شهید علی‌عباس، لبنانی بود و زمانی که شهید چمران درگیر کردستان بود با گروهی از کودکان یتیم لبنانی به ایران آمد و به خدمت امام(ره) رسید، بعد در تهران ماند و به خدمت ستاد جنگ‌های نامنظم درآمد.

به گزارش مشرق، این روزها مصادف با سی و هشتمین سالگرد شهادت «علی عباس» از فرماندهان جنبش امل لبنان است که در کنار «مصطفی چمران» در سال ۱۹۸۱ (۱۳۶۰ شمسی) و در جبهه سوسنگرد علیه نیروهای بعثی به فیض شهادت نائل آمد.

علی‌عباس از نیروهای لبنانی شهید چمران بود. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که شهید چمران درگیر مسائل کردستان بود با گروهی از کودکان یتیم لبنانی به ایران آمد و به خدمت امام (ره) رسید، بعد از بازگشت یتیمان لبنان، علی عباس در تهران ماند و به خدمت ستاد جنگ‌های نامنظم درآمد.

او از قوی‌ترین نیروهای رزمی سازمان حرکت المحرومین (امل) لبنان بود که افتخار شاگردی شهید چمران را با کسب فیض از محضر امام موسی صدر به هم آمیخته و فردی مخلص، مکتبی و ورزیده شده بود.

علی عباس در جبهه‌های لبنان و کشورهای دیگر تحت نفوذ صهیونیست‌ها بارها جنگیده بود، به طوری که گفته می‌شد حدود ۱۴ کشور، وی را ممنوع‌الورود اعلام کرده و در لبنان نیز به دنبال او بودند. در زمان جنگ به دستور شهید چمران، علی عباس در اهواز مستقر شده و از شرکت در عملیات‌ها منع شده بود. در حالی که در همان هنگام هم‌وطنان او در خطوط مقدم جبهه می‌جنگیدند، تا اینکه در عملیات آزادسازی دهلاویه به خط مقدم این منطقه آمد و تحت فرماندهی شهید ایرج رستمی قرار گرفت. رستمی نیز به او اجازه نمی‌داد تا در عملیات شرکت کند.

زندگی پر هیاهوی شهید مصطفی چمران سرشار از فعالیتهای نفس گیر در راستای مقاومت اسلامی بود. یکی از مهمترین برشهای زندگی او و فعالیتهای تاثیرگذارش در لبنان شکل گرفت. تاثیر حضور پررنگ چمران در میان شیعیان لبنان هنوز هم در اقصی نقاط جنبش مقاومت دیده میشود. او شهدای بسیاری را در لبنان تربیت کرد که در صحنه جهاد با کفر با نگاهی فراوطنی به مقاومت مینگریستند.

چمران پس از آنکه دو سال، سخت ترین دوره های چریکی و جنگ های پارتیزانی را در «مصر» می آموزد دوباره به آمریکا باز میگردد. به دعوت امام موسی صدر – رهبر شیعیان لبنان – اواخر سال ۱۳۴۹ به لبنان هجرت میکند. در دست نوشته او در این باره آمده: «من در آمریکا زندگی خوشی داشتم. از همه نوع امکانات برخوردار بودم. ولی همه لذات را سه طلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومین و مستضعفین زندگی کنم…». او در شهر «صور»، کنار مرزهای اسرائیل، اقامت کرد. شهید مصطفی چمران در لبنان، در کنار امام موسی صدر، به فعالیتهای فرهنگی و چریکی میپردازد و مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را به عهده می گیرد.

تأسیس پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی در لبنان، از دیگر اهداف چمران بوده است. چمران در لبنان، به کمک امام موسی صدر، «حرکةالمحرومین» و سپس شاخه نظامی امل را پایهگذاری کرد. از سال ۱۹۷۱ که به جنوب لبنان آمده بود، کلاسهائی برای درسهای ایدئولوژیک اسلامی به سبک انجمنهای اسلامی دانشجویان به راه انداخت.

از هر دهی یک یا دو نفر از معلمین مسلمان را انتخاب کرد که در کل حدود ۱۵۰ نفر میشدند؛ هفتهای یک بار به مدرسه میآمدند و جلساتی اسلامی برپا میشد که امام موسی، شیخ مهدی شمس الدین، محمدحسین فضلالله و رجال دیگر سخنرانی میکردند و بعد خودش وارد بحث میشد و یک سلسله دروس ایدئولوژیک بیان میکرد. همین افراد بودند که اولین هستههای سازمان «حرکت المحرومین» در جنوب را تشکیل دادند. او در بیروت نیز نظیر این اقدام را انجام داد.

هنگامی که منطقه شیعه نشین نبعه توسط فالانژها محاصره شده بود، چمران در مأموریتی خطرناک، سوار بر زرهپوشی از ارتش لبنان، خود را به داخل منطقه محاصره شده میرساند. چمران نسبت به گروههای سیاسی لبنان شناخت عمیقی داشت؛ وی آزردگی خاطر خویش را از باران تهمتهائی که گروههای مختلف سیاسی به او میزدند کتمان نمیکند. از جمله اتهامات که به چمران زده بودند، تسلیم نمودن اردوگاه بزرگ فلسطینی تل زعتر به کتائب (فالانژها) بودهاست. چمران با رهبران فلسطینی و در رأس آنها، یاسر عرفات نیز تماس و همکاری نزدیک داشته است به طوری که یاسر عرفات و ابوجهاد میآمدند و از او مشورت میگرفتند.

با پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، در سی ام بهمن همین سال شهید مصطفی چمران همراه با یک گروه ۹۲ نفره از لبنان به ایران آمد و با آنکه قصد ماندن در ایران را نداشت، به توصیه امام خمینی (ره) در وطنش ماندگار شد. در اوایل پیروزی انقلاب، به تربیت اولین گروه از پاسداران انقلاب اسلامی ایران پرداخت.

شهید چمران و ۴۵۰ یتیم مدرسه جبل عامل که امروز رهبران مقاومت لبنان هستند

او هم زمان با روشنگری مذهبی و تقویت باورهای اسلامی و مکتبی رزمندگان اسلام ورزیده ترین، زبده ترین و شجاع ترین مبارزان را تربیت کرد که فرزندان و شاگردان آنها امروز نیز در لبنان براساس همین باورها و روحیه شهادت طلبی، حماسه ها میآفرینند. هر چند فعالیتهای چمران برای مردم لبنان شیرین بود، اما خانوادهاش را از او دور میکرد.

تصور خانواده چمران این بود که او پس از ورود به لبنان به دانشگاه آمریکایی بیروت رفته و به تدریس خواهد پرداخت اما چمران این کار را نکرد. به محرومترین بخش لبنان و به میان شیعیان که فقیرترین قشر لبنان بودند رفت و مدرسه صنعتی جبل عامل را که برای آموزش سیاسی، ایدئولوژیک و صنعتی تاسیس شده بود اداره کرد و ۴۵۰ یتیم و بچههای زیر خط فقر را در آن مدرسه پرورش داد.

یکی از اعضای حزب الله لبنان درباره این بچه ها میگوید: «۴۵۰ کودکی که چمران با آنها کار کرد، اکنون مسئولان و رهبران مقاومت لبنان هستند. چمران برای هر یک از این بچه ها لقب تعیین کرده بود. اعراب روی فرزندانشان نام امیر نمی گذارند چون نام شیوخ عرب است. اما دکتر اسم همه پسرها را امیر صدا می زد مثل امیرحسین، امیر رضا و…، نوبتی بچه ها را تا مرز اسرائیل می برد. دوربینی داشت که همیشه با او بود و در عکسها هم معمولاً با این دوربین است. تک تک سربازان اسرائیل را با این دوربین به بچه ها نشان میداد و از همان کودکی انگیزه مبارزه با اسرائیل را در دل آنها میکاشت.»

از جمله شاگردان مستقیم چمران که در میان فرماندهان و رهبران برجسته جنبش مقاومت جنوب لبنان قرار گرفتند می توان به ابوهشام (سید حسین موسوی)، ابویحیی (زکریا حمزه)، سید ابوالفضل کاسترو (عباس موسوی)، سید ابوذر عاملی، نعیم قاسم، ابومصطفی (سید علی حسین)، نجیب سید علی خلف، ادیب حیدر و… اشاره کرد.

علی عباس و ستاد جنگهای نامنظم شد

علی عباس از نیروهای لبنانی شهید چمران بود. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که شهید چمران درگیر مسائل کردستان بود با گروهی از کودکان یتیم لبنانی به ایران آمد و به خدمت امام (ره) رسید، بعد از بازگشت یتیمان لبنان، علی عباس در تهران ماند و به خدمت ستاد جنگهای نامنظم درآمد. او از قویترین نیروهای رزمی سازمان حرکت المحرومین (امل) لبنان بود که افتخار شاگردی شهید چمران را با کسب فیض از محضر امام موسی صدر به هم آمیخته و فردی مخلص، مکتبی و ورزیده شده بود.

۱۴ کشور او را ممنوع الورود اعلام کرده بودند

علی عباس در جبهه های لبنان و کشورهای دیگر تحت نفوذ صهیونیستها بارها جنگیده بود، به طوری که گفته میشد حدود ۱۴ کشور، وی را ممنوع الورود اعلام کرده و در لبنان نیز به دنبال او بودند. در زمان جنگ به دستور شهید چمران، علی عباس در اهواز مستقر شده و از شرکت در عملیاتها منع شده بود. تا اینکه در عملیات آزادسازی دهلاویه به خط مقدم این منطقه آمد و تحت فرماندهی شهید ایرج رستمی قرار گرفت. رستمی نیز به او اجازه نمی داد در عملیات شرکت کند.

شهادت علی عباس در دهلاویه

در روز عملیات دهلاویه، در تاریخ ۲۶ خردادماه ۶۰ و در کنار ایرج رستمی در روستای سیدخلف مستقر شده بود. حدود ساعت ۱۰ صبح از طرف گروه علیرضا ماهینی در خواست مهمات شد و چون در آن لحظه کسی برای انتقال مهمات به خط درگیری در دسترس نبود، علی عباس با اصرار از رستمی خواست که به او اجازه دهد تا مهمات را رسانده و برگردد، رستمی به ناچار موافقت کرد. علی عباس با یک جعبه مهمات روی دوش به سمت نقطه درگیری رفت و ولی قبل از اینکه به رزمندگان گروه (شهید) علی ماهینی برسد هدف گلوله دشمن قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود، شهادت رسید.

شهید علی عباس در سال ۱۹۶۱ (۱۳۴۰) در شهر صور واقع در جنوب لبنان متولد شد و از همان آغاز تاسیس جنبش امل از سوی امام موسی صدر و وزیر دفاع پیشین ایران و شهید مصطفی چمران در آن عضویت پیدا کرد.

عباس با وجود سن کم، یک فرمانده باهوش بود تا جایی که شهید چمران ماموریت های ویژه را به او می داد.

یکی از مهم ترین ماموریت هایی که به شهید علی عباس داده شد، تلاش برای متوقف کردن تانک های عراقی در اهواز بود؛ اوایل سال ۱۹۸۱ در حالی که تعداد اندکی از رزمندگان وی را همراهی می کردند به سمت یک سد حرکت کرد، در حالی که در محاصره تعداد زیادی از تانک های عراقی قرار گرفته بود با توسل به عملیات بمب گذاری این تانک ها را منهدم و غرق کرد و مانع از پیشروی نیروهای عراقی به سمت اهواز شد.

شهادت علی عباس در کنار شهید چمران

شاید مهم ترین توصیفی که می توان از شهید علی عباس داد اینکه وی تا آخرین لحظه همراه شهید مصطفی چمران بود تا جایی که در ژوئن ۱۹۸۱ در جبهه سوسنگرد واقع در استان خوزستان هر دو مجروح شدند و دقایقی بعد علی عباس که ۲۰ سال بیشتر نداشت به شهادت رسید.شهید چمران با لباس علی عباسبه شهادت رسید و می گفت: لباس «علی عباس» رخت شهادت است...

شهید چمران نیز به یکی از بیمارستان های اهواز منتقل شد و پنج روز بعد یعنی ۲۱ همان ماه (۳۱ خرداد ۱۳۶۰) به فیض شهادت نائل آمد.

بخشی از وصیت نامه شهید

شهید علی عباس در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است:

وصیتم را از جبهه های نبرد نیروهای ایرانی علیه نیروهای کفر رژیم صدام بعث و حامیانشان برایتان می نویسم؛ ما مبارزه علیه رژیم بعث را که نبرد حق علیه ظلم است برگزیدیم و از شما می خواهم علیه کفر و سرکشی متحد شوید و اختلافات داخلی را کنار بگذارید.

شهید علی عباس در بهشت زهرا و در نزدیکی شهید مصطفی چمران به خاک سپرده شد.