چند ساعت بعد از شروع جنگ تعدادی از جنگنده‌های ایرانی عملیاتی را طرح‌ریزی می‌کنند که به عملیات انتقام مشهور می‌شود. یاسینی در این عملیات شرکت می‌کند و کارش را در جنگ تحمیلی با موفقیت آغاز می‌کند و....

به گزارش مشرق، امیر شهید سیدعلیرضا یاسینی یکی از خلبان‌های نخبه نیروی هوایی بود که در طول دفاع مقدس رکورددار پرواز با جنگنده فانتوم بود. از یاسینی خاطرات بسیاری نقل شده که بخشی از این خاطرات در کتاب «انتخابی دیگر» از مجموعه امیران جاوید به چاپ رسیده است. یاسینی که استاد خلبانی تمام‌عیار بود، در طول جنگ حدود ۳ هزار ساعت پرواز داشت و بارها و بارها در عملیات مختلف حضور یافته بود. با هم نگاهی به داشته‌های این کتاب می‌اندازیم.


سیدعلیرضا یاسینی سال ۱۳۳۰ در یک خانواده مذهبی در آبادان متولد شد. ابتدای کتاب «انتخابی دیگر» به اولین‌های زندگی شهید می‌پردازد و نمایی کلی از زندگینامه وی را پیش روی خواننده قرار می‌دهد. علیرضا که از ۱۸ سالگی به دانشکده خلبانی ورود کرده بود، تخصصش در پرواز با اف-۴ یا همان فانتوم بود، اما با جنگنده‌های دیگری، چون اف-۵، پی-۳ اف، میگ-۲۹ و سوخو ۲۴ هم پرواز کرده بود.


زندگی این خلبان ماهر نیروی هوایی زمانی دچار تغییر می‌شود که به‌رغم پوشیدن رخت نظام، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام در بین همکارانش می‌پردازد. بعد از پیروزی انقلاب نیز وارد دفاع مقدس می‌شود. از آن زمان یاسینی بارها و بارها برای مأموریت‌های جنگی رهسپار می‌شود و یکی از رکوردداران پروازهای جنگی می‌شود.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «هنگام عملیات چنان خونسرد بود که گویی پروازی معمولی انجام می‌دهد. به همین دلیل در دوستان این باور به وجود آمده بود که هیچ‌گاه یاسینی مورد هدف قرار نخواهد گرفت. هرچند پروازهای زیادی انجام داده بود، اما هرگز نشد که از زبان خودش درباره مأموریت‌هایش سخنی بشنویم یا اینکه از تعداد و چگونگی مأموریت‌هایش صحبت کند.»


کتاب «انتخابی دیگر» خاطره‌محور است و خاطرات در بخش‌های کوتاهی با تیتر جداگانه و نام راوی به نوبت آورده شده‌اند، اما ترتیب زمانی خاصی ندارند. در هر خاطره‌ای با بخشی از خصوصیات اخلاقی شهید یاسینی آشنا می‌شویم. هرچند به دلیل کثرت پروازهای جنگی وی، بخش اعظم کتاب به خاطرات این دوره از زندگانی شهید یاسینی اختصاص می‌یابد. نکته جالب در زندگی جهادی شهید یاسینی این بود که او در اولین عملیات جنگی نیروی هوایی علیه بعثی‌ها شرکت کرده بود. درست در همان روز ۳۱ شهریور ۵۹ که عراق فرودگاه‌ها و پایگاه‌های هوایی کشورمان را مورد اصابت قرار می‌دهد، چند ساعت بعد تعدادی از جنگنده‌های ایرانی به قصد انتقام از دشمن، عملیاتی را طرح‌ریزی می‌کنند که به عملیات انتقام مشهور می‌شود. یاسینی در این عملیات شرکت می‌کند و کارش را در جنگ تحمیلی با موفقیت آغاز می‌کند و تا پایان دفاع مقدس، به عنوان یکی از خلبانان ماهر نیروی هوایی خدمت می‌کند.


«پس از بمباران به سوی ایران سمت گرفتیم. هر چهار فروند بدون اینکه گلوله‌ای به طرف‌مان شلیک شود به سوی کشورمان ادامه مسیر دادیم و در پایگاه به زمین نشستیم. وقتی جناب یاسینی از پلکان هواپیما پایین رفت، من هم پشت سر او پایین آمدم. وی کنار هواپیما ایستاد، در حالی که از خوشحالی در پوست خودش نمی‌گنجید، گفت: خدایا شکر! که اولین مأموریت جنگی‌مان با موفقیت کامل پایان یافت.» سراسر کتاب مملو از خاطراتی است که نشان می‌دهد شهید یاسینی تا چه میزان متعهد به حضور در دفاع مقدس بود و با چه اشتیاقی عملیات جنگی انجام می‌داد. او در طول جنگ ۲۷۵۹ ساعت پرواز داشت و از این حیث یکی از رکورددارها بود. یاسینی بعد از اتمام جنگ تحمیلی، به‌رغم فعالیت‌های ستادی به عنوان یک استادخلبان اغلب اوقاتش را به تربیت و آموزش دانشجوها و خلبان‌های جوان نیروی هوایی می‌پردازد. عاقبت در تاریخ پانزدهم دی ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیمای شهید ستاری فرمانده وقت نیروی هوایی و جمعی از فرماندهان این نیرو، سیدعلیرضا یاسینی نیز آسمانی می‌شود و به دوستان شهیدش می‌پیوندد.


در پایان بخشی از کتاب را پیش رو دارید: «یاسینی همیشه با زیردستانش مهربان بود. بیش از هر چیز به ایمان و تعهد و حسن خلق و تلاش پرسنل احترام می‌گذاشت. می‌گفت بهترین انسان‌ها متقی‌ترین آن‌ها هستند. این‌طور آدم‌ها، چون همیشه خدا را ناظر به رفتارشان می‌دانند، کمتر دچار لغزش می‌شوند. پس چه خوب است که آدم‌های متقی را انتخاب کنیم و امور مردم را به آن‌ها بسپاریم.»

منبع: روزنامه جوان