چطور امکان دارد فردی در خارج از کشور زندگی کند و ادعای مخالفت ومبارزه سیاسی با جمهوری اسلامی را داشته باشد، اما آثار ترجمه شده‌اش در ایران هم روی صحنه برود و در بازار کتاب امکان انتشار داشته باشد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - شرایط حاکم در تولیدات فرهنگی شش سال اخیر بسیار ملتهب است. سینما به صورت اتوماتیک با کمک از نظام سازمان یافته پول‌های سیاه، تولیدات سبکسرانه‌ای را به قصد مخدوش کردن فرهنگ عمومی روانه پرده سینما می‌کند. از سوی دیگر در حوزه موسیقی، موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی، با پرنگ شدن سایر ژانرها، عملاً در حاشیه و در مرز احتضار قرار دارد و در حوزه تئاتر وجوه جنسی و آتراکسیون صحنه را پر کرده‌اند.

تئاتر «مادر / پدر» که این روزها در «تئاتر مستقل تهران» روی صحنه می‌رود، یکی از آثاری ملتهبی است که در مواردی به انگاره‌های فرویدی و رویکردی «اودیپی» به صورت نمایشی می‌پردازد و با سبکی غیرمتعارف با تاکیدات نمایشی مستقیم و غیر مستقیم، به تمایلات جنسی مادری نسبت به فرزند ذکورش اشاره دارد.

نویسنده این نمایش «فلوریان زلر» است. «زلر» متولد ۱۹۷۹ نویسنده، و فیلم‌نامه‌نویس اهل فرانسه، از سال ۲۰۰۲ میلادی تاکنون، مشغول فعالیت در حوزه نمایش نویسی وبرنده جوایزی همچون جایزه «بریگادیه»، «انترالیه» و «مولیر»، با انتشار کتاب «تحریک شیطان»، خشم بسیاری از مسلمانان سراسر جهان را برانگیخت. «مادر»، «پدر» و «برادر» از نمایش‌نامه‌های برجسته زلر هستند که رضا احمدی (کارگردان) در تئاتر مستقل تهران، یک شب مادر و شب بعد از آن پدر را روی صحنه می‌برد.

بیشتر بخوانید:

آیا تئاتر جدید حسین پارسایی روی صحنه می‌رود؟

فلوریان زلر

بیشتر بخوانید:

فیلم / رقص و آواز مختلط روی صحنه نمایش

با اینکه نمایش پدر خالی از مسائل اروتیک است، اما گویا نظارت از دو قسمت نمایش فقط نصیب قسمت پدر شده و تقریباً با القای مفاهیمی که در متن ماجراست روی صحنه رفته است. بر اساس منابع بسیاری، روایت تئاتر پدر درباره پیرمردی به نام آندره است که دخترش، «آن»، می‌خواهد او را ترک کند و با مرد جوانی به نان «پیر» زندگی کند. در متن روایت اورجینال خط روایی نامحسوسی وجود دارد که با ارجاعات بسیار غیرمستقیم، به رابطه جنسی آندره با دخترش «الیز» اشاره دارد که پس از مدتی دخترک در یک صحنه تصادف اقدام به خودکشی می‌کند. حتی در متن نمایشی که هم اکنون روی صحنه است، اشاره آندره به شباهت پرستار جدید با دخترش و نوشیدن مشروب و رقصیدن برای او، برای زنده شدن خاطره دخترش این شائبه پنهان در متن را پررنگ می‌کند. البته بخش اعظمی از نمایش به اضمحلال فردی این شخصیت تاکید دارد و کارگردان تا جایی که توانسته برای فرار از ممیزی، رابطه محسوس و منحوس پدر با دخترش را از تماشاگر پنهان می‌کند.

اما روایت تئاتر مادر درباره زنی به نام «آن» است که از شوهرش «پیر» به دلیل داشتن روابط متعدد جنسی متنفر شده و تصور می‌کند شوهرش به جای قرارهای کاری، وقتش را با معشوقه‌های دیگری سپری می‌کند. همزمان فرزندش نیکولا در دام عشق دختر به نام الودی افتاده و مادر از دوری فرزندش غمگین و افسرده است. وقتی دیالوگ‌ها و متن نمایش را ارزیابی می‌کنیم و گاهی مرزهای میان خیال و واقعیت را برمی‌داریم درخواهیم یافت، مادر سودای این را دارد که جای معشوقه فرزندش را بگیرد که در طول نمایش به صراحت درباره روابط جنسی شریک زندگی پسرک، دیالوگ‌های بسیار صریح و آلترناتیوی روی صحنه ادا می‌شود.

فرمول بررسی روابط درباره شخصیت‌های خلق شده توسط نویسنده، به فرمول نگارش نوبت عاشقی مخلباف شباهت دارد و در روایت دیگری با عنوان «پسر» از فلوریان زلر دوباره این شخصیت به بوته آزمایش گذاشته می‌شود و در روایت «پسر» که روی صحنه نرفته و متن آن ترجمه شده، تمنای تجاوز مادر به فرزند، در محور قصه قرار نمی‌گیرد و در پس زمینه‌های انتزاعی و روانکاوانه بدان اشاره می‌شود.

برای ارزیابی دقیق‌تر باید چند بخش از دیالوگ‌های رد و بدل شده در این نمایش را مرور کنیم. در صحنه‌ای که مادر برای حفظ و ماندن فرزندش در خانه تلاش می‌کند تا نیوکلا دوباره به سویه معشوقه‌اش نرود. نیکولا شب را به صورت ناگهان به خانه پدری‌اش بازگشته و در اتاق خود خوابیده است. پدر به دیژون مرکز ایالت بورگوین فرانسه رفته و مادر و فرزند مشغول گفت و گو هستند.

آن: شما دعواتون شده؟

نیکولا: چی؟

آن: بهت خیانت کرده؟

نیکولا: چی داری می‌گی؟

آن: همین رو فقط بگو خیانت کرده؟

نیکولا: چرا این حرف ومی‌زنی؟

آن: خیانت کرده؟ دارم تصور می‌کنم که با یکی دیگه خوابیده، توهم کشفش کردی؟ همیشه همین داستانه، همیشه همینه. با یک مرد دیگه، با یک پسر دیگه، احتمالاً خیلی هم بیشتر با اون حال کرده. می‌فهمم که چقدر بیشتر با اون حال کرده. آره …. الان این مثل خنجر می‌مونه که بره تهش.... تو باید یک خط اساسی روی این داستان بکشی.

نیکولا: مامان! من فقط اومدم دیشب اینجا خوابیدم.

آن: ولی می‌دونی هر چقدر بخوای می‌توانی اینجا بمونی.

نیکولا: این و صدبار گفتی‌ها!

آن: چه جوری فهمیدی؟

نیکولا: چی؟

آن: وسط کار مچشون رو گرفتی؟

نیکولا: چی داری می‌گی؟

آن: او با یکی دیگه خوابیده بود تو زودتر برگشته بودی خونه، … دیدی بله…، تو آغوش یه مرد دیگس.

نیکولا: ما فقط باهم دعوا کردیم.

آن: همه چیو جمع کردی برگشتی سر خونه و زندگیت.

نیکولا: ما فقط با هم دعوا کردیم، همین.

آن: خیلی کار خوبی کردی.خیلی کار درستی کردی.

نیکولا: تو هیچ وقت از اون خوشت نمیومد از الودی دیگه… از کی؟

آن: به نظر من دختر مبتذلی بود.

نیکولا: کی؟ الودی؟

آن: مبتذل، بی ریخت، قیافشو می‌گم، آدم خوبی هم نبود از نظر اخلاقی.

نیکولا: خنده...

آن: اصلاً هم خنده نداره. به چی می‌خندی؟ با توام. به چی می‌خندی؟

اما در نمایشنامه «پسر»، «پیر» که با زن دومش «سوفیا» زندگی می‌کند، باخبر می‌شود که پسرش نیکولا که با همسر قبلی‌اش «آن» زندگی می‌کند. نیکولا تقریباً سه ماهی است که به مدرسه نرفته و او تلاش می‌کند که از پیش مادرش برود و با پدرش زندگی کند و در نهایت سوفیا تسلیم این تصمیم می‌شود. ورود نیکولا به آپارتمان «پیر» پریشانی و آشفتگی را در روابط «پیر» و سوفیا تشدید می‌کند. خواننده ناظر، از شخصیت و رفتار نیکولا نمی‌تواند اصل موضوع را درک و کشف کند اما در رفت و برگشت‌های زمانی و فضای انتزاعی مخاطب به تدریج به صورت غیرمستقیم متوجه می‌شود نیکولا به دلیل تحمیل رابطه جنسی از سوی مادرش، در یک موقعیت روان‌پریشانه قرار گرفته و این بحران با تمنای و میل نسبت به همخوابگی با سوفیا تشدید شده است.

در تمامی داستان‌ها فلوریان زلر عقده اودیپی نمود پررنگی دارد و البته طرح آن گاهی شکلی وارونه دارد. در شناخت عقده اودیپ باید به این موضوع اشاره کرد که «پسر» تمنای کشتن پدر را دارد، اما در نمایشنامه مادر، پسر تمنای کشتن مادر را بروز می‌دهد. در ساختار اودیپی، دختر تمنای کشتن مادر را دارد، اما در نمایشنامه «پدر»، شخصیت «آن» تمایل به مرگ پدر دارد. جنبه‌های اغراق آمیز روانی سبب می‌شود که اغلب نمایشنامه‌های «فلوریان زلر» دچار پیچیدگی‌های عجیب و غریبی شود و نخ روایت به صورت سرراست کشف کرد، مرزهای واقعیت و رویا و خط زمانی در آثار زلر مشخص نیست، اما مسئله مادر و تمایلات او نسبت به فرزندش از متن نمایش کاملاً قابل دریافت است.

از حیث شناخت شخصیت‌ها و دوگانگی پرسوناژها، حد فاصل رویا تا واقعیت شبیه «کپی برابر اصل کیارستمی» است که استفاده از این فرمول در نمایش «پدر» تشدید می‌شود. در نمایشنامه مادر مخاطب عام با دریافت‌های مستقیم نمایشی مواجه هست و نیست و برای اینکه توجیه عقده اودیپی، کشش و میل جنسی مادر نسبت به فرزندش توجیه شود، مادر متهم به مصرف مداوم الکل، قرص و روان پریشی است، این گریز مسئله‌ای برای پوشاندن دغدغه مهم مادر است اما مخاطب حتی عام دریافت فرویدی مستقیمی از تئاتر دارد و با چنین نشانه‌هایی، مولف ایرانی سعی داشته از دام‌های ممیزان بگریزد.

تصویری از نمایش مادر

ایزابل هوپر بازیگر فیلم‌های اروتیک و ساختار شکن سینمای فرانسه در اجرای نمایشنامه مادر

ایزابل هوپر بازیگر فیلم‌های ساختار شکن سینمای فرانسه در اجرای نمایشنامه مادر

بیشتر بخوانید:

بازیگر زن سینمای ایران می خواهد مثل «ایزابل هوپر» باشد! +فیلم

نوشته‌های «فلوریان زلر» بسیار موجز و مینی‌مالیستی است و نمایشنامه‌هایش با جزئیات و اشاره‌های بسیار ظریف و کوتاه پیش می‌رود و طرف اهریمنی شخصیت‌های بروز بسیار کمرنگی دارد. اما در نمایشنامه «مادر»، کاراکتر «آن» اصرار دارد که پسر بالغ بیست و پنج ساله‌اش هر چقدر می‌خواهد پیش او بماند. از سوی دیگر مادر اصرار دارد که این دختر تنها با پسر او در ارتباط نیست و با مردان دیگری هم ارتباط دارد و در یکی از دیالوگ‌ها، آن (نسرین نصرتی) با اشاره مستقیم بر خیانتکار بودن شریک زندگی نیکولا (آرش تبریزی) به او می‌گوید: تو باید یک خط اساسی روی این ماجرا بکشی.

بخشی از دیالوگ‌های نمایشنامه مادر نشان می‌دهد که «آن» فضایی ذهنی برای فرزندش می‌سازد که شریک زندگی‌اش مشغول خیانت کردن به اوست و او باید در کنار مادرش بماند و مادر لباس قرمز تحریک کننده‌اش را که معمولاً با آن می‌رقصد را بپوشد و با هم به رستوران دریایی بروند و غذا بخورند و باهم قدم زنان به خانه بیایند. حتی مادر در جایی به پسرش می‌گوید وقتی بازوی او را می‌گیرد، بسیار جوانتر از معشوقه او به نظر خواهد رسید. رفتار اغراق و توام با شهوت مادر با اتکا به جزئیات و وهم و خیال در این نمایش روی صحنه نمود پیدا می‌کند.

اما چنین متون، کتاب و نمایشنامه‌هایی از فولریان زلر در بازار کتاب منتشر می‌شود و در دسترس عمومی قرارمی‌گیرد. نکته جالب اینجاست که مترجم این آثار در ایران تینوش نظم‌جوست.

البته اغلب آثاری که از فلوریان زلر در ایران روی صحنه رفته، اغلب ترجمه‌هایی از تینوش نظم جو بوده است. چطور امکان دارد فردی در خارج از کشور زندگی کند و ادعای مخالفت ومبارزه سیاسی با جمهوری اسلامی را داشته باشد، اما آثار ترجمه شده‌اش در ایران هم روی صحنه برود و در بازار کتاب امکان انتشار داشته باشد.

سوابق تینوش نظم جو پس از سال ۸۸ به روایت ویکی پدیا

برچسب‌ها