کد خبر 966354
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۰

انتخاب ژاپن برآیند تمایلات سه نیرو و مؤلفه اثرگذار در سیاست خارجی امریکا، یعنی شخص ترامپ، حلقه سیاست خارجی او و از همه مهم‌تر، سمت و سوی کلان سیاست خارجی امریکا است.

به گزارش مشرق، «علی قنادی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

امروز شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن به تهران می‌آید، سفری بعد از ۴۰ سال که پس از ملاقات چند هفته قبل دونالد ترامپ رئیس‌جمهور امریکا با او در توکیو برنامه‌ریزی شده و گفته می‌شود بخشی از سیاست گسترده‌تر تهدید-ترغیب کاخ سفید برای وارد کردن تهران به پای میز مذاکره است. صرف‌نظر از اینکه آیا نخست‌وزیر ژاپن برای میانجیگری به ایران سفر می‌کند یا این پرسش که جواب تهران به او چه خواهد بود، درک زمینه سفر آبه به ایران، حائز اهمیت زیادی است. همانطور که خیلی‌های دیگر هم گفته‌اند، سفر نخست‌وزیر ژاپن بعد از دو تلاش نافرجام سیاست خارجی امریکا در ونزوئلا و کره‌شمالی انجام می‌شود.

بیشتر بخوانید:

تقدیر "آبه" از فتوای رهبر انقلاب در خصوص بمب اتم

ژاپن علاقمند به ادامه خرید نفت از ایران است

"آبه" قبل از آمدن به ایران چه گفت؟

ژاپنی‌ها تأکید کرده‌اند که سفر ابه برای روابط دوجانبه است و تهران نیز بر همین موضوع تأکید دارد، ولی این منتفی کننده این نکته نیست که امریکا نیز بخواهد از این سفر برای خود نمدی بدوزد. در واقع دونالد ترامپ با خط کردن ژاپنی‌ها در مسیر تهران، قصد دارد سیاست خارجی با ایران را به برگ برنده‌ای برای انتخابات نوامبر آینده (۲۰۲۰) تبدیل کند همین‌جا تأکید می‌شود، اینکه ترامپ قصدکرده ژاپن را میانجی مناسبات با تهران قرار دهد، به معنی موفقیت آن یا حتی ورود تهران به این روند نیست. جدای از اینها، انتخاب ژاپن به عنوان نقطه اتکای دیپلماسی ترامپ، زمینه‌های دیگری هم دارد که برای شناخت اهداف سیاست خارجی امریکا حائز اهمیت اساسی است:


۱- انتخاب ژاپن برآیند تمایلات سه نیرو و مؤلفه اثرگذار در سیاست خارجی امریکا، یعنی شخص ترامپ، حلقه سیاست خارجی او و از همه مهم‌تر، سمت و سوی کلان سیاست خارجی امریکا است که صرف‌نظر از ترامپ و تیم همراهانش، طی پنج، شش سال اخیر در حال شکل‌گیری است:


الف: شخص ترامپ: ترامپ در مقام رئیس‌جمهور، عامدانه در تمایز و گاه تعارض با رئیس‌جمهور قبلی امریکا عمل می‌کند و به زبان ساده‌تر، همین که اوباما، عمان را به عنوان کانال تماس با ایران در نظر گرفت، می‌شد پیش‌بینی کرد که ترامپ برای برجسته‌سازی تمایزش با دولت قبلی امریکا، کانال عمان را کنار خواهد زد. به علاوه، سطح قابل توجه تنش ایران با متحدین عرب امریکا در منطقه، باعث شده که آن‌ها نیز از گردونه انتخاب ترامپ خارج شوند، ضمن اینکه دولت امریکا و تیم ترامپ درباره دولت‌های نزدیک به ایران (از جمله عراق، ترکیه و قطر) نیز تردیدهای جدی دارند. تمایل شخص ترامپ به پیش‌بینی‌ناپذیر بودن نیز نقشی جدی در انتخابات ژاپن داشته است.


ب: تیم اطرافیان: اطرافیان ترامپ، نقشی مهم در انتخاب شدن یا انتخاب نشدن گزینه‌هایی غیر از ژاپن داشته‌اند. می‌تواند فرض کرد که جان بولتون یا مایک پمپئو تمایل بیشتری به مسیر کشورهای عربی متحد امریکا دارند، ولی همانگونه که بیان شد، سطح تنش ایران با این کشورها، چنین مسیری را دشوار کرده است.


ج: سمت و سوی استراتژیک سیاست خارجی امریکا: این واقعیت که نقطه ثقل سیاست خارجی امریکا از سال ۲۰۱۲ به بعد در حال انتقال به شرق آسیاست، نه ترامپ می‌شناسد و نه تیم ترامپ. استراتژی سیاست خارجی ۲۰۱۷ امریکا، اولویت سیاست خارجی را رقابت با قدرت‌های بزرگ (Great Powers Competition) قرار داده و صرف‌نظر از اینکه ترامپ رئیس‌جمهور باشد یا شخص دیگر، در همین مسیر حرکت می‌کند. به جرئت می‌توان گفت که برای سیاست خارجی ترامپ، هیچ چیز مهم‌تر از برنده شدن در بازی تجاری بزرگ با چین نیست. در چنین فضایی، نقش‌دهی به چالش‌کنندگان منطقه‌ای مانند ژاپن، کره‌جنوبی و در سطحی بزرگ‌تر هند، برای امریکای ترامپ حائز اهمیت کلیدی است. در شرایطی که کمرنگ شدن نقش توکیو در دیپلماسی دولت ترامپ در قبال کره‌شمالی، چشم بادامی‌های ژاپنی را نگران و ناخرسند کرده بود، ترامپ با وارد کردن ژاپنی‌ها در مسیر دیپلماسی با ایران، قصد دارد نادیده گرفتن ژاپن در دیپلماسی کره‌ای خود را جبران کند و از طرف دیگر، از ظرفیت همراهی ژاپن مقابل چین بهره برداری نماید.


۲- انتخاب ترامپ، نمی‌توانست اروپا باشد، هم از این جهت که اروپا امتحانش را در برجام پس داده و تجربه‌ای سوخته است و هم از این جهت که اروپا، دیگر در مرکز ثقل سیاست خارجی امریکا نیست. فراتر از این، امریکای ترامپ دنبال تحقیر اروپا است؛ موضوعی که سبب شده اتحادیه اروپا در یکی از ضعیف‌ترین دوره‌های تاریخی دهه‌های اخیر خود قرار بگیرد. بی‌جهت نیست که وزیر خارجه آلمان یک سال بعد از خروج امریکا از برجام و دو روز مانده به سفر آبه به تهران می‌آید تا به گفته خودش «به ایرانی‌ها درباره پایبندی کشورش و اروپا به توافق هسته‌ای» اطمینان دهد. به دلایلی که گفته شد، کشورهای منطقه هم نمی‌توانند انتخاب ترامپ باشند، ولی برای امریکای ترامپ، ژاپن از خیلی جهات، کارت سوخته نشده و سفید است.


۳- با همه اینها، اینکه آیا ژاپن به عنوان میانجی به تهران می‌آید یا نه، پرسشی جدا است. همین‌طور، اینکه پاسخ ایران به طرف ژاپنی چه خواهد بود و چه بایستی باشد نیز موضوعی متفاوت است. خود ژاپنی‌ها می‌گویند که «نخست‌وزیرشان به عنوان یک واسطه بین ایران و امریکا با مقامات ایرانی دیدار نمی‌کند و حامل هیچ پیامی نیست و همچنین هیچ راهکار فوری برای پایان دادن به تنش هسته‌ای (بین تهران و واشنگتن) ندارد» موضوعی که در روزهای اخیر در تهران هم بر آن تأکید شده است. یک نکته مهم برای سیاست خارجی ایران این است که انتخاب مسیر ژاپن، ممکن است برای ایران آغاز تغییری پارادایمی تلقی شود که نه فقط بر شرکای کلیدی ایران مانند چین اثرگذار خواهد بود، بلکه ممکن است سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به دوره‌ای از سرگردانی استراتژیک میان نگاه شرقی و تمایل غربی وارد کند. تهران، تجربه تاریخی و فی‌البداهه ناخوشایندی از برخورد ژاپن با خود ندارد، ولی به فرض سفر میانجیگرانه نخست‌وزیر ژاپن به تهران، ورود تهران در مسیری که فرش قرمز آن از توکیو برایش پهن شده، از نگران کردن شرکای شرقی شروع شده و تا ورود به بازی‌های انتخاباتی امریکا پیش خواهد رفت.

برچسب‌ها