طبق اظهارات مشاور آقای آشنا، مبداء تجسم «عقلانیت» در جمهوری اسلامی، رییس جمهور شدن روحانی در سال 92 بوده و تا پیش از آن کسی در دنیا روی جمهوری اسلامی به عنوان موجودی «عقلانی» حساب باز نمی کرد.

سرویس سیاست مشرق- در حالی که با سلسله‌ای از اقدامات قاطع نظام در حوزه سیاست خارجی، عملاً ورود جمهوری اسلامی ایران به فاز فعال دیپلماسی کلید خورده است، همچنان موتور کند و «برجام‌زده» وزارت خارجه، افتان و خیزان در حال هماهنگ کردن خود با این فاز فعال است. این روزها که رسانه های حامی دولت در کمال حیرت، در حال بزک موجود ناقص‌الخلقه‌ای به نام «اینستکس» هستند که به تعبیر قاطبه کارشناسان (از جناح‌های مختلف سیاسی) از کف خواسته‌های ایران هم بسیار پایین‌تر و در ماهیت خود، تحقیرآمیز است. به نظر می‌رسد جناحی در درون دولت به دنبال آن است که کلیت عملکرد سیاست خارجی و اقدامات قاطعانه‌ای را که از کانال‌هایی خارج از دستگاه دیپلماسی صورت گرفته، به نام دولت سند بزند. به عبارت دیگر، برخی «کارشناسان» وابسته به دولت قصد دارند این‌گونه جلوه دهند که حتی اقدام قاطعانه و غرورآفرین پدافند نیروهای مسلح در دفاع از حریم هوایی کشور و سرنگونی پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری آمریکا در خلیج فارس، با هدایت رئیس جمهور صورت گرفته و در چارچوب نمایش «دیوانه‌بازی» در برابر ترامپ «دیوانه»، مکمّل سیاست خارجی «عقلانی» و «منطقی» دولت بوده است!

روز سه‌شنبه (۱۱ تیر) خبرگزاری دانشجو، فیلمی از سخنان فردی به نام دیاکو حسینی منتشر کرد که این فرد مشاور حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی و کارشناس ارشد «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری» (تحت مدیریت حسام الدین آشنا) است. در این فیلم، حسینی تلویحاً اقدامات قاطع جمهوری اسلامی از قبیل سرنگونی پهپاد متجاوز امریکایی یا کم کردن تعهدات برجامی در موضوع هسته‌ای را «رفتار غیرعقلانی» برای ترساندن ترامپ تفسیر کرد!

دیاکو حسینی

در ابتدا، این مشاور جناب آشنا، مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران در دو مرحله توانست به آمریکایی‌ها اثبات کند که حکومتی «عقلانی» است: یکی انتخاب حسن روحانی در سال ۹۲ و دومی، مذاکرات هسته‌ای و برجام

به این بخش از سخنان حسینی توجه کنید:

"استراتژیست آمریکایی معروف دوره جنگ سرد، «هرمان کان»، می‌گوید گاهی تصمیمات غیرعقلانی، «عاقلانه» ترین کاری است که می‌توان انجام داد. این نکته خیلی کلیدی است. آمریکایی‌های در دوره برجام و دوره‌ای که آقای روحانی انتخاب شد، به این نتیجه رسیدند که ایران یک کشور کاملاً «رشنال» (عقلانی) است. تا قبل از آن، از ۲۰۰۳ تا حدود ۲۰۱۲، تصور می‌شد که ایران یک کشور کاملاً «غیرعقلانی» است که اگر بمب هسته‌ای در اختیار داشته باشد، اسرائیل، اروپا یا حتی روسیه را مورد هدف قرار می‌دهد. چند اتفاق افتاد که باعث شد این تصور کاملاً به هم بخورد. یکی انتخاب اقای روحانی بود و شعار اقتصاد، اینکه «هم سانتریفیوژ بچرخد، هم چرخ معیشت مردم»، و (ایرانی‌ها) متوجه شدند که تحریم‌ها چه هزینه سنگینی دارد. دوم، برجام بود. یعنی برجام کمک کرد به این فهم که ایران حاضر است برای نجات خود، امتیازاتی را واگذار کند. در امریکا من بحث می‌کنم. این اتفاق کمک کرد به اینکه فهمیدند ایران یک کشور کاملاً عقلانی است که بر اساس سود و زیان، امور را می‌سنجد."

در همین‌جا باید تاکید کرد که این ادعای کارشناس محترم، بسیار ادعای نادرستی است و جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۰ سال عمر خود، هیچ‌گاه منطق و عقلانیت را نه در سیاست خارجی و نه در سیاست داخلی، از محور امور کنار نگذاشت که تازه با آمدن روحانی در سال ۹۲، بخواهد به مسیر «عقلانی» باز گردد. در ثانی، هیچ‌گاه این در اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی (چه در زمان رهبری حضرت امام و چه در زمان رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) نبوده که بخواهد «عقلانیت» خود را به رژیم زورگو، جنایتکار و غیرعقلانی چون ایالات متحده ثابت کند. اصولاً این عقلانیت و بصیرت حضرت امام و رهبری معظم انقلاب بود که در پیوند با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، ملت ایران را از گردنه‌های بسیار صعب و طاقت‌فرسایی عبور داد و امروز در ۴۰ سالگی، یکی از سرفرازترین و مستقل‌ترین کشورهای دنیاست. اگر منظور دیاکو حسینی از «اثبات عقلانیت»، مصالحات و مذاکرات و توافقات مقطعی با ایالات متحده و انعطاف‌پذیری است، از قضاء در زمانی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره‌کننده ارشد هسته ای ایران بود و دولت در اختیار اصلاح‌طلبان، این مجوز صادر شد و نتیجه اعتماد و انعطاف بیش از حد آن تیم مذاکره‌کننده، همان شد که مذاکره‌کننده بعد از روحانی، یعنی علی لاریجانی برای آن از تعبیر «در غلطان دادیم، آب نبات گرفتیم»، استفاده کرد. یا اینکه وقتی اصلاح طلبان در دولت و مجلس روی کار بودند، در جریان تهاجم نظامی ائتلاف آمریکایی به افغانستان، همکاری‌هایی تاکتیکی با ائتلاف صورت گرفت. اما نتیجه همه آن انعطاف‌ها که با فشار «مذاکره‌طلبان» درون حکومت صورت گرفتن، قرار گرفتن نام ایران در فهرست «محور شرارت» رئیس جمهور وقت آمریکا بود.

حتی اگر حرف این کارشناس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری را بپذیریم و مبدا «عقلانیت» در جمهوری اسلامی را قرار گرفتن حسن روحانی در مسند ریاست جمهوری بدانیم، نتیجه آن عقلانیت (علی‌رغم همه هشدارها و شروطی که رهبر انقلاب و سایر دلسوزان کشور مطرح کردند) این شد که امروز هم صنعت هسته‌ای ما دچار عقب‌افتادگی شد و هم تحریم‌ها با حدت و شدت قبل برگشته است و مضاف بر این، دولت «عقلانی» مدنظر دیاکو حسنی و همفکرانش، هیچ طرح و پروژه کلانی برای اداره کشور در شرایط تحریمی ندارد و حتی در فروش نفت خام هم به برکت مهارت و کاردانی «ژنرال» زنگنه، دچار رکود و رخوت شدیدی شده است."

اما بخش دوم صحبت حسینی، با توجه به این مقدمه معنای تلویحی دیگری در خود دارد:

"بعد از آمدن ترامپ، ما این استنباط (عقلانی بودن) را تقویت کردیم. از چه طریقی؟ اول اینکه ما نمایش‌های نظامی در خلیج فارس را کنترل کردیم. برای اینکه جنگ بین ایران و امریکا پیش نیاید. به ویژه بعد از تهدید ترامپ که در صورت نزدیک شدن قایق‌های ایران، آن‌ها را بزنید. مجموع این‌ها باعث شد که ان‌ها بفهمند که ایران یک کشور کاملاً عقلانی است. این دارد کار دست ما می‌دهد.

کاری که باید بکنیم این است که ایران، اگر بقای خودش را در خطر ببیند، کار غیرعاقلانه می‌کند. و این کار غیرعاقلانه، عاقلانه‌ترین کاری است که می‌توان در این شرایط انجام داد.

اگر نخواهیم جلوی آمریکا زانو بزنیم باید با آن‌ها مثل خودشان صحبت کنیم، مثال معروف توماس جرین اشاره می‌کند که در وسط اقیانوس دو نفر در یک قایق نشسته بودند که که برای رسیدن به ساحل یک نفر پارو نمی‌زد، طرف مقابل وقتی این صحنه را دید گفت اگر پارو نزنی من قایق را چپ می‌کنم باید قایق را جایی تکان داد که طرف مقابل برای حفظ جان خودش قادر شود پارو بزند."

به بیان دیگر، این مشاور ارشد آقای آشنا مدعی است که اقدامات قاطعانه جمهوری اسلامی در دفاع از حریم مرزهای خود، که تصمیم و اجرای آن در سطحی بالاتر از رئیس جمهور و توسط نیروهای مسلح صورت گرفته (مانند سرنگونی پهپاد متجاوز آمریکایی)، کاری «غیرعقلانی» است که البته کارشناس محترم انجام این کار غیرعقلانی را در «شرایط کنونی»، عقلانی می‌داند.

البته معنا و مفهوم دیگر این سخنان، القای یک مطلب دیگر هم هست و آن اینکه هم آن اقدامات «عقلانی» (البته از منظر دیاکو حسینی) همچون کم‌کردن «نمایش» های نظامی در خلیج فارس، با هدایت مظهر «عقلانیت» نظام (حسن روحانی) صورت گرفت و هم این اقدامات «غیرعقلانی» ناگزیر از قبیل سرنگونی پهپاد و در مجموع فرمان و اصطلاحاً "مهار کار در دست خودمان است و ملالی نیست! " به عبارت دیگر، برداشتی که از سخنان حسینی می‌توان کرد این است که چون ترامپ، دولت روحانی را زیادی عقلانی و منطقی فرض کرده، پررو شده و حالا به اندازه‌ای که ترامپ کمی بترسد، باید راه را برای کارهای «غیرعقلانی» (همان دیوانه‌بازی) بخش‌های خارج از دولت ( نیروهای مسلح) باز کرد تا کمی ترامپ سرجای خود بنشیند و دست «عقلاء» برای مذاکره با او بازتر باشد. به همین سادگی، کارشناس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری، دلاوری بی‌مانند نیروهای مسلح در دفاع از حریم کشور و نمایش قاطعیت را، به امور «غیرعقلانی» ناگزیر فرومی کاهد که البته خاصیتی جز پر کردن دست مذاکره‌کنندگان «عاقل» ندارد.

البته دولتی‌ها و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به دولت قبلاً هم در چنین ادعاهایی، تلاش کردند عملکرد دیگران را به نام خود بزنند و خود را صاحب ابتکار عمل نشان دهند. وقتی در ۲۸ خرداد ۹۶ در پاسخ به اقدامات تروریستی عناصر داعش در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام (ره)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عملیاتی غرورآفرین، مرکز فرماندهی داعش در رقه سوریه را هدف موشک قرار داد، حسن روحانی دو روز بعد (۳۰ خرداد) تلویحاً مدعی شد که او دستور حمله موشکی انتقامی سپاه را صادر کرد:

" اقدامی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آماده کردن موشک و پرتاب ‏آن به نقاطی که سران داعش در دیرالزور بودند، انجام داد تصمیم فرد یا یک رکن نظامی نیست، بلکه ‏اینگونه تصمیمات در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ می‌شود و این در حالی است که شورای عالی ‏امنیت ملی بعد از حادثه تروریستی تهران در حرم امام راحل و مجلس شورای اسلامی برای پاسخ به تروریست‌ها اختیاراتی را به نیروهای مسلح داد که بیش از این اقدام اخیر بود.‌" [۱]

فردای آن روز، سید محمود علوی، وزیر اطلاعات، هم ادعای روحانی را تکرار کرد:

" همانگونه که ریاست جمهوری اسلامی ایران تصریح فرمودند این تصمیم در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شده و ریاست جمهوری اسلامی نیز در جایگاه رئیس شورای عالی امنیت به نیروهای مسلح دستور یورش کوبنده را به مقر داعش صادر کرد." [۲]

این ادعاها موجب شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همان روز ۳۱ خرداد در بیانیه‌ای، تصریح کند که این عملیات موشکی "در سلسله مراتب نظامی و با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح و تحت امر فرمانده معظم کل قوا" انجام شد.

 

[۱] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/03/30/1442300

[2] https://www.isna.ir/news/96033117811