کد خبر 962551
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۱۱

وزیر نفت چرا برخلاف سیاست‌های بین‌الملل کشور حرکت می‌کند؟ جایی که باید سخن نگوید به کشورهای هم‌پیمان حمله می‌کند؟

به گزارش مشرق، وحید حاجی‌پور طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:

هندی‌ها میزان واردات نفت خود از ایران را صفر کرده‌اند؛ هیچ محموله نفت خامی برای این کشور ارسال نمی‌شود و نخست وزیر غربگرای این کشور، به‌صورت ویژه در خدمت اهداف دونالد ترامپ درآمده است. کاهش مبادلات نفتی ایران و هند موجب شد تا محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در یک اقدام معنادار، به چابهار سفر کند و پس از آن راهی اسلام آباد شود تا با عمران نخست وزیر پاکستان دیدار کند.

بیشتر بخوانید:

بابک زنجانی: به زودی جای من و زنگنه عوض می‌شود

فضاحت در وزارت نفت

آقای روحانی! تکلیف وزیر نفتتان را روشن کنید


ظریف این پیام روشن را مخابره کرد که در صورت ادامه این روند، ایران چابهار را از هندی‌ها پس خواهد گرفت؛ این پیام صریح و روشن، پاسخ شفاف و مقابله‌گرایانه با کشوری است که منافع امریکا و عربستان برای آن از جایگاه بهتری برخوردار است. بازی با کارت چابهار، هندی‌ها را در یک وضعیت خطرناک قرار می‌دهد و این جدای از صلابت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است که با این پیام، هندی‌ها را به مقابله با مثل ارجاع می‌دهد.


با این وجود، وزیر نفت همچنان بدون درک درست و اصولی از شرایط موجود، به بازی خراب‌کنی مشغول است؛ زنگنه که با حمله به عراق، موجب گلایه این کشور از برخوردها و اظهارات وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران شده‌بود، گویا هنوز در دنیای شخصی خود جا مانده است. او به عراق حمله می‌کند و در ازای آن هندی‌ها را در اولویت توسعه میدان گازی فرزاد بی‌قرار می‌دهد.


زنگنه روز گذشته درباره این میدان مشترک با عربستان، گفته است اولویت وزارت نفت، سپردن توسعه این میدان به هندی‌هاست که در نوع خود عجیب بود. در حالی که رویکرد سیاست خارجی ایران، مقابله به مثل با دهلی‌نو است، این اظهارات وزیر نفت یک گل به خودی است. گویا وزیر نفت کشورمان قصد دارد پاداش صفر شدن صادرات نفت به هند را به این کشور اعطا کرده و برای دستخوش نسبت به قطع همکاری نفتی – تجاری با ایران، توسعه این میدان را برای هندی‌ها کنار گذاشته‌است مانند فاز ۱۱ پارس‌جنوبی که توتال صاحب آن بود.


این میدان گازی که میان ایران و عربستان مشترک است، در دوره اصلاحات روی میز توسعه قرار گرفت و زنگنه مذاکراتی را با هندی‌ها آغاز کرد تا این میدان را توسعه دهند. بیش از ۲۰ سال از آن روز می‌گذرد. دولت قبلی هم به دلیل آنکه عربستان توسعه این میدان را آغاز نکرده‌بود، توسعه فرزاد بی را از اولویت خارج کرد ولی در پایان دولت دهم، ریاض توسعه را آغاز کرد و به همین دلیل قول و قرارهای جدی میان ایران و هند انجام شد و سرانجام کار به دولت یازدهم رسید.


زنگنه طی شش سال گذشته چند دور مذاکره با هندی‌ها داشته‌است که هیچ حاصلی نداشت؛ سال گذشته بود که شرکت ملی نفت تصمیم گرفت خودش این میدان را توسعه دهد تا از عربستان عقب نماند؛ گرچه کار جدی بزرگی در فرزاد بی انجام نشده‌است، ولی باز هم زنگنه نگاهش به کشوری است که رسماً اعلام کرده دور معاملات نفتی با ایران را خط می‌کشد. فرض بگیریم همین امروز هندی‌ها از علاقه خود برای سرمایه‌گذاری در فرزاد بی بگویند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ طبق روند ۲۰ ساله اخیر، این شرکت مذاکرات خود را ادامه می‌دهد و به هیچ نقطه روشنی نمی‌رسد و در این میان عربستان خوشبخت‌ترین کشور در معادله وزیر نفت خواهد بود که با آسودگی از این میدان مشترک و البته فرزاد آ. گاز برداشت می‌کند. عربستانی که تأمین کننده بخش مهمی از نفت مورد نیاز هندوستان است به مدد وقت‌کشی‌های هندی‌ها و اعتماد ۲۰ ساله ایران و شخص وزیر نفت به آنها، گاز را با سرعت بیشتری و در کمال آرامش استخراج می‌کند.


این یک سوی ماجراست؛ بخش مهم‌تر آنجاست که وزیر نفت چرا برخلاف سیاست‌های بین‌الملل کشور حرکت می‌کند؟ جایی که باید سخن نگوید به کشورهای هم‌پیمان حمله می‌کند با بهانه‌های واهی و زمانی که باید در موضع اقتدار قرار بگیرد، جمهوری اسلامی ایران را ذلیل کشوری می‌کند که واردات نفتش را از کشور به صفر رسانده است؟!


اینکه در شرایط موجود که باید از همه ابزار برای مقابله با هندی‌ها بهره گرفت، دادن چنین پالس‌هایی به معنای تسلیم‌شدن ایران در برابر این کشور و اعطای امتیازات دیگر به این کشور جهت خرید نفت ایران است. مشخص نیست وزیر نفت چراسازی خارج از ریتم سیاست‌های کشور کوک می‌کند و بر اساس چه مدل فکری و تجربی باز هم قرار است منابع ملی کشور را گروگان افکاری کند که خروجی‌اش، وضعیت امروز صنعت نفت است.