کد خبر 984534
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۰

اما امروز در روزگاری هستیم که در روزگار چیدن گل مقاومت است. آنچه که وعده‌اش را می‌دادند یکی بعد از دیگری محقق می‌شود. نسل ما یومن بالغیب نیست. بلکه لیطمئن قلبی شاهد تحقق وعده‌ها است.

به گزارش مشرق، کمیل خجسته فعال رسانه ای در صفحه اینستاگرام خود طی یادداشتی با عنوان "دفاع از انقلاب آسان شده است" نوشت:
عملیات رمضان از تلخ‌ترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس بود. اگر در آن عملیات، رزمنده‌ای بودیم که زیر آتش سنگین بعثی‌ها و خاکریزهای مثلثی‌شان زمین‌گیر شده‌ بودیم و بهترین رفقایمان جلویمان پر پر می‌شدند؛ زیر فشار آن آتش و در مقابل آن غم، در آن لحظه چه تحلیلی از وضعیت می‌کردیم؟! درباره نسبت خودمان با انقلاب چه قضاوتی می‌کردیم؟ انقلابی‌بودن و ماندن خیلی سخت بود. مگر در آن جنگ احزاب، زیر فشار دشمن تعدادی از رزمندگان نیامدند پیش ولی خدا و رسول(ص) نازنینش که بگذار از میدان خارج شویم که فرمود چیزی نمی‌خواستند الا فرارا.


اما امروز در روزگاری هستیم که در روزگار چیدن گل مقاومت است. آنچه که وعده‌اش را می‌دادند یکی بعد از دیگری محقق می‌شود. نسل ما یومن بالغیب نیست. بلکه لیطمئن قلبی شاهد تحقق وعده‌ها است.


همین چند وقت پیش در شیپورهایشان می‌نواختند که فلان ناو از ینگه دنیا دارد می‌آید و وای مردم برای پرهیز از جنگ سازش لازم است. می‌گفتند نفت‌کششان را زمین‌گیر کردند و دیگر کار بودجه نفتی تمام است. می‌گفتند جوانان را برای ایدئولوژیشان سوریه فرستادند و... اما نه‌تنها فلان ناوشان از تنگه هرمز عبور نکرد که پهباد فوق‌پیشرفته‌شان همین که مرز ایران را رد کرد با موشک ایرانی تکه تکه شد آنچنان که قراردادهای فروشش یکی بعد از دیگری در دنیا لغو شد. نفت‌کشمان نه‌تنها زمینگیر نشد که کماندوهای ایرانی کشتی انگیسی را در مقابل چشمان ناو اسکورتش زمینگیر کردند و امروز گریس ایرانی از جبل‌الطارق لحظه به لحظه دورتر می‌شود. خون جوانان ایرانی در سوریه نه‌تنها از مکتب مقاومت دفاع کرده نه‌تنها برای مردم ایران امنیت آورده که بندر تجاری لاذقیه را در اختیار ایران قرار داده است که اگر تیم اقتصادی مجریه فعال‌تر بود؛ دستاوردهای اقتصادیش بیشتر از فلان بندر و بهمان معدن و... بود.


همین بازه شش هفت سال اخیر را مرور کنید. انقلابی‌بودن سخت بود. تندروی بود. بلدنبودن تعامل با دنیا بود. دیوارکشیدن در پیاده‌روها بود، کاسب تحریم بود و.... اما هر روز که می‌گذرد بیشتر نشان میدهد این عقلانیت انقلابی است که هم امنیت می‌آورد، هم اقتصاد را می‌تواند بسازد و هم حافظ مکتب و تفکر است.


امروز انقلابی‌ها می‌توانند فریاد بزنند که من انقلابیم. ببینید حاصل تفکراتم را بر روی زمین و در میدان عمل. بگذارید در شیپورهایشان داستان تکراری «اختیاراتم کم است و کم بود» را فریاد بکشند.

اینکه ما در بیرون قوی هستیم گزاره ناقصی است. ما امروز مقتدریم که یک نتیجه اش امنیت است که همه حس میکنند. مشکل داخلی و خارجی ندارد. مشکل، مشکل است. مردم آن را هم حس میکنند. علتش را هم میدانند. اعتماد به امریکا و تلف شدن وقت در این مسیر. البته این در نتیجه انتخاب مسیر از سوی همین مردم پای صندوق رای بود. جواب اینست: کار اقتصاد را به تفکری بسپرید که هر وقت به آن اعتماد کردید پاسخ گرفتید.

مثل امنیت. مثل عمران تهران چند سال پیش و مردم شاهدند که "رییسی" دیوار نکشید بلکه با ترازوی عدالت، شهر به شهر در حال سفر است؛ مردم شاهدند در همین دو سه سالی که چهار پنج شهردار آمدند و رفتند؛ این "قالیباف" بود که تهران را در تحریم-چه داخلی و دولت‌ساخته و چه خارجی و دشمن‌ساخته- سه شیفت ساخت و "فتاح" این مرد عمل در همین فضایی که آن دیگران بر نشستن در مقابل تحریم اصرار دارند در حال ساختن و عمران است.


تئوریکش این می‌شود که گفتمان غرب‌گرایی روبه افول است چرا که وعده‌هایش محقق نشده و گفتمان انقلابی‌گری در حال رشد است چرا که با وعده‌هایی محقق‌شده و نشانه‌هایی ملموس خود را به مردم دارد عرضه می‌کند.


انقلابی‌بودن آسان شده اما بودند در طول تاریخ قومی که بعد از صبر و تحمل بسیار تا دم دروازه شهر دشمن رسیدند و در لحظه‌ای که حضرت موسی فرمان فتح داد به او گفتند که ما قاعدونیم. اینجا نشستگانیم. تو و خدایت برو و فتح را بیاور و آن شد که نباید می‌شد.