ماشین نظامی آمریکا در به در به دنبال جنگ می‌گردد و چون منافع حیاتی‌اش در خطر نیست، با طرح DASKA ویا تروریست‌ خواندن سپاه مجبور به خلق تهدیدهای خیالی شده است.

سرویس جهان مشرق- «در جنگ ویتنام که در ارتش آمریکا خدمت می‌کردم و بعد از آن در آژانس مرکزی اطلاعات برای نیمه دوم جنگ سرد، از درون شاهد بودم که چگونه سیاست عملگرایانه در امنیت ملی، جزء به جزء به یک دکترین دوحزبی تغییر داده شد که طبق آن کسب سلطه جهانی برای موجودیت آمریکا اجتناب‌ناپذیر می‌نمود».

اینها جملاتی است که فیلیپ جرالدی یادداشت خود را در پایگاه Strategic Culture با آن آغاز کرده است تا نشان دهد چگونه این دکترین جدید، واشینگتن را به تحقیر روسیه پس از فروپاشی شوروی و سپس هجوم به خاورمیانه کشانده است. «استثناگرایی آمریکایی» برای آمریکا وظیفه‌ای ویژه قائل است و با آن هر تهاجمی را به سایر مناطق جهان توجیه می‌کنند.

آمریکا آماده جنگ می‌شود

«پس از عراق به سراغ افغانستان رفتنند و در یک روح دوحزبی‌طور، دموکرات‌ها عهده‌دار لیبی و همچنین مرحله اول از مداخله جدی در سوریه شدند». حال به نظر او ایالات متحده «تقریباً به صورت هفتگی» ایران را تهدید می‌کند و همزمان توافق کنترل تسلیحاتی با روسیه را پاره کرده، پایگاه‌های نظامی‌اش را در سوریه، عراق، افغانستان، سومالی و مالی افزایش می‌دهد.

جرالدی می‌نویسد «در هیچ زمانی از زندگی من، ایالات متحده تا این جنگ‌طلب نبوده است و این علی‌رغم این واقعیت است که هیچ دشمن یا ائتلافی از دشمنان که واقعاً ایالات متحده را چه به صورت سرزمینی و چه در منافع حیاتی تهدید کند، وجود ندارد».

ناآرامی در ونزوئلا بهانه خوبی به دست واشینگتن داده تا مداخله نظامی احتمالی را برای افکار عمومی داخلی و جهانی توجیه کند.

به نظر او ادعاهای آمریکا بر ونزوئلا بهانه جدیدی است تا دولت‌هایی که با مادورو همراهی می‌کنند مورد شدیدترین تهدیدها قرار دهند و بیهوده نیست که دائماً تکرار می‌کنند «همه گزینه‌ها روی میز است».

اینکه آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شد، تحریم‌های تشدیدشونده‌ای را علیه ایران اعمال کرده و اخیراً سپاه پاسداران را به عنوان «سازمان تروریستی خارجی» معرفی کرده است، کاملاً خط روشنی است که نشان می‌دهد «گام بعدی، جنگ است».

روسیه و ایران متوجه حساسیت ماجرا شده‌اند

جرالدی می‌گوید فارغ از همه تعارفات دیپلماتیک، روسیه و ایران متوجه حساسیت موجود هستند و خود را برای هر گونه جنگ احتمالی آماده می‌کنند. هر یک در حال تقویت نیروهای نظامی و تجهیزات دفاعی هستند. وی از برخی برآوردها نقل می‌کند که ارتش روسیه هم‌اکنون برای حمله، قوی‌تر از ارتش آمریکا است زیرا ایالات متحده سرمایه‌گذاری عظیم خود را روی سامانه‌های دفاعی انجام داده است.

به نظر می‌رسد تحریم شدید نفتی ایران را نیز در همین راستا می‌توان تفسیر کرد هر چند باید دید متحدان و دوستان آمریکا از این تحریم، تبعیت می‌کنند یا خیر.

یک نفر جلوی گنگره را بگیرد

افسر پیشین آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا تأکید می‌کند در کنار دولت آن کشور، یک سازمان «بسیار دیوانه‌تر و حتی خطرناکتر» از دولت وجود دارد که نامش کنگره است و اخیراً پا را از دولت فراتر گذاشته، طرحی را پیشنهاد کرده که هدفش به رسمیت شناختن مجدد بلوک شرق به عنوان دشمن اصلی است: «قانون دفاع از امنیت آمریکا در مقابل تجاوز کرملین».

گاردنر (جمهوری‌خواه) و منندز (دموکرات) با طرحی که به سنا پیشنهاد داده‌اند، یک امر محال را عملی کردند: روی کاخ سفید را سفید کردند!

در این طرح که اختصاصاً DASKA نامیده می‌شود از وزیر خارجه خواسته می‌شود تا کمتر از ۹۰ روز در گزارشی به کمیته مربوطه در سنا اعلام کند (متن داخل گیومه بخشی از قانون مصوب کنگره است) «آیا فدراسیون روسیه در شرایطی قرار گرفته که به عنوان دولتِ حامی تروریسم در نظر گرفته شود»؟.

کُری گاردنر سناتور جمهوری‌خواه، باب منندز سناتور دموکرات و دو دموکرات دیگر یعنی بنجامین کاردین و جین شاهین در کنار لیندسی گراهامِ جمهوریخواه از این طرح حمایت کرده‌اند تا نشان دهند جنگ‌طلبی واقعاً جزئی از یک دکترین دو حزبی است.

جرالدی راست می‌گوید. این یک طرح بیسابقه پس از پایان جنگ سرد است که به صورت تفصیلی تمامی ابعاد دشمنی با روسیه را در نظر گرفته و از همه ظرفیت‌های آمریکا و متحدانش استفاده خواهد کرد. حتی در آن پیش‌بینی شده که یک «مرکز ائتلاف ملی» برای هماهنگی در مقابل تهدیدات آنی روسیه تشکیل شود یا تحریم‌هایی علیه روسیه به اتهام «استفاده از تسلیحات شیمیایی و میکروبی» در نظر گرفته شود. موضوع اوکراین و اتهام دخالت سایبری روسیه در انتخابات آمریکا بنیانِ بخش عمده‌ای از برنامه‌های مطروحه در DASKA است.

فکر طراحان این قانون را می‌توان از بند ۱۰۱ در ابتدای این طرح دریافت: «سنا با هر تلاشی برای کناره‌گیری ایالات متحده از پیمان آتلانتیک شمالی که در ۴ آوریل ۱۹۴۹ در واشینگتن دی‌سی منعقد شد، مخالف است». گاردنر در سخنانش برای حمایت از این طرح، آب پاکی را روی دست همه ریخت: «روسیهِ پوتین… نظم جهانی لیبرال به رهبری آمریکا را تخریب می‌کند».

جمع‌بندی

وقتی وضعیت جنگ سرد دوباره احیا می‌شود، احتمالاً باید با توجه به هزینه‌های بالای درگیری با روسیه، منتظر جنگ‌های نیابتی هم باشیم. اما اگر چنین اتفاقی نیز رخ ندهد، به نظر جرالدی، نفسِ پیشنهادِ چنین طرح‌هایی موجب می‌شود کار در آمریکا دست تندروهای هر دو حزب بیافتد و این بدان معنا است که در آیندهِ قابل پیش‌بینی، هیچ آشتی میان دو بلوک قابل تصور نیست.

اینکه چنین توالی خطرناکی از وقایع، نتیجه حماقت تصمیم‌گیران است یا زدوبند کنگره با کسانی که از وقوع جنگ سود می‌برند، امری است که گذر زمان آن را آشکارتر خواهد ساخت.

منبع

https://www.strategic-culture.org/news/2019/04/18/rumors-war-washington-is-looking-for-fight.html

https://www.congress.gov/bill/116th-congress/senate-bill/482/text?q=%7B%22search%22%3A%5B%22Kremlin+Aggression%22%5D%7D&r=1&s=2