به گزارش مشرق، روزهای گام دوم کاهش تعهدات ایران در برجام به دو برابر تعداد انگشتان دو دست رسیده است. این چندماه که ایران از 18 اردیبهشتماه سوت پایان صبر استراتژیکش در برابر بدعهدی طرفهای غربی برجام را به صدا درآورده، اندکاندک میانجیها نیز سروکلهشان به ایران پیدا شده و بازار رایزنیها داغتر از قبل شده است. دوشنبه، 30 اردیبهشتماه بود که یوسفبنعلوی، وزیر امور خارجه عمان بهصورت ناگهانی به تهران آمد و در فرودگاه با ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان دیداری را ترتیب داد. بنعلوی اگرچه بعد از آن در مصاحبهای اعلام کرد نقش میانجی را نداشته ولی همزمان تصریح کرد عمان فکر میکند میتواند تنش فعلی در منطقه را مهار کند.
بیشتر بخوانید:
گاردین: انگلیس طعمه شد؛ ایران قدرت برتر خلیج فارس
چیزی که بنعلوی تنش میخواند اشاره مستقیمی به ارتباط میان ایران و آمریکا داشت. جالب آنکه سفر ناگهانی بنعلوی در حالی صورت گرفته بود که تنها پنجروز قبل از آن مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا از تماس تلفنی با سلطان قابوس درخصوص فعالیت منطقهای ایران خبر داده بود! از طرف دیگر المغیری، سفیر عمان در آمریکا نیز بارها تاکید کرده بود «اگر تهران و واشنگتن به میانجیگری باور داشته باشند، ما آماده کمک به حل این بحران هستیم.» بعد از این دیدار بنعلوی راهی عراق شد. حالا طبق آنچه از پیش اعلام شده، یوسفبنعلوی امروز بار دیگر به تهران خواهد آمد.
هفته گذشته بود که خبرگزاری «اسپوتنیک» ضمن اعلام سفر وزیر امور خارجه عمان به ایران اعلام کرد وی برای گفتوگو درخصوص تحولات اخیر منطقه به تهران سفر میکند. اوایل ماه گذشته (سوم تیرماه) بود که برایان هوک، رئیس گروه ویژه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا با یوسفبنعلوی و سلطانبنمحمدالنعمانی، مسئول دفتر سلطان قابوس دیدار کرد؛ دیدارهایی که در مسقط صورت گرفت.
سفر بنعلوی در حالی صورت میگیرد که پس از دزدی دریایی انگلستان و توقیف نابهجای نفتکش ایرانی، حالا حدود یکهفتهای است (از 28 تیرماه) که ایران مقتدرانه از تحرکات غیرقانونی نفتکش انگلیسی «استنا امپرو» جلوگیری و این نفتکش را توقیف کرده است. هفته گذشته همزمان با اعلام سفر وزیر امور خارجه عمان به تهران نیز اخباری به نقل از یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه این کشور نقل شد مبنیبر اینکه عمان مساله ناوبری را در تنگه هرمز به دقت رصد میکند.
در همین راستا شبکه «یورونیوز» اعلام کرده اینبار مسقط در نقش میانجی میان تهران و لندن ظاهر میشود! این شبکه در تحلیل خود مدعی شده از آنجاکه این سفر پس از تقابل ایران و انگلیس بر سر توقیف نفتکشهای دو طرف صورت میگیرد، میتواند نشانهای دال بر تلاش عمان برای حل این مناقشه از راه دیپلماتیک باشد.
برای تحلیل دقیقتر سفر وزیر امور خارجه عمان به تهران آنهم در این بازه زمانی که از طرفی گام دوم کاهش تعهدات ایران در برجام پیش میرود و از طرف دیگر پهباد گلوبال هاوک آمریکایی سرنگون و استنا امپروی انگلیسی توقیف شده است، تحرکات قبلی بنعلوی نباید مغفول واقع شود. بیشک مسقط در تلاش است برای خود در منطقه جایگاهی ویژه دست و پا کند؛ تلاشی که به امروز و دیروز محدود نیست. قرار گرفتن در جایگاه میانجی میان ایران و غرب و تحرکات منطقهای این کشور حاشیهای خلیجفارس در همین راستا ارزیابی میشود. بهعبارت دیگر، آنچه طی سالهای اخیر بدیهی نشان داده این است که مسقط برای پررنگ کردن نقش خود از هیچ دستاویزی دریغ نخواهد کرد. بر همین اساس سفر 16 تیرماه بنعلوی به دمشق از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این میان فرش قرمز سال گذشته مسقط برای بنیامین نتانیاهو نیز تا آنجا اهمیت داشت که نخستوزیر رژیم صهیونیستی دعوت سلطان قابوس را انقلابی در روابط خارجی رژیم غصبیاش خواند!
پلیس بدی که پلیس خوب شد!
در میان طرفهای غربی 1+5، فرانسه این روزها بازیگری در نقش پلیس خوب را برعهده گرفته است تا آنجاکه برخی این کشور را عملیاتیترین میانجی برجامی میخوانند. امانوئل بن، نماینده ویژه و مشاور دیپلماتیک رئیسجمهور این کشور اواخر خردادماه و اواسط تیرماه (18 تیر) به تهران آمد؛ سفری که اخبار حول آن از پیام کتبی امانوئل مکرون به حسن روحانی خبر میداد. اگرچه جزئیات بیشتری غیر از تایید این سفر از سوی وزارت امور خارجه کشورمان منتشر نشد.
تماس تلفنی سهباره رئیسجمهور فرانسه و رئیسجمهور کشورمان از دیگر تحرکات دیپلماتیک دو کشور طی ماه گذشته بود. روز سهشنبه (اول مرداد) نیز سیدعباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه بهعنوان «فرستاده ویژه رئیسجمهور» بازدید فرستاده ویژه مکرون را پس داد و به فرانسه سفر کرد.
فرانسه از زمان آغاز کاهش تعهدات ایران تحرکاتی آشکار در راستای حفظ ایران در برجام داشته است. اگرچه در همین مقطع نیز در مقابل اقدامات ایران بهصراحت از حربه تهدید به تحریمهای اروپا علیه ایران استفاده کرده است. نکته قابلتوجه اینکه صریحترین اظهارنظرها درخصوص ضرورت برجام موشکی و توقف فعالیتهای منطقهای ایران را میتوان در کلام پلیس خوب این روزهای تروئیکای اروپایی در برجام جستوجو کرد تا آنجاکه تا همین چندیپیش مسئولان مذاکرات لقب بهاصطلاح پلیس بد را به پاریس داده بودند.
از این رو کنار هم قرار دادن پازل سفر بنعلوی به دمشق و اصرار فرانسه به میانجیگری و ایفای نقش پلیس خوب، پیام مثبتی را به ذهن متبادر نخواهد کرد.
ادعای غیرظریف «گاردین» و سکوت دستگاه دیپلماسی!
سکاندار دستگاه دیپلماسی کشورمان 22 تیرماه برای شرکت در نشست شورای اقتصادی، اجتماعی سازمانملل راهی آمریکا شد؛ سفری که در ابتدا آمریکاییها ویزای ظریف را با اما و اگر مواجه کردند و بعد از صدور ویزا نیز به گفته وزیر امور خارجه کشورمان، حضورش را تنها به سه ساختمان محدود کردند. با این حال ظریف در طول این سفر دوهفتهای دیدارها و گفتوگوهای زیادی ترتیب داد. نکته قابلتوجه در یکی از گفتوگوهای ظریف این بود که روزنامه «گاردین» مدعی شد ظریف روز پنجشنبه (27 تیرماه) در جمع گروهی از خبرنگاران در نیویورک گفته است «ایران حاضر است در ازای رفع دائمی تحریمهای ایالات متحده، بازرسیهای ارتقایافته و دائمی از برنامه هستهای خود را بپذیرد.»
«گاردین» در ادامه ادعای خود از زبان ظریف به «بیشتر در برابر بیشتر» اشاره کرده است؛ ادعایی که تا این لحظه با واکنشی غیر از سکوت از سوی مسئولان دستگاه دیپلماسی مواجه نشده است.
دو روز قبل از انتشار این ادعا بود که برداشت اشتباه از گفتوگوی ظریف با «بیبیسی» بلافاصله با واکنش او در توئیتر و همچنین واکنش سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه مواجه شد. علاوهبر آن نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمانملل متحد نیز روز سهشنبه بیانیهای رسمی صادر کرد. میریوسفی، سخنگوی نمایندگی ایران در سازمانملل نیز در توئیتر اقدام «آسوشیتدپرس» و «انبیسی» را تحریفی آشکار خواند.
ظریف در این مصاحبه گفته بود «اگر آمریکا میخواهد درباره موشک صحبت کند، ابتدا باید فروش سلاح به منطقه که شامل موشک میشود به دولتهای منطقه را متوقف کند» و «آسوشیتدپرس» این جمله را به آمادگی ایران برای مذاکره موشکی تحریف کرده بود! با این حال تا امروز درخصوص ادعای طرح «گاردین» مبنیبر «بیشتر در برابر بیشتر» دستگاه دیپلماسی سکوت کرده است؛ سکوتی که در فضای رسانهای میتواند به معنی تایید تعریف شود. البته این ادعای «گاردین» از سوی طرفهای غربی نیز با سکوت مواجه شده است. با فرض تایید این ادعا چند مساله قابل توجه است:
1 دیاکو حسینی، عضو و پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری به «فرهیختگان» گفته است: «ممکن است ایدهای را دوستان بیان کنند که بدانند بحثهای سیاسی و رسانهای در اطراف آن چگونه شکل میگیرد و اگر بازخورد مثبتی داشت آن را در مجاری رسمی دنبال کنند و اگر نبود بهطور کلی این مطرح نشود.» از این رو اظهارات اینچنینی را بهمثابه یک ترفند دیپلماتیک برای سنجش ظرفیتهای طرف مقابل میخواند. در این راستا باید اشاره داشت با چنین فرضی زمانی این ادعا را میتوان ترفند دیپلماتیک خواند که طرح «بیشتر در برابر بیشتر» دست بالای ایران را نشان میداد. بهعبارتی، ایران یک مطالبه بالا را مطرح میکرد و ظرفیتها را میسنجید.
چرا ایده بیشتر در برابر بیشتر عقبگرد است؟
2از سوی دیگر ترفندهای دیپلماتیک از سوی مراجع رسمی مطرح نخواهند شد و ظریف بهعنوان یک دیپلمات کارکشته بیش از هر کسی میداند که هرگونه اظهارنظرش به معنی موضع رسمی تلقی خواهد شد. از این رو سوال اینجاست که آیا با این فرض پذیرش بازرسیهای دائمی آنهم از نوع ارتقایافته تصمیم و سیاست قطعی کشور در برابر طرفهای مذاکره است؟ پاسخ این است که آنچه در سیاستهای اعلامی ظریف و دولت و بهطور کلی جمهوری اسلامی قاطعانه اعلام شده است، در تناقض آشکار با این اظهارنظر است.
3 طرح ادعایی «گاردین» مبنیبر «بیشتر در برابر بیشتر» بهعبارتی ترجمان دوباره به سمتی است که هنوز سریال تناقضات قبلیاش ادامه دارد. کفه ترازوی برجام و تعهداتی که گفته میشد پایاپای است امروز بهنحوی به سمت ایران سنگینی میکند که حتی موافقان دوآتشه توافق هستهای نیز امروز به ظرافت از مرگ توافق و ثمر هیچ برای ایران سخن میگویند. از این رو چنین پیشنهادی از سوی رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان میتواند محک زدن دوباره آزمودههایی تلقی شود که از آزمون پیشین خود حتی با اغماض نیز نمره قبولی کسب نخواهند کرد.
۴ در مقطع فعلی از طرفی ایران قدرت نظامی و دفاعیاش را در مواجهه با گلوبال هاوک آمریکایی و استنا امپرو انگلیسی نشان داده است و از طرف دیگر طرفهای غربی در تحریم و فشار ایران هرچه در چنته داشتهاند رو کردهاند و بر همین اساس است که بازار میانجیها داغ شده است. عملیاتیشدن گامهای کاهش تعهدات ایران اولتیماتوم تلاش برای حفظ برجام را به طرفهای غربی نشان داده است. در چنین فضایی اگر ادعای «گاردین» صحیح باشد، اظهارات ظریف و طرح پذیرش بازرسیهای دائمی حتی بهلحاظ تکنیکی نیز مشکل دارد؛ چراکه همواره براساس همان ترفندهای دیپلماتیک اصل بر این است که در رسانه مطالبات بالاتر را مطرح و با ظرفیتسنجی فضا برای چانهزنی در مذاکرات را فراهم آوریم. یا با فرض پذیرش میانجی، مطالبات حداکثری خود را مطرح کنیم که میانهگیری میانجی خیلی فضا را به سمت باخت برایمان نبرد. از این رو اعلام مطالبات حداقلی بهعنوان مطلوب آنهم از سوی مقامات رسمی کشورمان با هیچ ترفند دیپلماتیک سازگار نیست و موضعی جز موضع ضعف ایران را مخابره نخواهد کرد.
در باب ضرورت شفافیت
نکته مهم دیگر در این بازار داغ رفتوآمد میانجیها این است که عمده اخبار مطرحشده در این میان از سوی طرفهای غربی و رسانههای غیرایرانی منتشر میشود. حتی سفر فرستاده مکرون به تهران! امانوئل بن به تهران آمد و رفت و بعد از انتشار اخبارش در رسانههای غربی سفرش از سوی ایران تایید شد. آنچه بدیهی است، ایران اعلام کرده طاقتش برای صبر در برابر بیعملی اروپا طاق شده است. از این رو با توجه به ضربالاجلهای ایران تعیینتکلیف آنچه در آینده رخ خواهد داد میان همین رفتوآمدها و جلسات پشت درهای بسته مشخص خواهد شد. از این رو بیخبری مردم از آنچه اتفاق میافتد حکایت تناقضهای برجام را به ذهن متبادر میکند. روزهایی که رسانههای غربی مرجع انتشار اخبار برجام شدند و تا امروز اختلاف بر سر برداشتها از فکتشیت غربی و ترجمه ایرانی دامنهدار است. بیخبری که حتی نهتنها مردم که نمایندگان مجلس شورای اسلامی را هم شامل میشد و اکثریت در جریان جزئیات غیر از آنچه رسانههای غربی منتشر کرده بودند علاوهبر اظهارات دیپلماتیک مسئولان وزارت خارجه کشورمان نبودند.
از طرف دیگر این اخبار مبهم بار دیگر میتواند به انتظار کاذب افکارعمومی از این رفت و آمدها منجر شود. انتظاری که یکبار سر موضوع برجام، سفره مردم را نیز به برجام گره زد و امروز با هیچبودن و بیثمری توافق هستهای دودش را به چشم مردم برد. بر همین اساس ضرورت اطلاعرسانی و شفافگویی در این مسیر بیش از پیش از سوی دستگاه دیپلماسی احساس میشود. شفافیتی که میتواند چشم طمع طرفهای غربی را نیز کور کند.