کد خبر 983704
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۴

همه با تمام توان و با شور و شوق کار می‌کردند گاهی اوقات به خاطر اصرار بچه‌ها قرعه می‌انداختند که کدام یک کار بیشتری را انجام دهند.

به گزارش مشرق، اینجا، دور از خانواده، کار و حس بزرگ شدن واقعا دنیای دیگری است؛ اینجا احساس می‌کنی می‌توانی برای کشورت کاری انجام دهی و زندگی بهتری را بسازی.

بیشتر بخوانید:

اینجا منطقه سیل‌زده پلدختر است و دانش‌آموزانی که آمدند تا مدرسه همکلاسی‌هایشان را مرمت کنند؛ آجر آجر روی هم بگذارند و مدرسه را تا اول مهر مانند روزهای قبل از وقوع سیل و چه بسا بهتر از آن کنند. 

دانش کوهی یکی از دانش‌آموز قرارگاه شهری سنندج است؛ قطرات عرق از پیشانی‌اش می‌چکد و به نظر می‌رسد، خسته است اما لبخند بر لب دارد؛ موقع استراحت، کاغذ بر می‌دارد و از حال و هوایش می‌نویسد.

***

با چند تن از دوستان راه افتادیم به سمت پل دختر، شهری که آب مایه ویرانی شد برایشان، شهری که شاید خدا آن را برای آزمودن بنده هایش قرار داد.

انگار اتوبوس خالی بود و مسافرانش روح خود را فرستاده بودند برای کمک به هم وطنانشان و روحی که جسم را هم به دنبال خود کشیده بود. گرما، گرمای هوا نبود بلکه گرمای محبت بچه‌های جهادی بود، همه آمده بودند بسازند، آن هم چه ساختنی، دیوارهایش از تقوا بود و سقفش از ایمان، آمده بودند آخرت خود را بسازند اما در این دنیا.

بچه‌ها از نقاط مختلف آمده بودند اما انگار که سال‌هاست یکدیگر را می شناختند، همه با هم خندان و پر شور و شوق بیل می‌زدند و کلنگ‌ها را به دیوار کبر و غرور می‌کوباندند؛ بچه ها خود را می‌ساختند و نفس خود را ویران می‌کردند، حس و حال عجیبی داشت انگار که در جبهه با نفس خود می‌جنگند؛ بچه ها در راهی قدم زدند که شهیدان با خون پاک خود آن را هموار ساختند.

انجمنی‌های جوان وقتی کار می‌کردند، شهدا را کنار خود احساس می‌کردند که با تبسمی ثابت می‌کردند که راهی که آمده‌اند،

درست است. همه با تمام توان و با شور و شوق کار می‌کردند گاهی اوقات به خاطر اصرار بچه‌ها قرعه می‌انداختند که کدام یک کار بیشتری را انجام دهند؛

کلمات در توصیف حال و هوای آنجا قاصرند، نمی‌توانم وصف کنم مکانی را که زمانی جبهه جنگ بود و اکنون جبهه جهاد.

جبهه جهاد رزمندگانی داشت که خود را از اوقات فراغت تابستان دور کرده بودند و آمده بودند درخت ایمان خود را آبیاری کنند. رزمندگان جبهه جهاد قطره‌های عرقشان را ملائکه پاک می‌کردند، تمام روز سال برای خود چند روزی را برای خدا. و این معامله ای برد ـ برد بود.

بچه ها روز کار می‌کردند و شب ها دور هم جمع می شدند و گروهی بازی می کردند، گروهی گفت‌وگو می کردند و گروهی نظافت می کردند، تمام بچه ها مثل یک خانواده شده بودند احساس غربت و غریبی نمی کردند.

دل‌هایمان آرام گرفته بود در پل دختر انگار که تمام عمر را به دنبال همچین جایی می‌گشتیم، بچه ها راحت بودند و از کار کردن لذت می‌بردند. شب آخر به مزار شهدای گمنام رفتیم، عجب جای دل انگیزی بود گلدسته شهدا رنگ عشق گرفته بود و بوی محبت می داد.

یکی از رفقا سکوت درد و دل بچه ها را با شهدا شکست و شروع کرد به نوای «یا حسین...» چه نوای دل انگیزی داشت، برای آقا سید الشهدا(ع) گریه کردن و سینه زدن آن هم در دل جهادی که عطر و بوی حسینی داشت عجب چسبید.

و اما صبح که قرار بود برگردیم تمام بچه‌ها اشک در چشمانشان حلقه زده بود، انگار دل کندن از پل دختر برایشان سخت بود.

اردوی جهادی پل دختر سفری چند روزه بود با چند سال تغییر، بچه‌ها، بچه‌های سابق نبودند پختگی در کلام و رفتار آنها دیده می‌شد؛ پل دختر قسمتی از ما شده بود خیلی سخت بود نیمی از خود را رها کنی، تجربه‌ای فوق العاده بود اولین اردوی جهادی که رفتیم و فراموش نا شدنی است.

پل دختر برای ما اکنون پلی بود برای وصل شدن به جریانی که دل‌ها را صیقل می داد و ذهن آدم را از گرفتاری‌ها رها می‌کرد؛ پل دختر برای ما بچه‌های جهادی مثل مادر بود که فرزندانش را از تمام نقاط این سرزمین فرا می خواند.
پل دختر در ذهن و قلب ما حک شد و تجربه ای شد تا خود را بیابیم و خدا را نزدیک تر و در چند قدمی خود حس کنیم و ببینیم. و پل دختر نشان داد که حقیقتا "فردا از آن ماست..."

4 مدرسه، هدیه بچه‌های جهادی اتحادیه به نوجوانان مناطق سیل زده

علی جانباز معاون فرهنگی اجتماعی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان در خصوص اردوهای جهادی  می‌گوید: بیش از 300 تن از دانش آموزان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان کشور در قالب اردوهای جهادی دانش آموزی در یک ماه اخیر به مناطق سیل زده در شهرستان های پلدختر و آق قلا اعزام شده اند.

وی خاطرنشان می‌کند: دانش آموزان انجمنی از استان های گلستان، چهارمحال و بختیاری، کردستان، ایلام، گیلان، بوشهر، مرکزی، قم، اردبیل، کرمانشاه و اعضای قرارگاه ملی پسران تا کنون به اردوهای جهادی مناطق سیل زده رفته اند و بچه های انجمنی شهر تهران، استان البرز و استان اردبیل هم در نوبت اعزام هستند.

معاون فرهنگی اجتماعی اتحادیه ادامه می‌دهد: با توجه به مشکلات جدی و زیرساختی ساختمان های آموزشی و مدارس شهرهای سیل زده، از ابتدا هدفگذاری ما بر بهسازی مدارس منطقه بود که با همت دانش آموزان کوشا و جهادی انجمن های اسلامی، عملیات بهسازی و مرمت زیرساختی 4 مدرسه در این دو شهر انجام پذیرفت.

جانباز در توضیح عملیات عمرانی اردوهای جهادی اتحادیه می‌افزاید: مدارسی که مورد نظر ما بودند به طور اساسی آسیب دیده بودند، و علاوه بر اینکه یک و نیم متر گل و لای آن را پوشانده بود، سیل باعث تخریب پِی ساختمان ها هم شده بود. ما هم تلاش کردیم در این اردوهای دانش آموزی علاوه بر بهسازی پی و لایروبی، عملیات دیوارکشی و گچکاری این مدارس را انجام دهیم که برای سال تحصیلی جدید به زنجیره مدارس فعال این دو شهر بازگردند. البته هنوز کار عمرانی ساختمان ها به پایان نرسیده و امید داریم که بتوانیم تا پایان این دوره اردوهای جهادی ساختمان ها را به حد مطلوبی برسانیم.

معاون فرهنگی اجتماعی اتحادیه می‌گوید: همت دانش آموزان انجمنی توانست این 4 مدرسه را به فعالیت بازگرداند و به نوعی می توانیم این 4 مدرسه را هدیه دانش آموزان اتحادیه به دانش آموزان پلدختر و آق قلا توصیف کنیم. ضمن اینکه تعدادی از گروه های ما هم در مناطق سیل زده خراسان شمالی مشغول بودند که به نظر می رسد تا پایان این دوره از اردوهای جهادی تا 8 شهریور ماه، بیش از 500 دانش آموز انجمنی به این مناطق اعزام شوند.

منبع: فارس