در واقع وقتی آوینی از سفر برمی‌گردد یکی از گروه‌های تلویزیونی از او درخواست می‌کند که برای مستند متن بنویسد؛ البته من فکر می‌کنم طبیعتاً گروه تلویزیونی بوده است.

به گزارش مشرق، فرض کنید مستندی از حج خونین سال ۶۶ و کشتار زائران ایرانی در مراسم برائت از مشرکین، توسط یک مستندساز ایرانی ثبت و ضبط شده باشد. همین بهانه کافی است تا بارها و بارها پخش شود یا حتی خود ساخت آن، موضوع اخبار و مستندهای دیگری قرار گیرد؛ جریان مرسومی که طبیعتا برای بسیاری از حوادث مهم جهان راه می‌افتد. حالا به فرض‌تان این را هم اضافه کنید که صدا و قلم آشنای شهید سیدمرتضی آوینی را هم روی آن بشنوید که دارد با جزئیات، وقوع درگیری را با ذکر ساعت و دقیقه توضیح می‌دهد. تا اینجا دیگر باید قانع شده باشید که چنین مستندی از همه وجوه اهمیت، چیزی کم ندارد. الان وقتش است که بدانید چنین مستندی موجود است اما تا به حال چیز زیادی از آن، شنیده، گفته و دیده نشده است.

جست‌وجوی ساده‌ای در اینترنت، بریده‌ای ۱۰دقیقه‌ای از مستندی بی‌نام را به پیش روی شما خواهد گذاشت که از میانه جملاتی با صدای سیدمرتضی آوینی آغاز می‌شود و پایان آن نیز کلمه دیگری را می‌برد؛ اما همین ۱۰ دقیقه، قطعه‌ای مهم از حادثه حج خونین سال ۶۶ را روایت می‌کند. بخشی از گفتار متن به عظمت راهپیمایی برائت از مشرکین اشاره می‌کند و تصاویر و صدای پاسخ جمعیت به بلندگوی مراسم در پس‌زمینه فیلم، این وصف آوینی از عظمت و شکوه راهپیمایی را تأیید می‌کند. صدای ضرب دمام، یادآور سبک مستندهای روایت فتح است که در تمام طول این بریده‌صدای آوینی را همراهی می‌کند. به غیر از این موسیقی متن موجز که هم هیجان سوگ را در بردارد و هم انتظار حماسه‌ای خونین را به ذهن مخاطب ایرانی آشنا به مرام عاشورا متبادر می‌کند، فواصل گفتار متن و هماهنگی آن با تصاویر، این احتمال را که آوینی در تدوین اثر نقش داشته است، افزایش می‌دهد.

مستندتر از مستند
نریشن پس از مقدمه‌ای درباره شهیدی که اسم او از ابتدای این قطعه بریده شده، حضور جمعیتی عظیم در راهپیمایی را توصیف می‌کند. عکس امام (رحمه‌الله‌علیه) در دست راهپیمایان دیده می‌شود و آنان با تمام وجود به زبان عربی شعارهای «لااله‌الاالله» و «الموت‌الامریکا» و «الموت‌الاسرائیل» را تکرار می‌کنند. سپس راوی این مستندِ زنده و اثرگذار، لحنش را به روایت خبری حادثه بازمی‌گرداند: «بعد از گذشتن از مجموعه حجاج اردنی و فلسطینی، تظاهرات با پاسخ‌دادن به شعارهای بلندگوی مرکزی، در ساعت حدود ۶ و ۴۰دقیقه به ابتدای سه‌راهی عبدالله ابن زبیر رسید.» آوینی، مکان و وضعیت نیروهای انتظامات سعودی، مسیر حرکت خانم‌ها، آقایان و جانبازان را به دقت شرح می‌دهد و سپس لحظه درگیری پلیس و چماق‌داران سعودی با زائران ایرانی را روی تصاویری پرحرارت و دلخراش توصیف می‌کند. او دیده‌هایش را با جزئیات ارائه می‌دهد: «پلیس در جناح راست خیابان نیز پلیس به همراه نیروهای امنیتی که به چوب‌های میخ‌دار و میله‌های آهنی مجهز بودند، شروع به ضرب و شتم حجاج کردند.» شرح حادثه با تصاویری تلخ و اثرگذار ادامه می‌یابد و هنوز سؤال این است چرا چنین مستندی تا این اندازه مهجور مانده است.

همایون‌فر: خودش هم مجروح شد
ماجرا را از مهدی همایون‌فر که نامش با روایت فتح گره خورده است، جویا می‌شویم. او ضمن توضیح دو سفر حج شهید سیدمرتضی آوینی می‌گوید: «مرتضی دوبار به سفر حج می‌رود. یکی در سال ۷۱ که همراه با کاروان جانبازان بوده و مستندهایی هم که از آن ساخته شده مربوط به جانبازان است؛ اما او، سفر سال ۶۶ را اساساً برای ساخت مستند نمی‌رود بلکه به‌عنوان عضو گروه هنری از طرف بعثه به حج مشرف می‌شود.» آوینی روی تصاویر درگیری حجاج و دویدن آنان به این‌سو و آن‌سو و انتقال مجروحان متن را می‌خواند: «پلیس‌ها با آرایش مجدد بار دیگر در دو جناح خیابان به مردم هجوم آوردند. اولین تیرها به وسیله تنگ‌های ضدشورش شلیک شد و به فاصله کمی رگبار گلوله‌های جنگی آغاز شد.» همایون‌فر اضافه می‌کند: «در آن حادثه خونین، خود سید مرتضی هم مجروح و از ناحیه پا زخمی شد.»

همایون‌فر: آوینی برای ساخت مستند نرفته بود
مسوول موسسه روایت فتح اما تصریح می‌کند که این مستند محصول روایت فتح نیست و سید مرتضی آوینی هم اساساً برای ساخت مستند به مکه اعزام نشده بود. همایون‌فر می‌افزاید: «در واقع وقتی از سفر برمی‌گردد یکی از گروه‌های تلویزیونی از او درخواست می‌کند که برای مستند متن بنویسد؛ البته من فکر می‌کنم طبیعتاً گروه تلویزیونی بوده است چون در آن سال‌ها مرسوم نبود کسی متفرقه به حج برود. از طرفی برای ساخت مستند باید تجهیزات بسیار سنگین و سختی می‌بردند و این امکانات را هم معمولاً تلویزیون داشت؛ بنابراین وقتی برگشت با توجه به حضورش در واقعه و تجربه‌اش، از او خواستند برای مستندی که دقیقاً نمی‌دانم چه کسی درحال ساختش بود، متن بنویسد و نریشن را بخواند.» او اما در ادامه این نکته را اضافه می‌کند که آوینی در سفر سال ۷۱ به‌عنوان گروه فیلمبرداری اعزام شد و محصول آن هم مستندهایی درباره جانبازان است.

امینی: گفتار متن این مستند در کتاب‌ها مفقود است
جست‌وجوی دیگری در میان مکتوبات منتشرشده نشان می‌دهد که دو کتاب تحت عناوین «حج، تمثیل سلوک جمعی بشر» و «سفر به سرزمین نور» به قلم سید مرتضی آوینی انتشار یافته اما اثری از نوشته‌های شهید آوینی درباره حوادث حج سال ۶۶ و گفتار متن این مستند در این کتاب‌ها نیست. ماجرای مستند را از طریق این دو کتاب از مدیر انتشارات «واحه» پی می‌گیریم.

مریم امینی به ما می‌گوید: «کتاب «نسیم حیات»، مجموعه گفتار متن‌های همه مستندهای آوینی غیر از مستندهای روایت فتح است؛ اما گفتار متن این مستند در این کتاب هم موجود نیست و البته از همان زمان که توسط نشر ساقی انتشار یافته هم در این کتاب نبوده است؛ احتمالاً یا فراموش شده یا فیلم را پیدا نکرده‌اند. به هرحال در این کتاب نبوده است.»

با این حال کتاب «سفر به سرزمین نور» هم روایت آوینی از حج سال ۶۶ است بدون آنکه در آن به حوادث اشاره‌ای شده باشد. امینی درباره این کتاب که اولین چاپ آن به سال ۸۴ باز می‌گردد، توضیح می‌دهد: «در این کتاب دو بخش آمده که یکی متون کلی درباره مراحل حج است که او از همان حج سال ۶۶ آن‌ها را نوشته و اما بخش دیگر مربوط به حج سال ۷۱ است اما درهرحال این کتاب به ماجرای حوادث خونین آن حج نمی‌پردازد.» مدیر انتشارات واحه ابراز تعجب می‌کند که دقیقاً همین متن مربوط به حوادث در میان کتاب‌ها مفقود است و ضمناً اظهار امیدواری می‌کند که این اتفاق جرقه پیگیری برای یافتن گفتار متن این مستند و بررسی کم و کیف تولید و سفارش‌دهنده آن را روشن کند.

هم مهجور، هم در پرده ابهام
بریده مستند تکان‌دهنده‌ای که با عنوان «روایت شهید آوینی از حج خونین سال ۶۶» در اینترنت منتشر شده، ابعاد پنهان گوناگونی دارد که به خودی خود می‌تواند موضوع بررسی‌های دقیق‌تر قرار گیرد و برای درک ضرورت این موضوع، همین بس که مستندسازی با سابقه و اهمیت سید مرتضی آوینی، به خواست خدا و به طور اتفاقی در حادثه‌ای مهم برای جهان اسلام و تعیین‌کننده در سرنوشت روابط ایران با عربستان‌سعودی، حضور داشته است. محصول این اتفاق هم مستندی تاثیرگذار با تصاویری واقعی است که طبق اطلاعات موجود، جزئیات چندانی درباره ساخت آن موجود نیست.

*صبح نو