کد خبر 960051
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۴

یک اظهارنظر از یک پیشکسوت استقلال باعث شد تا دوباره اسم کاظم اولیایی بر سر زبان‌ها بیفتد و این در حالی بود که از وی به‌عنوان یک پای ماجرا در یک امر مذموم نام برده شد.

به گزارش مشرق، به همین بهانه به سراغ او رفته و از وی پرس‌وجو کردیم تا ادعای بازیکن سابق استقلال بیشتر عیان شود، با این توضیح که گفت‌وگویمان با مدیرعامل سابق استقلال را درخصوص آخرین وضعیت این باشگاه و اوضاع و احوالی که دارد آغاز کردیم.

بیشتر بخوانید:

مجیدی، قلعه‌نویی یا یک خارجی؟

از عوامل موفقیت استقلال در این چند فصل اخیر صحبت‌مان را آغاز کنیم.

از فصل دوازدهم لیگ برتر به بعد استقلال از نظر هوادار نتیجه مطلوبی نمی‌گیرد. یکی از علت‌های این امر این است که ما ساختاری مناسب برای موفقیت نداریم. در هر صورت عوامل موفقیت در هر باشگاهی چند پارامتر هستند که آنها باید کنار هم جمع شوند تا موفقیت را رقم بزنند لذا ما طی چند فصل اخیر نتوانستیم این چند پارامتر را در کنار هم داشته باشیم و آنها را به صورت درست بچینیم. البته از این موضوع تاسف می‌خورم که ذهن هواداران عزیزمان به سمتی معطوف شده که نمی‌خواهند ما موفق شویم که من این بحث را قبول ندارم، بلکه ناکارآمدی باعث می‌شود که ناکامی به وجود بیاید.

ناکارآمدی از طرف چه کسی؟

همه تشکیلات باشگاه؛ از مجمع گرفته تا مدیریت و مدیریت فنی و همچنین بازیکنان و… در واقع عدم موفقیت عارضه‌ای است که شامل همه می‌شود و ما نمی‌توانیم وقتی یک تیم قهرمان شد، آن را از چشم گلزن این تیم ببینیم، بلکه سابقه و عقبه این قهرمانی و موفقیت به همه تشکیلات باشگاه بر می‌گردد. باشگاهی که می‌خواهد موفق شود، مسیری که می‌خواهد طی کند باید طبق برنامه و یک عقبه مشخص باشد. بنابراین ما نه عقبه سالمی تحویل مدیریت دادیم، نه الان برنامه مدونی داریم. همه این مسائل به گذشته بر می‌گردد که البته گذشته و جز درس گرفتن از آن، فکر یا حسرت خوردن برایش فایده‌ای نداشته و ما امروز به فکر آینده هستیم. باید ببینیم برای موفقیت در آینده چه برنامه‌ای باید داشت. البته در همین زمینه اطلاعیه‌ای را در شرکت پیشکسوتان صادر کرده‌ایم که مجموعه این عزیزان از اوضاع ناراحت هستند و سوال‌شان این است که آیا باز هم باید چرخ بر همین مدار بچرخد؟ یعنی دوباره یک‌سری اسم مربی و بازیکن بگذاریم و بر سر آنها بحث شود و آخر هم دوباره ناکامی به وجود بیاید و از سوی دیگر هیچ برنامه مدونی ارائه ندهیم و هیچ سیاست کلی‌ای اعمال نکنیم؟

پس این حرف هواداران را قبول ندارید که می‌گویند از وزارت ورزش تا نهادهای بالادستی نمی‌خواهد استقلال موفق شود؟

خیر، این مسائل به هم ارتباطی ندارد و منطقی نیست. اینکه به استقلال ظلم شده و قضاوت‌ها به ضررش است، من هم شکی ندارم و اتفاق افتاده و به عینه آنها را می‌بینیم اما آیا اینها دستوری هستند و نفر خاصی آنها را اعمال می‌کند که پاسخ منفی است.

وقتی بخواهید مجموعه‌ای را به‌هم بزنید، یک مدیر نالایق انتخاب کنید برای این امر کافی است. ۲ مدیر قبلی از این دسته نبودند؟

اول اینکه افتخاری منصوب سلطانی‌فر نبود و او دستپخت گودرزی بود که سلطانی‌فر او را تایید کرد. افشارزاده هم به همین ترتیب اما می‌خواهم عرض کنم که این نوع ساختار که یک نفر را مدیرعامل منصوب کنیم و چند نفر را هم به‌عنوان هیات‌مدیره هیچ کاره در کنار مدیرعامل قرار دهیم، هیچ‌گاه موفق نمی‌شود. ما مشکل ساختاری داریم و باید ساختار را درست کنیم.

برای فصل اخیر هم با به‌هم زدن شاکله تیم عوامل ناکامی استقلال را رقم زدند.

باز هم می‌گویم که ذکر این مصیبت‌ها برای گذشته نیست بلکه برای آینده است. الان برایمان این سوال که چه باید کرد مهم است.

اما از گذشته هم باید درس گرفت.

درست است اما الان همه دارند گذشته را شخم می‌زنند. پس آینده چه می‌شود؟ حالا هم ذکر اینها باید برای این باشد که برنامه سال آینده را درست تنظیم کنیم. ساختار که معیوب باشد کار به نتیجه نمی‌رسد. الان بیشترین خدمت هم به نتیجه نمی‌رسد چون ساختار تیم ایراد دارد. با درست شدن ساختار، تازه ملاک ارزشیابی مدیران به دست ما می‌آید. الان ملاک ارزشیابی نداریم.

بهتر نبود به شفر تا پایان فصل زمان بدهند؟

شفر چه آن زمان چه تا پایان فصل، بحث سال آینده و مباحث مالی را داشت. با نوع قراردادی که با وی بسته بودند و عدم توازن دلار و ریال. شفر باید ۲۰ و چند میلیارد با دستیارانش دستمزد می‌گرفت که این موضوع در شرایط اقتصادی فعلی کشور برای باشگاه استقلال مقدور نبود که فقط چنین پولی برای فصل بعد نصیب سه مربی بشود. حضور شفر برای فصل بعد در استقلال با این عدد و رقم اقتصادی نبود و صرف نمی‌کرد. پس رد کردن شفر برای این سه بازی نبود و به نوعی تدبیری کردند که برای فصل بعد چنین هزینه‌ای را پرداخت نکنند.

در این فضا فرهاد مجیدی می‌تواند موفق باشد؟

فرهاد نباید خودش را خراب کند و نه باشگاه را. مجیدی حد و اندازه‌اش همان دستیاری شفر بود. چهار پنج سال زمان می‌برد تا فرهاد مجیدی به‌عنوان یک سرمربی شناخته شود. او حتماً باید کلاس‌های مربیگری را طی کرده، آب‌دیده و پخته شود و سپس برای کمک به استقلال باز گردد.

می‌توان به‌خصوصی‌سازی سرخابی‌ها امیدوار بود؟

امیدواریم که این اتفاق بیفتد و به‌شدت هم با پیشکسوتان به دنبال آن هستیم تا یک نقشه راهی را ارائه دهیم و یک‌سری را هم تدوین کرده‌ایم که تا چند روز آینده آن را رسانه‌ای خواهیم کرد. امیدوارم بشود چون راه نجات خصوصی‌سازی است.

فتحی می‌تواند در استقلال موفق شود؟

ان‌شاءالله که می‌شود. وقتی ساختار ایراد دارد، همه چیز در ان‌شاءالله و ماشاءالله خلاصه می‌شود.

به‌عنوان آخرین بحث. حتماً صحبت‌های ناصر عباسی درباره تریاک‌کشی بازیکنان استقلال را شنیده‌اید. آن بازی را که وی از آن نام برده است به یاد دارید؟

اولاً که برخی کلمه پیشکسوت برایشان زیاد است. پیشکسوت یک تعریفی دارد که باید یک‌سری خصلت‌های پهلوانی را هم داشت. متاسفانه بیان این مطالب جز تف سربالا برای خودش چه حاصلی داشته است؟

نمی‌دانید عباسی کدام بازی را گفته؟

آن زمان موبایلی نبود تا ارتباطات مثل امروز باشد. آقایان وقتی از دسترس خارج می‌شدند اصلاً نمی‌توانستیم با آنها تماس بگیریم. البته آن زمان یک‌سری از آحاد جامعه نیز درگیر این امر بودند و امروز هم چنین مشکلی وجود دارد اما اینکه ایشان آدرس می‌دهد که فلان روز رفتیم فلان جا به نظرم یا مظلوم‌نمایی می‌کند یا می‌خواهد نظرها به وی جلب شود. بالاخره او امروز یک زندگی معمولی دارد و باید برای خودش داستان درست کند تا دیده شود. یک حرف بی‌ربط، بی‌مناسبت و بی‌زمانی را عباسی به زبان آورده که پسندیده هم نبوده است. بالاخره ممکن است در بطن جامعه تخلفاتی وجود داشته باشد حالا ذکر این تخلفات و افتخار کردن به آنها خیلی منطقی و درست نیست. این صحبت‌ها را جدی نگیرید. بیشتر یک قصه سر هم کرده است که به فلان بازی رفتیم و بهترین بودیم!

منبع: روزنامه فرهیختگان