به گزارش مشرق به نقل از مهر ، پنج ـ شش ماهی میشد که مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از اجرای طرحی به نام «طرح معرفی کتاب» خبر میدادند تا اینکه این طرح بالاخره اجرا شد و معاونت فرهنگی چندی پیش 10 عنوان کتاب را به عنوان آثار «مفید» و «ارزشمند» معرفی کرد. این طرح قرار است با هدف گسترش فرهنگ کتاب خوانی و ارتقاء سرانه مطالعه در کشور ادامه یابد.
آقای دری معاون فرهنگی وزیر ارشاد در مصاحبه ای درباره این طرح گفته است: «یکی از دغدغههای مهم مقام معظم رهبری معرفی کتاب خوب در جامعه است. بعضاً توسط رسانهها برخی کتابها معرفی میشود، ولی آن اهداف را دربرنمیگیرد. معاونت فرهنگی برای اینکه به این دغدغه پاسخ بدهد، با ساعتها کار کارشناسی و با اهداف و شاخصههای مشخص به این نتیجه رسید خودش با استفاده از کارشناسانی که در اختیار دارد کتابهای خوب و مفید و مناسب را هر ماه 10 عنوان - البته برای شروع - معرفی کند. البته این کتابها هم بر مبنای ملاکها و معیارهای مشخصی معرفی میشود. یک شاخص اصلی داریم که آثار و کتابها بایستی یک هدف کلی را مد نظر قرار دهند؛ آن هم مبتنی بر هویت ملی و دینی ما باشند... ضمن اینکه این معرفی حکم واجب الاطاعه ندارد. میتوانند کتابهای دیگر هم انتخاب کنند، ولی از منظر ما از میان کتابهای خوب این تعداد میتواند توصیه شود برای خواندن.»
و این هم 10 عنوان کتابی که معرفی شده است:
1- اسرائیل کانون ناامنی، گزیده صحبتهای رئیس جمهور درباره اسرائیل و صهیونیسم، تدوین حسین عبدلی، نشر مضراب، 1250 صفحه
2- ساواک شاگرد موساد، تدوین و نشر موزه عبرت ایران
3- هشت سال این گونه گذشت، انتشارات سوره مهر
4- دغدغه فرهنگی، گزیده بیانات مقام معظم رهبری درباره مسائل فرهنگی، تدوین و نشر مرکز صهبا موسسه جهادی
5- دعا از منظر مقام معظم رهبری، به کوشش علیرضا برازش، انتشارات انقلاب اسلامی
6- اخلاق اسلامی، شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
7-اول مظلوم عالم، گفتگوی اعتقادی دکتر محمد تیجانی تونسی، ترجمه مرتضی رحیمی نژاد، نشر حبیب
8- عاشورا در آیینه شعر معاصر، نرگس انصاری، انتشارات مجتمع فرهنگی عاشورا با حمایت وزارت ارشاد
9- پله پله تا ملاقات خدا، تدوین و نشر موسسه نشر شهر وابسته به شهرداری تهران
10- بیداری اسلامی، مجموعه مقالات کوتاه دانشجویی، مهدی یزدان پناه، نشر دفتر مطالعات فرهنگی و برنامهریزی وزارت علوم
1- وزارت ارشاد هر سال چندین جشنواره و جایزه در زمینه کتاب برگزار میکند؛ از جمله جایزه جلال، کتاب فصل، جایزه پروین، کتاب سال و غیره. متولی همه اینها معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است و کارشان هم معرفی آثار برگزیده. حال جالب است که از این 10 عنوان کتاب معرفی شده هیچ کدام جزو برگزیدگان - حتی جزو شایستگان تقدیر - هیچ یک از این جوایز نیستند و برعکس هیچکدام از برگزیدگان این جوایز در بین 10 کتاب معرفی شده نیست.
مگر کار این جشنوارهها و جوایز بررسی آثار منتشر شده در کشور و معرفی کتابهای برگزیده نیست؟ مگر داوران این جوایز از کارشناسان نیستند و آثار برگزیده بر اساس کار کارشناسی معرفی نمیشوند؟ پس چه نیازی است که معاونت فرهنگی دوباره گروه کارشناسی راه بیاندازد و ساعتها «کار کارشناسی» کند تا 10 عنوان کتاب را معرفی کند؟
اگر این جوایز را کسی دیگر برگزار میکرد و کارشناسان و داوران آنها را کسی غیر از معاونت فرهنگی مشخص میکرد باز توجیهی داشت، اما وقتی همه مراحل این جوایز زیر نظر معاونت فرهنگی برگزار میشود و آقایان در جزییترین چیزهای آن نظر میدهند، دیگر چه توجیهی دارند؟ آیا این کار دوباره کاری و موازی کاری نیست؟
اگر قرار است معاونت فرهنگی کتابی معرفی کند، بهتر نیست به جای این دوباره کاریها آثار برگزیده جوایز را معرفی کند؟ شاید از نظر مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد آثار «برگزیده» با آثار «مفید» و «ارزشمند» فرق می کند؟ یا شاید داروی این جوایز با «کار کارشناسی» معاونت فرهنگی متفاوت است و داوری آنها را قبول ندارد؟
2- «معرفی کتاب» کار خوبی است، اما مگر هر کار خوبی را باید وزارت ارشاد خودش انجام دهد. معرفی کتاب معمولاً کار انجمنها، تشکلها، نویسندگان، نخبگان و رسانهها است نه کار وزارت ارشاد. اعلام طرحی آن هم با طمطراق خبری این شائبه را به وجود میآورد که شاید معاونت فرهنگی وزارت ارشاد با این کارها و طرحها میخواهد مشکلات اصلیتر و جدیتر حوزه کتاب و نشر را بپوشاند. چه مشکلاتی؟ کافی است چند دقیقه با یک نویسنده، یک مترجم، یک ناشر یا یک کتابفروش درد دل کنید تا به شما بگوید با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند.
3- بیش از 7 سال است که مسئولان وزارت ارشاد و صدا و سیما قرار است آیین نامهای برای معرفی و تبلغ کتاب در صدا و سیما تهیه و تدوین کنند تا شاهد حضور پررنگتر کتاب و کتابخوانی در صدا و سیما باشیم، اما این آییننامه هنوز تدوین نشده است. ما خبرنگاران هر وقت هم که از مسئولان وزارت ارشاد - وزیر ارشاد یا معاون فرهنگیاش - میپرسیم و پیگیری میکنیم که این آیین نامه چه شد، میگویند: «هنوز این آیین نامه امضاء نشده است. باید ما و مسئولان صدا و سیما بنشینیم و درباره این آیین نامه به توافق برسیم».
آیا گذشت 7 سال و عوض شدن 2 دولت و چند معاون فرهنگی برای تهیه یک آیین نامه یک صفحهای کافی نیست؟ و مگر امضای یک توافق نامه چقدر کار دارد؟ اگر البته «کتاب و کتابخوانی» دغدغه آقایان باشد؟
آیا بهتر نیست مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بهتر نیست به جای معرفی 10 عنوان کتاب، به صورت جدی پیگیر تهیه و امضای این آییننامه باشند تا شاهد حضور پررنگتر کتاب و کتابخوانی در صدا و سیما باشیم. اصلاً مگر قرار نیست همین 10 عنوان کتاب مشخص شده در رسانهها از جمله صدا و سیما معرفی شوند؟
4- آقای دری در حالی از «کارشناسان» و «ساعتها کار کارشناسی» در مشخص شدن این 10 عنوان کتاب به عنوان آثار «مفید»، «ارزشمند» و «فاخر» سخن میگوید که آدم میماند برخی از این کتابها چطور به لیست 10 راه یافته است؟ مثلاً کتاب «بیداری اسلامی». این کتاب شامل مقالات کوتاه دانشجویان درباره بیداری اسلامی است. نمیخواهیم بگوییم این کتاب بد است، اما سئوال اینجا است که آیا کتاب بهتر و قویتری درباره بیداری اسلامی وجود نداشت که معرفی شود؟ واقعاً مشخص نیست چرا آن «کارشناسان» با «ساعتها کار کارشناسی» خود متوجه نشدهاند که این کتاب کلی اشکالات چاپی دارد؟ مثلاً صفحات 46 و 47 آن کاملاً سفید است و یا از صفحات 147 تا 163 آن به هم ریخته و جابهجا چاپ شده است؟ آیا کتاب «مفید» و «ارزشمند» این است؟
آیا مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به ما حق نمیدهند شک کنیم که این کتاب حتی یک تورق ساده هم نشده است تا چه رسد به ساعتها کار کارشناسی؟ و آیا باز هم به ما حق نمیدهند که احتمال بدهیم در انتخاب و معرفی این کتابها عواملی غیر از «کار کارشناسی» دخالت داشته است؟
5- برخی از این کتابها با حمایتهای دولتی منتشر شده است و حالا همین کتابها قرار است دوباره با حمایتهای دولتی خریداری شوند. این چه چرخه معیوبی است که معاونت فرهنگی وزارت ارشاد خودش بانی و پایهگذار آن در حوزه کتاب میشود؟
6- یکی از خبرنگاران چندی پیش در نشستی از معاون امور فرهنگی وزیر ارشاد پرسید: حالا که شما 10 عنوان کتاب معرفی کردهاید، مخاطبان یا علاقهمندان آنها به ویژه در شهرستانها چطور به این کتابها دسترسی پیدا کنند؟ آقای دری در پاسخ گفت: «اولاً خود وزارت ارشاد معرفی این کتابها را مبنا قرار داده و همین کتابها قطعاً توسط معاونت امور فرهنگی خریداری میشود و در تیراژ قابل قبولی در اختیار همه ادارات کل استانها و بسیاری از موسسات فرهنگی قرار میگیرد. نکته دوم اینکه برای این کتابها در نمایشگاههای استانی کتاب جایگاه ویژهای تعبیه خواهد شد تا این مشکلی که شما میگوئید، برطرف شود».
7- آخر این چه جور کاری است که یکی خودش کتاب معرفی کند، خودش همان کتابهای معرفی شده خودش را بخرد و خودش آنها را بفرستد؟ تصور کنید که چه بوروکراسی راه میافتد. یک عده باید این کتابها را بخرند، یک عده باید اینها را بسته بندی و به استانها بفرستند، باز یک عده در ادارات ارشاد استانها این کتابها را دریافت کنند و باز به شهرستانها بفرستند و باز ... راستی اشتباه نشده است، کار «معاونت امور فرهنگی» وزارت ارشاد «فرهنگی» است یا اداری و لجستیکی؟
نکته پایانی اینکه اگر مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد میخواهند ثواب کار خیر «معرفی کتاب» را هم برای خودشان داشته باشند، اشکالی ندارد، اما نه اینطور. با این شیوهها نه مردم را کتابخوان میکنیم و نه فرهنگ مطالعه را ارتقاء میبخشیم. اینگونه کارها بیشتر برای طمطراق خبری و البته ارائه گزارش و بیلان کار سالانه خوب است.
آقای دری معاون فرهنگی وزیر ارشاد در مصاحبه ای درباره این طرح گفته است: «یکی از دغدغههای مهم مقام معظم رهبری معرفی کتاب خوب در جامعه است. بعضاً توسط رسانهها برخی کتابها معرفی میشود، ولی آن اهداف را دربرنمیگیرد. معاونت فرهنگی برای اینکه به این دغدغه پاسخ بدهد، با ساعتها کار کارشناسی و با اهداف و شاخصههای مشخص به این نتیجه رسید خودش با استفاده از کارشناسانی که در اختیار دارد کتابهای خوب و مفید و مناسب را هر ماه 10 عنوان - البته برای شروع - معرفی کند. البته این کتابها هم بر مبنای ملاکها و معیارهای مشخصی معرفی میشود. یک شاخص اصلی داریم که آثار و کتابها بایستی یک هدف کلی را مد نظر قرار دهند؛ آن هم مبتنی بر هویت ملی و دینی ما باشند... ضمن اینکه این معرفی حکم واجب الاطاعه ندارد. میتوانند کتابهای دیگر هم انتخاب کنند، ولی از منظر ما از میان کتابهای خوب این تعداد میتواند توصیه شود برای خواندن.»
و این هم 10 عنوان کتابی که معرفی شده است:
1- اسرائیل کانون ناامنی، گزیده صحبتهای رئیس جمهور درباره اسرائیل و صهیونیسم، تدوین حسین عبدلی، نشر مضراب، 1250 صفحه
2- ساواک شاگرد موساد، تدوین و نشر موزه عبرت ایران
3- هشت سال این گونه گذشت، انتشارات سوره مهر
4- دغدغه فرهنگی، گزیده بیانات مقام معظم رهبری درباره مسائل فرهنگی، تدوین و نشر مرکز صهبا موسسه جهادی
5- دعا از منظر مقام معظم رهبری، به کوشش علیرضا برازش، انتشارات انقلاب اسلامی
6- اخلاق اسلامی، شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
7-اول مظلوم عالم، گفتگوی اعتقادی دکتر محمد تیجانی تونسی، ترجمه مرتضی رحیمی نژاد، نشر حبیب
8- عاشورا در آیینه شعر معاصر، نرگس انصاری، انتشارات مجتمع فرهنگی عاشورا با حمایت وزارت ارشاد
9- پله پله تا ملاقات خدا، تدوین و نشر موسسه نشر شهر وابسته به شهرداری تهران
10- بیداری اسلامی، مجموعه مقالات کوتاه دانشجویی، مهدی یزدان پناه، نشر دفتر مطالعات فرهنگی و برنامهریزی وزارت علوم
1- وزارت ارشاد هر سال چندین جشنواره و جایزه در زمینه کتاب برگزار میکند؛ از جمله جایزه جلال، کتاب فصل، جایزه پروین، کتاب سال و غیره. متولی همه اینها معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است و کارشان هم معرفی آثار برگزیده. حال جالب است که از این 10 عنوان کتاب معرفی شده هیچ کدام جزو برگزیدگان - حتی جزو شایستگان تقدیر - هیچ یک از این جوایز نیستند و برعکس هیچکدام از برگزیدگان این جوایز در بین 10 کتاب معرفی شده نیست.
مگر کار این جشنوارهها و جوایز بررسی آثار منتشر شده در کشور و معرفی کتابهای برگزیده نیست؟ مگر داوران این جوایز از کارشناسان نیستند و آثار برگزیده بر اساس کار کارشناسی معرفی نمیشوند؟ پس چه نیازی است که معاونت فرهنگی دوباره گروه کارشناسی راه بیاندازد و ساعتها «کار کارشناسی» کند تا 10 عنوان کتاب را معرفی کند؟
اگر این جوایز را کسی دیگر برگزار میکرد و کارشناسان و داوران آنها را کسی غیر از معاونت فرهنگی مشخص میکرد باز توجیهی داشت، اما وقتی همه مراحل این جوایز زیر نظر معاونت فرهنگی برگزار میشود و آقایان در جزییترین چیزهای آن نظر میدهند، دیگر چه توجیهی دارند؟ آیا این کار دوباره کاری و موازی کاری نیست؟
اگر قرار است معاونت فرهنگی کتابی معرفی کند، بهتر نیست به جای این دوباره کاریها آثار برگزیده جوایز را معرفی کند؟ شاید از نظر مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد آثار «برگزیده» با آثار «مفید» و «ارزشمند» فرق می کند؟ یا شاید داروی این جوایز با «کار کارشناسی» معاونت فرهنگی متفاوت است و داوری آنها را قبول ندارد؟
2- «معرفی کتاب» کار خوبی است، اما مگر هر کار خوبی را باید وزارت ارشاد خودش انجام دهد. معرفی کتاب معمولاً کار انجمنها، تشکلها، نویسندگان، نخبگان و رسانهها است نه کار وزارت ارشاد. اعلام طرحی آن هم با طمطراق خبری این شائبه را به وجود میآورد که شاید معاونت فرهنگی وزارت ارشاد با این کارها و طرحها میخواهد مشکلات اصلیتر و جدیتر حوزه کتاب و نشر را بپوشاند. چه مشکلاتی؟ کافی است چند دقیقه با یک نویسنده، یک مترجم، یک ناشر یا یک کتابفروش درد دل کنید تا به شما بگوید با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند.
3- بیش از 7 سال است که مسئولان وزارت ارشاد و صدا و سیما قرار است آیین نامهای برای معرفی و تبلغ کتاب در صدا و سیما تهیه و تدوین کنند تا شاهد حضور پررنگتر کتاب و کتابخوانی در صدا و سیما باشیم، اما این آییننامه هنوز تدوین نشده است. ما خبرنگاران هر وقت هم که از مسئولان وزارت ارشاد - وزیر ارشاد یا معاون فرهنگیاش - میپرسیم و پیگیری میکنیم که این آیین نامه چه شد، میگویند: «هنوز این آیین نامه امضاء نشده است. باید ما و مسئولان صدا و سیما بنشینیم و درباره این آیین نامه به توافق برسیم».
آیا گذشت 7 سال و عوض شدن 2 دولت و چند معاون فرهنگی برای تهیه یک آیین نامه یک صفحهای کافی نیست؟ و مگر امضای یک توافق نامه چقدر کار دارد؟ اگر البته «کتاب و کتابخوانی» دغدغه آقایان باشد؟
آیا بهتر نیست مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بهتر نیست به جای معرفی 10 عنوان کتاب، به صورت جدی پیگیر تهیه و امضای این آییننامه باشند تا شاهد حضور پررنگتر کتاب و کتابخوانی در صدا و سیما باشیم. اصلاً مگر قرار نیست همین 10 عنوان کتاب مشخص شده در رسانهها از جمله صدا و سیما معرفی شوند؟
4- آقای دری در حالی از «کارشناسان» و «ساعتها کار کارشناسی» در مشخص شدن این 10 عنوان کتاب به عنوان آثار «مفید»، «ارزشمند» و «فاخر» سخن میگوید که آدم میماند برخی از این کتابها چطور به لیست 10 راه یافته است؟ مثلاً کتاب «بیداری اسلامی». این کتاب شامل مقالات کوتاه دانشجویان درباره بیداری اسلامی است. نمیخواهیم بگوییم این کتاب بد است، اما سئوال اینجا است که آیا کتاب بهتر و قویتری درباره بیداری اسلامی وجود نداشت که معرفی شود؟ واقعاً مشخص نیست چرا آن «کارشناسان» با «ساعتها کار کارشناسی» خود متوجه نشدهاند که این کتاب کلی اشکالات چاپی دارد؟ مثلاً صفحات 46 و 47 آن کاملاً سفید است و یا از صفحات 147 تا 163 آن به هم ریخته و جابهجا چاپ شده است؟ آیا کتاب «مفید» و «ارزشمند» این است؟
آیا مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به ما حق نمیدهند شک کنیم که این کتاب حتی یک تورق ساده هم نشده است تا چه رسد به ساعتها کار کارشناسی؟ و آیا باز هم به ما حق نمیدهند که احتمال بدهیم در انتخاب و معرفی این کتابها عواملی غیر از «کار کارشناسی» دخالت داشته است؟
5- برخی از این کتابها با حمایتهای دولتی منتشر شده است و حالا همین کتابها قرار است دوباره با حمایتهای دولتی خریداری شوند. این چه چرخه معیوبی است که معاونت فرهنگی وزارت ارشاد خودش بانی و پایهگذار آن در حوزه کتاب میشود؟
6- یکی از خبرنگاران چندی پیش در نشستی از معاون امور فرهنگی وزیر ارشاد پرسید: حالا که شما 10 عنوان کتاب معرفی کردهاید، مخاطبان یا علاقهمندان آنها به ویژه در شهرستانها چطور به این کتابها دسترسی پیدا کنند؟ آقای دری در پاسخ گفت: «اولاً خود وزارت ارشاد معرفی این کتابها را مبنا قرار داده و همین کتابها قطعاً توسط معاونت امور فرهنگی خریداری میشود و در تیراژ قابل قبولی در اختیار همه ادارات کل استانها و بسیاری از موسسات فرهنگی قرار میگیرد. نکته دوم اینکه برای این کتابها در نمایشگاههای استانی کتاب جایگاه ویژهای تعبیه خواهد شد تا این مشکلی که شما میگوئید، برطرف شود».
7- آخر این چه جور کاری است که یکی خودش کتاب معرفی کند، خودش همان کتابهای معرفی شده خودش را بخرد و خودش آنها را بفرستد؟ تصور کنید که چه بوروکراسی راه میافتد. یک عده باید این کتابها را بخرند، یک عده باید اینها را بسته بندی و به استانها بفرستند، باز یک عده در ادارات ارشاد استانها این کتابها را دریافت کنند و باز به شهرستانها بفرستند و باز ... راستی اشتباه نشده است، کار «معاونت امور فرهنگی» وزارت ارشاد «فرهنگی» است یا اداری و لجستیکی؟
نکته پایانی اینکه اگر مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد میخواهند ثواب کار خیر «معرفی کتاب» را هم برای خودشان داشته باشند، اشکالی ندارد، اما نه اینطور. با این شیوهها نه مردم را کتابخوان میکنیم و نه فرهنگ مطالعه را ارتقاء میبخشیم. اینگونه کارها بیشتر برای طمطراق خبری و البته ارائه گزارش و بیلان کار سالانه خوب است.