بیشتر بخوانید:
شاید بد نباشد نگاهی به تیم احتمالی زیر ۲۳ سال ایران با همان تیم امید بیاندازیم. بازیکنانی همچون علی رمضانی، جواد کریمی، رسول آقچهلی، اسماعیل مسافر، اسماعیل طالبی، میثم صالحی، طیب عینی، بیژن براتی، علی اصغر مجرد، پوریا یلی، میربابک موسوی، محمود رسولی، علی یوسفپور، شایان شاهسون، سعید رنجبر، امیرحسین اسفندیار، مرتضی شریفی، محمدرضا حضرتپور و… نفراتی هستند که اگر تیم ملی امید تشکیل میشد میتوانستند همچنان در ردههای ملی بازی و برای ایران افتخارآفرینی کنند.
به نظر میرسد آقایان بدون کمترین تفکر و تحقیق در خصوص این اتفاق تصمیم به حذف صورت مسئله گرفتند. آیا آقایان به این موضوع فکر کردند که اگر تیم امید شکل میگرفت، خلا بین رده جوانان و بزرگسالان به راحتی از بین میرفت؟ مسئولان با اتخاذ چنین تصمیمهایی مانع بزرگی مقابل روند بازیکنسازی برای تیمهای ملی ایجاد کردند. ضمن اینکه با حضور تیم ملی امید در مسابقات قهرمانی آسیا تعدادی از مربیان جوانتر میتوانستند کسب تجربه کنند و در نهایت با کسب مدالی خوشرنگ افتخاری به نام ایران ثبت میشد.
کشوری همچون ژاپن که بارها نشان داده با برنامهریزی پیش میرود و برای تمام ردههای سنیاش تدارکات خاصی دارد، هیچگاه تصمیمی مشابه فدراسیون ایران نگرفت؛ آنها قرار است در رقابتهای قهرمانی امیدهای آسیا حضور پیدا کنند و از فرصت را برای کسب تجربه و بازیکنسازی از دست ندادند، اما فدراسیون ایران به راحتی چشمش را روی یک نسل طلایی از بازیکنان بااستعداد و با انگیزه بست و اعلام انصراف کرد.
با وجود اینکه رقابتهای امیدهای جهان برگزار نمیشود، اما در تمام کنفدراسیونها مسابقات همچون ادوار گذشته برگزار خواهد شد. نباید به راحتی فراموش کنیم که سالهای سال رقابتهای باشگاههای جهانی هم در کار نبود، اما پیکارهای باشگاههای آسیا منظم و دقیق برگزار میشد و نمایندههای ایران پرافتخارترین تیمهای این مسابقات هستند.
تصمیم آقای سرپرست که نشان میدهد هنوز فضای والیبال را نشناخته و تحت تاثیر نظرات اطرافیان خود است، همان افرادی که در ظاهر دلسوز والیبال هستند، اما در واقع بیشتر از منافع ملی به فکر منافع شخصی هستند. آقای سرپرست در زمان حضور شما نسلی ارزشمند که محمدرضا داورزنی بسیار آن را دوست داشت به راحتی سوخت و نابود شد؛ بازیکنانی که برخی از آنها بعد از درخشش در لیگ به اردوی تیم ملی دعوت شدهاند و شانسی برای حضور در ترکیب اصلی ندارند و برخی دیگر هم حالا خانهنشین شدهاند و منتظر شروع دور جدید مسابقات لیگ هستند.
درخواست اهالی والیبال از سرپرست فدراسیون این است که با مسئولان وزارت ورزش مذاکره کند تا زودتر انتخابات فدراسیون برگزار شود، چراکه به نظر میرسد عنوان سرپرستی احساس مسئولیت و دلسوزی را از وی گرفته. شاید تصمیماتی که میگیرد چندان از سر دلسوزی نباشد و فقط برای رفع تکلیف باشد. عمر مدیریت داوری در والیبال مشخص نیست، اما این شاهکارها برای همیشه تاریخ ثبت خواهد شد. این روزها سپری میشود و در نهایت آقای سرپرست فراموش نکند که مسئول و مقصرِ سوختن این نسل دوستداشتنی خواهد بود.