حتی در کشورهای ذره‌بینی اقیانوس آرام هم تبلیغ قدرت نظامی دشمن و هراس‌افکنی به نفع آن توسط یک رسانه‌ی داخلی، یک خیانت واضح و یک اقدام جدی علیه امنیت ملی محسوب می‌شود.

سرویس سیاست مشرق- نشریه صدا وابسته به گروه نشریات هم میهن (متعلق به غلامحسین کرباسچی) که پس از کوچ قوچانی به سازندگی، به تیمی از طیف تندرو اصلاح‌طلب سپرده شد، در اولین روز هفته جاری با انتخاب عکس و تیتری عجیب، گویا به استقبال حمله همه جانبه نیروهای آمریکایی رفته و نظام مقتدر جمهوری اسلامی را بر سر دوراهی جنگ یا صلح می‌بیند؛ صلحی که از سال ۹۲ و روی کار آمدن دولت اعتدال، با عملیات روانی هماهنگ از همین دست و گستردن «سایه جنگ» دروغین، افکار عمومی را به چاه سازش و توافق با آمریکا و اروپا سوق داد.

حالا پس از گذشت چندسال و نقض عهد آشکار ترامپ و شرکای اروپاییش، بار دیگر نشریات و سایت‌های حامی دولت، رسماً به یار دوازدهم تیم عملیات روانی ترامپ تبدیل شده‌اند. این در حالی است که حتی در دورترین کشورهای آفریقایی و اقیانوس‌آرام (کشورهای ذره‌بینی) که به نوعی نظم و نسق حکومتی بر آن‌ها حکمفرماست، طبق همه پروتکل‌ها و قوانین و قواعد نوشته و نانوشته، در شرایط تقابل جدی با دشمن بیرونی رسانه‌های عمومی باید برخی بدیهیات امنیت ملی را رعایت کنند که یکی از آن‌ها، خودداری از انتشار هر محتوایی است که آب به آسیاب «دشمن» می‌ریزد یا برنامه‌های دشمن را در این تقابل علیه کشور مشخص تسهیل می‌کند. ارتکاب چنین فعلی، یک جرم آشکار در حوزه امنیت ملی محسوب می‌شود و در اقصی نقاط دنیا، برخورد قاطع دستگاه امنیتی و قضائی را به دنبال دارد.

اما یکی دو هفته است که تیم حاکم بر کاخ سفید، بعد از شکست خوردن همه برنامه‌ها برای ایجاد «تابستان داغ» و «زمستان گرم» و....(که کنایه از ایجاد آشوب داخلی از طریق فشار اقتصادی است) و حتی بعد از اینکه سنگ‌های بزرگی چون گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست تروریستی برداشت و به نتایج مطلوب نرسید، به نوعی بازی عملیات روانی با برخی جابه‌جایی در تجهیزات نظامی روی آورده تا مثلاً پیام «قاطعیت» و «شدت عمل» بدهد. نمونه این تحرکات، ادعای جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در ربط دادن حرکت روتین و معمول ناو آبراهام لینکلن (که مأموریت آن یک ماه قبل تعریف شده بود) به سوی آب‌های خلیج فارس بود که این اقدام را در واکنش به تحریکات جمهوری اسلامی ایران خواند.

در حالی که همه اهل فن و حتی آگاهانی که اندکی با مسائل نظامی آشنایی دارند، روشنگری کرده و می‌کنند که ایالات متحده به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی به هیچ عنوان در شرایط راه‌اندازی یک جنگ در هیچ نقطه‌ی دنیا نیست، چنان که تمام عملیات روانی و هارت و پورت ترامپ علیه حکومت سوریه، منجر به شلیک چند تیر موشک تاماهاوک به اهداف از پیش اعلامی شد (که بخش عمده ان‌ها توسط پدافند سوریه رهگیری شد) و از آن مهم‌تر، در ونزوئلا، با حجم بالای نفوذی‌های آمریکا در تمام ارکان این کشور و فشارهای وحشتناکی که در دو سه سال اخیر به وئزوئلا وارد شده و زیرساخت‌های اقتصادی این کشور به خاطر دشمنی‌های آمریکا آسیب جدی دیده، نه تنها کودتای نظامی مزدوران آمریکا شکست خورد، که هیچ بحثی از دخالت نظامی واشینگتن در این کشور نیست.

از سوی دیگر، طبق تحلیل قاطبه‌ی کارشناسان در پنتاگون و دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، قدرت پاسخگویی و انتخاب‌های ایران برای مقابله با هر نوع حماقت نظامی آمریکا و متحدان، هزینه‌های سنگینی برای واشینگتن به دنبال خواهد داشت که تاجر قمارباز و محاسبه‌گری چون ترامپ هیچ‌گاه به آن سمت و سو نخواهد رفت.

لیکن عملیات روانی از طریق پیوست‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی که ایالات متحده در اختیار دارد، محور اصلی تحرکات اخیر ترامپ علیه ایران است، به طوری که ناگهان همه تحرکات نظامی که در دست‌کم سه دهه‌ی گذشته به صورت روتین توسط نیروهای متجاوز آمریکایی در آب‌های خلیج فارس و دریای عمان و پایگاه‌های این کشور در منطقه صورت می‌گیرد، با ضریبی چند ده برابر توسط بازوهای رسانه‌ای فارسی زبان آمریکا و متحدانش، منتشر می‌شود و رنگ و لعاب «آماگی برای اقدام نظامی» به آن زده می‌شود.

هدف از این کمپین رسانه‌ای برای «تبلیغ فضای جنگی» و ایجاد هراس در ذهن توده‌های مردم ایران، انداختن آخرین تیرهای در ترکش ترامپ در ماه‌های منتهی به شروع رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در این کشور است تا به هر قیمت مسؤولان ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و برگه‌ای بزرگ در سیاست خارجی در رقابت‌های انتحاباتی رو کند. آنچنان که ترامپ اعتراف کرده است، حالا رئیس جمهور آمریکا شماره خط مستقیمش را هم با واسطه فرستاده است تا طرف ایرانی به او زنگ بزند!

ناوهای آمریکایی در دست‌کم سه دهه گذشته در خلیج فارس حضور داشته‌اند

البته از دشمن، آن هم شیطان بزرگی چون ایالات متحده، چیزی جز همین دشمنی‌ها و خباثت‌ها انتظار نمی‌رود، به ویژه ترامپ که نشان داده یک شومن سیاسی به تمام معنا هم هست که روی کمپین عملیات روانی علیه کشورهای ناهمسو با واشینگتن، حسابی ویژه باز کرده است. حیرت و شگفتی اما از تحرکات رسانه‌های حامی دولت و اصلاح‌طلبان است که دیگر هر نوع تعارف و پرده و پیرایه را کنار گذاشته‌آند و عملاً به بازوی تبلیغاتی اتاق جنگ روانی کاخ سفید تبدیل شده آند.

هفته‌نامه‌ی «صدا»، وابسته به حزب کارگزاران و البته با تحریریه‌ای از طیف تندروی جریان اصلاحات، در اقدامی عجیب، روی جلد شماره ۲۲ این نشریه (۲۱ اردیبهشت ۹۸) را به تصویری از یک ناوگروه آمریکایی اختصاص داده و با تیتر بزرگ «دوراهی جنگ و صلح»، عملاً کارکردی همچون شبکه‌ی «فاکس‌نیوز» (رسانه جمهوری‌خواه تندروی حامی ترامپ) برگزیده است.

این مجله پس از رفتن محمد قوچانی به سازندگی، با سردبیری یک محکوم امنیتی سابق به نام «محمدجواد روح» (از مدیران رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح طلبان و عضو ستاد رسانه‌ای حزب مشارکت و از فعالان فتنه ۸۸ که سابقه بازداشت در سال ۹۱ را به خاطر برخی ارتباطات خارجی دارد) منتشر می‌شود، تمامی اصول و بدیهیات روزنامه‌نگاری در شرایط تقابل بیرونی را زیرپا گذاشته و رسماً به مبلّغ قدرت نظامی حریف و منادی تسلیم‌طلبی تبدیل شده است.

حزب اتحاد ملت، بدل حزب منحله مشارکت و پاتوق محفل امنیتی اصلاحات

نکته قابل تأمل اینکه، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به صورت منظم برای رسانه‌ها (عمدتاً رسانه‌های حامی دولت) جلسات توجیهی می‌گذارند تا به اصطلاح سرخط‌های مهم امنیت ملی را بر حسب شرایط برای مسؤولان رسانه‌های توجیه کنند و به طور قطع، سردبیر نشریه «صدا» هم میهمان ثابت این جلسات است، لیکن معلوم نیست که امنیت ملی با کدام زاویه و چشم‌انداز برای رسانه‌های اصلاح‌طلب توجیه می‌شود که این چنین به یار کمکی ترامپ تبدیل شده‌اند، بدون آنکه با کوچک‌ترین برخورد یا حتی محدودیتی مواجه شوند.

قرائن حاکی از آن است که حال که کارنامه اقتصادی دولت و حتی نحوه مدیریت بازار کالاهای اساسی، این‌چنین ضعیف و خسارت‌بار و بلکه فاجعه‌بار جلوه‌گر شده، بار دیگر یک تیم عملیات روانی از داخل دولت با همکاری مطبوعات و رسانه‌های زنجیره‌ای، در حال «داغ کردن» فضا به سبک سال ۹۲ و شرایط پیشابرجام هستند تا با برجسته کردن دوگانه‌ی جعلی «جنگ یا صلح»، و تحمیل فشار روانی به جامعه ایران و البته نظام، بار دیگر مجوز «مذاکرات» را بگیرد تا احتمالاً باقی مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی را هم بر طبق مذاکره بگذارد.

البته این خیال خام و این طمع، آن هم در حالی که ملت هنوز در حال چشیدن ثمرات تلخ اعتماد و مذاکره به سبک «اعتدال» در ماجرای برجام هستند، به امید خدا و با درایت رهبر معظم انقلاب و آمادگی نیروهای انقلابی، تعبیر نخواهد شد، چرا که قرار نیست یک تیم، یک گروه، یک دولت با هزینه‌های گزاف و سنگین دارایی‌ها و مؤلفه‌های اقتدار و قدرت یک کشور، دست به معامله‌های خام و ناشیانه بزنند تا باز به هر قیمت، تصویر خود را به عنوان «منجی» در برابر «سایه جنگ» به مردم بفروشند و با همه دستاوردهای نداشته‌ی خود در سپهر حکمرانی باقی بماند.

دوران آزمون و خطای دیپلماسی. گرفتن تضمین‌های سست و دادن امتیازات نقد، بخشیدن از کیسه‌ی ملت ایران برای گرفتن لقب «ژنرال» و سردار دیپلماسی و «منجی ملت» به پایان رسیده است.

اما از دستگاه قضایی و دستگاه‌های نظارتی انتظار می‌رود که با این تحرکات خلاف امنیت و برهم زننده آرامش عمومی در رسانه‌هایی که آشکارا به ستون پنجم عملیات روانی دشمن تبدیل شده‌آند، بدون اغماض برخورد کند چرا که مسأله‌ی «امنیت ملی»، چیزی نیست که فدای مطامع سیاسی این باند و آن جریان شود.

برچسب‌ها