به گزارش مشرق، ایران رکورددار تعداد جشنوارههای موضوعی در دنیاست. این جزء رکوردهایی است که آن را عامدانه و با دست خودمان خلق کردهایم اما بههیچوجه جای افتخار ندارد. جالبتر اینکه اکثر این جشنوارهها در دورههای سالانه برگزار میشوند، آنهم در حالی که تولیدات سینمای ایران بسیار یکدست و شبیه به هم هستند و معلوم نیست چطور ممکن است طی یکسال، آن تعداد آثاری که میتوانند جدول اکران هرکدام از این جشنوارههای موضوعی را تکمیل کنند، تامین شود.
آیا اگر در هر فیلم یک کاراکتر پلیس وجود داشت یا حتی صرفا موضوع به هر نحو غیرمستقیمی با رفتارهای غیرقانونی افراد سروکار پیدا میکرد، میشود این فیلم را به جشنواره پلیس راه داد؟ اگر در فیلمی یک کاراکتر کودک وجود داشت، جای آن در جشنواره کودک است؟ یا هر فیلمی که کارگردانش یا شخصیت اصلی آن زن بود، باید به جشنواره فیلم پروین برود؟ به همین سیاق میشود تا ابد به فهرست جشنوارههای موضوعی ایران اضافه کرد، بیاینکه به تعداد فیلمها اضافه شود یا حتی لااقل ذرهای تنوع در آنها به وجود بیاید.
بیشتر بخوانید:
برگزاری جشنواره فیلم شهر با فیلمهای جشنواره فجر ضرورتی دارد؟
میشود هر فیلمی را که در آن یک پیرزن یا پیرمرد بود به جشنواره سالمندان ببریم، هر فیلمی را که در آن یکی از شخصیتهای اصلی به گل و گیاه علاقه داشت به جشنواره فیلمهای محیطزیست بفرستیم و هر فیلمی را که تصویری از تهران نشان میداد در جشنواره شهر قرار دهیم که شهرداری تهران برگزار میکند. این مورد اخیر دقیقا کاری است که انجام شده. این در حالی اتفاق افتاد که انتقادها نسبت به تهرانزدگی سینمای ایران سالهاست جریان دارد.
انگشتشمارند فیلمهایی که در سینمای ایران خارج از فضای تهران فیلمبرداری شوند و شخصیتهایشان هم تهرانی نباشند و در چنین حالتی، برگزاری جشنواره فیلم شهر نیاز به توضیح درباره ماهیت متمایز فعالیتش دارد. مثل این است که در ایران جشنواره فیلمهای ایرانی با موضوعات مرتبط به ایران برگزار شود؛ اما اگر موضوع جشنواره شهر این نیست که چه فیلمهایی به هر نحوی با شهر تهران ارتباط دارند، پرداختن به موضوعات شهری هم در سیستم این جشنواره محدوده مشخصی ندارد.
از نظر دبیرخانه جشنواره شهر، چه فیلمی شهری است و چه فیلمی نیست؟ آیا برگزارکنندگان جشنواره میتوانند بهطور مشخص تعیین کنند که چه فیلمهایی با اینکه در تهران ساخته شده و موضوع آن اجتماعی است، به جشنوارهشان ارتباطی ندارد تا بشود بهطور دقیق تشخیص داد وجوه متمایزبخش میان چنین جشنوارهای با جشنوارههای سراسری چیست؟ بهنظر میرسد بهجای طرح این پرسشها باید سراغ اصل موضوع رفت و به شکلی بنیادین پرسید بهرغم کارکرد ضعیف جشنواره فیلم شهر و بیرمقی، بیرونقی و بیاثرش در سینمای ایران، اساسا مسئولان شهرداری اصرار دارند که این رویداد را برگزار کنند و برایش بودجه صرف شود و شهردار برایش پیام دهد و چند روز پردیس سینمایی ملت برای نمایش فیلمهای آن قرق شود؟
فیروز حناچی به اقدامات تبلیغاتی علاقه خاصی نشان داد. رنگکردن دیوارهای بدنمای شهر و دوچرخهسواری شهردار تهران، بهرغم اینکه از طرف بسیاری از ناظران مورد نقد جدی قرار گرفت و باعث شد او را به اقدامات غیرضروری و تبلیغاتی متهم کنند، لااقل تفاوتها میان او و دو مدیر قبلی را نشان میداد که حتی برای حفظ ظاهر هم حاضر نبودند رضایت افکارعمومی را به دست بیاورند. حناچی با این رویکرد جدید، جشنواره فیلم شهر را مجددا راه انداخت.اما انگیزه حناچی از برگزاری مجدد جشنواره فیلم شهر چیست؟ دلیل راهبردینبودن برنامه برگزاری جشنواره فیلم شهر در این دوره هم مشخص خواهد شد، هرچند این جشنواره در دورههای قبل هم بنا به زمینهها و دلایل دیگر، عمق و راهبرد چندانی نداشت و حالا به چرخه رویدادهای فرهنگی کشور برمیگردد تا ایران همچنان رکورددار جشنوارههای موضوعی فیلم در دنیا باشد.