به گزارش مشرق، مهدی جهان تیغی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت: جک استراو برای ایرانیها و به خصوص برای حسن روحانی و دوستانش یک چهره آشناست. او سالها در مسئولیتهای مختلف و رده اول دولت انگلیس حضور داشته و نماینده ارشد مذاکره کنندگان بریتانیا در دور اول مذاکرات هسته ای در سالهای 2003 تا 2006 با ایران بوده است.
جک یک یهودی متعصب است که حتی به خاطر اعتقادات مذهبیاش در جوانی به زندان نیز رفته است. او در زمان وزارتش برای نشان دادن علاقه و وفاداریش به اسرائیل اظهار داشت: "خون یهودی در رگهای من هست". اما وی در چند سال اخیر نسبت به ایران مواضع نرم و دلجویانهای! اتخاذ کرده؛ حتی بعد از رئیسجمهور شدن حسن روحانی از او حمایت کرد و همواره تاکید کرده که میخواهد روابط ایران و انگلیس خوب شود. جک استراو گفته است که می خواهد در ایران همه بدانند که مشرب فکری متفاوتی درباره ایران و ایرانیها دارد.
اما جک استراو در آخرین تلاشهای خود برای نشان دادن چهره متفاوت در یادداشتی در نشریه «دیلی میل» با برشمردن موارد متعددی از اقدامات انگلیس علیه ایران و ایرانیها در چند دهه اخیر، نوشته است: آنها دلایل خوبی دارند تا از «روباه حیلهگر و استعمارگر » لقبی که به ما دادهاند، خشمگین باشند. ایران هرگز مستعمره بریتانیا نبوده، اما این به معنی نیست که ما از این کشور برای رسیدن به ثروت و قدرت، بهرهکشی نکردهایم.
این در حالیست که برش های کوتاه تاریخی ثابت میکند که جک! خودش هم یک روباه بوده و الان با ظاهری متفاوت میخواهد روباه بودنش را پنهان کند.
او از اصلیترین چهرههای بود که اولین توافقنامه مهم هستهای تهران موسوم به بیانیه سعدآباد در دور اول مذاکرات هسته ای، را عملا پاره کرد – دقیقا همانند کاری که ترامپ با برجام کرد- و در جملاتی تاریخی و عبرتآموز اظهار داشت: "ما میوه حمله به عراق را در مذاکرات سعدآباد چیدیم". او در زمان استراحت و پس از مذاکرات سعدآباد مقابل وزیران خارجه وقت ایران و آلمان مانند یک فاتح در برابر کسی که الان تسلیم شده است، عمل کرد و پای خود را روی میز دراز کرده بود.
خود جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلیس نیز در خاطرهای تحقیرآمیز مینویسد که در توالت قطار با وزیر خارجه دولت اصلاحات تلفنی حرف زده و اجازه نداده که دولت خاتمی حتی 20 سانتریفیوژ را برای تحقیقات علمی داشته باشد.
در هر صورت داستان جک! همانند بسیاری دیگر از مسئولین آمریکایی و اروپایی هست که در دوران قدرت و پس از آن رفتار و مواضع تاحدودی متفاوتی از خود نشان میدهند.
از کسی که روزگاری با غرور اجازه نداده که دولت اصلاحات تنها 20 سانتریفیوژ آنهم برای تحقیقات علمی داشته باشد، چگونه می توان ابراز علاقه او به بهبود رابطه انگلیس با ایران و حتی حمایتهایش از برجام را فریبکاری ندانست؟ در حقیقت این مقامات تا قبل از بازگشت مجدد به قدرت، یک دوره از فریبکاری را طی میکنند و پس از رسیدن دوباره به مسئولیت همان رفتار گذشته را تکرار میکنند.
مشابه داستان جک! دموکراتها و به خصوص افرادی همانند اوباما هستند که نقش خود را در چند سال اخیر به خوبی بازی کردند، بگونیکه برخی غربزدههای داخلی حاضرند سالها کشور را معطل نگه دارند تا اوباما و یا مثلا معاونش –جوی بایدن- دوباره برگردند تا به ظن خود فرصت پیدا کنند از نگاه متفاوت آنها به نفع منافع ایران استفاده کنند!