به گزارش مشرق، هرساله با آغاز هفته دولت از هفت روز ابتدایی شهریورماه، دولتهای مختلف سعی در پر رنگ کردن اقدامات خود میکنند و انباشتی از طرحها و پروژهها را بدون در نظر گرفتن نیازهای جامعه و کشور با روانه سازی وزرا و معاونین رئیس جمهور به افتتاح میرسانند.
بطور مثال بسیاری از این پروژهها مرتبط با بخش خصوصی و بدون هیچگونه دخالت دولت بوده اما متاسفانه حضور صوری مسئولین بیشتر باعث ویترینی تبلیغاتی شده است. انکار در حمایت از بخش خصوصی توسط دولت قطعاً اشتباهی راهبردی است، اما روند سالهای اخیر در حضور مسئولین بر بالین پروژهها بیشتر رنگ و بوی تصنعی و تبلیغاتی به خود گرفته است.
متاسفانه بسیاری از دولتمردان فراموش کردهاند که هویت هفته دولت از کجا آمده و چه شده که امروز در تقویم جمهوری اسلامی یادمانی از کابینه نقش بسته است. تقریباً هیچ دولتی به جای افتتاحهای پرهزینه و بیجا بازگشت به علل نامگذاری این هفته نداشته است.
بیشتر بخوانید:
انتهای هفته دولت مصادف با است با انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه زهد و تقوا در عملکرد و ساده ریست در پستو، یعنی شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر.
به واقع سوال اصلی توسط اذهان عمومی این موضوع است که چه مقدار از عملکرد دولتها و رفتار آنان در این هفته برگرفته از چاشنی تقوا در سیاست و منش کوخ نشینی است. رهبر معظم انقلاب در سال 87 در دیدار با کابینه نهم توصیف زیبایی از منشور دولت شهید رجایی داشتند و فرمودند:«این ذکر شهید رجایی و شهید باهنر - که این دو برادر عزیز، حقیقتاً مظهر علم و عمل بودند - در هفتهی دولت، یک امر مغتنمی است؛ یک چیز نمادین و باارزشی است. معنایش این است که ما - که مسئولین بخشهای مختلف کشور هستیم - در رفتار عمومی خودمان، نگاهمان به همان ارزشهایی باشد که برجستگی شخصیت این دو عزیز، به خاطر آن ارزشهاست.»
با تاسی از این بیانات رهبر انقلاب یک خلا جدی در رویکرد دولتها احساس میشود و ان دوری و بی تفاوتی نسبت به مسئولین کشور نگاهشان به ارزشها باشد. اما ایا واقعا کارگزاران دولتی بنا به مناسبت هفته دولت چه اقدامی در زمینه حقیقت بخشی به عملکرد تقوای سیاسی و پرهیز از اشرافیگری که نماد دولت رجایی و باهنر بود انجام میدهند.
امام خمینی (ره) در مراسم تنفیذ شهید رجایی در سال 1360 فرمودند:« شما دیروز نخست وزیر بودید و پریروز وزیر بودید، و قبل از آن معلم بودید و قبل از آن هم یک شاگرد بودید و معلوم نیست بعد از آن کی از اینجا بروید ممکن است خدایی نخواسته حالایی که بیرون رفتید و یا همین همین حالا اینجا بمبی منفجر شود و فاتحه همه را بخواندف وقتی مطلب این است که چرا باید انسان قبل از ریاست جمهور و بعدش فرق کند مگر ریاستجمهوری چه چیزی است»
معمار کبیر انقلاب همچنین در مراسم سالگرد انفجار دفتر نخست وزیر فرمودند:«وقتی بنا شد که یک نفر رئیس جمهور شده یا یک نفر نخست وزیر است، آقا منزلش آنطوری است و وضع عادیاش این طوری است، (اشاره به منزل ساده و کوچک شهید رجایی)، این دیگر نمیشود که از یک قدرت بزرگی بترسد. برای چه بترسد؟ این را که از او نمیگیرند. آن باید بترسد که میخواهد چپاول کند و میخواهد یک حکومت کذایی بکند، آن باید بترسد.»
براساس صحیفه امام، جلد ۲۰، صفحه ۱۲۴ و ۱۲۵، خمینی کبیر در سخنرانی در جمع رئیس جمهور، نخست وزیر و اعضای هیئت دولت (مورخ ۸ شهریور ۱۳۶۵) به مناسبت سالگرد انفجار دفتر نخست وزیری می فرمایند:«من در مطالعاتی که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشیاش تا حال ریاست جمهوری، در روح او تأثیری حاصل نشد. چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر میکنند به واسطه ضعفی که در نفسشان هست، تحت تأثیر آن مقامی که پیدا میکنند واقع میشوند، و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوّت نفسی که دارند. و آقای رجایی، آقای باهنر در عین حالی که خوب، یکیشان رئیس جمهور بود، یکیشان نخست وزیر بود، اینطور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی، آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش.»
مداقه در سیر سخنان امام و رهبری نشان میدهد فاصله بسیاری بین دولتها و مَنش عملکردی دولت رجایی و باهنر است. به نظر در هفته دولت به جای افتتاحهای پوشالی و پر زرق و برق سراغ نفکر و تامل در عملکرد رفته و پیش بینی کنیم که چه مقدار دولت فعلی با مَشی رجایی و باهنر همخوانی دارد.