به گزارش مشرق، آقای عراقچی معاون وزارت خارجه می گوید "وقتی اروپا و فرانسه با ابتکار خودشان ترامپ را به نحوی راضی میکنند، به این معناست که فشار حداکثری نتوانسته به اهداف خود برسد"؛
او در عین حال گفته است "ما مذاکرات سخت و پیچیدهای در پیش خواهیم داشت تا به فرمول مشخصی برسیم. رایزنیها با فرانسویها هنوز به سرانجامی نرسیده و در حال مذاکره هستیم. اگر اروپاییها و بقیه اعضای برجام میخواهند ایران به اجرای کامل برجام برگردد باید خواسته ما را در زمینه فروش نفت تامین کنند".
در این که فشار حداکثری ترامپ، نتیجه ای برای آمریکا در برنداشت و جمهوری اسلامی ایران عقب نشینی نکرد، تردیدی نیست. اما این که اروپا به ویژه فرانسه واقعا دارند کاری برای ایران می کنند، خلاف واقع است.
در ماجرای سفیر اخیر آقای ظریف به پاریس و مذاکره با مقامات فرانسوی، کمترین انتظار از ماکرون این بود که ظاهر بیطرفی را حفظ کند. اما او -در حالی که ساعتی قبل، آقای روحانی به غلط و به خاطر وسوسه فرانسه، برای ملاقات با "هر کس" (ترامپ) اعلام آمادگی کرده بود- در کنار ترامپ ایستاد و عینا مواضع ضد ایرانی آمریکا را تکرار کرد.
به همین دلیل هم هست که عراقچی اذعان می کند مذاکرات سخت و پیچیده با فرانسه، سرانجامی نداشته است. اما ایراد بزرگ کار این است که ما در سال 98 به سر می بریم، نه در حد فاصل سال های 92 تا 94 که مذاکرات برجامی در جریان بود.
آن سال ها می شد از این حرفها زد که مذاکرات سخت و پیچیده ای ای داشته ایم و هنوز به سرانجام نرسیده است. اما امروز، چنین ادبیاتی مسموع نیست.
اکنون، توافقی که مورد تایید قطعنامه 2231 شورای امنیت هم قرار گرفته، پیش روی طرفین است و باید آن را اجرا کنند؛ نه این که در بازی مار و پله، و بعد از همه هزینه های ادامه دار برجام، از نو مذاکره کنیم! که چه بشود؟ که توافق کنیم که ما تعهدات مضاعف بپذیریم و آنها زیر تعهدشان بزنند؟!
اکنون تعهدات فرانسه، بر زمین مانده و یکی باید خود ماکرون را متعهد کند. دولت و وزارت خارجه در حرف، به درستی می گویند برجام قابل مذاکره و کم و زیاد کردن نیست. اما در عمل، آن را به مذاکره گذاشته اند. این برای اعتبار دیپلماتیک روحانی و ظریف اصلا خوب نیست.
اروپا و آمریکا را فقط شوکِ توقف تعهدات و حتی شوک های فرا برجامی سر عقل می آورد؛ این واقعیت را در توقیف نفتکش انگلیس و سرنگونی پهپاد آمریکا تجربه کردیم. برجامِ رو به احتضار، فقط با شوک درمانی احتمال احیا شدن را دارد.
از سرگیری غنی سازی 20 درصد کمترین کاری است که باید کرد. رفتن سراغ کارهای حاشیه ای و نمایشی در گام سوم کاهش تعهدات -نظیر کارهایی که در دو گام قبلی شده- ، ارسال این پیام به غرب است عرق ریختن تیم آقای را ظریف در مذاکره جدی نگیرند.
منبع: کانال تلگرام محمد ایمانی