به گزارش مشرق، دوشنبه شب خبر بسیار مهمی در رسانهها منتشر شد. محمد مرسی پنجمین رئیسجمهور تاریخ مصر، اولین رئیسجمهور پس از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ (پنج بهمن ۱۳۸۹) و اولین رئیسجمهور منتخب تاریخ مصر در جلسه دادگاه بر اثر سکته از دنیا رفت. این خبر به سرعت فضای منطقه را تحتالشعاع قرار داد. گفته شده «محمد مرسی عیسی العیاط» هنگام جلسه محاکمه بر اثر سکته قلبی فوت کرد. تلویزیون دولتی مصر ضمن اعلام خبر فوت مرسی ۶۸ ساله گفته رئیسجمهور سابق هنگام جلسه محاکمهاش درخصوص پرونده جاسوسی، بیهوش شد و پس از آن فوت کرد: «مرسی بعد از کسب اجازه از قاضی دادگاه برای بیان دفاعیاتش درباره اتهام جاسوسی برای جنبش حماس و قطر، ناگهان بیهوش شد و از دنیا رفت.» (!)
بیشتر بخوانید:
مانعتراشی اردن در اقامه نماز میت غیابی برای مُرسی
اردوغان: مُرسی به مرگ طبیعی نمرده است
تبعات خطرناک مرگ محمد مرسی در مصر
دفن سریع مرسی
دفن فوری پیکر محمد مرسی به همان اندازه اعلام خبر مرگ او شوکهکننده بود. گفته شده پیکر مرسی در مقبرهای واقع در شرق قاهره به خاک سپرده شده است. دادستانی کل مصر گفته، مجوز دفن پیکر مرسی را تنها چند ساعت بعد از مرگ او صادر کرده است، این در حالی است که درخواستهای متعددی برای تحقیق درباره علت مرگ او مطرح هستند و هنوز نتایج پزشکی قانونی نیز منتشر نشده که جسد مرسی دفن شد. شاهدان عینی میگویند، نیروهای امنیتی کمربند امنیتی را در اطراف مقابر «الوفاء و الامل» در منطقهای در شهر نصر در شمال شرق قاهره ایجاد کرده بودند و، مقامات مصر به خانواده مرسی گفته اند، تنها همسر و فرزندانش میتوانند در مراسم خاکسپاری مرسی حضور داشته باشند. طبق گفته این منابع، مقامات درخواست خانواده مرسی برای دفن او در زادگاهش در روستای العدوه در استان الشرقیه طبق وصیتش که خواسته بود در کنار مادرش دفن شود را رد کردند.
آخرین اظهارات مرسی
گفته میشود «محمد مرسی» در جریان جلسه محاکمه خود از قاضی اجازه خواست که صحبت کند. او برای چند دقیقه نیز صحبت کرد اما در میان صحبتهایش بیهوش شد و…درگذشت. مرسی در آخرین اظهاراتش گفته، حتی اگر مورد ظلم قرار بگیرد و به او ستم روا شود به کشورش پایبند است و هرگز اسرار کشورش را تا زمان مرگش فاش نمیکند. به گفته عبدالمنعم عبد المقصود، وکیل مرسی که در جلسه دادگاه حضور داشت، او از پشت قفسه شیشهای از روند محاکمه خود انتقاد میکرد. مرسی گفت، من از دادگاه خواسته بودم جلسه محرمانه باشد اما دادگاه رد کرد به هر حال من اسرار کشورم را تا لحظه مرگم به دلیل حفظ امنیت و حاکمیت مصر فاش نخواهم کرد.
واکنش ها
مرگ ناگهانی مرسی واکنشهای مختلفی به دنبال داشته است. گروههای فلسطینی در بیانیههایی فوت رئیسجمهور سابق مصر را تسلیت گفتند و اعلام کردند، وی در طول زندگی همواره حامی مسئله فلسطین بود. جهاد اسلامی بیانیهای صادر و فوت محمد مرسی را تسلیت گفت. در این بیانیه آمده: «محمد مرسی زندگیاش را در راستای دفاع از مسائل امت و در رأس آنها مسئله فلسطین، قدس و مقابله با رژیماشغالگر صهیونیستی گذراند.» رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه هم گفته: «برادر شهیدم محمد مرسی، یکی از بزرگترین مبارزات راه دموکراسی را رهبری کرد و نخستین رئیسجمهور برگزیده ملت مصر بود.» اما رئیسجمهور ترکیه٬ صرفاً به ارسال دو پیام توییتری به زبانهای ترکی و عربی اکتفا نکرد. او خیلی سریع در برابر دوربین شبکههای تلویزیونی ترکیه حضور پیدا کرد و با به کاربردن عبارت «سیسی ظالم» ٬ یک بار دیگر خشم خود را نسبت به تحولات چند سال اخیر مصر نشان داد.
وزارت امور خارجه عربستان هم در قبال درگذشت دکتر محمد مرسی، نخستین رئیسجمهور منتخب مردم مصر هیچ واکنشی نشان نداده و در مقابل به گروه اخوانالمسلمین که مرسی عضو آن بود، تاخته و این گروه را هدف تندترین انتقادها قرار داد. وزارت خارجه سعودی اعلام کرد که «این گروه منبع تروریسم است».
انقلاب ناتمام
اما چرا اینطور شد؟ کداماشتباهات مرسی باعث انحراف و مصادره انقلاب مصر و سرانجام مرگ او شد؟ امروز حسنی مبارک، دیکتاتور و دست نشانده آمریکا و اسرائیل به همراه فرزندانش آزادانه در مصر زندگی میکنند، روابط مصر با رژیم صهیونیستی به مراتب بهتر از قبل شده و…به نظر میرسد برای تبیین این مسئله مهم باید یک سیر تاریخی از انقلاب مصر داشته باشیم.
شروع موج بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱ تأثیرات خود را در سرزمین کهن مصر برجای گذاشت و مجموعهای از راهپیماییها و اعتراضات در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ (۵ بهمن ۱۳۸۹) آغاز شد و نهایتاً در ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ به برکناری حسنی مبارک، دیکتاتور مصر از قدرت منجر شد. انقلاب مصر که توانسته بود در کمتر از سه هفته به ثمر بنشیند و آمریکا و رژیم صهیونیستی را غافلگیر کند، نویدبخش دوران جدیدی برای مصر و همچنین جهان عرب بود. مردم مصر علیه وابستگی کشورشان به غرب و ارتباط با رژیم صهیونیستی قیام کردند؛ چراکه عامل فقر اقتصادی، سیاسی و فساد جامعه خود را این عوامل میدیدند. در ادامه محمد مرسی از گروه اخوان المسلمین به عنوان نخستین رئیسجمهور انتخابی مصر انتخاب شد. اما مجموعهای ازاشتباهات در کنار اعتماد به غرب باعث شد تا وی تنها کمی بیش از یک سال به عنوان رئیسجمهور فعالیت کند و در سال ۲۰۱۳ با یک کودتا از سوی «السیسی»، ژنرالی که خود مرسی روی کار آورده بود برکنار و زندانی شود و در نهایت نیز در جلسه دادگاه به پایان حیات خود برسد. اما کداماشتباهات مرسی او و انقلاب اسلامی مصر را به این نقطه رساند؟
سه اشتباه بزرگ
اشتباه نخست مرسی این بود که ماهیت انقلاب ضد اسرائیلی مصر را تغییر داد. چرا که مردم مصر در جریان انقلاب به سفارت اسرائیل حمله و این سفارتخانه را تسخیر کردند و با این اقدام، ماهیت انقلاب خود را به جهانیان نشان دادند. اما مرسی در دوران ریاست جمهوری خود مشی متفاوتی در پیش گرفت. در حالی که مردم مصر در پی انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ بر ضرورت قطع رابطه با رژیماشغالگر قدس تاکید کرده بودند، محمد مرسی در نامهای معروف به رئیسرژیم صهیونیستی، خود را «دوست وفادار پرز» خواند! مرسی در این نامه، رئیسرژیماشغالگر قدس را «عزیزم و دوست بزرگوارم» خطاب کرده و برای صهیونیستها آرزوی رفاه و شکوفایی و آسایش کرده و در پایان نامه خود آورده بود: «محمد مرسی دوست وفادار شما».
در این باره مرور گزارش روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» هم خالی از لطف نیست. این روزنامه صهیونیستی سال ۹۲ نوشت دوران ریاست مرسی یکی از بهترین دوران تاریخ تشکیل اسرائیل بود: «اسرائیل گمان میکرد با روی کار آمدن مرسی عضو اخوان المسلمین، روابط دو طرف دچار تنش مضاعف میشود ولی در دوران مرسی، مصر و اسرائیل بیشتر از گذشته به هم نزدیک شدند. در این دوره اسرائیل توانست امتیازاتی دریافت کند که کسب آنها در دوره حسنی مبارک نیز ممکن نبود…مرسی از همان ابتدای کار پایبندی کامل خود را به پیمان کمپ دیوید اعلام کرد و در جهت آن کوشید. با توجه به نزدیکی و نفوذ اخوانالمسلمین بر حماس، در طول دولت مرسی، حملات موشکی به اسرائیل متوقف شد. او توانست در مدت یک سال تونلهای زیرزمینی به داخل نوار غزه را که در شبه جزیره سینا حفر شده بود، منهدم و ارسال سلاح را متوقف کند. برخلاف وعدههای گذشته، گذرگاه رفح باز نشد.»
دومیناشتباه بزرگ مرسی حساب باز کردن روی رژیم سعودی، نوکر آمریکاییها بود. وی اولین مقصد سفر رسمی خود را عربستان انتخاب و با ملک عبدالله پادشاه وقت سعودی دیدار کرد. این در حالی بود که تنها یک سال پس از این سفر، عربستان به عنوان مهمترین حامی کودتای مصر علیه مرسی معرفی شد.
اما مهم تریناشتباه مرسی را میتوان اعتماد به آمریکا دانست. «محمد مرسی» به جای اتکا به ملت و ادامه همان روش و منش انقلابی خود به پنجههای چدنی پنهان شده در دستکش مخملی آمریکا اعتماد کرد. گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره نشان میدهد در همان یک سال ریاست «مرسی» که وی دست دوستی به سمت شیطان دراز کرده بود، آمریکا به صورت غیرعلنی از گروههای مخالف در مصر که علیه دولت مرسی فعالیت میکردند حمایت مالی میکرده و اسناد این حمایتها نیز که بالغ بر دهها برگ سند است در یک برنامه تحقیقی دانشگاه «برکلی» به نمایش درآمده است. مرسی برای اینکه دل واشنگتن را به دست آورد پای میز مذاکره با آمریکاییها برای فروش ۴۰ درصد صحرای سینا نشست و حتی حاضر شد نماینده ویژه برای شیمون پرز رئیسرژیم صهیونیستی بفرستد، کاری که هیچیک از سران سازشکار عرب تا آن زمان نکرده بودند. اعتماد مرسی به دولت آمریکا زمینهساز پیریزی کودتای ارتش به فرماندهی ژنرال السیسی در ژوئیه (تیرماه) ۲۰۱۳ میلادی علیه وی شد. در نهایت نیز مرسی در زندانهای مصر تحت فشار قرار گرفته و در جلسه دفاع در دادگاه به پایان راه زندگی رسید.
چرا مرسی قربانی شد؟
ممکن است پرسیده شود، اگر مرسی اینقدر در خدمت آمریکا، اسرائیل و سعودی بوده، چرا قربانیاش کردند؟ در درجه اول باید گفت «مرسی» بر آمده از جریان «اخوان المسلمین» بود که بر اسلام سیاسی تاکید دارد و در صورت تبدیل شدن مدل اخوان به یک الگوی موفق در منطقه یک «پتانسیل تهدید علیه آمریکا» شکل میگرفت. «مرسی» با وجود تمام سادهلوحیها و خدماتش به این جبهه، از نگاه این مثلث یک اخوانی بود که میتوانست خطراتی را در آینده برای غرب به وجود بیاورد. در درجه دوم باید این را نیز در نظر داشت که، روش شیطان بزرگ همواره این طور بوده که، وقتی اعتراضات مردمی به نقطهای میرسد که احتمال سرنگونی نوکری بالا میرود، برای حفظ موقعیت خود در آن کشور، با معترضان علیه آن رهبر که تا همین یک روز قبل، متحدش بوده، وارد میدان میشود. فراموش نکنیم که آمریکا در ماجرای اعتراضهای خیابانی علیه مرسی، در کنار معترضان و کودتاچیان قرار گرفت. کاری که با صدام، قذافی و این اواخر با عمرالبشیر نیز کردند. مرگ تاسف بار مرسی، به دار آویخته شدن صدام و این اواخر سرنگونی و محاکمه عمرالبشیر (که هر سه در نقطه نزدیکی اعتماد به آمریکا مشترک بودند) عبرت دیگری شد برای کسانی که معتقدند، با نزدیکی به آمریکا، میتوان کشوری پیشرفته و آیندهای روشن داشت. سرنوشت مرسی نشان داد نزدیکی به شیطان بزرگ یعنی مرگ…!