کد خبر 986149
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۷:۱۰

وجه مشترک هر دو اقدام، حمله به کسانی است که هیولای داعش را زیر پا گذاشتند. به عبارت دیگر، رژیم صهیونیستی خود را بازنده بزرگ این جنگ می داند.

به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت:

نتانیاهو گفته است مواضعی را که ایران برای  دشمنی اسرائیل در عراق،  سوریه ،لبنان و یمن ایجاد کرده، هدف قرار خواهیم داد.

او اخیرا به شکلی مبهم عنوان کرد که حمله پهپادی به مقر های حشد الشعبی (بسیج مردمی) عراق، کار اسرائیل بوده است. صهیونیست ها قبلا هم چند بار مرتکب نقطه زنی در سوریه شدند.

وجه مشترک هر دو اقدام، حمله به کسانی است که هیولای داعش را زیر پا گذاشتند. به عبارت دیگر، رژیم صهیونیستی خود را بازنده بزرگ این جنگ می داند. صهیونیست ها در عین حال که از سرنوشت جنگ با داعش و بسط ید محور مقاومت در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین شدیدا ترسیده اند، می کوشند روحیه ساکنان سرزمین های اشغالی را با اقدامات نمایشی -اما فاقد ارزش راهبردی- ترمیم کنند.

در عین حال، یک قاعده راهبردی از روند تحولات دهه اخیر منطقه قابل استخراج است و آن این که هر کدام از تحرکات محور «غربی- عبری- سعودی»، موجب شده تا دست فرزندان مقاومت برای تأدیب متجاوزان باز تر شود.

پاییز سال گذشته، عملیات تروریستی صهیونیست ها برای آدم ریایی در غزه، به هلاکت افسر ارشد اطلاعاتی آنها و شلیک بی سابقه ۷۰۰ موشک و راکت به مناطق اشغالی ظرف ۴۸ منتهی شد و اسرائیل چنان ضربه ای خورد که مجبور به واسطه تراشی و پیشنهاد آتش بس شد.

همان زمان، آویگدور لیبرمن وزیر جنگ اسرائیل ناچار شد استعفا دهد. اگر صهیونیست ها این حماقت را مرتکب نشده بودند، مجال برای مقاومت فلسطین فراهم نمی شد تا سپر دفاعی موسوم به گنبد آهنین را با موفقیت به چالش بکشند و قدرت بازدارندگی روانی اسرائیل فرو بریزد. شبیه همین خبط راهبردی را اسرائیل در جریان حمله به لبنان و درگیر شدن در جنگ ۳۳ روزه مرتکب شد و افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی فرو ریخت.

یا مثلا تصور کنید رژیم سعودی حمله به یمن مظلوم را مرتکب نشده بود. همچنان می توانست لاف بزند که ابرقدرت جهان عرب است. آنها با حمله به یمن، مانند رژیم صهیونیستی، مشت بسته خود را باز کردند و تمام قدرت بازدارندگی روانی خود را نابود کردند. و این برای یک رژیم متکی بر رعب افکنی، یعنی رفتن به لبه پرتگاه شکست و نابودی.

اسرائیل در ماجرای حمله پهپادی به حشد الشعبی عراق، در مسیری وارد شد که عربستان در اواخر ان است. عربستان با خبط خود، کاری کرد که مقاومت یمن رو در بایستی را کنار بگذارد و بی مضایقه، از زرادخانه موشکی و پهپادی علیه اهداف نظامی و اقتصادی و نفتی در عمق خاک عربستان استفاده کند.

اکنون که اسرائیل سر شوخی را با مقاومت عراق و سوریه باز کرده، باید منتظر غافلگیری های جدید از این دست باشد. یعنی مثلا اگر در شب و روزهای آینده، پهپاد های ناشناس به اهداف حساس امنیتی و نظامی و هسته ای یا بنادر و مراکز مهم صهیونیستی در فلسطین اشغالی حمله ور شدند، نباید چندان شگفت زده شد. اسرائیل از این به بعد باید منتظر خبر بد نفوذ  و حملات پهپادی به دیمونا و حیفا و تل آویو باشد. تکرار کاری که در عمق عربستان و با وجود پدافند آمریکایی شد، در فلسطین اشغالی هیچ بعید نیست.

نمونه بزرگ تر این قاعده در بسط ید محور مقاومت، سرشکستگی و تحقیر بی سابقه ای بود که در ماجرای توقیف نفتکش ایران و تلافی آن، نصیب رژیم انگلیس شد.

برآیند کلی تحولات دو دهه اخیر در منطقه غرب آسیا، پایایی و قدرتمندی جبهه مقاومت بوده و این در حالی است که صهیونیسم مسیحی ابتدا با اعلام جنگ جهانی چهارم (حمله مستقیم به افغانستان و عراق) و سپس جنگ جهانی سوم (جنگ نیابتی در عراق و سوریه)، قصد داشت مقاومت اسلامی را در ایران و لبنان و فلسطین ریشه کن کند. اما اکنون، همین محور نه به عنوان هلال شیعی بلکه به مثابه بدر اسلامی، چهار گوشه منطقه را فرا گرفته است.