کد خبر 982111
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۵

ازدواج همیشه نزدایرانیان ازقداست ویژه‌ای برخوردار بوده امااین پیوندمقدس درچند سال اخیر دستخوش تغییراتی شده وعده‌ای به‌خاطر منافع اقتصادی حاضرند آن را فسخ کنند یا حاضرند بنا به مصالحی به صورت صوری یا بدون علاقه ازدواجی را ثبت کنند تا به منافعی برسند.

به گزارش مشرق، ازدواج همیشه نزد ایرانیان از قداست ویژه‌ای برخوردار بوده اما این پیوند مقدس در چند سال اخیر دستخوش تغییراتی شده و عده‌ای به‌خاطر منافع اقتصادی حاضرند آن را فسخ کنند یا حاضرند بنا به مصالحی به صورت صوری یا بدون علاقه ازدواجی را ثبت کنند تا به منافعی برسند. حال باید دید چه عواملی باعث شده تا امری مقدس تبدیل به وسیله‌ای برای معامله و کسب سود بیشتر شود؟

به باور بخش زیادی از افکار عمومی، طلاق‌ها و ازدواج‌های صوری ناشی از فقر اقتصادی است و افراد بالاجبار به چنین ازدواج‌ها و طلاق‌هایی دست می‌زنند اما خانم شهلا کاظمی‌پور، متخصص جامعه‌شناسی و آسیب‌های اجتماعی نظر دیگری دارد.

بیشتر بخوانید:

برخورد قانونی با طلاق‌های صوری

او که فقر فرهنگی را مقدم بر فقر اقتصادی می‌داند می‌گوید: این نوع از ازدواج‌ها و طلاق‌های صوری بیشتر برای کسانی اتفاق می‌افتد که خانم‌ها و آقایان از تمکن مالی برخوردارند یا از مرجعی حقوق می‌گیرند یعنی یا حقوق بازنشستگی می‌گیرند یا بعدها می‌توانند از مرجعی حقوق بازنشستگی بگیرند. این افراد تن به طلاق صوری می‌دهند تا پس از ثبت طلاق حقوقی به همسرشان تعلق گیرد یا زن مبلغ ماهانه‌ای از پدرش که مستمری‌بگیر بوده و فوت کرده دریافت کند؛ بنابراین انگیزه اصلی آن‌ها برای طلاق صوری مسائل و منافع مالی است.

طمع‌ورزانی در محضر ازدواج

این جامعه‌شناس عقیده دارد مبنای اصلی ازدواج‌های صوری مسائل اقتصادی و طمع‌ورزی زوجین است. او تصریح می‌کند: در ازدواج‌های صوری افرادی تن به ازدواج می‌دهند که برنامه اقتصادی دارند؛ مثلاً زن جوانی که حاضر است همسر مردی 70‌ساله که همسرش فوت کرده شود، به‌دنبال آن است تا از تمکن مالی پیرمرد استفاده کند و از حقوق بازنشستگی یا ثروتش بهره گیرد.

با آنکه اکثر طلاق‌ها و ازدواج‌های صوری به منظور منافع اقتصادی برای زن، مرد یا هردو صورت می‌گیرد اما چند سالی هست که طلاق برای راحت‌طلبی فرزندان هم رواج یافته. کاظمی‌پور با اشاره به اینکه خانواده‌ها برای فرار پسران‌شان از سربازی راه‌های غیرقانونی گوناگونی را انجام می‌دهند، توضیح می‌دهد: برخی خانواده‌ها برای آنکه پسران‌شان به خدمت سربازی نروند، طلاق رسمی می‌گیرند و بعد رجعت می‌کند. با آنکه این شیوه فرار از سربازی جدید نیست اما چند سالی است که رواج بیشتری یافته است.

مقصر کیست؟

این آسیب‌شناس اجتماعی معتقد است که بخشی از این شیوه‌های طلاق و ازدواج صوری ناشی از فقر است و برخی دیگر ناشی از فرصت‌طلبی. او می‌گوید: وقتی وارد زندگی بسیاری از افرادی که دست به چنین شیوه‌هایی در زندگی می‌زنند، شوید، مشاهده می‌کنید که بسیاری از آن‌ها از وضع مالی متوسط یا خوبی برخوردار هستند اما مسیری را که گمان می‌کنند برایشان سود بیشتری دارد انتخاب می‌کنند. کاظمی‌پور تاکید می‌کند که پول‌ها و موقعیت‌هایی که با این شیوه به دست می‌آید شبهه‌ناک و گاه حرام است و به نظر می‌رسد که اخلاق انسانی از برخی گروه‌های جامعه رخت بر بسته است.

منفعت جایگزین عشق شده

حال باید دید چه عواملی باعث شده تا ازدواج که در اعصار مختلف در کشور ما یک امر مقدس تلقی می‌شده به سمتی رفته تا محلی برای کسب درآمد و موقعیت‌های منفعت‌طلبانه شود؟ سوالی که شهلا کاظمی‌پور به روشنی به آن پاسخ می‌دهد. او تاکید می‌کند که ازدواج در سال‌های اخیر به سمت مادی‌گرایی سوق پیدا کرده است؛ حتی خانواده آن دختر و پسر جوانی هم که تازه قصد ازدواج دارند پیش از آنکه پیگیر خصلت‌های طرف مقابل باشند در مورد داشته‌های مالی فرد سؤال می‌کنند؛ اینکه داماد شغلش چیست، آیا خانه و ماشین دارد یا مراسم عروسی را کجا برگزار می‌کند یا خانواده دختر قرار است چه جهیزیه‌ای دهد، شغلش چیست و پدرش چقدر ثروت دارد؟ در این گفت‌وگوها هیچ عشق و علاقه‌ای مطرح نیست.

نظارت اجتماعی کمرنگ شده

منفعت‌طلبی یک روی تغییر هنجارهای طلاق و ازدواج است اما از تغییر ساختارهای اجتماعی نیز نباید غافل شد؛ موضوعی که کاظمی‌پور هم با تیزبینی به آن اشاره کرده و می‌گوید: در گذشته جوامع کوچک و روابط چهره‌به‌چهره بود و اگر کسی قرار بود قانون را دور بزند و منفعت‌طلبی‌های اینچنینی داشته باشد نظارت‌های اجتماعی مانع این امر می‌شد. این استاد جامعه‌شناسی توضیح می‌دهد: حالا جوامع بزرگ شده و حتی دو همسایه هم همدیگر را نمی‌شناسند و همین امر باعث شده تا رفتارهای غیرمتعارف روزبه‌روز بیشتر شود زیرا نظارت‌های اجتماعی بسیار کمتر شده است.

البته ناگفته پیداست تخطی از قانون برای برخی آن‌قدر دلپذیر شده که عده‌ای با افتخار از تخلفات‌شان می‌گویند و معافیت سربازی فرزند یا حقوق نامشروع ماهانه‌شان را به رخ اخلاق‌مداران می‌کشند. نکته مهم آن است که کسی که بسیار فقیر است ذهنش چندان به سمت دور زدن قانون نمی‌رود اما کسانی که از فقر فرهنگی برخوردار هستند بیشتر به دنبال راهکارهای فرصت‌طلبانه می‌گردند.

راهکار چیست؟

به نظر می‌رسد در شرایط فعلی راه‌های سوءاستفاده از طلاق و ازدواج باز شده است و باید به‌دنبال راهکارهایی بود تا راه این تخلفات بسته شود. شهلا کاظمی‌پور راهکاری ارائه می‌دهد که انجام آن می‌تواند مانع بروز بخش اعظم ازدواج‌ها و طلاق‌های صوری شود. او می‌گوید: طرحی را برای اجرا در برنامه ششم توسعه پیشنهاد دادیم که متاسفانه هنوز اجرایی نشده است. پیشنهاد ما این بود که همه آحاد جامعه بیمه شوند. این استاد جمعیت‌شناسی توضیح می‌دهد: گفته می‌شود که حدود 70 درصد از افراد جامعه بیمه هستند و می‌توان 30 درصد باقیمانده را نیز یا بیمه اجباری کرد یا افراد فقیر را از طریق منابع یارانه‌ها یا سایر منابع بیمه کنند. این امر باعث می‌شود تا کسی که تحت پوشش یک بیمه است نتواند از دو بیمه حقوق بگیرد. طبق بررسی‌ها بسیاری از زنانی که تن به ازدواج‌های صوری یا اجباری می‌دهند کسانی هستند که نه شغلی دارند، نه بیمه‌ای و نه امید به آینده‌ای. همچنین زنانی که به امید مستمری پدر طلاق صوری می‌گیرند هم بیشتر زنان خانه‌داری هستند که تأمین مالی مناسبی ندارند و بدون بیمه‌اند. او تاکید می‌کند: بیمه بودن همه افراد جامعه کمک می‌کند تا بخشی از طلاق‌ها و ازدواج‌های صوری کاسته شود، هرچند این راهکار می‌تواند بخش عمده‌ای از مشکلات را رفع کند اما به نظر می‌رسد نیاز است تا علاوه بر فرهنگسازی و رفع فقر فرهنگی، قوانین نیز بازنگری شود تا راه برای فرصت‌طلبان ناهموارتر شود.

منبع: صبح نو                           

منبع: تسنیم