خاورمیانه، به‌عنوان بهانه‌ای برای مداخله نظامی آخود در منطقه و ابزاری جهت ایجاد تهدید ساختگی در داخل (تا گسترش بی‌سابقه ابزارهای نظارتی را توجیه کند)».

در سال ۲۰۱۷ اسناد محرمانه‌ای از سفارتخانه آمریکا در جاکارتا، پایتخت اندونزی، منتشر شد که نشان می‌داد دولت ایالات متحده از آغاز بحران پاکسازی‌های ضد کمونیستی و حذف این حزب از اندونزی در سال ۱۹۶۵ میلادی، در آن درگیر بوده و به‌میزان زیادی در کشتارهای جمعی که نهایتاً منجر به کودتای نظامی و تسلط «محمد سوهارتو» بر قدرت در این کشور شد، نقش داشته است. گفته می‌شود دست دولت آمریکا به‌صورت مستقیم آغشته به خون حداقل یک میلیون و حداکثر سه میلیون اندونزیایی است که در آن زمان و در راستای پیشبرد اهداف لیبرالیستی واشنگتن در حذف حزب کمونیست از اندونزی کشته شدند. دکتر «جفری رابینسون» تاریخ‌نگار دانشگاه پرینستون می‌گوید اگر دخالت‌ها و حمایت‌های آمریکا از مخالفان کمونیسم، کودتای نظامی و سوهارتو نبود، چنین کشتارهای جمعی رخ نمی‌داد.

کشتار مردم اندونزی به دست تروریست‌های تحت حمایت آمریکا

«برادلی سیمپسون» استاد دانشگاه استنفورد نیز درباره نفش آمریکا در حمایت‌های از تروریست‌هایی که چند میلیون نفر را در عرض دو سال در اندونزی به قتل رساندند، می‌نویسد: «واشنگتن هر چه در توان داشت برای تشویق و تسهیل کشتار اعضای حزب کمونیست اندونزی توسط ارتش به‌کار برد… این یک تروریسم سریع‌الاثر و شاکله ضروری سیاست‌های حزب نئولیبرال بود که غرب بر اندونزیِ پسا-برکناری (احمد) سوکارنو (اولین رئیس‌جمهور دولت مستقل اندونزی) تحمیل کرد».

حمایت آمریکا از تروریست‌های اندونزی، عامل کشتار یک تا سه میلیونی مردم در سال‌های ۶۶-۱۹۶۵

«نیکلاس دیویس» نویسنده، محقق و فعال ضد جنگ آمریکایی طی مقاله‌ای برای وبگاه مستقل و چپ‌گرای «آلترنت» به تشریح ۳۵ کشوری (از آسیا تا آمریکای لاتین) که دولت‌های مختلف واشنگتن در آنها از گروه‌های فاشیست، تروریست و کارتل‌های مواد مخدر حمایت کردند، می‌پردازد.

در ابتدای این مقاله، با اشاره به رکورد طولانی و شکسته‌نشده دولت آمریکا در همکاری با «فاشیست‌ها، دیکتاتورها، قاچاقچیان مواد مخدر و تروریست‌های دولتی» در کشورهای مختلف، آمده است: «در پس دیواره‌ای از مصونیت و محافظت توسط وزارت خارجه (آمریکا) و سازمان سیا، دست‌نشانده‌ها و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی ایالات متحده در بدترین جرائم شناخته شده از قتل و نسل‌کشی گرفته تا کودتا و شکنجه، غوطه‌ور بودند. رد خونِ بجامانده از این آشوب‌ها و کشتارها، مستقیماً به پلکان ورودی کنگره آمریکا و کاخ سفید می‌رسد».

لیست بلند ۳۵ کشوری که آمریکا در آنها از تروریسم حمایت کرده، بدین شرح است: «افغانستان، آلبانی، آرژانتین، برزیل، کامبوج، شیلی، چین، کلمبیا، کوبا، ال‌سالوادور، فرانسه، غنا، یونان، گواتمالا، هائیتی، هندوراس، اندونزی، ایران، عراق، شبه‌جزیره کره، لائوس، لیبی، مکزیک، میانمار، نیکاراگوئه، پاکستان، عربستان سعودی، ترکیه، پاناما، فیلیپین، سوریه، اوروگوئه، یوگوسلاوی، زئیر (کنگو امروز) و اسرائیل (البته منظور حمایت از دولت تروریستی تل‌آویو است)».

حمایت کاخ سفید از گروه‌های تروریستی در سراسر جهان در حالی روز به روز بیشتر افشا می‌شود، که «تولسی گابارد» نماینده دموکرات ایالت هاوایی در کنگره آمریکا طرحی را به تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۷ به مجلس نمایندگان ارائه کرد و خواستار توقف ارائه حمایت مالی مستقیم یا غیرمستقیم به گروه‌های تروریستی مانند القاعده و داعش شد.

تروریست‌های ارتش آمریکا در تهاجم به عراق


 

گابارد با بیان اینکه آمریکا طی سال‌ها، چند تریلیون دلار برای جنگ‌های تغییر رژیم در کشورهای غرب آسیا هزینه کرده، در متن این طرح نوشت: «در حالی که جوامع (آمریکایی) مانند هاوایی با کمبود شدید منابع از جمله زیرساخت‌های فرسوده، نبود خانه‌های مقرون به‌صرفه، نیاز به سرمایه‌گذاری در بخش آموزش و سلامت و بسیاری موارد دیگر است».

آمریکا در ۳۵ کشور جهان، از اشکال مختلف تروریسم حمایت کرده است

منابع:

George, Alexander (1991). " Western State Terrorism". Routledge. ISBN 978-0415904735.

Chomsky, Noam (1979). " The Political Economy of Human Rights" (with Edward S. Herman). South End Press. ISBN 0-85124-248-0

Chomsky, Noam (2001). " ۹-۱۱". Seven Stories Press. ISBN 1-58322-489-0

Feldmann, Andreas E.; Maiju Perälä (July 2004). " Reassessing the Causes of Nongovernmental Terrorism in Latin America". Latin American Politics and Society.

Blakeley, Ruth (December 2006). " State Terrorism by Northern Democratic States: Critical for a "Critical" Terrorism Studies". British International Studies Association Conference.

Odom, General William (December 2007). " American Hegemony: How to Use It, How to Lose It". Proceedings of the American Philosophical Society

Falk, Richard (1988). " Revolutionaries and Functionaries: The Dual Face of Terrorism", E. P. Dutton. ISBN-0525246045

Shepp, Jonah (2018). " While Condemning Iran, the U.S. Contributes to Terrorism in the Middle East, Too". NewYork Magazine

Chengu, Garikai (2019). " America Created Al-Qaeda and the ISIS Terror Group". The Centre for Research on Globalization

Robinson, Geoffrey B. (2018). " The Killing Season: A History of the Indonesian Massacres, 1965-66". Princeton University Press. ISBN 9781400888863

Simpson, Bradley (2010). " Economists with Guns: Authoritarian Development and U.S.–Indonesian Relations, 1960–1968". Stanford University Press. ISBN 978-0804771825

Davies, Nicolas (2014). " 35 Countries Where the U.S. Has Supported Fascists, Drug Lords and Terrorists". AlterNet

Gabbard, Tulsi (2017). " Stop Arming Terrorists Act (H.R.608)". United States House of Representatives

باقری، نادیا (۱۳۹۷). " دفاع مقابله به مثل از منظر رویه محاکم کیفری بین المللی". دانشگاه علامه طباطبایی تهران. فصلنامه پژوهش حقوق کیفری

منبع: فارس